ازدواج اجباری و خیانت/ زن ۶۰ ساله در جستجوی کمک
رویداد24| در دنیای امروزی، یکی از مسائل اجتماعی که کمتر به آن پرداخته میشود، موضوع ازدواج اجباری و تبعات آن بر زندگی فردی و اجتماعی افراد است. بهخصوص زنان، به عنوان قربانیان اصلی این نوع ازدواجها، با چالشهای بزرگی روبرو هستند. داستان یک زن ۶۰ ساله نشاندهندهی عمق این معضلات است.
نقش ازدواج اجباری در زندگی زنان
ازدواج اجباری یکی از پدیدههای اجتماعی است که در بسیاری از فرهنگها وجود دارد و بهویژه در جوامعی که سنتها و آداب و رسوم به شدت در زندگی اجتماعی حاکم هستند، بیشتر دیده میشود. این نوع ازدواجها معمولاً بدون رضایت و مشورت فرد، بهویژه زنان، انجام میگیرند. در این نوع ازدواج، زنان با فشار خانواده و جامعه مجبور به قبول زندگی مشترکی میشوند که هیچ علاقهای به آن ندارند.
این مسئله میتواند تأثیرات بسیار منفی بر سلامت روان و اجتماعی فرد داشته باشد. در مورد زن ۶۰ سالهی ما، او نه تنها با مشکلات ناشی از ازدواج اجباری مواجه است، بلکه تجربهی خیانت همسرش، بار سنگینی بر دوش او گذاشته است.
تأثیر خیانت بر زندگی یک زن ۶۰ ساله
خیانت، در واقع یکی از آسیبهای جدی در روابط زناشویی است که میتواند پیامدهای ویرانگری بر زندگی فردی و اجتماعی افراد داشته باشد. زن ۶۰ سالهی ما، در جستجوی عدالت و حمایت اجتماعی، به سمت رسانهها و سازمانهای حقوق بشری رفته است تا صدای خود را به گوش دیگران برساند.
او در اظهارات خود میگوید: "من تمام زندگیام را در یک ازدواج اجباری گذراندهام و حالا بهدنبال آزادی و حق انتخاب برای خودم هستم." این کلمات، نشاندهندهی ناامیدی و حس بیپناهی او در برابر جامعه است.
چرا جامعه باید به کمک بیاید؟
تجربهی این زن تنها یک مورد از هزاران مورد مشابه است که در جامعهی ما وجود دارد. زنان بهعنوان قشر آسیبپذیر جامعه، نیازمند حمایت و توجه بیشتری هستند. رسانهها و نهادهای اجتماعی باید به این موضوع بیشتر بپردازند و به زنان کمک کنند تا از چرخهی خشونت و بیعدالتی رها شوند.
همچنین، آموزش به جامعه در مورد اهمیت رضایت و انتخاب در ازدواجها، میتواند یکی از راههای پیشگیری از ازدواجهای اجباری باشد. باید به نسلهای آینده آموخته شود که هر فرد حق دارد در انتخاب شریک زندگیاش آزاد باشد.
چالشهای موجود در مسیر کمکرسانی
هرچند حمایت از زنانی که در چنین شرایطی به سر میبرند، ضروری است، اما چالشهایی نیز در این مسیر وجود دارد. بسیاری از این زنان به دلیل ترس از قضاوتهای اجتماعی، تمایلی به بیان مشکلات خود ندارند. این امر باعث میشود تا آنها از دریافت کمک محروم شوند.
کارگاهها و جلسات مشاوره، میتواند یکی از راههای مؤثر برای افزایش آگاهی و تشویق زنان به بیان مشکلاتشان باشد. این کارگاهها باید به گونهای طراحی شوند که حس اعتماد را در زنان ایجاد کنند و به آنها امکان دهند تا در یک محیط امن، تجربیات خود را به اشتراک بگذارند.
با توجه به وضعیت زن ۶۰ ساله و دیگر زنان مشابه او، ضروری است که جامعه و نهادهای مختلف به موضوع ازدواج اجباری و خیانت توجه بیشتری کنند. این زنان نیازمند حمایت و همدلی هستند.
منبع: صدآنلاین
توی این جامعه کثیف و آلوده پر از نفاق و ادعای توخالی و به تبعش-جهل فراگیر،اگر کمکی جز لگدمال کردن عفت و حیا و عزت طرف بود اول همه بنده طلاق می گرفتم و پشت سرم هم نگاه نمی کردم جای پیرشدن و پژمردن توی جوانی.
گشتیم نبود نگرد نیست.
هه ...جامعه...
هر جا رفتیم برای کار حتی قم گفتن خانم ...به هر که خواستیم پناه ببریم گفتن خانم...
فقط پناه بر خدا و روز گشایش الساعه و ظهور و نجات بخشی خیر و امن الهی.مرگ شرف داره به پناه خواهی و مدد گیری از دیگران.
حتی توی مرده شور خونه و قبرستونی هم با اون فضای سنگین ش هم برای کار رفتیم بخاطر امنیت زندگی فقط اما اونجا هم گفتن خانم...
واسه همین پژمرده وار موندیم و تحمل کردیم برای حراست از عفت و حیامون فقط،تنها برای لگدمال نکردن والا گنجینه مون با نگاه وکلام های آلوده.وگرنه زندگی کردن با بعضیا بالا آوردنه هر ثانیه س.ما هم مجبور شدیم برای فرار از شرایط بد خانوادگی و آزارهاشون فریب حرف ها و وعده های سراب خائنان و ولنگاران خدانشناس نجس رو خوردیم و ازدواج کردیم.
کمک از جامعه و مردم آخرالزمانی زهی خیال باطل!
یارب بحق زینب رحمی بحال ما کن.
الهم عجل لولیک الفرج
دلِ پر جنون گفتم حسین
از خود نجف تا خود کربلا
پای هر ستون گفتم حسین
همینه کربلا، حزینه کربلا
چه کردی مهر تو به دل میشینه کربلا
زیر این علم گفتم حسین
من دم حرم گفتم حسین
وقتی قسمتش نشد بیاد
جای مادرم گفتم حسین
سلام بر حسین، سلام کربلا
سلام به ضریح، به این سرزمین..
کربلا اسمت همینجوری میکنه مستم
مَن لی سَواکَ... اباعبدالله
اِنّی هَواکَ... اباعبدالله
الهم عجل لولیک الفرج
روتین زندگیم با فلانی...یه گردونه ی مدام از دختربازی،هم جنس بازی،هر روز دروغ،داد،کتک دعوا فحاشی های کثیف بی غیرتی تحقیر ...
از من بیشتر پژمردی...
چشمت فقط به گشایش خیر الهی باشه ولاغیر.همه فقط برای سواستفاده می خوانت و یا بهت کمک می کنند.از تجربه م استفاده کن و این حجم از تحقیر رو بلا رو بخاطر عفت و حیات تحمل کن.اگر عفت و حیاتو نمی خوای که دیگه کمکای دیگرانو بپذیر.با نگاه ها و کلام های نجس شون در قبال کاری که بهت بدن یا کمکی و بدونن مطلقه ایی یا تنها.حراست از عفت و حیا از بالاترین گنجینه ی هر زنی ارزششو داره تا یه بدتر از شمرو چند صباح تحمل کنی.
و این باعث می شه در این مدت هر چند مر از بغض فروخورده ی دردناک گلویی،اما باعث رشد معنوی ت خواهد شد.اینو به امثال خودم می گم.که مضطر و باآبرو هستن.چه گشایش ها و خیرهایی در سحرها می شه از خالق گرفت ...اونوقت دیگه اون شمرو عدد حساب نمی کنی و اونقدر عزت نفس می گیری در بندگی خالقت که تن به کمک های پر از پلیدی و رجس بیرون نمیدی.
خیلی سخته اما بخاطر عفت و آبرو ارزشو داره