چگونه میتوانیم هدف زندگی خود را پیدا کنیم؟
مشاورها به مراجعان خود کمک میکنند تا در زندگی موفق شوند. این افراد با کمک مشاورها، بااهمیتترین هدف زندگی شان را پیدا میکنند و در نتیجه، میتوانند یک زندگی معنادار را شروع کنند.
رویداد۲۴ مشاورها به مراجعان خود کمک میکنند تا در زندگی موفق شوند. این افراد با کمک مشاورها، بااهمیتترین هدف زندگی شان را پیدا میکنند و در نتیجه، میتوانند یک زندگی معنادار را شروع کنند. حالا در این مقاله قصد دارم روند گفت و گوی یک مشاور توانمند با یک مراجعه کننده را در اختیار شما قرار دهم و به این طریق به شما نشان دهم که چگونه با استفاده از همین استراتژی، میتوانید به هدف زندگی خود دست پیدا کنید. پس با ما همراه باشید.
سفری برای یافتن هدف زندگی
دینگ ... گوشی ام زنگ خورد و متوجه شدم که یک مراجع دیگر، پرسشنامهی ابتدایی مرا پر کرده و منتظر دیدن من است. او یک زن شاغل موفق بود که از رو به رویی با چالشهای حرفهای لذت میبرد و میتوانست بر تمامی آنها فائق شود. اما مشکل او مثل مشکل بسیاری از مردم، این بود که نمیتوانست تعادلی را بین زندگی شخصی و حرفهای اش ایجاد کند. او حس میکرد که اهداف زندگی اش را گم کرده است. این گونه بود که یک زن قدرتمند و شاغل به نام پریسا را ملاقات کردم.
کارها و پروژههای مختلف پریسا تمام تقویم را پر کرده بودند و او سعی داشت به نوعی، زندگی شخصی خودش را در این بین پیدا کند. از زمانی که صبح علی الطلوع بیدار میشد، تا وقتی که در نیمهی شب به خواب میرفت، مدام در حال جواب دادن به ایمیلهایی بود که با عنوان ضروری به او ارسال میشوند. مدام با مشتریان و همکارانش سر و کله میزد و نمیتوانست خود واقعی اش را پیدا کند. او حس میکرد که آشفتگی اش به اوج رسیده و این آن زندگی رویاییای نبوده که همشه آرزویش را داشته است.
وقتی به صورت تلفنی با یکدیگر مکالمه کردیم، از همان ابتدا میدانستم که قادر به حل مشکل او هستم. او اولین مراجع من نبود که با وجود قدرت و استعداد حرفهای نمیتواند تعادل را در زندگی اش پیدا کند. من شدیداً مصمم بودم که حال و روز او تا ۸ هفتهی دیگر بی نظیر خواهد بود؛ و همین طور هم شد!
در حین جلسات مشاورهای که با یکدیگر داشتیم، پریسا توانست به این نتایج دست پیدا کند:
• او توانست کار و زندگی شخصی اش را به گونهای برنامه ریزی کند که هیچ یک به دیگری صدمهای نزنند.
• توانست وقت خود را به گونهای تنظیم کند که به باشگاه برود.
• توانست دوستان جدید پیدا کند.
• توانست تعادلی که دلش میخواست را بین زندگی شخصی و کاری اش ایجاد کند
• توانست رویایی بزرگ را در سر بپروراند و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کند
• توانست موفقیت را با کلمات و دانش خودش معنی کند و به آن برسد
• موفق شد هدف زندگی اش را پیدا کند و زندگی اش را معنادار خطاب کند
راهنمای قدم به قدم برای یافتن اهداف زندگی
در ادامه به چهار مورد از استراتژیهایی که مشاور برای پریسا استفاده کرد، اشاره خواهیم کرد. شما هم میتوانید با استفاده از همین روش ها، هدف زندگی تان را پیدا کنید و از آن لذت ببرید.
۱. اولویتهای درستی را برای خودتان تعیین کنید و اهداف واهی را رها کنید
برای این که بتوانید زندگی رویایی خودتان را داشته باشید، باید روزها را بر اساس خواستههای خودتان بسازید و پیش ببرید. اغلب ما زندگی مان را بر اساس خواستههای دوستان، خانواده و یا حتی جامعه مان میسازیم. تمام برنامههای روزانه و بلند مدت ما بر پایهی همین خواستههای باطل ساخته میشوند. در حقیقت، ما محصول تمام چیزهایی هستیم که ما را محاصره کرده اند.
اما زندگی کردن بر اساس خواستهها و روشهای خودمان، جرات و جسارت زیادی را میطلبد. خصوصاً وقتی که اولویتهای شما با اولویت افراد دور و برتان تفاوت داشته باشد. وقتی انگیزهی لازم برای ساختن زندگی خودتان را داشته باشید، میتوانید راه درست و هدف زندگی تان را بیابید و یک روزنه از معنا را در زندگی خود پیدا کنید.
یادتان باشد که در زندگی این روزهای ما که فشار از هر جهتی به ما وارد میشود، خارج شدن از مسیر درست، کار خیلی خیلی راحتی است. منظورم از مسیر درست زندگی همان مسیری است که قلبمان به ما نشان میدهد. برای این منظور، میبایستی از اهداف واهی خود رها شوید و زندگی تان را بر پایهی چیزی که واقعاً میخواهید، بسازید.
برای برخی از مردم کارمند بودن اصلاً زندگی دلچسبی نیست، چرا که به طور مستمر به ساعت نگاه میکنند و برای خانه رفتن و در آغوش گرفتن بچه هایشان لحظه شماری میکنند. برای برخی دیگر از مردم، داشتن یک خانهی بزرگ و مجلل یک هدف واهی است، چرا که آنها عاشق سفر کردن و گشتن کل جهان هستند.
برای احساس تکامل و معنا در زندگی، میبایستی از پاسخ این دو سوال مهم کاملاً مطمئن باشید:
• چه چیزی بیشتر از همه برایتان اهمیت دارد؟
• اهداف واهی شما در زندگی چه چیزهایی هستند؟
شناختن این اهداف واهی در زندگی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. شما تنها زمانی میتوانید به زندگی رویایی خودتان برسید که این اهداف واهی را حذف کرده و فضای خالی برای تلاش اصلی را داشته باشید.
۲. یک تصور واضح از زندگی رویایی تان داشته باشید
در همین اثنا که اولویتهای واقعی زندگی تان را کنار یکدیگر میچینید، سعی کنید یک تصور کاملاً واضح از زندگی تان داشته باشید. اگر تمام اولویت هایتان به خوبی در کنار هم قرار بگیرند، زندگی تان را چگونه خواهید ساخت؟
هر چیزی که در زندگی میخواهید را روی یک ورقه کاغذ بنویسید. شاید این کار برای شما سخت باشد، اما از اهمیت والایی برخوردار است. اگر سفرکردن والاترین اولویت شماست و واقعاً دلتان میخواهد که از فضای خانه و دفترتان خارج شوید و تنها با یک لپ تاپ از هر گوشهی جهان کارتان را انجام دهید، پس بهتر است همین کار را بکنید. اما وقتی از اعماق قلبتان حس کنید که این کار شدنی نیست، به هیچ وجه قادر به انجام آن نخواهید بود و تا ابد در آن مکعب سنگی زندانی خواهید شد.
اگر هدف زندگی شما این است که به بهترین نویسنده دنیا تبدیل شوید، اما عمیقاً به خودتان باور نداشته باشید، پس هیچ وقت به هدفتان دست نخواهید یافت. وقتی به خودتان و تمام چیزهایی که دوست دارید باور داشته باشید، آن زمان است که ابر و باد و مه و خورشید هم به کمک شما میآیند تا به بزرگترین هدف زندگی تان دست پیدا کنید.
پس زندگی مورد علاقه تان را واضح سازی کنید و برای رسیدن به هدف زندگی تان تلاش کنید.
۳. برای رسیدن به این تصور برنامه ریزی کنید
بیایید دوباره از مثال نویسندگی استفاده کنیم. فرض کنیم که هدف شما این است که به بزرگترین نویسندهی جهان تبدیل شوید. راجع به چیزهایی بنویسید که برایتان مهم هستند و میخواهید زندگی بسیاری از مردم جهان را با حرف هایتان عوض کنید. پس برای رسیدن به این خواسته، به برنامه نیاز دارید.
امید برنامه نیست، شما به یک برنامه نیاز دارید!
شما باید یاد بگیرید که چگونه میتوان عمل نوشتن را بهبود بخشید. شما باید راجع به انتشار کتابتان تحقیق کنید، همچنین باید راجع به نحوهی تبلیغ کتابتان پرسش و جو کنید.
۴. با مقاومتهای زندگی مواجه شوید
وقتی اولویت هایتان را به ترتیب اهمیت چیدید و شروع به ساختن زندگی اصلی تان کردید، قطع به یقین با یک سری از مقاومتهای منفی مواجه خواهید شد. این مقاومتها عبارتند از:
• ترس از شکست
• ترس از موفقیت
• ترس از شنا کردن خلاف جهت
• ترس از این که ممکن است هدف زندگی شما هیچ وقت محقق نشود
• احساس خستگی یا بی انگیزگی
• حواس پرتیها
• کارشکنیها
شما با این نوع از مقاومتهای منفی زندگی بمب باران خواهید شد و نیاز است تا از منحرف شدن از مسیر اصلی جلوگیری کنید. مهم این است که در رقابت خودتان شرکت کنید، زندگی مورد علاقهی خودتان را داشته باشید و بر روی چیزهایی تمرکز کنید که برای خود شما اهمیت دارند.
سخن آخر
وقتی بالاخره نمایی واضح از زندگی رویایی تان داشته باشید، وقتی هدف زندگی تان را پیدا کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید، همه چیز تغییر میکند. احساس میکنید که تمرکز بیشتری برای رسیدن به اهدافتان پیدا کرده اید. احساس میکنید که هدف زندگی تان را یافته اید. انگیزه و صبر بیشتری به خرج میدهید؛ و در آخر زندگی تان را بر اساس والاترین ارزشهای خاص خودتان میسازید و در این مرحله، معنا واقعی زندگی تان را پیدا میکنید.
سفری برای یافتن هدف زندگی
دینگ ... گوشی ام زنگ خورد و متوجه شدم که یک مراجع دیگر، پرسشنامهی ابتدایی مرا پر کرده و منتظر دیدن من است. او یک زن شاغل موفق بود که از رو به رویی با چالشهای حرفهای لذت میبرد و میتوانست بر تمامی آنها فائق شود. اما مشکل او مثل مشکل بسیاری از مردم، این بود که نمیتوانست تعادلی را بین زندگی شخصی و حرفهای اش ایجاد کند. او حس میکرد که اهداف زندگی اش را گم کرده است. این گونه بود که یک زن قدرتمند و شاغل به نام پریسا را ملاقات کردم.
کارها و پروژههای مختلف پریسا تمام تقویم را پر کرده بودند و او سعی داشت به نوعی، زندگی شخصی خودش را در این بین پیدا کند. از زمانی که صبح علی الطلوع بیدار میشد، تا وقتی که در نیمهی شب به خواب میرفت، مدام در حال جواب دادن به ایمیلهایی بود که با عنوان ضروری به او ارسال میشوند. مدام با مشتریان و همکارانش سر و کله میزد و نمیتوانست خود واقعی اش را پیدا کند. او حس میکرد که آشفتگی اش به اوج رسیده و این آن زندگی رویاییای نبوده که همشه آرزویش را داشته است.
وقتی به صورت تلفنی با یکدیگر مکالمه کردیم، از همان ابتدا میدانستم که قادر به حل مشکل او هستم. او اولین مراجع من نبود که با وجود قدرت و استعداد حرفهای نمیتواند تعادل را در زندگی اش پیدا کند. من شدیداً مصمم بودم که حال و روز او تا ۸ هفتهی دیگر بی نظیر خواهد بود؛ و همین طور هم شد!
در حین جلسات مشاورهای که با یکدیگر داشتیم، پریسا توانست به این نتایج دست پیدا کند:
• او توانست کار و زندگی شخصی اش را به گونهای برنامه ریزی کند که هیچ یک به دیگری صدمهای نزنند.
• توانست وقت خود را به گونهای تنظیم کند که به باشگاه برود.
• توانست دوستان جدید پیدا کند.
• توانست تعادلی که دلش میخواست را بین زندگی شخصی و کاری اش ایجاد کند
• توانست رویایی بزرگ را در سر بپروراند و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کند
• توانست موفقیت را با کلمات و دانش خودش معنی کند و به آن برسد
• موفق شد هدف زندگی اش را پیدا کند و زندگی اش را معنادار خطاب کند
راهنمای قدم به قدم برای یافتن اهداف زندگی
در ادامه به چهار مورد از استراتژیهایی که مشاور برای پریسا استفاده کرد، اشاره خواهیم کرد. شما هم میتوانید با استفاده از همین روش ها، هدف زندگی تان را پیدا کنید و از آن لذت ببرید.
۱. اولویتهای درستی را برای خودتان تعیین کنید و اهداف واهی را رها کنید
برای این که بتوانید زندگی رویایی خودتان را داشته باشید، باید روزها را بر اساس خواستههای خودتان بسازید و پیش ببرید. اغلب ما زندگی مان را بر اساس خواستههای دوستان، خانواده و یا حتی جامعه مان میسازیم. تمام برنامههای روزانه و بلند مدت ما بر پایهی همین خواستههای باطل ساخته میشوند. در حقیقت، ما محصول تمام چیزهایی هستیم که ما را محاصره کرده اند.
اما زندگی کردن بر اساس خواستهها و روشهای خودمان، جرات و جسارت زیادی را میطلبد. خصوصاً وقتی که اولویتهای شما با اولویت افراد دور و برتان تفاوت داشته باشد. وقتی انگیزهی لازم برای ساختن زندگی خودتان را داشته باشید، میتوانید راه درست و هدف زندگی تان را بیابید و یک روزنه از معنا را در زندگی خود پیدا کنید.
یادتان باشد که در زندگی این روزهای ما که فشار از هر جهتی به ما وارد میشود، خارج شدن از مسیر درست، کار خیلی خیلی راحتی است. منظورم از مسیر درست زندگی همان مسیری است که قلبمان به ما نشان میدهد. برای این منظور، میبایستی از اهداف واهی خود رها شوید و زندگی تان را بر پایهی چیزی که واقعاً میخواهید، بسازید.
برای برخی از مردم کارمند بودن اصلاً زندگی دلچسبی نیست، چرا که به طور مستمر به ساعت نگاه میکنند و برای خانه رفتن و در آغوش گرفتن بچه هایشان لحظه شماری میکنند. برای برخی دیگر از مردم، داشتن یک خانهی بزرگ و مجلل یک هدف واهی است، چرا که آنها عاشق سفر کردن و گشتن کل جهان هستند.
برای احساس تکامل و معنا در زندگی، میبایستی از پاسخ این دو سوال مهم کاملاً مطمئن باشید:
• چه چیزی بیشتر از همه برایتان اهمیت دارد؟
• اهداف واهی شما در زندگی چه چیزهایی هستند؟
شناختن این اهداف واهی در زندگی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. شما تنها زمانی میتوانید به زندگی رویایی خودتان برسید که این اهداف واهی را حذف کرده و فضای خالی برای تلاش اصلی را داشته باشید.
۲. یک تصور واضح از زندگی رویایی تان داشته باشید
در همین اثنا که اولویتهای واقعی زندگی تان را کنار یکدیگر میچینید، سعی کنید یک تصور کاملاً واضح از زندگی تان داشته باشید. اگر تمام اولویت هایتان به خوبی در کنار هم قرار بگیرند، زندگی تان را چگونه خواهید ساخت؟
هر چیزی که در زندگی میخواهید را روی یک ورقه کاغذ بنویسید. شاید این کار برای شما سخت باشد، اما از اهمیت والایی برخوردار است. اگر سفرکردن والاترین اولویت شماست و واقعاً دلتان میخواهد که از فضای خانه و دفترتان خارج شوید و تنها با یک لپ تاپ از هر گوشهی جهان کارتان را انجام دهید، پس بهتر است همین کار را بکنید. اما وقتی از اعماق قلبتان حس کنید که این کار شدنی نیست، به هیچ وجه قادر به انجام آن نخواهید بود و تا ابد در آن مکعب سنگی زندانی خواهید شد.
اگر هدف زندگی شما این است که به بهترین نویسنده دنیا تبدیل شوید، اما عمیقاً به خودتان باور نداشته باشید، پس هیچ وقت به هدفتان دست نخواهید یافت. وقتی به خودتان و تمام چیزهایی که دوست دارید باور داشته باشید، آن زمان است که ابر و باد و مه و خورشید هم به کمک شما میآیند تا به بزرگترین هدف زندگی تان دست پیدا کنید.
پس زندگی مورد علاقه تان را واضح سازی کنید و برای رسیدن به هدف زندگی تان تلاش کنید.
۳. برای رسیدن به این تصور برنامه ریزی کنید
بیایید دوباره از مثال نویسندگی استفاده کنیم. فرض کنیم که هدف شما این است که به بزرگترین نویسندهی جهان تبدیل شوید. راجع به چیزهایی بنویسید که برایتان مهم هستند و میخواهید زندگی بسیاری از مردم جهان را با حرف هایتان عوض کنید. پس برای رسیدن به این خواسته، به برنامه نیاز دارید.
امید برنامه نیست، شما به یک برنامه نیاز دارید!
شما باید یاد بگیرید که چگونه میتوان عمل نوشتن را بهبود بخشید. شما باید راجع به انتشار کتابتان تحقیق کنید، همچنین باید راجع به نحوهی تبلیغ کتابتان پرسش و جو کنید.
۴. با مقاومتهای زندگی مواجه شوید
وقتی اولویت هایتان را به ترتیب اهمیت چیدید و شروع به ساختن زندگی اصلی تان کردید، قطع به یقین با یک سری از مقاومتهای منفی مواجه خواهید شد. این مقاومتها عبارتند از:
• ترس از شکست
• ترس از موفقیت
• ترس از شنا کردن خلاف جهت
• ترس از این که ممکن است هدف زندگی شما هیچ وقت محقق نشود
• احساس خستگی یا بی انگیزگی
• حواس پرتیها
• کارشکنیها
شما با این نوع از مقاومتهای منفی زندگی بمب باران خواهید شد و نیاز است تا از منحرف شدن از مسیر اصلی جلوگیری کنید. مهم این است که در رقابت خودتان شرکت کنید، زندگی مورد علاقهی خودتان را داشته باشید و بر روی چیزهایی تمرکز کنید که برای خود شما اهمیت دارند.
سخن آخر
وقتی بالاخره نمایی واضح از زندگی رویایی تان داشته باشید، وقتی هدف زندگی تان را پیدا کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید، همه چیز تغییر میکند. احساس میکنید که تمرکز بیشتری برای رسیدن به اهدافتان پیدا کرده اید. احساس میکنید که هدف زندگی تان را یافته اید. انگیزه و صبر بیشتری به خرج میدهید؛ و در آخر زندگی تان را بر اساس والاترین ارزشهای خاص خودتان میسازید و در این مرحله، معنا واقعی زندگی تان را پیدا میکنید.
منبع: برترین ها
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط