آرش ظلی پور در گفتگو با رویداد24:
جای سه ستاره در تلویزیون ایران خالی بود / سال 95، سال من است
تلویزیون ایران تا به امروز مجری های زیادی را به خود دیده است، افرادی که هرکدامشان در حوزه ی کاری خود توانایی های بسیار بالایی دارند و توانسته اند با استفاده از آنها با مخاطب خود ارتباطات برقرار کنند و موفقیت خود را بر سایرین ثابت کنند؛ در این میان آرش ظلی پور مجری جوانی است که علاوه بر مجری گری در روزنامه نگاری و خبرنگاری از نام آوران این حوزه به شمار می رود و در کنار آنها کارگردانی و تهیه کنندگی نیز می کند.
رویداد24- سیدمحمدصادق سیادت: تلویزیون ایران تا به امروز مجری های زیادی را به خود دیده است، افرادی که هرکدامشان در حوزه ی کاری خود توانایی های بسیار بالایی دارند و توانسته اند با استفاده از آنها با مخاطب خود ارتباطات برقرار کنند و موفقیت خود را بر سایرین ثابت کنند؛ در این میان آرش ظلی پور مجری جوانی است که علاوه بر مجری گری در روزنامه نگاری و خبرنگاری از نام آوران این حوزه به شمار می رود و در کنار آنها کارگردانی و تهیه کنندگی نیز می کند.
برنامه سه ستاره و دستپخت های خودمانی بهانه ای شد تا زمانی هرچند کوتاه، به پای صحبت های او بنشینیم و حرفای شنیدنی اش را بشنویم؛ در ادامه متن کامل گفتگوی رویداد24 با آرش ظلی پور از نظرتان می گذرد.
ابتدا از برنامه سه ستاره شروع کنیم که یک برنامه نوروزی است و مسابقه ای را برای اولین بار اجرا کرد که توسط مردم بهترین های تلویزیون انتخاب می شوند، کمی درباره سه ستاره برایمان توضیح بدهید؟
من فکر می کنم که چنین برنامه ای جایش در تلویزیون ایران خیلی خالی بود به این دلیل که این نوع مسابقات در هر صنفی و هر فضایی تبدیل به یک سنت شده است و تنها در ایران این اتفاق رخ نمی دهد و سایر کشورها هم این چنین برنامه ها را دارند؛ اینکه پایان هر سال می آیند و بهترین ها را انتخاب می کنند از یک بابت تقدیر و تشکر از زحمات و خدمات آنان است و از یک بعد دیگر ایجاد انگیزه می کند برای آنهایی که قرار است سال بعد دوباره در آن فضا کار کنند و تلاش کنند تا در جمع نفرات برتر سال آینده قرار بگیرند.
واقعا در تلویزیون ایران در همه سال هایی که حداقل من بخاطر دارم جای چنین برنامه ای خالی بود، قبل تر از این برنامه ما جشنواره جام جم را داشتیم که توسط خود سازمان و معاونت سیما این مراسم برگزار می شد و تا آنجا که ذهنم یاری می کند سه دوره یا چهار دوره اش برگزار شد که اتفاقا در دوره اش من یکی از پای ثابت های برنامه بودم اما آن جشنواره همانند جشنواره فجر بود و داورها مردمی نبودند و انتخاب می شدند، آثار را بررسی می کردند رأی نهایی را می دادند و برگزیده ها می آمدند و تندیس شان را می گرفتند و می رفتند.
اما برنامه سه ستاره یک تفاوت عمده ای که با همه ی ماجراها حتی با جشنواره فجر که به نوعی بزرگترین رویداد سینما حساب می شود دارد این است که آرای مردم در واقع حرف اول را می زند، اگر توجه کنید می بینید معمولا فیلمی پرفروش می شود که در جشنواره فجر سال قبل بیشترین آرای عمومی را داشته باشد یعنی آن فیلمی که از نگاه مخاطبان بهترین انتخاب شده است، سال آینده پرفروش ترین فیلم می شود و این تنها نشان می دهد که مردم آن را دوست دارند.
بنابراین انتخاب های ما هم به این شکل است؛ وقتی مردم یک بازیگر، یک سریال، یک مجری و... را انتخاب می کنند، قاعدتا آن انتخاب شان انتخابی است که به مذاقشان خوش می آید و می تواند یک الگویی باشد برای سایر هم صنفی ها، تا آن نفر برگزیده را بینند و بدانند که مردم چه دوست دارند و در واقع ذائقه مردم دستشان بیاید.
این اتفاقی که در سه ستاره افتاد حداقل در سال اول اتفاق خوبی بود که البته می دانم خیلی هم بحث داشت، خیلی هم هنوز جای کار دارد اما برای شروع و برای اینکه برنامه برای اولین سال است که روی آنتن می رود فکر می کنم شروع خوبی بوده است.
استقبال مردم چگونه بود ؟
من و احسان قبل از شروع برنامه تعداد رأی هایی که در ذهن مان بود واقعا شاید چهار میلیون، پنج میلیون یا شش میلیون رأی حساب می کردیم اما دیدیم که تعداد رأی ها از 13 میلیون گذشت و این چیزی نیست که من آمار شخصی بدهم یا از خودم بخواهم در بیاورم به این دلیل که همانجوری که مردم رای می دهند می توانند نتیجه اش را آنلاین مشاهده کنند و تعداد رأی ها را ببینند .
این تعداد رای چه چیزی را ثابت می کند؟
اول از همه اینکه مردم علی رغم تبلیغات منفی که وجود دارد همچنان با تلویزیون آشتی اند همچنان تلویزیون را دوست دارند و باز هم علی رغم تمام تبلیغات منفی که بعضی ها انجام می دهند، تلویزیون اصلا نه تنها ورشکسته نیست بلکه کماکان یک رسانه ای است که مردم به آن اعتماد دارند و دوست دارند که با آن انس داشته باشند این اتفاق، اتفاق خوبی است و این استقبال فارغ از این امر؛ نشان می دهد هر چی تعداد رأی ها بیشتر باشد مقبولیت آن آدمی که از نظر مردم بهترین شناخته شده است قطعا جای محکم تر و باثبات تری نزد مردم دارد.
سه ستاره برای سال های آینده هم برنامه دارد و یا هنوز هیچ برنامه ای چیده نشده است؟
من در جایگاهی نیستم که چنین حرفی بزنم چراکه این برنامه با طرح احسان علیخانی در آذرماه امسال با این تفکر که هر سال به کار باشد شروع شد کلید خورد و قرار شد که امسال هم روی آنتن برود که شب نهایی برنامه در واقع شب عید است، لطف سه ستاره به این است که به کار باشد به این معنا که اگر چند سال بگذرد فلان بازیگر بیاید و بابت اعتباری که از آن تعداد تندیس هایی که در خانه و ویترین اش دارد به دیگران پز بدهد بگوید که من از جشنواره ی تلویزیون از برنامه سه ستاره نه اینکه برنامه ما، هربرنامه ای از آرای مردم تندیس دارم.
این امر باعث می شود تا اعتبار آن شخص بالا برود بنابراین باید این برنامه ادامه داشته باشد اما اینکه این برنامه را سال آینده چه کسی می سازد خب مشخص نیست، ممکن است اصلا در شبکه سه برگزار نشود و به شبکه دیگری انتقال پیدا کند زیرا این برنامه برای تلویزیون است نه برای شبکه خاص و شخص خاصی است و فکر می کنم احسان علیخانی تنها شروع کننده این نگاه بود و مثل خیلی از برنامه های دیگر فضایی را ایجاد کرد که در واقع دیگران بتوانند نگاهی جدیدی به آینده داشته باشند.
از سه ستاره که بگذریم می رسیم به دستپخت های خودمانی به پایان رسید، آن برنامه چطور بود؟
خوب فینال این برنامه برگزار شد، مردم رای دادند و مهدی طارمی بعنوان برگزیده شناخته شد، برنامه برنامه ای بود که من فکر می کنم آشپزی درآن بهانه ای بود تا آدم هایی که مردم دوست شان دارند و چهره هایی که چهره مردمی هستند و بین مردم محبوب هستند بیایند یک بعد دیگری از زندگی و شخصیت شان را نشان بدهند.
برای همین هم من فکر کنم که هر چه گذشت، این برنامه بیشتر جا افتاد؛ شاید اگر امروز قرار بود تا ما این برنامه را در همین فضای موجود ادامه بدهیم بیننده مان نسبت به سه ماه قبل یا چهار ماه قبل چهار یا پنج برابر شده باشد.
روزهای اولی من و یا دوستانم در برنامه برای دعوت از بازیگران، فوتبالیست ها و خواننده ها تماس می گرفتیم تا در برنامه ما شرکت کنند، خیلی برایشان سخت بود و حتی بعضی اصلا حاضر نبودند که در این برنامه شرکت کنند و بعضی هم می گفتند که" یعنی چی من بیایم آشپزی کنم، من اصلا بلد نیستم و یا اصلا این کار زشت است که من بیایم جلوی مردم آشپزی کنم پیشبند تنم کنم و..."
اما امروز کلی پیغام از دوستان بازیگر، خواننده،فوتبالیست و سایر کسانی که حالا در فضای کاری خودشان معروف و مشهور هستند داریم که دوست دارند در برنامه ما شرکت کنند و این نشان می دهد که ما توانستیم به آن هدف مان برسیم؛ یعنی هنگامی که فردی در این برنامه شرکت می کند می بیند که مردم چه ارتباط بهتری با او پیدا کرده اند برای مثال در کوچه خیابان اورا می بینند و می گویند که آقای فلانی فلان کاری که در آشپزی کردید خیلی بامزه بود یا خانم فلانی پیشبندی که تن ات کرده بودی، فلان غذا رو درست می کردی ما دیدیم؛ من فکر می کنم این نوع بازتاب ها آنقدر خوب بوده است و مردم هم دوست داشتند که باعث شد دوستانی که در ابتدای برنامه خیلی راغب نبودند با ما کار کنند در برنامه و یا شاید یک جورهایی می ترسیدند نظرشان برگردد و انگیزه ای برای شرکت در این برنامه داشته باشند و این امر هیچ دلیلی ندارد جز آنکه این برنامه، برنامه موفقی بوده است.
باتوجه به نزدیکی نوروز، بیایید کمی گفتگویمان را بهاری کنیم؛ اهل سفر هستید؟
خودم تقریبا نه، من عاشق تهران هستم و فکر کنم تنها با کتک بتوانند مرا از تهران بیرون ببرند و یا مجبور شوم، که بسیار کم پیش آمده است شاید در بدترین حالت، که مجبور و یا دلتنگ جایی شده ام به اصرار خانواده و همسر سفر کنیم، در این حالت هم دو سه روز که از تهران دور می مانم مجددا دلتنگ این هوای آلوده و ترافیک و دود و ماشین می شوم و به تهران باز میگردم؛ به نوعی می توان گفت نمی توانم آن را از خودم دور کنم چراکه همیشه و در تمام این سال ها به این شکل بوده است، به همین دلیل با سفر میونه خوبی ندارم.
پس برای عید هم برنامه سفر ندارید؟
اتفاقا برنامه های خوبی داریم؛ به هرحال یک تبصره ای هم دارد، 50 درصدی که من درآن نقش دارم مشکلی ندارداما به این دلیل که من در زندگی مشترک هستم قطعا بعد از یک سال کار طولانی مخصوصا یکی و دوماه اخیر که شبانه روزی فعالیت می کردم قطعا این حق خانواده ام است که یک هفته سفر داشته باشیم.
با گوشی خاموش؟
هرگاه تصمیم گرفتم که این کار را انجام بدهم قبل از آنکه تصمیمم را عملی کنم تلفن همراهم زنگ خورد و من پیگیر کاری شدم و هیچوقت این اتفاق رخ نداد.
بنابراین خاموش کردن تلفن همراه بیشتر از خودتون برای خانواده تان یک آرزو است؟
دقیقا؛ بیشتر از من برای خانواده ام آرزو است.
آرش ظلی پور سر سفره هفت سین سال95 دعایی که برای مردم ایران می کند چیست؟
از قدیم می گویند هرچیزی را برای خود میپسندی باید برای دیگران هم بپسندی؛ بعد از آن سلامتی که یک نعمت واقعا بزرگ است چند سالی است که سر سفره هفت سین دعای ویژه ای میکنم اما امسال آن را پررنگ تر و بیشتر خواهم کرد، دعای من این است که وضع اقتصادی مردم خوب شود، به این دلیل که فکر میکنم تنگ دستی خیلی سخت است و خودم هم با این مشکل دست و پنجه نرم کرده ام و خدارو شکر نیمه دوم امسال یک ذره بهتر از قبل شد؛ امیدوارم روزی برسد که مردم نگران این نباشند که اگر قولی را به خانواده می¬دهند نتوانند به آن عمل کنند.
برای سال95 برنامه کاری مشخصی دارید؟
برنامه کاری مشخصی ندارم اما چیز کلی که برای کار خودم به آن فکر کردم و نسبت به آن ایمان دارم که اتفاق خواهد افتاد این است که سال95 در حیطه کاری خودم سال من است و این سال سال هیچ کس دیگه ای جز من نیست و اطمینان دارم که تا حدی تلاش و سعی ام را افزایش خواهم داد تا به آن برسم.
قطعا می خواهم کارهایی انجام دهم تا به لطف خدا اگر اتفاق بیفتد که بسیار عالی است و اگر هم این اتفاق نیافتد میدانم که من تلاش خودم را کرده ام و افسوس نمی خورم، بنظرم تا به امروز هرچقد تمرین کرده ام، صبر کرده ام و خاک این کار را خورده ام دیگر کافی است و هنگام جهش است، به یاری خداوند سال آینده در حوزه کاری ام یک پرش بسیار زیادی انجام می دهم.
حرف آخر...
هنگامی که روزنامه می خواندم همیشه میگفتم چرا عده ای در پایان مصاحبه شان از دیگران تشکر می کنند، اما این روزها چند وقتی است که اگر کسی به من بگوید در صحبت پایانی ات چیست، دوست دارم تشکر کنم؛ فکر میکنم این وظیفه ای است تا از آدم هایی که در زندگی مان نقشی دارند تشکر کنیم حتی اگر ندانند، نبینند و نخوانند.
چند نفر در زندگی کاری من در سال 94 کمک بسیاری کردند و من واقعا از آنها ممنونم، در ابتدا از فرید نیک جو تهیه کننده برنامه دستپخت های خودمانی که در یک شرایط عجیب و غریبی به من اعتماد کرد و مطمئن هستم امروز از آن اعتمادش راضی است، پس از آن از احسان علیخانی عزیز که در پایان سال94 اجازه داد تا من در رویدادی بزرگ به نام سه ستاره در کنارش باشم و در پایان از خانواده عزیزم، خیلی از آنان ممنونم و امیدوارم روزی بتوانم جبران کنم.