ثروتمندان بیشتر برق مصرف میکنند یا صنایع؟
رویداد۲۴-باورش سخت است اما توان مصرف برق در سه دهک بالای درآمدی جامعه بیش از صنایع کشور است؛ با این وجود هیچ مکانیزم تنبیهی موثری برای کنترل مصرف این گروه وجود ندارد.
بررسی ها نشان می دهد غالب اقدامات وزارت نیرو برای مقابله با چالش برق در سال های اخیر متمرکز بر بخش های صنعت و کشاورزی بوده است. به طوری که بر اساس گفته کارشناسان در سال گذشته حدود ۴۰۰۰ مگاوات از میزان مصرف برق در بخش های صنعت و کشاورزی کاسته شد تا خاموشی برق رخ ندهد.
برخی اقدامات در سال های گذشته مانند رایگان کردن قیمت برق بخش کشاورزی در ساعات کم باری مثبت بوده و با استقبال برخی از کشاورزان هم همراه شده است. همچنین سیاست های تشویقی در بخش صنایع به منظور انتقال تعمیرات به فصول گرم و همچنین جابه جایی مصرف از ساعت اوج به کم باری و دادن پاداش به صنایع نیز مناسب است. اما باید به این نکته توجه داشت که اقدامات طرح های ذخیره سازی برای صنایع در صورتی صحیح است که کاملا داوطلبانه ( یا حداقل با اطلاع قبلی در شرایط حاد) از سمت صنایع انجام شود. این در حالی است که در سال های گذشته مکررا مشاهده شده است که برخی خاموشی های ناگهانی و اجباری در بخش صنایع رخ داده و این بخش ها را با آسیب جدی روبرو کرده است. به عنوان مثال، یکی از بدترین اثرات خاموشی در صنایع کوچک، تلف شدن ۲ هزار قطعه مرغ در شهرستان شوط بود که در هفته پیش رخ داد.
بیشترین مصرف مربوط به کدام گروه است؟
با توجه به داده های وزرات نیرو، مصرف بخش خانگی کشور در زمان اوج بار بیش از ۵۰ درصد از کل مصرف و مصرف برق صنایع در زمان اوج بار حدود ۱۸ درصد از کل مصرف است. نمودار زیر میزان مصرف برق بخش های مختلف در زمان اوج بار را به تفکیک نشان می دهد.
با توجه به نمودار بالا مشخص است که بیشترین سهم در زمینه تقاضای مصرفی زمان اوج بار مربوط به بخش خانگی با ۵۰.۸ درصد است. به همین دلیل در صورتی که درصد مساوی از بخش های مختلف به عنوان معیار کاهش اوج بار قرار بگیرد، بخش خانگی بیشترین کاهش در توان مصرفی اوج بار را خواهد داشت.
علاوه بر این، آمار منتشرشده از وزارت نیرو نشان می دهد که اختلاف اوج مصرف تابستان و زمستان در سال ۹۶ به بیش از ۲۰۰۰۰ مگاوات رسید که سهم وسایل سرمایشی بخش خانگی از این عدد در حدود ۱۵۰۰۰ مگاوات بوده است. اما برخلاف بخش خانگی، بخش صنعت در طول سال مصرف یکنواختی داشته و تاثیری بر اختلاف اوج مصرف تابستان و زمستان ندارد.
با توجه به مطالب فوق می توان گفت که اثر صنعت بر اختلاف بار تابستان و زمستان در حد صفر و کل مصرف صنعت در لحظه اوج بار فصل تابستان هم در حدود یک-سوم بخش خانگی است.
با این وجود و علیرغم آنکه عمده اتلاف انرژی در بخش خانگی و در دهک های بالای درآمدی جامعه اتفاق می افتد، هیچ مکانیزمی برای اصلاح الگوی مصرف این گروه و هیچ سازوکار تنبیهی بازدارنده ای برای آنها تدارک دیده نشده است.
سهم وسایل سرمایشی سه دهک بالای جامعه بیش از کل توان مصرفی صنایع بزرگ
احمد حسینی، کارشناس انرژی با بیان اینکه با توجه به داده های مرکز آمار، مشترکین پرمصرف خانگی بیش از ۴۲ درصد انرژی برق این بخش را مصرف می کنند، گفت: با همین نسبت می توان گفت که تنها توان مصرفی وسایل سرمایشی سه دهک بالای جامعه بیش از ۶۰۰۰ مگاوات است. این در حالی است که توان مصرفی صنایع بزرگ در هیچ روزی از سال ۹۶ از ۵۰۰۰ مگاوات تجاوز نکرده است. در واقع می توان گفت که توان وسایل سرمایشی سه گروه درامدی بالای جامعه بیشتر از توان مصرفی کل صنایع بزرگ کشور است. به همین دلیل باید برای حل بحران برق به جای تمرکز بر بخش صنعت، بر بخش پرمصرف خانگی تمرکز کرد.
وی ادامه داد: علاوه بر این، سیاست گذاری انرژی در بسیاری از کشورهای صنعتی مانند آلمان، کره جنوبی، مالزی و سوئد نشان می دهد که علاوه بر بالاتربودن سهم مصرف برق صنایع نسبت به بخش خانگی، قیمت برق صنعتی نسبت به خانگی در این کشورها ارزانتر است، اما در ایران مشاهده می شود که قیمت برق صنایع در حدود ۱.۴ برابر قیمت بخش خانگی است و در تابستان هم به میزان ۲۰ درصد به تعرفه برق صنایع افزوده می شود. این امر کاملا غیرمنطقی و بر خلاف سیاست های قیمتی در کشورهای پیشرفته است. قیمت برق صنعتی و خانگی در چندین کشورعضو OECD در شکل ۲ آورده شده است.
دریافت عوارض بهره وری از صنایع
حسینی با اشاره به اینکه معمولا یکی از مهم ترین ایراداتی که در رابطه با حمایت از بخش صنعت مطرح می شود، عدم بهره وری صنایع است، ادامه داد: در این باره باید گفت هرچند ممکن است برخی از صنایع کشور بهره ور نبوده و باید برای ارتقای بهره وری در بخش انرژی آنها نیز اقدام کرد اما به هرحال بخش صنعت کشور منجر به تولید و افزایش اشتغال می شود. حال اینکه بخش خانگی علاوه بر عدم بهره وری انرژی، منجر به تولید و ارزش افزوده هم نمی شود. همچنین تذکر این نکته نیز ضروری است که افزایش قیمت برق برای همه صنایع منجر به افزایش بهره وری در مصرف انرژی نشده و راهکار صحیح برای نیل به این هدف، می تواند اخذ عوارض بهره وری از صنایع باشد. با اخذ عوارض بهره وری، صنایع بهره ور از غیربهره ور تفکیک شده و سیاست قیمتی نیز هدفمند می شود.
براین اساس به نظر می رسد که اعمال سیاست های قیمتی غلط و قطعی برق صنایع کشور توجیه منطقی و علمی ندارد و ضروری است تا برای مقابله با چالش تامین برق در ایام پیک مصرف، سیاست های هوشمندانه ای در جهت کنترل بخش پرمصرف خانگی اتخاذ شده و از تمرکز بر بخش صنعت اجتناب شود.
البته در این راستا مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی پیشنهاد داده است که قیمت برق برای مشترکین پرمصرف خانگی که ۲۵ درصد از کل مشترکین خانگی را تشکیل می دهند، افزایش یافته و تمامی درآمد حاصل از آن به مشترکین کم مصرف که ۷۵ درصد از کل مشترکین خانگی هستند، پاداش داده شود. با توجه به تجربیات دنیا، این شیوه پیشنهادی قطعا بر کاهش اوج مصرف برق موثر بوده و علاوه بر ایجاد رضایت عمومی، بخش قابل توجهی از چالش تامین برق در سال جاری را حل خواهد کرد.