داود سلیمانی: مردم در انتخابات 7 اسفند با حداقلها حداکثرها را رقم زدند/انتخابات رقابت بُرد-بُرد بود
داوود سلیمانی عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت، عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران است که پس از يک دوره نمايندگي در مجلس ششم برای حضور در انتخابات مجلس هفتم از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. او در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران، قائم مقام ستاد انتخاباتی استان تهران میر حسین موسوی بود و چهار روز پس از انتخابات در روز ۲۶ خرداد ۱۳۸۸بازداشت و در سوم اسفند سال ۱۳۸۸ به اتهامهای نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و تبانی، اجتماع و تبلیغات علیه نظام محاکمه و در شش فروردین ۱۳۸۹به ۶ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از فعالیتهای حزبی و مطبوعاتی محکوم شد.
وی در گفتوگوی نوروزی خود با هفته نامه پنجره در تحلیل انتخابات هفتم اسفند ماه سال گذشته گفت: این انتخابات بیانگر عدم رضایت و خشنودی مردم به راهکارهای اتخاذ شده در سیاست داخلی و مسائل اجتماعی و بویژه اقتصادی بود که مجلس گذشته چندان بدان توجه نداشت. شاید بتوان گفت مردم برخوردشان نسبت به جریان راست تا اندازهای واکنشی بود. یعنی آنها علی رغم رد صلاحیتهای گسترده و سعی در از میدان به در کردن اصلاح طلبان نشان دادند که از حداقل فضای مشارکت بهترین استفاده را برای تحکیم روندهای دموکراتیزه کردن نظام انجام میدهند.
اهم سخنان وی به شرح زیر است:
**مردم در این انتخابات استاد شناخت حساسیتها و استفاده از فرصتهای طلایی بودند و با حداقلها حداکثرها را رقم زدند.
**{در مورد نقش حمایت هاشمی از لیست اصلاح طلبان و پیام ارسالی رییس دولت اصلاحات در مشارکت و رای دادن لیستی در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری} شاهد انسجام و برنامه ریزی برای عدم تشتت و تفرقه بین جریان اصلاحات بوديم که آقای خاتمی مانند انتخابات سال ۹۲ بارزترین نقش را درآن ایفا کردند. همراهی و همگامی مردم و یک صدایی بزرگان اصلاحات در حمایت از لیست خود، فوق العاده بود. ضریب بالای هوشیاری مردم و اعتمادشان به جریان اصلاحات را هم بايد در نظر داشت.
**عملکرد دولت در برجام و نقش جریان اصلاحات و اعتدال در این زمینه این اعتماد و اطمینان را در بین مردم تقویت کرد که میتوان در سیاست داخلی نیز با اتحاد و انسجام به نتایج خوبی دست یافت.
*{در مورد تفاوت ترکیب رای دهی مردم در تهران و شهرستانها و پیروزی اصولگراها در شهرستانها} این امر در شهرهای بزرگ و مراکز استانها چندان صادق نیست. اما به طور کلی فضای بهتری در تهران برای اصلاح طلبان وجود دارد: ۱- تشکل یابی مردم ۲- دسترسی به مراکز و گروههای مرجع ۳- تمرکزبیشتر نیروهای سیاسی و مرکزیت تشکلها و احزاب از مهمترین عوامل هستند.
*{مهمترین عامل پیروزی اصلاح طلبان و شکست اصولگرایان در تهران و شهرستانهای بزرگ} ۱- حرکت تشکلها براساس مانیفست اصلاح طلبی ۲- مدیریت رییس دولت اصلاحات ۳- تشکل یابی مردم حول جریان اصلاحی به دلیل اعتماد به صداقت و کارآمدی جریان اصلاحات ۴- تکیه بر خرد جمعی ۵- همدلی سران اصلاحات و انسجام آنان ۶- نقش روحانیون مبارز و دبیران کل تشکلهای اصلاح طلب در عدم سهم خواهی تشکلها و توجه به مسائل کلانتر و ملی و گذشتن از منافع شخصی و گروهی
**به نظر من اصولگرایان هم به پیروزی نسبی دست یافتهاند. من نتیجه انتخابات را برد- برد میدانم. این رقابت هم برای اصلاح طلبان برد است هم برای اصولگرایان. اگر اصولگرایان از روشهای اصلاحی استفاده کرده بودند، توفیق بیشتری مییافتند.