مخفیکاری مسئولان چه بلایی بر سر اعتماد مردم آورده است؟
رویداد۲۴ مردم ایران روزهای خوبی را پشت نمیگذارند؛ روزهایی آنقدر بد که حتی صدای خود مسئولان را در آورده است. مخفیکاری ماجرای شلیک به هواپیمای اوکراینی، سیل سیستان بلوچستان، واژگونی مداوم اتوبوسها و مرگ هموطنانمان، احتمال جنگ ایران و آمریکا، افزایش قیمت بنزین، گرانی، اخبار اختلاس و فسادهای مالی و سوءمدیریت جامعه را به مرز ناامیدی رسانده است.
در این شرایط تنها مکانی که امکان بروز بازتاب احوال جامعه را دارد، فضای مجازی است؛ شاید به همین دلیل است که تندترین نقدها در فضای مجازی مطرح میشود و مردم احساسات و به قولی خود واقعیشان را بروز میدهند؛ اعتراض میکنند، مخالفت میکنند، از خستگی و دشواری زندگی در ایران مینویسند، شاید به این شکل صدای خود را بلند کنند و با شرایط موجود که احتمال تغییری در شرایط وجود ندارد، هیچ چیز نمیتواند شکاف عمیقی که در پی وقایع چند ماه اخیر در کشور میان حکومت و شهروندان ایجاد شد را انکار یا حتی کم اهمیت جلوه کند.
عدم اطلاعرسانی درست، دقیق و به موقع و پنهانکاری مسئولان درباره اعتراضات سراسری آبان ماه، عدم اعلام تعداد کشته شدگان آن و بازداشتیهای آن و نادیده گرفتن جامعه، باعث شد رسانههای خارجی با تکیه بر منابع خبری خود به اطلاع رسانی در این زمینه بپردازند.
این، همه ماجرا نبود، هواپیمایی اوکراینی در بحبوحه تشدید تنشها میان ایران و آمریکا با اصابت موشک ساقط شد و همه ۱۷۶مسافر آن کشته شدند. ۳ روز پنهانکاری و عدم اعلام این خبر که دلیل سقوط نقص فنی نبوده است و فشار کشورهایی مانند اوکراین و کانادا برای شفافیت ابعاد این حادثه در نهایت مسئولین ایرانی را وادار به بازگو کردن حقایق کرد و باعث شد نه تنها خشم، بلکه شکاف بی اعتمادی میان مردم بیشتر و بیشتر شود تا جایی که مردم در شبکههای اجتماعی اعلام میکردند که کاش در اتفاقات آبان ماه، انتخابات ۸۸، سیل سیستان و بلوچستان و سایر مسائل کشور نیز مردم کانادا حضور داشتند تا مسئولان کشور در اثر فشار کشورهای خارجی مجبور به بازگو کردن حقایق کرده و اقدام عملی مناسب انجام میدادند.
مخفیکاری و سکوت مسئولان، شرایط اقتصادی، ابهام در تعداد کشتههای آبان ماه، سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی و همه و همه باعث شده تا از مشاوران و روانشناسان اعلام کنند که طی دوماه گذشته مراجعه مردم به روانشناسان چند برابر شده است که این موضوع خود حکایت از وضعیت وخیم روحی و روانی ناشی از فشارهای اتفاقات اخیر است.
پنهان کاری مسئولان درباره سقوط هواپیمای اوکراینی اعتماد مردم را از بین برد
اعظم آهنگر آسیب شناس و رواندرمانگر به رویداد۲۴ میگوید: مردم همواره عادت داشتند که خبرها را از مبادی رسمی دریافت کنند؛ آنهم در مدت زمان کوتاه چندساعته یا نهایتا یک روزه، اما در موضوع سقوط هواپیمای اوکراینی سه روز تمام مسئولین و رسانهها اصابت موشک را تکذیب میکردند. رسانههای خارجی زمانی که این موضوع را اعلام کردند و گفتند اصابت موشک از سوی ایران بوده است، رسانههای ایرانی تکذیب کردند و گفتند سقوط هواپیما به علت نقص فنی بوده است و به طور کامل هم ساپورت رسانهای میشد. مسئولان بعد از سه روز مخفی کردن و کتمان کردن اعلام کردند که خطای انسانی بوده است. خب چرا از همان اول اعلام نکردند که موضوع را بررسی میکنیم یا همه احتمالات را بررسی میکنیم؟ این پافشاری برای مخفی کردن جزئیات سقوط هواپیما بی اعتمادی مردم به نظام را بیشتر کرد.
آهنگر با بیان اینکه پنهانکاری مسئولان در این زمینه باعث شد مردم این دروغ را به سایر مسائل نیز تعمیم دهند، تصریح کرد: در اتفاق اخیر یک جنگ رسانهای رخ داده بود، جنگی میان رسانههای داخلی و خارجی که رسانههای ما این جنگ را به بدترین شکل ممکن باختند و چون رسانههای داخلی مدام در حال کتمان بودند و در این جنگ رسانهای باختند، هیمنه اعتماد مردم کاملا فرو ریخت و روحیه مردم و رسانهها به شدت دچار آسیب شد. یادمان نرود که در فضای مجازی همواره میان مردم مخالف و موافق نظام یک جنگی وجود دارد و بچههای موافق نظام همواره دستشان از اطلاعات دست اول و درست پر است و این موضوع و حمایت محکم آنها از یک پنهانکاری اعتماد مردم از بسیار بسیار کم کرد و این نگرانی را ایجاد کرده که نکند در سایر مسائل هم چنین پنهانکاریهایی وجود دارد.
شکاف میان مردم و نظام عمیق شده و بعید است ترمیم شود
این آسیبشناس ادامه داد: شکاف بی اعتمادی مردم به حکومت بسیار زیاد شده است و ترمیم آنهم بسیار زمان بر است. مردم انتظار داشتند مسئولان نسبت به مسائل اخیر و اصلاحاتی که باید صورت بگیرد صحبت کنند، اما اینگونه نشد و سخنان انها صرفا درباره سیاستهای کلان بود. واقعیت این است که دیوار اعتماد مردم به نظام، آسیب دیده و خشم مردم بسیار شدیدتر شده است. به قول شهید بهشتی جو بسیار عریضتر شده است و قبلا افرادی بودند که پایشان یک طرف جوب و پای دیگرشان آنطرف جوب بود و تا حدودی شاید میتوانستند تعادل را برقرار کنند، اما اکنون جوی عریض شده و شکاف میان مخالف و موافق بسیار عمیق شده است.