تاریخ انتشار: ۱۴:۰۵ - ۱۵ بهمن ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد؛

از ام القرای اسلام تا وضعیت انقلاب مداوم/ آیا پس از چهار دهه صدور انقلاب محقق شد؟

در دوران اصلاحات صدور انقلاب به معنی حمایت معنوی و سیاسی بود. اما این نگاه در دوران قدرت گیری اصول‌گرایان تغییر کرد و و وارد فاز عملی شد. رویداد۲۴ در این یادداشت تحول مفهوم صدور انقلاب در چهار دهه گذشته را تحلیل کرده است.

آیا پس از چهار دهه صدور انقلاب اسلامی ایران محقق شد؟

رویداد۲۴ «همان‎گونه که در تمام انقلاب‌ها دیده می‏شود، انقلاب ایران نیز خود را به عنوان الگویی برای تمام انسان‌ها معرفی نمود و تلاش کرد تا این روند را در تمام دنیا تبلیغ و ترویج کند. مفهوم صدور انقلاب که از سوی دولتمردان ایرانی به کار می‏رفت، دربرگیرنده شیوه‌‏های متداول صدور گسترده سیاسی بود. ایران در اعلام بی‌‏وقفه نقش خود به عنوان رهبر مظلومان و مستضعفان جهان نه تنها دلایل بیرونی، یعنی ترفیع وجهه و اعتبار ایران را مدنظر داشت؛ بلکه دلایل داخلی، یعنی حفظ روحیه مردم و جلوگیری از گسترش لیبرالیسم (مظهر انعطاف‌‏پذیری و سازش با دنیای خارج) نیز برایش اهمیت داشت. بعد از صلح با عراق نیز آیت‌الله خمینی این خطر را احساس کرد که ممکن است، انقلاب ایران از مسیر انقلابی خود خارج شود. در این اوضاع و احوال بود که وی دوباره تاکید کرد ایران باید مستقل از قدرت‌های اقتصادی جهان باقی بماند، هرچند به قیمت در تنگنا و انزوا قرار گرفتن تمام شود. همچنین با محکوم کردن سلمان رشدی بحران مهمی در دنیای غیرمسلمان بوجود آمد و در عین حال، ایران را در مقام پیشرو و طلیعه‏‌دار آرمان‌های اسلام معرفی کرد.» فرد هالیدی

یکی از نخستین مفاهیمی که پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در سپهر سیاسی ایران پدیدار شد، مفهوم «صدور انقلاب» بود. مفهوم «صدور انقلاب» دو معنا دارد که یکی به مختصات منطقه‌ای برمی‌گردد و عبارت است از «نظریه ام‌القری» و دیگری، که معنای اصلی و رایج‌تر «صدور انقلاب» است، متاثر از گفتمان چپ ساخته شده و از طریق متون مارکسیستی به افکار انقلابیون مسلمان سرایت کرده بود. در واقع در این معنا، انترناسیونال کمونیستی مارکسیست‌ها، در گفتمان اسلام‌گرایان به امت واحده و حکومت اسلامی بدل شد.

نظریه ام‌القرا چیست؟

لغت ام‌القرا به معنی مادر قریه و روستا‌ها است و نظریه ام‌القرا که در دهه ۱۳۶۰ برای تبیین خط مشی سیاست خارجی از سوی محمدجواد لاریجانی مطرح شد، بدین معنا بود که جهان اسلام یک امت واحد است و ملاک وحدتش نیز رهبری امت است و اگر کشوری بتواند با تشکیل حکومت اسلامی سطح رهبری خود را از مرز‌های سرزمینی‌اش فراتر برد، در موقعیت ام‌القرای جهان اسلام قرار می‌گیرد.

داوود فیرحی ریشه نظریه ام‌القرا را به ایده حکومت اسلامی بازمی‌گرداند و می‌نویسد: «در ایده حکومت اسلامی مفهوم ملیّت وجود ندارد. این نظریه ۵ اصل دارد: نخست ولایت و نصب، دوم ولایت مشروط به بیعت نیست، سوم اینکه ولایت نیاز به شورا ندارد، چهارم گستره مکانی ولایت نامحدود است و مرز‌های ملی ندارد، پنجم حدود حاکمیت نامحدود است. در این بحث چیزی به اسم ایران دیده نمی‌شود و وقتی ایده پیشرفت مطرح می‌شود، مراد عموم مسلمانان است و ربطی به ایران تنها ندارد. یکی از مهم‌ترین مسائلی که این ایده با آن مواجه است، این است که این دولت در مکانی به اسم ایران مستقر است، اما به مکان توجه ندارد. هنوز در جمهوری اسلامی با وجود پذیرش مفهوم دولت، فعالان سیاسی ما اجماع ندارند که این دولت ملی است یا‌ام‌القرا و در نتیجه مشخص نیست سوژه پیشرفت کیست.»

بنابر تحلیل فرد هالیدی، آیت‌الله خمینی بر همین اساس و با تکیه بر سنت اسلامی موفق شد در سطح ایدئولوژیک مسلمانان را یک امت واحد بخواند و پیوند‌هایی از این دست که بین جوامع مذهبی مختلف جهان اسلام برقرار شده بود، شبکه‌ای را برای ایجاد پیوند‌های انقلابی فراهم آورد. هالیدی می‌نویسد: «تا سال ۱۹۸۷ که در جریان حمله نیرو‌های امنیتی عربستان در مکه حدود ۴۰۰ زائر ایرانی کشته شدند، حج به عنوان وسیله‌ای برای تبلیغ عقاید انقلابی ایران شده بود.»


بیشتر بخوانید:ضدانقلاب کیست و چگونه خشونت در وضعیت «انقلابی» توجیه می‌شود؟


هالیدی اظهارات بعضی از انقلابیون ایرانی در مورد طاغوت بودن حکومت صدام و لزوم انقلاب در کشور همسایه را نیز، که در تحریک صدام برای حمله به ایران نقش مهمی داشتند، از جمله ظهورات نظریه صدور انقلاب می‌داند.

اما نظریه ام‌القرا معطوف به جهان اسلام است، در حالی که صدور انقلاب اعم از جهان اسلام بوده و تمام «ملت‌های مظلوم و مستضعف» را در بر می‌گیرد. از این نقطه نظر می‌توانیم به معنای اصلی صدور انقلاب نقب بزنیم.

نظریه صدور انقلاب اسلامی ایران

مفهوم صدور انقلاب یکی از نخستین مفاهیمی که پس از پیروزی انقلاب ۵۷ بر سر زبان‌ها افتاد. انقلابیون در آن ایام اعتقاد داشتند که از حکومت استبدادی رها شده‌اند و اکنون مسئولیت دارند به دیگران نیز کمک کنند تا به رهایی و سعادت برسند.

متفکرانی که در زمینه انقلاب‌های مدرن پژوهش کرده‌اند، یکی از نقاط اشتراک انقلاب ۵۷ با انقلاب‌هایی، چون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر را تلاش دولت انقلابی برای صدور انقلاب به خارج از مرز‌ها و بوجود آمدن دشمنی در میان کشور‌های منطقه می‌دانند.

انقلاب‌های مدرن جهان، که عموما پس از انقلاب کبیر فرانسه بوجود آمدند، داعیه انسان‌سازی و ایجاد نوعی نظم سیاسی و اجتماعی کاملا نوین را داشتند. موضوع انقلاب‌های مدرن صرفا رهایی از اختناق داخلی در یک کشور نبود، بلکه نجات کل بشریّت و خوشبخت کردن نوع انسان بود. همانطور که هانا آرنت در کتاب انقلاب می‌گوید، این رویه از انقلاب کبیر فرانسه آغاز شد؛ انقلابی که در آن برخلاف انقلاب آمریکا و انقلاب شکوهمند انگلستان، هدف انقلابیون نه «آزادی» بلکه «رهایی» بود. دیگر هدف انقلابیون از بین بردن اختناق و استبداد سیاسی نبود، بلکه قرار بود انقلاب تمام نقصان‌های بشری را برطرف کند و علاوه بر آزادی، عدالت و همبستگی را نیز در جامعه و در جهان مستقر سازد. هدفی که در شعار معروف انقلاب کبیر دیده می‌شود: آزادی، برابری، برادری.

الگوی انقلاب کبیر در قرن بیستم و با ظهور انقلاب‌های مارکسیستی گسترش یافت و تکمیل شد. بنا بود که انقلاب کمونیستی نوع بشر را از کار مزدی و از خودبیگانگی نجات دهد. بنابر ایدئولوژی مارکسیستی، در جامعه سرمایه‌داری تمام انسان‌ها از انسانیت خود به دور افتاده‌اند و انقلاب کمونیستی می‌تواند رهایی تمام نوع بشر، اعم از بورژوازی و پرولتاریا، را به ارمغان آورد.

چگونه انتظار بسط انقلاب به خارج، به وضعیت انقلاب مداوم در داخل می‌انجامد؟

خصلت فراملی و انترناسیونالیستی انقلاب پیشتر در آثار مارکس مطرح شده بود، اما در نظریات لئون تروتسکی با وضوح و بسط بیشتری مطرح شد و وارد گفتمان انقلابیون شد. تروتسکی از لزوم «انقلاب مداوم» می‌گفت و معتقد بود که نیرو‌های انقلابی باید با همراهان خود در دیگر کشور‌ها متحد شوند و انقلاب در یک کشور به انقلاب‌های مداومی در کشور‌های دیگر گسترش یابد و تمام جهان را فراگیرد. بدین ترتیب انقلاب فرایندی بود که قرار نبود متوقف شود، مگر اینکه تمام جهان را یکپارچه متحول کند و هدف تاریخ را محقق سازد. اما از آنجایی که بسط انقلاب به تمام کشور‌های جهان ممکن نبود، وضعیت داخلی کشور مدام انقلابی باقی می‌ماند و وضعیت دائم انقلابی راه را برای سرکوب مخالفان حکومت می‌گشود. هانا آرنت درباره این مسئله می‌نویسد: «دعوی حکومت توتالیتر این است که قوانین تاریخ را اجرا می‌کند و اگر این قوانین به درستی اعمال شوند نوعی تمدن و نوعی انسان جدید به‌ وجود خواهد آمد. این چشم‌داشت از قوانین تاریخ، در پشت داعیه فرمانروایی جهانی همه حکومت‌های توتالیتر نهفته است. چنین حکومتی هر لحظه آماده است تا مصالح حیاتی یکایک شهروندان را برای آنچه قانون فرابشری یا هدف تاریخی می‌خواند فدا کند. بی‌اعتنایی به قوانین بین‌المللی، مانند حقوق بشر، نیز از همین‌جا سرچشمه می‌گیرد.»

مفهوم صدور انقلاب چگونه طی چهار دهه متحول شد؟

این مفهوم خطرناک و ذاتا مارکسیستی از «صدور انقلاب»، همان چیزی است که در گفتمان اصول‌گرایان به روشنی دیده می‌شود و در متون خود آن‌ها به روشنی به آن اشاره شده است. برای مثال به متنی در تبیین سیاست خارجی دولت نهم مراجعه کنیم: «صدور انقلاب اسلامی در دوران اصول‌گرایی، در چارچوب دکترین انقلاب مستمر، به‌صورت تبیین و ترویج افکار و اندیشه‌های انقلاب اسلامی از طریق آگاهی‌بخشی و رهایی‌بخشی ملت‌های مسلمان و مستضعف جهان تعریف می‌گردد. مفهوم صدور انقلاب به معنای ترویج گفتمان انقلاب اسلامی است که متضمن آگاهی‌بخشی و رهایی‌بخشی دیگران نیز است. گفتمانی که می‌تواند الهام‌بخش سایر ملت‌ها برای آزادی و رهایی از ساختار‌های سلطه و سرکوب در سطوح داخلی و خارجی قرار گیرد. این معنا از صدور انقلاب اسلامی بر این باور و واقعیت استوار است که انقلاب اسلامی ایران، فراتر از یک حادثۀ تاریخی و پدیدۀ سیاسی- اجتماعی، یک گفتمان سیاسی و فرهنگی است.» (الگوی صدور انقلاب در سیاست خارجی دولت نهم)

محمود احمدی‌نژاد در یکی از سخنرانی‌های خود که مربوط به سال ۱۳۸۶ است می‌گوید: «ما امروز دو ماموریت داریم؛ ماموریت اولمان این است که در حد توان خودمان، این کشور و نظام را به آن الگوی آرمانی نزدیک کنیم... و ماموریت دوم ما این است که آن نقطه کمال را به بشریت امروز معرفی کنیم»

همچنین در کتابی که حامیان احمدی نژاد از سخنان او جمع آوری کرده اند، می‌خوانیم: «گفتمان اصول‌گرایی عدالت‌محور است و انقلاب اسلامی ایران را نیز یک انقلاب فراملی تعریف می‌کند. لذا، انقلاب اسلامی دارای اهداف فراملی است که از ارزش‌ها و آرمان‌های اسلامی و انسانی ناشی می‌شود. در صدر این اهداف، عدالت‌طلبی و عدالت‌گستری قرار دارد. ماهیت فراملی و فرامرزی انقلاب اسلامی بیانگر و ایجاب‌کننده رسالت و مسئولیت جهانی آن فراتر از مرز‌های جغرافیایی و ملی ایران است.»

در واقع در دوران اصلاحات صدور انقلاب به معنی حمایت معنوی و سیاسی بود. اما این نگاه در دوران قدرت گیری اصول‌گرایان تغییر کرد و و وارد فاز عملی شد. از آن پس مداخله جمهوری اسلامی در منازعات منطقه‌ای شکل مستقیم‌تری پیدا کرد و در حمایت لجستیکی و مادی و مشاوره‌ای از حزب‌الله لبنان، حماس فلسطین، حوثی‌های یمن یا مبارزان شیعه عراقی متبلور شد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: علیرضا نجفی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
رضا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۱۴ - ۱۴۰۲/۱۱/۱۵
0
6
همه این وقایع به نفع انگلیس و فرانسه و آمریکا بود و هست ....
نظرات شما