بازداشتیها اعتراضات به دادستان چه گفتند؟/ هنوز تیر در پایم است!/ بازجوها ما را تهدید میکنند
رویداد۲۴ ساعت ۸:۳۰ صبح روز اول هفته (شنبه) مکان ملاقات ابتدای خیابان صوراسرافیل ساختمان دادستانی کل کشور.
مقصد قرار است زندان بزرگ تهران در منطقه فشافویه باشد. زندانی که از تهران ۶۰ کیلومتری فاصله دارد و گنجایشی حدود ۲۰ هزار نفر دارد.
خبرنگاری غیر خودم نیست و مسؤولان هم به درستی نمیگویند هدف این بازدید سرزده چیست. البته حدس و گمانهایی وجود دارد که شاید قرار است دادستان کل کشور از وضعیت بازداشتیهای حوادث اخیر با خبر شود.
کاروان ۴ خودرویی دادستانی کل کشور به راه میافتد و پس از گذشت ساعتی به جلوی در زندان میرسیم، وارد محوطه زندان شده تا بالاخره به بندهای نگهداری زندانیان برسیم.
مسؤولان زندان تهران بزرگ و مدیرکل زندانهای استان تهران در محل به استقبال دادستان کل کشور میآیند و بازدید از بخشهای مختلف زندان با سرعت آغاز میشود.
در بدو ورود و در ابتدای راهرو ۶ متهم در گوشهای ایستاده اند که مسؤول زندان میگوید از متهمان حوادث اخیر هستند.
هنوز تیر در پایم مانده است
جوانی ۳۰ ساله است که به گفته خودش در حال نظاره کردن اغتشاشات بوده است، اما بازداشت شده است. میگوید از سمت اغتشاشگران تیر خوردم و تیر بعد از گذشت از ران پای راستم به داخل ران پای چپم رفته و الان هم همان جا گیر کرده است.
به بیمارستان اعزام شده است، اما به دلیل شرایط محل قرارگیری تیر امکان جراحی وجود نداشته است، شغلش را سازنده دکوراسیونهای داخلی عنوان میکند.
تمام دوربینهای مغازه را کندند با خود برندند
متهم بعدی جوان ۲۷ سالهای بود که به ادعای خودش و در پاسخ به سوال دادستان کل کشور در خصوص نحوه بازداشتش میگوید داخل مغازهام بودم و در حالی که لباس کار بر تن داشتم آمدند و مرا بردند. میگوید تمام دوربینهای مغازهام را کندهاند و با خودشان برده اند.
منتظری: همه شما سرکارتان بودهاید، پس چه کیس خیابانها را آتش زده است؟
نفر بعدی هم جوان ۲۰ و چند سالهای است که میگوید در حال بازگشت از محل کارش بوده است که مأموران ناجا او را دستگیر میکند. میگوید هیچ کاری با اغتشاش گران و اغتشاش نداشته است. حجت الاسلام منتظری از حرفهایشان تعجب میکند و میگوید «همه تان سر کار بودید؟ پس این بانکها و مغازهها و ماشینها را چه کسی آتش زد؟ پس چه کسی این چند روز امنیت جامعه را سلب کرد؟ شما که همه میگویید سرکارتان بودهاید.»
یکی شان اهل یکی از شهرهای غربی کشور است و ۱۳ سال است که در تهران زندگی میکند. دیگری اهل قزوین و شاگرد جرثقیل است و مدعی است که در هنگام عبور از کنار یک پارک در شهریار او را بازداشت کرده اند. میگوید هیچ کاری در پارک نمیکردم و فقط در حال عبور از آن بودم.
استقرار عوامل اورژانس در بیمارستان فشافویه
در بخش دیگری از این بازدید گذر دادستان کل کشور به اطاق محل استقرار عوامل اورژانس افتاد که براساس گفته مسؤولشان اعضای ده نفره تیم اورژانس از سه شنبه به زندان آمده اند.
به گفته مسؤولشان یک درمانگاه تخصصی شبانه روزی در این محل دایر شده است که حتی امکان تهیه عکس رادیولوژی هم دارند.
براساس اعلام مسئول تیم اگر نیاز باشد عملهای سرپایی در این محل انجام میگیرد و اگر احیانا بازداشت شدگان زخمی در بدنشان داشته باشند برای کنترل عفونت و پیشگیری از آن آنتی بیوتیکهای قوی تجویز میشود.
میگویند ۲۰۰ نفر را در این چند روز ویزیت کردهاند که از این تعداد ۴۲ نفر مصدوم بودهاند که از اینها ۱۲ نفرشان مجروح شده بودند.
در این محل حتی نوار قلب هم از بازداشت شدگان در صورت نیاز اخذ میشود و خدا رو شکر تاکنون هم مورد حادی که تهدید کننده حیات افراد بازداشتی باشد نداشته اند.
پخت ۱۵ هزار غذا در هر وعده برای زندانیان
حجت الاسلام منتظری در حین عبور از سالنها و پیش از رسیدن به بند نگهداری زندانیان سری هم به آشپزخانه زندان مجهز زندان زد.
در این بخش مشخص شد که در هر وعده غذایی ۱۵ هزار غذا برای تقسیم شدن بین زندانیان پخته میشود و تلاش هم شده است تا از خود زندانیان برای کار در آشپزخانه استفاده نشود.
نادانی کردم
جوانی ۲۰ ساله است میگوید نادانی کرده است و وقتی از او درباره نقشش در این آشوبها پرسیده میشود میگوید نقشی در این قضایا نداشتم. توضیح میدهد که پدر دوستم زنگ زد و گفت که دوستم را بازداشت کردند و از من خواست به خانه آنها بروم و کمکشان کنم تا از دوستم با خبر شوند.
تا به خانه دوستم رسیدیم پلیسها بار دیگر مراجعه کردند و مرا هم بازداشت کردند. حالا آن دوستم از زندان آزاد شده است، اما من هنوز در بازداشت به سر میبرم. دانشجوی دانشگاه علمی و کاربردی و شاگرد مشاور املاک است.
در خانه را باز کردم مأمورها گفتند بنشین داخل ماشین و مرا بردند
جوانی ۱۹ ساله است کم سن و سال و هنوز پشت لبش سبز نشده است میگوید دانشجو است و زمانی که در خانهشان را باز کرده، مأموران او را گرفتهاند.
مدعی میشود مأموران به او گفتهاند بازداشتیهایمان کم است باید تو را هم بازداشت کنیم که این ادعایش خنده حضار را به همراه دارد. میگوید در این حوادث کاری نمیکردم و بی دلیل مرا بازداشت کردند. دادستان میگوید «یعنی هیچ کاری نمیکردی؟ یعنی همین طوری عادی راه میرفتی و آمدند گرفتنت؟»
کمی اگر صداقت داشته باشید به نفعتان است
منتظری که حرفها و ادعاهای بازداشت شدگان را یک به یک میشنود میگوید اگر کمی صداقت داشته باشید بهتر است. میگوید شما جوان هستید و کسی نمیخواهد شما را زندانی ببیند ممکن است لغزشی داشتهاید، اما توصیه میکنم صداقت داشته باشید و اگر خطایی هم کردهاید بهتر است بگویید و متنبه شوید و بروید سر کار و زندگیتان.
وی افزود: این حوادثی که در این روزها در کشور رخ داد توسط چه کسی رخ داد؟ مگر یک عدهای از کره مریخ آمده بودند؟
پلاک ماشین را ثبت کرده بودند
جوان ۲۳ سالهای میگوید در ترافیکی در محله جنت آباد گرفتار شده و نمیتوانسته نه پیش برود و نه پس. میگوید پلاک ماشینش را پلیسها برداشتهاند و بعدا آمدند از درب خانه بازداشتش کردند.
دادستان به او میگوید پلیس که هشدار داده بود پلاک خودروها را شناسایی میکند چرا ترافیک ایجاد کردید؟ میگوید من نمیخواستم ترافیک ایجاد کنم، اما پشت سرم ماشینها ایستاده بودند و من نمیتوانستم از آنجا بروم و باید میایستادم تا ماشینهای جلویی حرکت کنند. دادستان هم میگوید لابد ماشینهای جلویی هم همین بهانه را دارند.
بازجوها بازداشت شدگان را تهدید کردهاند
جوانی ۲۰ و چند ساله است و به نمایندگی از سایر افراد حاضر در اطاق ۲۰ نفره میخواهد با دادستان کل کشور صحبت کند میگوید بچههای ما در این اطاق سنشان پایین است. میگوید برخی بازجوها در روزهای گذشته هم سلولیهایش را تهدید کردهاند.
منتظری میگوید: هیچ بازجویی متهم را تهدید نمیکند. من این موضوعات را با دقت پیگیری میکنم. بهترین راه این است که صداقت نشان بدهید و اگر کسی فریبتان داده و واسطه گری کرده آن فرد را معرفی کنید.
دادستان کل کشور گفت: ما دنبال شناسایی آن عواملی هستیم که شما را فریب دادهاند وگرنه سن و سال شما اقتضا نمیکند که از عوامل اصلی این اغتشاشات باشید.
ما میدانیم که شما سرشبکه نبودید حتما عدهای شما را فریب دادند و رفتهاید بانکی را آتش زدهاید یا راهبندانی را به راه انداختهاید. اگر کسانی بودهاند که شما را تحریک کردهاند و از احساسات جوانی شما سوء استفاده کردهاند باید آنها را به ما معرفی کنید.
چشم بسته و دست بسته از ما اعتراف گرفتند!
یکی از جوانان که از همه کم سن و سالتر است جلوی دادستان کل کشور را میگیرد و میگوید به چه حقی چشم بسته و صورت بسته به ما میگویند باید هر چه ما میگوییم را در برگه اعترافاتتان بنویسید. دادستان کل کشور میگوید اینگونه نیست و این موضوع درست نیست. جوان کم سن و سال باز هم اصرار میکند که اینگونه بوده است.
دادستان میگوید این اتفاق اینجا افتاده است؟ جوان میگوید نه اینجا که همه امکانات از جمله ناهار و شام و صبحانه به ما میدهند ما نمیدانیم کجا ما را بردند که کتک زدند.
دادستان کل کشور میگوید من این موضوع را رسیدگی میکنم و تلاش میکنم زودتر وضعیت شما را روشن کنند تا تکلیفتان زودتر مشخص شود.
همه بازداشتیها با خانوادهشان تماس داشتند
دادستان کل کشور روی برخی موضوعات حساس است از تک تک زندانیان درباره وضعیت خوراک و تغذیهشان میپرسید. منتظری میگوید شما توانستهاید با خانوادهتان تماس بگیرید؟ بازداشتیها میگویند تماس داشتهایم.
منتظری بار دیگر میپرسد مطمئن باشم که همگی شما با خانوادهتان صحبت کردید و آنها مطلع هستند که وضعیت شما چگونه است. بار دیگر بازداشتیها میگویند بله چندین بار با خانوادهمان تلفنی صحبت داشتیم.
باید با اغتشاشگران برخورد شود، اما ما اغتشاشگر نیستیم
جوانی ۲۰ ساله است دانشجوی سال دوم است و در یکی از شوراهای حل اختلاف مشغول به کار است و به ادعای خودش بدون آنکه در هیچ تجمعی حضور داشته باشد، بازداشت شده است. میگوید همه هم اطاقیهای ما متولدین سالهای ۷۸ و ۷۹ هستند و همه کم سن و سال هستند.
دادستان کل کشور میگوید در این حوادث عدهای از مردم متضرر شدند و آسیبهایی دیدند و سرمایهشان از بین رفت بالاخره این اتفاقات از طرف کسانی رخ داده که مانند شما در صحنه حضور داشتهاند.
جوان میگوید ما هم قبول داریم که باید با آنهایی که بانک و مغازه و خانه و اموال مردم را آتش زدند برخورد شود، اما ما این کارها را نکردهایم.
اگر پشیمان هستید اعلام کنید و تعهد بدهید
دادستان کل کشور بار دیگر در جمع تعدادی از بازداشتیها میگوید من به سلولها و سایر بازداشتیها هم توصیه کردم که باید از خودشان صداقت به خرج بدهند.
منتظری گفت: اگر هر کدام شما پشیمان شدهاید و امروز فهمیدید که اگر کاری کردید به ضرر کشور و مملکت بوده، بیایید و در بازجوییها این موضوع را بگویید تا از شما تعهدی بگیرند و آزاد شوید و بروید سر خانه و زندگیتان.
وی افزود:، اما باید معلوم شود که آمریکا دارد از چه کسانی حمایت میکند و باید معلوم شود که پولهایی که سعودی خرج میکند به جیب چه کسانی میرود. باید عناصر اصلی و هستههای اصلی مشخص شوند تا در آینده این مشکلات را شاهد نباشیم.
از دانشگاه مرا بیرون کشیدند و بازداشت کردند
جوانی حدود ۲۴ ساله و سال آخر دانشگاه است صحبتهایش را با این جمله شروع میکند: من نخبه ام و بارها برای دیدار با مقام معظم رهبری به بیت رهبری دعوت شدهام. حقم نیست که بازداشت باشم.
میگوید بدون آنکه در تجمعی شرکت کرده باشد در روزی که در دانشگاه تهران تجمع شده است بازداشت شده و از داخل دانشگاه او را بیرون کشیدهاند آن هم در حالی که فقط نظاره گر اتفاقات بوده است.
مدعی میشود باتوم به سرش خورده است و دست و پایش کبود شده است دادستان به او میگوید کبودیهایت را نشان بده تا ببینم. دستش را بالا میزند. اصرار دارد جایی از دستش را کبود شده نشان بدهد که دادستان کل کشور میگوید اینکه کبودی نیست.
میدانیم که شاید یک سری بی گناه بازداشت شده باشند
دادستان کل کشور میگوید برای ما دانشجو، طلبه، دکتر، مهندس یا هر کس دیگر فرقی ندارد همین که کسی بی گناه باشد او را آزاد میکنیم تا برود به خانه و زندگیاش برسد.
وی ادامه میدهد ما انکار نمیکنیم که در سر هر صحنه شلوغی و تجمعی شاید یک عدهای هم بی گناه و بدون آنکه در اغتشاش نقشی داشته باشند بازداشت شوند.
منتظری میگوید من امروز آمدم که اتفاقا به دوستان بگویم هر چه سریعتر غربالگریهای مورد نیاز را انجام بدهند تا شما زودتر به سر خانه و زندگیتان بروید.
تاکید ما به قضات و بازجوها این است که بی گناه کسی در زندان نماند
جوان دیگری جلوی دادستان کل کشور را میگیرد و میگوید شبی که از من بازجویی کردند گفتند بی گناهم و باید آزاد شوم، اما بازجوی دیگری آمد و گفت باید چند روزی زندانی باشد.
دادستان کل کشور میگوید این موضوع را قبول ندارم. منتظری میگوید من به تمام قضات، بازجوها و تحقیق کنندگان گفتهام که بی گناه کسی را نگه نداریم و کسی را که بیگناه است گناهکار جلوه ندهیم. این غربالگری حتما انجام میشود و نمیگذاریم شما بی گناه در زندان بمانید.
در حال نگاه کردن مأموران یگان ویژه بودم!
متولد ۶۷ است و میگوید در بالای پلی در روی اتوبان امام علی ایستاده بوده است و در حال نگاه کردن به عملیات مأموران یگان ویژه بوده است. میگوید «برایم جالب بود که یگان ویژه چگونه مأموریت انجام میدهد و برای همین داشتم آنها را تماشا میکردم.» دادستان کل کشور به این فرد میگوید آیا مأموریت یگان ویژه چیز دیدنی است؟
میگوید برایم جالب بود که چگونه با این افرادی که آتش به راه انداختند برخورد میکند. دادستان میگوید چرا نرفتی آتش را خاموش کنی؟ میگوید زورم نمیرسید بخواهم با اغتشاشگران برخورد کنم.
برای بازجوها اقداماتم را نوشتهام
سال آخر دوره کارشناسی ارشد است و در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل است و میگوید که روزی که در دانشگاه تهران تجمع شده بود من را بازداشت کردند. دادستان کل کشور میگوید یعنی بی گناه بودی و هیچ کاری نکردی و بی دلیل گرفتند؟ میگوید برخی از کارهایی که کرده ام را برای بازجوهایم نوشته ام.
شما جوانید حیف است بازیچه دست دشمن بشوید
دادستان کل کشور به اواخر بند محل نگهداری بازداشتیها میرسد و در آخرین اطاق بار دیگر جوانان و افراد بازداشت شده را نصیحت میکند و میگوید به چهرههای شما که نگاه میکنم همه جوانید.
منتظری خطاب به بازداشت شدگان میگوید حیف است که شما بازیچه دست دشمنان نظام بشوید و در جهت تخریب اموال نظام حرکت کنید.
وی میگوید ما نمیگوییم شما اغتشاشگر هسیتد و شما باعث و بانی تخریبها هستید، اما بهتر است اگر کسی شما را تحریک کرده آن فرد را معرفی کنید. دادستان تهران پس از این بازدید دو ساعته در گفتگو با خبرنگاران اقدامات دستگاه قضایی را تشریح کرد.
میگیرتون ب خدا