سلمان رشدی کیست و چرا فتوای ارتداد او صادر شد؟
رویداد۲۴ روز گذشته سلمان رشدی نویسنده هندی بریتانیایی به ضرب چاقو مجروح شد و به بیمارستان منتقل شد. آنگونه که رویترز اعلام کرده، هادی مطر فردی است که به گلو و صورت سلمان رشدی چاقو زده است. اما سلمان رشدی کیست که اینگونه مورد خشم واقع شده است.
سلمان رشدی (Salman Rushdie) که از طرف ملکه بریتانیا به لقب «سر» نیز نائل شده، در سال ۱۹۴۷ در بمبئی هندوستان به دنیا آمد و به علت روابط آن دوره هندوستان و انگلستان (هند مستعمره بریتانیا بود) توانست به انگلستان برود و در دانشگاه کمبریج تحصیل کند.
رشدی نخستین اثرش به نام «گریموس» را در سال ۱۹۷۵ منتشر کرده است. کتاب بعدی او «بچههای نیمهشب» بود که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد. او در سال ۱۹۸۳ کتاب سوم خود با نام «شرم» را منتشر کرد. تا اینجا او چهرهای سرشناس نبود اما کتاب چهارم او به نام «آیات شیطانی» که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد، سلمان رشدی را به نویسندهای جنجالی تبدیل کرد.
داستان کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی چیست؟
کتاب «آیات شیطانی»، داستانی و تخیلی است که روایت چند مهاجر هندی در انگلستان است. هواپیمایی هندی توسط گروهی از سیکها ربوده میشود و در آسمان انگلستان منفجر میشوند و سرنشینان آن کشته میشوند اما دو نفر زنده میمانند که داستان سوررئالی از زبان آنها روایت میشود.
نفر نخست جبرئیل فرشته نام دارد، هنرپیشهٔ سرشناس بالیوود که نقش تخصصیش بازی در نقش خدایان هندوست و دیگری صلاحالدین چمچان فرزند یک بازرگان که ملیت هندی خویش را کنار گذارده و بهعنوان دوبلور در انگلیس فعالیت میکند.
جبرئیل فرشته واقعاً هویت جبرئیل (برترین فرشته مقرب در ادیان ابراهیمی که او را رابط میان خداوند و پیامبران میدانند) را میگیرد و چمچا نیز هویت یک روح پلید. پس از یافتهشدن در ساحل، چمچا توسط پلیس به ظن مهاجر غیرقانونی بودن دستگیر میشود، درحالیکه جبرئیل بیتفاوت جریان را نظاره میکند.
به گزارش رویداد۲۴ دو قهرمان برای بازیابی زندگی خود تلاش میکنند. جبرئیل در جستجوی عشق گمشدهٔ خویش، کوهنوردی با نام الی کن را مییابد، ولی بیماری روانی او بر پیوندشان سایه میافکند. صلاحالدین نیز که بهگونهای معجزهآسا ساختار انسانی خویش را بازیافته، بهدنبال کینهجویی از جبرئیل برای واگذاشتن او پس از واقعهٔ سقوط از هواپیمای ربوده شدهاست. او این اندیشه را با افروختن آتش حسد در جبرئیل و نابودسازی رابطهاش با الی عملی میسازد. در تنگنای دیگری در داستان، جبرئیل بر آنچه صلاحالدین انجام داده آگاه میشود، ولی او را میبخشد و حتی جانش را نجات میدهد.
در خلال همین داستان به شیوه وحی آیاتی از قرآن به حضرت محمد پرداخته بود که این نوع روایت خوشایند مسلمانان نبود و موجب انتقادهای زیادی شد. خود سلمان رشدی درباره این انتقادات چنین گفته است: «در میان همه طنزهای تلخ، غمگینترین این است که پس از پنج سال کار برای بخشیدن صدا به فرهنگ مهاجران، ببینی که کتابت آتش زده میشود، آن هم اغلب از سوی کسانی که تو از آنها سخن میگویی.»
انتقاد به کتاب آیات شیطانی
پس از افزایش انتقادها، چاپ کتاب و ورود آن به هندوستان ممنوع اعلام شد و بلافاصله کتاب در کشورهای بنگلادش، سودان و آفریقای جنوبی به لیست کتب ممنوعه وارد شد. و خود سلمان رشدی به خاطر اینکه باعث ناراحتی مسلمانان شده بود، عذرخواهی کرد، با این حال برخی این عذرخواهی را نپذیرفتند و معتقد بودند فقط برای اینکه فیصله بخوابد، عذرخواهی کرده است.
چرا سلمان رشدی مرتد اعلام شد؟
آنچه باعث شد فتوای ارتداد سلمان رشدی صادر شود، مربوط به قسمتی از داستان کتاب آیات شیطانی است که داستان جبرائیل مربوط میشود. در آن بخش داستان از نام «محمد» که نام پیامبر اسلام استفاده میشود و به چگونگی وحی توسط خدا به پیامبر اینگونه توهین میشود که دو آیه مربوط به سوره نجم توسط شیطان وحی شده است نه خدا.
این بخش داستان باعث برآشفتن مسلمانان شد. البته ضد دین بودن و مخصوصا ضد اسلام بودن سلمان رشدی نیز در این ناراحتی تاثیر مهمی داشت؛ چنانکه حتی عذرخواهی او پذیرفته نشد. خود رشدی به خبرگزاری ایندیا تودی گفته بود که «به هیچ وجود غیرطبیعی؛ نه مسیحیت، نه یهودیت، نه اسلام و نه هندو، اعتقاد ندارد.»
یک ماه بعد ایران به موضوع واکنش نشان داد و در دوره حیات امام خمینی، ایشان حکم ارتداد سلمان رشدی را صادر کرد. در فتوای آیت اله خمینی از مسلمانان خواسته شد که او را بکشند تا دیگر کسی جرأت اهانت را پیدا نکند.
بعد از فتوای امام، بنیاد پانزده خرداد نیز همان زمان جایزه بیست میلیون تومانی معادل ۱۷۰ هزار دلار (با قیمت دلار آن زمان) برای کشتن سلمان رشدی جایزه تعیین کرد که این رقم برای خارجیها ۱ میلیون دلار تعیین شده بود.
خبرگزاری ایسنا در سال اعدام سلمان رشدی مرتد را مبلغ ۵۰۰ هزار دلار دیگر افزایش داد و به ۳/۳۰۰/۰۰۰ دلار رساند.»
خبری منتشر کرد که به نقل از بنیاد پانزده خرداد چنین بود: «شیخ حسن صانعی نماینده ولی فقیه و سرپرست بنیاد ۱۵ خرداد با انتشار بیانیهای ضمن محکوم کردن دستاندرکاران فیلم موهن نسبت به ساحت مقدس پیامبر (ص) جایزه اجرای حکم حضرت امام خمینی (ره) مبنی بربه دنبال این تهدید به مرگ، روابط دیپلماتیک ایران و انگلستان قطع شد. بریتانیا معتقد بود این فتوا بر خلاف آزادی بیان است؛ اما ایران چنین اعتقادی نداشت. عبدالکریم سروش در مصاحبهای چنین گفته است: «در قصه سلمان رشدی، فارغ از هرگونه داوری، عدهای از او دفاع کردند و گفتند مسئله آزادی بیان است، ولی واقعاً اینطور نیست. سلمان رشدی به پیامبر اسلام ناسزا گفته و اهانت کرده بود. او از آزادی بیان استفاده نکرده بود.»
عطالله مهاجرانی نیز کتابی با نام «توطئه آیات شیطانی» نوشت که در آن طرح چنین مسائلی را توطئه دشمنان اسلام خوانده بود. از نویسندگان مشهور ایران نیز نصرالله پورجوادی در مقالهای نوشت که دلیل نوشتن کتاب آیات شیطانی «عقده حقارت» بوده است.
به گزارش رویداد۲۴ از سال ۱۹۸۸ سلمان رشدی با محافظان ویژه زندگی میکرد و مدتی هم حتی کاملا مخفیانه میزیست؛ چه آنکه افراد مختلفی برای کشتن او اعلام آمادگی کرده بودند؛ از جمله مصطفی محمود مازح جوان لبنانیالاصل تبعه فرانسه که اولین کسی که برای قتل رشدی اقدام کرد.
مازح در ۱۴ مرداد ۱۳۶۸ یعنی کمی بیش از ۶ ماه بعد از فتوای آیت الله خمینی به محل زندگی سلمان رشدی وارد شد و قصد داشت در یک حمله انتحاری خودش و سلمان رشدی را منفجر کند. مصطفی مازح البته لو رفت و به همین علت ناچار شد زودتر بمب خود را منفجر کند. در این ماجرا خود مازح جان باخت و اتفاقی برای سلمان رشدی نیفتاد.
به جز سلمان رشدی، نویسندگان دیگری که کتاب آیات شیطانی را ترجمه کرده بودند، سرنوشت خوبی نداشتند؛ از جمله هیتوشی ایگاریشی مترجم آیات شیطانی به ژاپنی در سال ۱۹۹۱ در توکیو با ضربات چاقو کشته شد.
مدتی بعد به مترجم ایتالیایی کتاب هم در میلان حمله شد. در سال ۱۹۹۳ ناشر نروژی کتاب مورد حمله مسلحانه قرار گرفت. در همین سال عزیز نسین مترجم کتاب به ترکی در هتلی در شهر سیواس مورد حمله قرار گرفت. هرچند نسین توانست از هتل فرار کند، ولی در پی به آتش کشیده شدن هتل ۳۳ نفر کشته شدند.
سلمان رشدی تا این لحظه در بیمارستان بستری است و به گفته پزشکان او یک چشمش را از دست خواهد داد. اما احتمالا این پایان کار او نیست و بعد از مرخصی از بیمارستان همچنان با تبعات نگاشتن کتاب خود روبرو خواهد بود. ایران البته سالهاست به صورت رسمی درباره فتوای قتل سلمان رشدی نظری نداشته و البته درباره توقف قتل او نیز سکوت کرده است.
خون در مقابل خون
توهین در مقابل توهین و نه حکم دیگری.
ما نماینده خدا و محمد نیستیم.
خونها را بیگناه نریزیم در روز قیامت در برابر این احکام و فتوا جاهلانه باید پاسخگو بود .