هاآرتص: توافق بهترِ مدنظر تل آویو وجود خارجی ندارد!
رویداد۲۴ آلن پینکاس در هاآرتص چاپ اسرائیل نوشت: اگر هیستری در رسانههای اسرائیلی، عصبانیتهای رئیس موساد، موضع گیریهای عجیب و غریب دولت را دنبال کنید - ترکیبی از وحشت در مورد یک توافق قریب الوقوع همراه با این رویکرد گنگ که «اسرائیل طرف این معامله نیست و هر کاری که لازم باشد انجام خواهد داد.» - احتمالاً فکر میکنید که یک نفر در اسرائیل واقعاً معتقد است توافق قابل پیشگیری است. همه نکات مهمی را بیان میکنند، اما نکات مهمی را هم نادیده میگیرند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: شما نمیتوانید به یک رویداد اعتراض کنید، انگیزههای شرکت کنندگان را زیر سوال ببرید، دیر بیایید و البته تقاضای شنیده شدن داشته باشید - و وقتی متوجه شدید توجه به استدلال شما کم شده، وارد طغیان وحشیانه و تهدیدها شوید. ممکن است توافقی وجود نداشته باشد، اما این چیزی است که ایالات متحده و ایران تعیین خواهند کرد، نه اظهارات یا جلسات توجیهی اسرائیل.
اسرائیل دقیقاً به دنبال چه چیزی در رابطه با توافق هستهای ایران است؟ اگر موضع گیری، ارایه راهکاری جایگزین و برجسته کردن کاستیها باشد، خوب است. اما هیستری نزدیک اسرائیل در هفته گذشته چه دلیلی داشت؟ هیچ چیز غیرقابل پیش بینی نبود. ابتدا مشاور امنیت ملی، سپس وزیر دفاع و سپس رئیس موساد به واشنگتن رفتند تا به آمریکاییها اطلاع رسانی کنند.
تأثیر اسرائیل بر امکان توافق در این مقطع در بهترین حالت، بعید است. ناامیدکنندهتر این است که اسرائیل میداند که مهر معامله در اختیار ایران است.
اسرائیل برای هشدار به جهان و فشار برای تخصیص منابع سیاسی برای مقابله با برنامه هستهای ایران نیاز به اعتبار دارد. اسرائیل به جای اینکه از این توافق اعتبار بگیرد و محتاطانه در گفتگو با ایالات متحده در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ شرکت کند، تنها ناسازگاری نشان داده، حتی وقتی که به نکات معتبری اشاره کرده است. مقاومت در برابر هرگونه توافق و تهدیدهای مکرر به حملات نظامی، موضوع هستهای ایران را مسئله «اسرائیل» کرده است، بنابراین اسرائیل اکنون بهای دو ساختار معیوب را میپردازد که به بلای راهبردی تبدیل شدهاند. ابتدا اعتراض همه جانبه به توافق هستهای ۲۰۱۵ و تلاش ظالمانه و بیهوده نخست وزیر وقت بنیامین نتانیاهو که به سخنرانی علیه توافق در کنگره ایالات متحده رسید. سپس هم به تشویق بی پروا، متکبرانه و نزدیک بینانه واشنگتن (بله، توسط همان نتانیاهو) – بدون دلیل، توجیه یا سیاست جایگزین – برای خروج از توافق در ماه می ۲۰۱۸ منجر شد. هر دوی وزیر دفاع در آن زمان، موشه یعلون، و فرمانده نظامی، گادی آیزنکوت، اعلام کردند این موارد کاملا به ضرر اسرائیل بود. همین هفته، نتانیاهو اعتراف کرد که این اسرائیل بود که ایالات متحده را متقاعد کرد از توافق خارج شود.
زمانی که آمریکا از توافق خارج شد، ایران ۳۰۰ کیلوگرم (۶۶۰ پوند) اورانیوم ۳.۶۷ درصد غنی شده داشت. از زمان آغاز نقض توافق توسط ایران در ژوئن ۲۰۱۹، حدود ۱۰۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۵ درصد، حدود ۲۴۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد و ۴۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده در اختیار دارد. با سانتریفیوژهای بیشتر و پیشرفته (IR-۶ و IR-۸)، ایران میتواند به سرعت ۹۰ درصد غنی سازی کند. برای ساخت یک بمب ۲۵ کیلوگرم اورانیوم ۹۰ درصد غنی شده مورد نیاز است.
بیشتر بخوانید: لاپید: کمپین گستردهای برای جلوگیری از توافق با ایران به راه انداختهایم
اسرائیل با یک انتخاب روبروست، اما نه انتخابی که وانمود میکند با آن روبروست. اسرائیل مدعی است که بین یک «توافق بد» - توافق هستهای اصلی ۲۰۱۵ یا نسخه «حتی بدتر» ۲۰۲۲-۲۳ - و یک «توافق خوب»، توافقی که ایالات متحده و سایر کشورها نتوانستند با ایران درباره آن مذاکره کنند، میتوان یکی را انتخاب کرد.
در واقعیت، اما شرایط کاملاً متفاوت است. این یک انتخاب بین یک توافق ناقص، توافق ۲۰۱۵، و عدم توافق است که به طور بالقوه بسیار خطرناکتر است. اسرائیل از سال ۲۰۱۴ در مورد "توافق بهتر" صحبت میکند. اما به دلیل مخالفت با هر توافقی - و در نتیجه تشویق به جنگ - و به دلیل اینکه در توضیح مخالفتش بسیار صریح است، اما در توضیح آنچه که از آن حمایت میکند، به طرز فجیعی ساکت میماند، همیشه صرفا یک منتقد باقی مانده.
اسرائیل یک پاسخ آماده دارد: البته ما مخالف توافق نیستیم. ما با این توافق بد خاص با ایران مخالفیم. اسرائیل مدعی است که توافقی "طولانیتر و قوی تر" وجود دارد. توافق ادعایی اسرائیل ظاهراً برنامه هستهای ایران را برای همیشه محدود میکند و بازرسیها را بهطور نامحدود تحمیل میکند و همچنین به برنامههای توسعه موشکهای دقیق و پهپادهای ایران میپردازد. همچنین تحریمهای اقتصادی را برای مقابله با تهران اعمال خواهد کرد.
پس آن "توافق بهتر" که اسرائیل از سال ۲۰۱۵ وعده داده است کجاست؟ به طور فزایندهای شبیه داستان هیولای دریاچه نس است. مردم معتقدند که "توافق بهتر" وجود دارد. برخی حتی ادعا میکنند که آن را دیدهاند و تعداد معدودی آن را با جزئیات توصیف میکنند. اما هیچ مدرک واقعی دال بر وجود آن وجود ندارد. یک نکته منطقی وجود دارد، اینکه کل رویکرد مذاکره با ایران از سال ۲۰۱۴ ناقص بوده. یک گزینه نظامی معتبر باید به صراحت بیان شده و به ایران هشدار داده میشد که ادامه برنامه هستهای عواقب بزرگی در پی خواهد داشت.
نقطه ضعف اصلی این رویکرد این است که واقعیتهای ژئوپلیتیکی سال ۲۰۱۴ را نادیده میگیرد: آمریکای خسته، سرخورده و زخمی هنوز در عراق و افغانستان عمیق گرفتار بود، در حالی که اولویتهای سیاست خارجی خود را از خاورمیانه به چین و آسیای شرقی منتقل کرده است. اصل تهدید ایران به اقدام نظامی ممکن است کار درستی بوده باشد، اما در شرایط سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ این اتفاق نیفتاد.
دوم، انتقاد اسرائیل مبنی بر اینکه توافقنامه ۲۰۱۵ فعالیتهای غیرهستهای تهدیدآمیز ایران - برنامه موشکی، استفاده گسترده از گروههای نیابتی، تضعیف دولتها در عراق، سوریه، لبنان و یمن- را پوشش نمیدهد، نابخردانه است. برای سالها، اسرائیل توانایی هستهای ایران را یک تهدید وجودی میدانست. تا جایی که به نتانیاهو مربوط میشود، همیشه سال ۱۹۳۸ است و ایران آلمان نازی است؛ و در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲، اسرائیل قصد حمله نظامی احتمالی به تاسیسات هستهای ایران را اعلام کرد.
این سیاست به تصمیم دولت اوباما برای گفتگو با ایران در مورد توافقی برای محدود کردن برنامه هستهای آن و عقبنشینی از پیشرفتها کمک کرد. همچنین بین برنامه هستهای و ابعاد غیرهستهای سیاست ایران تمایز قائل شد. این تمایز واضحی بود بین ارزشهایی که حیاتی هستند (هستهای) و ارزشهایی که مهم هستند (غیر هستهای).
وقتی اسرائیل اعلام کرد یکی از بدترین جنبههای توافق ۲۰۱۵ نادیده گرفتن فعالیتهای غیرهستهای ایران بوده، به وضوح به او گفته شد: شما نمیتوانید به طور جدی انتظار توافق قابل قبولی را داشته باشید که هر دوی این بخشها را پوشش دهد. برنامه هستهای موضوع اصلی بود. به هر حال، شما در برخورد با رفتار منطقهای ایران آزاد هستید.
اسرائیل به جای ناامیدی از تاثیر حداقلی بر توافق، باید به دنبال یک سیاست منسجم باشد و انتقاد تند قابل پیش بینی از مذاکره کنندگان آمریکایی را کنار بگذارد، زیرا این تحریکات و تهدیدها هیچ فایدهای ندارد و فقط این تصور را تقویت میکند که اسرائیل همچنان در تلاش است ایالات متحده را به جنگ با ایران بکشاند. در صورت دستیابی به توافق، اسرائیل باید سیاستی طراحی کند و یک مکانیسم هماهنگ با ایالات متحده ایجاد کند که شامل تبادل اطلاعات، تبادل نظرهای سیاسی و فهرستی برای پاسخ به ایرانیها شود.
تضعیف توافق در کنگره و انتقاد از عدم درک ایالات متحده و اینکه فقط اسرائیل متوجه مسایل است، برای ارائه چنین مکانیزمی مفید نخواهد بود.