عواملی که بدون حل آنها نمیتوان به افزایش جمعیت رسید
نرخ
باروری در ایران از ۶.۸ در دهه ۶۰، به ۱.۹ در اواخر دهه ۹۰ رسیده است.
کاهش معناداری که خود را در سیاستهای کلی نظام نیز نشان داد و چند سالی
است، سیاست ترغیب فرزندآوری در کشور آغاز شده است. در ایران براساس آنچه
جمعیتشناسان میگویند، برای پیشگیری از منفی شدن نرخ جمعیت، میزان نرخ
باروری باید روی عدد ۲.۱ باشد. به این معنا که در حال حاضر باید با افزایش
باروری این شاخص را ارتقا داد. اما این ارتقا چگونه رخ میدهد؟
برخی دلایل
فرهنگی، برخی نبود سیاستهای تشویقی و برخی دیگر دلایل اقتصادی را دلیلی
بر عدم رشد باروری در ایران و بهم خوردن سیاستهای جمعیتی میدانند.
جمعیتشناسان بررسی کرده اند که با روند موجود ایران طی دههای آینده با
کاهش جمعیت جدی ای مواجه میشود. به بیان ساده تر اگر قرار باشد نرخ باروری
روی عدد کنونی ۱.۹ باشد، ایران با کاهش جمعیت مواجه میشود اگر قرار است
ایران با کاهش جمعیت مواجه نشود باید نرخ باروری به عدد ۲.۱ برسد.
نرخ
باروری، میانگین تعداد فرزندانی است که یک زن در طول زندگیش به دنیا می
آورد و هم اکنون ایران در زمره کشورهایی است که نرخ نسبتا متعادلی را
تجربه میکند. ۱.۹ کودک به ازای هر زن.
این مساله حتی به تایید مسئولان وزارت بهداشت نیز آمده است. به طوریکه، محمداسماعیل مطلق مدیرکل دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، در همین رابطه میگوید:برای پیشگیری از منفی شدن نرخ جمعیت، میزان نرخ باروری باید ۲.۱ باشد. جمعیت شناسان معتقدند که اگر میزان باروری زیر ۲.۱ باشد در آینده آن جمعیت آسیب خواهد دید و برای آن جمعیت یک تهدید سلامت است.
در کشور ما در سال ۱۳۶۲ میزان باروری کلی ۶.۸ بوده است که این میزان پایین آمده و در سال ۱۳۹۰ به ۱.۸ درصد رسیده است. به گفته وی، جمعیت شناسان کشور معتقدند که نرخ باروری بعد از سیاستهای ابلاغی جمعیت به ۱.۹ رسیده است. این مقام مسئول در وزارت بهداشت براساس یکی از پژوهشهای انجام شده میگوید، افزایش میانگین سن ازدواج، کاهش تعداد ازدواج، افزایش فاصله بین ازدواج تا فرزند اول و دوم و سوم، افزایش طلاق، طلاق های عاطفی، تمایل به تک فرزندی، آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد، طلاق، سقط و ناباروری از جمله عوامل کاهش نرخ باروری دانست. دلایلی که در ادامه به آنها اشاره میشود.
نقشه زیر میزان نرخ باروری در کشورهای مختلف را نشان میدهد
بالا رفتن سن ازدواج
بررسی سن ازدواج جوانان ایرانی
در چند دهه اخیر، روندی صعودی را نشان میدهد در حالی که سن ازدواج در سال
1354 حدود 25 سالگی بود، پس از چند دهه افزایش (بجز سال 1365) در سالهای
اخیر برای پسران به ۲۹ و دختران به ۲۵ رسیده است. البته آمارهای متفاوتی
در این باره ارائه میشود و طبق اعلام مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی،
سن ازدواج برای پسران 29 و دختران 28 است. این اعداد و ارقام هر چه که
باشد، از بالا بودن سن تاهل خبر میدهد. آماری که تاثیر مستقیمی بر میزان
باروری دارد. این اتفاق حتی خود را در میزان ازدواج نیز نشان داده است.
تمایل به تک فرزندی
آمارها درباره میزان
تکفرزندی در ایران ضدونقیض است اما همین آمارهای ضدونقیض بخشی از واقعیت
امروز جامعه ایران را نشان میدهد. برپایه برخی آمارها، بیش از 33 درصد
خانواده های ایرانی تک فرزند هستند. تمایل به تک فرزندی یکی دیگر از عواملی
است که بر کاهش جمعیت در ایران تاثیر گذار است و کارشناسان معتقدند در
صورت تبدیل به فرهنگ شدن این موضوع خطرات بیشتری را بر سیاستهای جمعیتی
داشته باشند.
در این باره «اصغر کیهان نیا» روانپزشک، می گوید: نخست باید
گفت در سال های گذشته به دلیل رواج این تفکر که شرایط اقتصادی نقش موثری در
تداوم زندگی ایفا می کند، زنان به عرصه بازار کار کشانده شدند تا برای
تامین نیازهای زندگی، دوشادوش مردان قدم بردارند که به همین دلیل بیشتر
خانواده ها به داشتن یک فرزند بسنده می کنند. اما در این میان خانواده هایی
هم مشاهده می شوند که مشکل مالی ندارند اما تک فرزندی را انتخاب می کنند.
با کمی تجسس در این خانواده ها، درمی یابیم که در بسیاری از آنان راحت طلبی
و برخورداری از فراغت بیشتر در زندگی مانع داشتن حتی یک فرزند شده است.
افزایش میزان طلاق
طلاق در ایران به یکی از بحرانی
ترین مقاطع خود طی سال های اخیر رسیده است. هم اکنون ایران با نرخ طلاق 22
درصد یکی از بالاترین آمارها در زمینه طلاق را در کشورهای منطقه دارد و
حالا پس از چالش های رفتاری، اخلاقی و اقتصادی، چالش های دیگری مانند سبک
جدید زندگی شهری نیز، بر این روند افزایشی تاثیر گذار است.
یکی از چالش
هایی که در این زمینه، کم تر به چشم می آید، شاخص دوام زندگی در طلاق است.
این شاخص در مسایل جمعیت شناختی واقعه ازدواج و طلاق مورد بررسی قرار می
گیرد و ناظر بر طول مدت ازدواج تا وقوع واقعه ی طلاق است. براساس بررسی این
شاخص، حدود 14 درصد طلاق ها در ایران، کمتر از یک سال و 11 درصد آن پس از
یک تا دو سال از زندگی مشترک رخ می دهد. در مجموع بیش از 50 درصد طلاق ها
در ایران در کمتر از 5 سال از زندگی مشترک رخ می دهد. این اتفاق اما در
برخی استان های کشور، بحرانی تر است.
هم اکنون میانگین کشور طول مدت
زندگی مشترک در طلاق های ثبت شده در کل کشور 8 سال است اما استان های
ایلام، کردستان، خراسان جنوبی و اردبیل میانگین زیر 7 سال را تجربه می
کنند. از طرف دیگر، استان های یزد، سمنان، اصفهان، مازندران، تهران و البرز
دارای میانگین طول مدت زندگی مشترک در طلاق های ثبت شده بالای 8 سال
هستند. این اتفاق در شرایطی است که شاخص دوام زندگی طی سال های 1386 و 1388
کمتر از سال های 1392 و 9 ماهه اول سال 1394 بوده است.
این اتفاق نیز یکی
دیگر از عواملی است که تاثیر مستقیمی بر میزان باروری در ایران دارد.
آسیبهای اجتماعی
افزایش میزان آسیبهای
اجتماعی یکی از شاخصهایی است که میتواند تاثیر غیرمستقیم داشته باشد. اگر
میزان زنان سرپرست خانوار و یا مردانی آسیب پذیر را آسیبی اجتماعی در نظر
بگیریم میتوان رد هایی از تاثیر آسیبهای اجتماعی بر فرزندآوری را جستجو
کرد. مصداق روشن دیگر در این موضوع اعتیاد است. بخش زیادی از خانوادههای
ایرانی در حال حاضر به دلیل مشکلاتی که اعتیاد بر آنها تحمیل میکند، دچار
از هم پاشیدگی میشوند.
عوامل اقتصادی
در واقع بخش زیادی از مسایلی که
آن را علت کاهش میزان باروری میخوانند به نوعی به مسایل اقتصادی
برمیگردند. اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد پرهزینهترین خانوارهای
ایرانی به ترتیب در ۳ استان تهران، چهارمحال بختیاری و اصفهان زندگی
میکنند. به طور میانگین هزینه هر خانوار تهرانی در سال ۱۳۹۴ برابر با ۳۷
میلیون و ۴۷۵ هزار تومان، هر خانوار چهارمحالی ۲۹ میلیون و ۶۰۸ هزار تومان و
هر خانوار اصفهانی ۲۷ میلیون و ۹۴۱ هزار تومان بوده است. همچنین است که کم
هزینه ترین خانوار ایرانی به ترتیب در استانهای سمنان، سیستان وبلوچستان و
اردبیل زندگی میکنند. این میزان از هزینهها با اضافه شدن هر کودک بیشتر
میشود و به نظر میرسد یکی از عوامل تعیین کننده در این مورد باشد.
تجرد قطعی
تجرد قطعی دیگر آماری است که بر
میزان باروری تاثیر مستقیم میگذارد. در حال حاضر تعداد مجردان واقع در سن
15-34، براساس سرشماري نفوس و مسكن سال1390، 15 ميليون و 43 هزار نفر
هستند. اين ميزان براي مردان 8 ميليون و 836 هزار نفر و براي زنان 6 ميليون
و 206 هزار نفر گزارش شده است.
ازسوي ديگر دادههای جدید نشان مي دهد
نسبت تجرد به تناسب افزايش سن افراد، كاهش پیدا میکند. به نحوي كه اگرچه
97 درصد مردان 15-19 مجرد هستند، اما اين ميزان براي گروه سني 24-20 به 77
درصد، براي گروه سني 25-29 به 40 درصد و براي گروه سني 30-34 به 15
درصد كاهش يافته است. اين ميزان براي زنان در سن 15-19 سال 78 درصد، سن
20-24 سال 47 درصد، سن 25-29 سال 26 درصد و سن 30-34 سال 15 درصد است. بدين
ترتيب كه در بازه سني 15-19 سال ميزان تجرد بيش از ساير گروه هاي سني است.
علاوه
بر اين بررسي درصد مجردين در هر بازه سني نشان مي دهد تعداد زنان مجرد در
تمامي
گروه سني (34-15 سال) كمتر از مردان است . با اين حال اين درصد هرچه
سن افراد بالاتر مي رود به يكديگر نزديكتر مي شود. به نحوي كه در بازه سني
30-34 سال براي مردان و زنان تقريباً رقمي معادل 15 درصد رسيده است. بدين
ترتيب در بازه سني 15-34 سال با وضعيت نگران كننده تري در حوزه زنان روبرو
نيستيم. با اين حال بررسي افراد در آستانه تجرد قطعي (49-35 سال) نشان از
تغيير اين وضعيت دارد.