بعد از تاریخ تولد لاکچری نوبت به داشتن شناسنامه تهرانی رسید!
رویداد۲۴ آیا اساسا جامعهشناسان ما «توان» ریشهیابی این نوع رخدادها را دارند؟
هنوز چند وقتی از موضوع تولدهای زودرس در تاریخ 8/8/98 و انتخاب تاریخ تولدهای لاکچری نگذشته که به تازگی دغدغه محل به دنیا آمدن فرزند نیز جنجال برانگیز شده است. در گزارشی آمده است که اگر یک روز در کلینیکهای تخصصی زنان و زایمان حضور پیدا کنید مادران پا به ماهی را از شهرها و شهرستانهای دیگر خواهید دید که هفتههای آخر بارداری خود را در تهران میگذرانند تا فرزندشان در این شهر به دنیا بیاید.
بیشتر بخوانید: اخبار سلامتی/ روش تشخیص باروری زنان از روی صدا و صورتشان
برخی پدر و مادرها از دلیل اصلی تصمیم خود درگرفتن شناسنامه تهرانی برای فرزندشان میگویند که همیشه آرزو داشتند فرزندشان به اصطلاح بچه تهران باشد و در شهری با امکانات بیشتر به دنیا بیاید. البته برخی دیگر هم دغدغههای جدیدتری دارند؛ این که فرزندشان را در مدرسه و دانشگاه بچه شهرستان خطاب نکنند! حالا احتمالا برایتان این سوال پیش آمده که حوزه جامعهشناسی ما چه تحلیلی از چنین رفتارهایی دارد؟ آیا اساسا جامعهشناسان ما «توان» ریشهیابی این نوع رخدادها را دارند؟
2 دلیل ریشهای چنین پدیدههایی
برای ریشهیابی اجتماعی پدیدههایی از این دست، با دو دسته دلایل مواجه ایم: 1- دلایل و شرایط تسهیل کننده اجتماعی-فرهنگی-اقتصادی که برخی خانوادهها را به گرفتن چنین تصمیم هایی سوق میدهد. 2- دلایل و اهدافی که خودشان برای این اعمالشان دارند. اگر چه مرز بین دو دسته بالا کاملا مشخص نیست اما برای فهم پدیده مد نظر ما کارگشاست. بسیاری از خانوادههایی که چنین تصمیم هایی را میگیرند عمدتا از طبقات بالای جامعه (حداقل لایه بالایی طبقه متوسط) هستند و چون سرمایه اقتصادی کافی برای چنین کاری (جابهجایی از شهری دیگر به تهران یا پرداخت هزینههای گزاف بیمارستانی و زایمان برای تولد فرزند در تاریخی خاص) را دارند که یکی از شرایط تسهیل کننده این موضوع است، می توانند دست به این اقدام بزنند. اگرچه برخی خانوادهها از روستاها به تهران میآیند که ممکن است وضعیت اقتصادی چندان خوبی هم نداشته باشند.
برخی خانوادهها خودشان را از لحاظ پایگاه فرهنگی-اجتماعی(و نیز اقتصادی) برتر از دیگران میبینند و حتی اگر اینگونه نباشد، این حس را دارند. بنابراین در زندگی روزمره و به خصوص در رویدادهای ویژهای مانند تولد و ازدواج به دنبال تمایز و تشخص هرچه بیشتر میگردند تا فاصله مطلوب خود را با دیگران یعنی آنهایی که در نظرشان جایگاه پایینتری دارند، حفظ کنند. بنابراین به سراغ اعمالی میروند که دیگران یا نمیتوانند انجام دهند یا برایشان دشوار است و معمولا هدفشان این است که تفاوت خود را به دیگر افراد جامعه یادآوری کنند. اگرچه این تفاوت به قیمت خطر سلامتی مادر و نوزاد تمام شود. آنها در یک ارزیابی از منظر خویش، ارتقا یافتن در نظر دیگران را مهمتر از سلامتی خانواده شان میدانند.
انجام کارهای خلاف معمول برای دیده شدن
از سوی دیگر با خانوادههایی مواجه ایم که گمان می کنند (که ممکن است درست هم باشد) جایگاهی را که شایستهاش هستند در جامعه کسب نکردهاند چه از لحاظ اجتماعی-فرهنگی و چه اقتصادی و غیره. بنابراین میخواهند دست به کارهایی خلاف روال معمول جامعه بزنند تا بازهم به جامعه یادآوری کنند که شایسته جایگاهی بهتر از جایگاه فعلی هستند زیرا اگر بخواهند، میتوانند از زندگی روزمره فاصله بگیرند. این هدف نیز وجود دارد که برخی خانوادهها در عین اینکه جایگاه والایی از لحاظ اجتماعی-فرهنگی ندارند اما دیدگاه جامعه و دیگران را در خصوص ارزیابی از خودشان قبول ندارند و میخواهند با انجام این کارها جامعه را متوجه اشتباه خود کنند و به آنها این پیام را برسانند که در اشتباه بوده اند و باید به آن ها جایگاهی بالاتر اعطا کنند. بنابراین وقتی فرزندشان در شهر تهران متولد می شود یا در تاریخ خاصی به دنیا می آید از لحاظ اقتصادی و حداقل هویتی، مدرکی دال بر صحت این ادعا دارند.
فقط پولدارها دست به این کارها نمیزنند
به طور کلی وقتی احساس محرومیت در برخی افراد جامعه گسترش مییابد که این حس بیانگر محرومیت از سرمایههای اقتصادی و جایگاهی متناسب با شان آنها و همراه با عزت نفسپایین است، چنین پدیدههایی رواج مییابد. همچنین هنگامی که افرادی از سرمایههای خاصی مانند پول به قدرکافی برخوردار بوده یا در کارهای روزمره به حد اشباع از آن استفاده کردهاند و درخواست دیده شدن و تمایز بیشتر دارند، دست به اعمال این چنینی می زنند. نکته مهمی که باید توجه کرد این است که پس فقط پولدارها دست به چنین اقداماتی نمیزنند اگر چه ممکن است تعداد آنها بیشتر باشد.
وقتی ارزشهای فرد، دستاوردهای تصنعی است
هنگامی که ارزشها از نظر افراد، همسو با اخلاقیات نباشد و دستاوردهای تصنعی و مادی و غیراکتسابی یعنی چیزی که زاده زحمت و تلاش نیست، ارزش بالاتری در نظر افراد داشته باشد، نوعی پوچی و تهی شدن از معنا در اعمال و عقاید برخی افراد نمایان میشود که برای فرار از آن، دست به کاری میزنند که خردگرایانه نیست و به خطر افتادن سلامتی را به همراه دارد. مادری که به یک مکان حس تعلق دارد و باید در ماههای آخر بارداری در همان مکان بماند و منتظر تاریخ معین تولد فرزند باشد با دستکاری در این روند میخواهد از زمان و زمانه هم پیشی بگیرد و هم انتقام جایگاه فعلیاش را!
تلاشی بیهوده به خاطر حرفهای مردم!
به دلایل گفته شده تا اینجای مطلب، طبقات متوسط و حتی روستاییانی که به تهران میآیند تا فرزند خود را به دنیا آورند، گمان میکنند تولد در شهرستانی کوچک یا روستا کلاس ندارد یا می خواهند از خوردن برچسبهای تحقیرآمیز(الفاظی همچون دهاتی، شهرستانی و روستایی) که متاسفانه آن را با جایگاه و هویتی با مرتبه پایین مرتبط میدانند، فرار کنند چون جامعه میخواهد به آنها منتسب کند یا این کار را کرده است. تلاشی که فقط به خاطر حرفهای مردم است و نیاز به فرهنگسازی در این زمینه به شدت احساس میشود.