شعر جنجالی عارف غلامی علیه مدیران استقلال!
رویداد۲۴ ورزش سه نوشت: استقلال در شرایطی توانست سه امتیاز دیگر را به جمع اندوختههای خود اضافه کند که این بازی تحت تأثیر حذف احتمالی آبیها از آسیا قرار گرفته بود. عارف غلامی که پیش از این با مدیران باشگاه وارد چالش شده بود و حتی با جریمه کسر قرارداد هم روبهرو شد، یکی از نفراتی بود که در پایان بازی، به انتقاد از وضعیت مدیریت باشگاه پرداخت.
عارف غلامی مدافع استقلال پس از دیدار برابر ذوب آهن و در میکسدوزن استادیوم آزادی گفت: همانطور که خودتان گفتید، چهره بازیکنان چهره یک تیم دوم جدول که شانس قهرمانی در 2 جام را دارد، نیست. ناراحتی ما از تصمیماتی است که چندین ماه گذشته گرفته شده و تمام آن به ضرر تیم، بازیکنان، کادر فنی و تمام این هواداران بوده است.
* نود درصد تماشاگران معترض هستند
نود درصد تماشاگران معترض بودند. به نظرات و تصمیمات ما که هیچ احترامی گذاشته نمیشود. حداقل به حرف این هواداران گوش بدهید. مگر شما برای حرف مردم مسئول نیستید؟ خب این هواداران نیز از همین مردم هستند.
* من فقط به لوگو استقلال و پرچم کشورم اهمیت میدهم
هر روز یک بهانه میآوردند. یک روز می گفتند اسپانسر. اصلا اسپانسر به من بازیکن هیچ ربطی ندارد. 2 موضوع مهم روی این پیراهن است که من روی آن تعصب دارم و برایم مهم است. اول آرم استقلال است و سپس پرچم کشورم. اصلا برای من فرقی نمیکند کدام اسپانسر روی پیراهن من باشد.
* تیمی که جام طلایی گرفته بود را یک شبه به فنا دادید
شما باید به تعهدی که به هواداران و تیم دارید، عمل کنید. شبانه و پس از قهرمانی سوپر جام، مدیرعامل ما عوض شد. اصلا در حوزه ما نبود و هیچ صحبتی نکردیم. ولی آیا ما قدمی رو به جلو برداشتیم؟ آیا خودتان این سوالها را از خودتان میپرسید؟ تمام زحمات یک تیم را که با سختی به دست آمده بود، تیمی که قهرمان کرده بودیم، جام طلایی گرفته بودیم را یک شبه به فنا دادید.
* هر جای دنیا بگویید به خاطر 2 میلیون دلار حذف شدیم، میخندند
این موضوع را هر جای دنیا بگویید، به خدا میخندند. اینکه به خاطر یک بدهکاری 2 میلیون دلاری یا اصلا شما بگو سه میلیون دلاری، یک تیمی با 20 – 30 میلیون هوادار، از بزرگترین ویترین مسابقات آسیا حذف شد. از درآمدزاییتان زده شد، از ترانسفر بازیکنتان زده شد، از برندتان زده شد... من نمیدانم... اصلا تصمیماتی که گرفته شد، همه آن به ضرر بازیکنان و هواداران است.
* بازیکن، هوادار و برند باشگاه ضرر کرده است
آقایان که میآیند، چند ماه هستند، سپس میروند. دوباره وارد دعوا و شکایت میشوند. کی این وسط ضرر کرده است؟ بازیکن، هوادار و برند باشگاه. تا کی باید شاهد همچین قضایایی باشیم؟
* این شیرینترین جریمه من بود
ما در تمرین اعتصاب کردیم که حرف کل بچههای تیم بود. من را جریمه کردند... البته من هم شنیدم چون ابلاغ رسمی به من نشد. نه دعوتشان ابلاغ شد و نه جریمه. احترام هم گذاشتم و حرفی نزدم. اگر هم جریمه شده باشم، شیرینترین جریمهام بوده است. چون به خاطر بچههای تیم، تلاششان و زحماتی که میبینم برای قهرمانی میکشند، حرف حق زدم. برای من شیرین بود و مشکلی ندارم. اگر به حق بوده باشد، کاملا این موضوع را میپذیرم.
* باید قرارداد من نزد هواداران اعتبار داشته باشد
وقتی باشگاه میتواند در یک شب من را 2 بار 20 درصد و یک پنج درصد جریمه کند، یعنی آن قرارداد اعتبار خاصی ندارد. باید قرارداد من نزد هوادار و مردم اعتبار داشته باشد که انشاءالله دارد.
* مسئولین کجا هستند و چه کار میکنند؟
مقصر عدم پرداخت طلب استراماچونی؟ اولا من در جایگاهی نیستم که بخواهم قاضی باشم و کسی را در قضیهای مقصر بدانم یا مبری کنم. دوما اینکه این همه آدم مسئول داریم. پس مسئولین باید چه کار کنند؟ اگر کار من فوتبالیست بازی کردن در زمین چمن است و به باشگاه و هوادار تعهد دارم را باید درست انجام دهم، پس بقیه باید چه کار کنند؟ این همه مسئول داریم، میبینیم همه جابهجا میشوند و کارهای خودشان را انجام میدهند.
* با یک شعر، بحث را تمام میکنم
یک شعر میخواهم بگویم و بحث را تمام کنم. واقعا هم از انرژی من گرفته میشود و هم از تمرکزم. بچهها کار سختی را پیش میبرند. یک ورزشکار حرفهای، تمرکز نداشته باشد، یعنی هیچ. این شعر را میگویم:
روغن به روی آب ندارد فضیلتی، با ما به جای چرب زبانی زلال باش
گیرم که خلق را به طریقی فریفتی، با دست انتقام روزگار چه میکنی؟
عارف غلامی شعری که در میکسدزون استادیوم آزادی به زبان آورده بود را در اکانت شخصی خود در توییتر نیز منتشر کرد. شعری که مشخصا، مخاطب او مدیران استقلال هستند.
* دیگر واقعا خسته شدهام
مخاطب شعر؟ میگویند حرف را زمین بنداز، طرف خودش برمیدارد. من دیگر واقعا خسته شدهام. یعنی اینقدر که با این موضوعات جنگیدم. برای من یک فوتبال ساده نیست که هفتهای 90 دقیقه بیایم بازی کنم و بروم سر تمرین. خدایی با این بچههای تیم، در 10 جبهه میجنگیم. پرونده آن، پرونده این، خودت مطالباتت را نگیر، جریمه شو، برو، بیا... نمیدانم واقعا، دیگر خسته شدهام.