خانم مجری با چادر رنگیگلدار روی آنتن تلویزیون
یکی از جدیدترین برنامههایی که به کنداکتور شبکه سه اضافه شده، برنامه «مامانها» ست که به دغدغهها و سوالاتی که مادران درباره تربیت فرزند و رفتار با آنها در ذهن دارند میپردازد.
رویداد۲۴ یکی از جدیدترین برنامههایی که به کنداکتور شبکه سه اضافه شده، برنامه «مامانها» ست که به دغدغهها و سوالاتی که مادران درباره تربیت فرزند و رفتار با آنها در ذهن دارند میپردازد. منصوره مصطفیزاده که پیش از این به عنوان کارشناس کتاب کودک در «کتابباز» دیده شده بود، در برنامه «مامانها» در فضایی صمیمانه با مادران به گفتگو مینشیند. این برنامه در همین یکی دو هفته پخش، با بازتاب نسبی در فضای مجازی نیز مواجه شده است. درباره ایده ساخت «مامانها»، اهداف آن و تجربه اجرا با منصوره مصطفیزاده گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
چی شد که تصمیم گرفتید اجرای «مامانها» را بپذیرید؟
من خیلی تصمیم نگرفتم. در یک تصمیم گرفته شده قرار گرفتم، چون ایده برنامه ما حتی قبل از این که در برنامه «کتابباز» حضور داشته باشم به وجود آمده بود و شروع به برنامهریزی برای آن کردیم. دوستان برنامهساز ما پیشنهاد دادند برنامهای برای مادرها بسازیم و، چون مادران و والدین حوزه مورد علاقهام بودند، پذیرفتم که در آن حضور داشته باشم.
یعنی ایده ساخت «مامانها» از قبل در ذهن شما بود؟
نه به شکل یک برنامه تلویزیونی، من از وبلاگنویسی که حیطه شخصیام بود تا زمانی که سردبیر ماهنامه «شهرزاد» ویژه والدین و دبیر تحریریه همشهری بچهها مختص کودکان و والدین بودم، در حوزه مسائل مربوط به مادران فعالیت میکردم. بعد از این که وارد حوزه کتاب کودک شدم هم مخاطبم والدین بودند، بنابراین چند سال بود که در این حوزه به صورت مکتوب کار میکردم.
تجربه اجرا در این برنامه چطور بود، باز هم اگر پیشنهاد اجرا داشته باشید میپذیرید؟
در واقع نه. من تجربه مکتوب را بیشتر دوست دارم و با نوشتن راحتتر هستم. این برنامه هم به عنوان یک تجربه برایم جالب بود، وارد دنیایی شدم که چیزی از آن نمیدانستم، اما خیلی پرفشار بود. اصلا تصور نمیکردم ضبط برنامه این قدر کار سنگینی باشد، البته تهیهکننده و کارگردانی که با آنها کار کردیم بسیار دقیق بودند. واقعا وسواس عجیب و دقت زیادی داشتند، مثلا حدود یک سال قبل از شروع ضبط برنامه کار پژوهشی میکردیم. برای همه موضوعات دو پژوهش کامل انجام دادیم، یک پژوهش خارجی که بدانیم در باره یک موضوع اوضاع در دنیا چطور است و در پژوهش داخلی هم با مادران ایرانی و کارشناسان زیادی صحبت و از نظرات وایدههایشان استفاده کردیم. فرایند ضبط برنامه، آیتمها و پیدا کردن مهمانها هم کار بسیار سختی بود، یعنی با چند صد نفر صحبت شد تا از بین آنها حدود ۱۳۰ مهمان انتخاب شوند. با این میزان سختگیری و جدیتی که گروه داشتند، واقعا کار پرفشار و سختی بود، احساس میکنم تحمل این مقدار فشار را ندارم.
موضوعات «مامانها» را در همان یک سال پژوهش پیدا کردید؟
بله، حدود ۱۰۰ موضوع را فهرست کردیم. مهمترین شرط برای انتخاب موضوعات این بود که به قول معروف ازلی ابدی باشند، به عنوان مثال از شیر گرفتن کودک و غذای او مسائلی هستند که همیشه وجود داشته و دارند، اما بعضی مسائل کاملا مخصوص مادر این دوره و زمانه است، مثلا این که عکس فرزندم را در اینستاگرام بگذارم یا نه، از دغدغههای امروز است و جواب دقیقی برای آن وجود ندارد. اگر از مادران بپرسی چه سنی برای این که کودک از موبایل استفاده کند خوب است، یکی میگوید ۳ سالگی، یکی ۱۶ سالگی و یکی ۱۰ سالگی! همه پزشکان میتوانند بگویند شیر مادر از شیر خشک بهتر است، ولی در این موضوعات متخصصی نیست که بگوید کدام درست است. موضوعاتی را انتخاب کردیم که دغدغههای جدید مادران باشد و جواب دقیق و مشخصی برایشان وجود نداشته باشد.
قرار است این جواب مشخص در برنامه داده شود؟
نه، اتفاقا نکتهاش همین است که اولا آن جواب وجود ندارد که بگوییم، ثانیا مادری که مخاطب ماست قرار است پاسخهای مختلف هر سه نفری را که به برنامه آمدهاند، بشنود و بر اساس سبک زندگی، ارزشها و ویژگیهای فرزند خودش، هرکدام را که برایش بهتر است، انتخاب کند.
یعنی بحث و پاسخها را طوری هدایت نمیکنید که مخاطب غیرمستقیم به پاسخ مد نظر تعیینشده شما برسد؟
در بعضی موضوعات ممکن است این طور باشد، مثلا درباره کودکان کار اینستاگرامی که هنوز پخش نشده، معلوم است که میگوییم از فرزندت در اینستاگرام سوءاستفاده مالی نکن وجواب مشخصی دارد، اما در موضوعات دیگر که نظرات مختلف درباره آن وجود دارد، چه من به عنوان مادر و چه گروه ما به عنوان سازنده، حتی اگر رویکرد و نظری داشته باشیم بروز نمیدهیم. سعی میکنیم مخاطب به طور متعادل هر دو نظر را بشنود و خودش انتخاب کند.
در این برنامه پدرها حضور ندارند؟
خیر، چون طبیعتا در سبکی که تعریف کردیم من میزبانم و دوستانم به خانه ما میآیند، پس پدرها نمیتوانند حضور داشته باشند. هرچه فکر کردیم دیدیم نمیشود من بنشینم و دو تا بابا را به عنوان دوستانم دعوت کنم! اصلا در این قالب در نمیآید. برنامه، برنامه مامانهاست و مخاطب اش مادران هستند، اما اصلا معنایش این نیست که پدرها نباید ببینند. اتفاقا یکی از ایدهها این بود که مثلا جایی که میخواهیم از سختی مادری حرف بزنیم، مادر پدر را صدا کند تا این بخش را ببیند. این فرصتی است برای این که پدرها و سایر افراد خانواده متوجه شوند دنیای مادری چطور است.
درباره پوشش شما در «مامانها» نظرات مثبت و منفی مختلفی وجود دارد، چه شد که چادرهای رنگی طرح دار را انتخاب کردید؟
این موضوع کاملا سلیقهای است، اما قاعده ما این بود که این جا خانه ماست، سروشکل یک خانه را در استودیو طراحی کردیم و حتی عکس خانواده من آن جا هست، من میزبان آدمهایی هستم که به خانه ما میآیند و گپوگفت دوستانهای داریم. حتی قبل از برنامه به مهمانانم گفتم این جا برنامه کارشناسی و شبکه سلامت نیست، آمدیم با هم دوستانه حرف بزنیم، من این جا منصوره هستم نه خانم مصطفیزاده. وقتی چنین موقعیتی را ترسیم میکنیم، من در خانه خودم چادر مشکی نمیپوشم، اگر بخواهم در خانه با چادر پذیرایی کنم، همین چادر را سرم میکنم، در نتیجه دلیل انتخاب این بوده و حتی چادر رنگی ساده را هم که بیرون میپوشم، انتخاب نکردم.
شما در برنامه «کتابباز» هم حضور دارید، عدهای معتقدند برنامه بسیار تخصصی است و مخاطب عام آن را درک نمیکند، نظر شما چیست؟
البته من نمیتوانم به جای مخاطب عام نظر بدهم، اما فکر نمیکنم این طور باشد. اصلا فرض کنیم عدهای متوجه صحبتهایی که در برنامه مطرح میشود نشوند، خب موضوع برنامه همین است، همان طور که اگر برنامه سینمایی پخش شود من که مخاطب عام سینما هستم متوجه نمیشوم. طبیعی است کسی برنامه مربوط به کتاب را پیگیری میکند که علاقه یا تخصص اش کتاب باشد. البته فکر میکنم حداقل در حوزه کودک که من کار میکنم، اتفاقا مخاطب عام خیلی استقبال میکند.
در واقع به این موضوع انتقاد دارند که آشتی مخاطب عام با کتاب اتفاق نمیافتد؟
«کتابباز» جزو ۱۰ برنامه پربیننده تلویزیون است، در حالی که نه تیراژ کتاب مان بالاست و نه مخاطب تلویزیون خیلی حرفهای است و این موضوع نشان میدهد که اتفاقا مخاطب عام این برنامه را میبیند.
چی شد که تصمیم گرفتید اجرای «مامانها» را بپذیرید؟
من خیلی تصمیم نگرفتم. در یک تصمیم گرفته شده قرار گرفتم، چون ایده برنامه ما حتی قبل از این که در برنامه «کتابباز» حضور داشته باشم به وجود آمده بود و شروع به برنامهریزی برای آن کردیم. دوستان برنامهساز ما پیشنهاد دادند برنامهای برای مادرها بسازیم و، چون مادران و والدین حوزه مورد علاقهام بودند، پذیرفتم که در آن حضور داشته باشم.
یعنی ایده ساخت «مامانها» از قبل در ذهن شما بود؟
نه به شکل یک برنامه تلویزیونی، من از وبلاگنویسی که حیطه شخصیام بود تا زمانی که سردبیر ماهنامه «شهرزاد» ویژه والدین و دبیر تحریریه همشهری بچهها مختص کودکان و والدین بودم، در حوزه مسائل مربوط به مادران فعالیت میکردم. بعد از این که وارد حوزه کتاب کودک شدم هم مخاطبم والدین بودند، بنابراین چند سال بود که در این حوزه به صورت مکتوب کار میکردم.
تجربه اجرا در این برنامه چطور بود، باز هم اگر پیشنهاد اجرا داشته باشید میپذیرید؟
در واقع نه. من تجربه مکتوب را بیشتر دوست دارم و با نوشتن راحتتر هستم. این برنامه هم به عنوان یک تجربه برایم جالب بود، وارد دنیایی شدم که چیزی از آن نمیدانستم، اما خیلی پرفشار بود. اصلا تصور نمیکردم ضبط برنامه این قدر کار سنگینی باشد، البته تهیهکننده و کارگردانی که با آنها کار کردیم بسیار دقیق بودند. واقعا وسواس عجیب و دقت زیادی داشتند، مثلا حدود یک سال قبل از شروع ضبط برنامه کار پژوهشی میکردیم. برای همه موضوعات دو پژوهش کامل انجام دادیم، یک پژوهش خارجی که بدانیم در باره یک موضوع اوضاع در دنیا چطور است و در پژوهش داخلی هم با مادران ایرانی و کارشناسان زیادی صحبت و از نظرات وایدههایشان استفاده کردیم. فرایند ضبط برنامه، آیتمها و پیدا کردن مهمانها هم کار بسیار سختی بود، یعنی با چند صد نفر صحبت شد تا از بین آنها حدود ۱۳۰ مهمان انتخاب شوند. با این میزان سختگیری و جدیتی که گروه داشتند، واقعا کار پرفشار و سختی بود، احساس میکنم تحمل این مقدار فشار را ندارم.
موضوعات «مامانها» را در همان یک سال پژوهش پیدا کردید؟
بله، حدود ۱۰۰ موضوع را فهرست کردیم. مهمترین شرط برای انتخاب موضوعات این بود که به قول معروف ازلی ابدی باشند، به عنوان مثال از شیر گرفتن کودک و غذای او مسائلی هستند که همیشه وجود داشته و دارند، اما بعضی مسائل کاملا مخصوص مادر این دوره و زمانه است، مثلا این که عکس فرزندم را در اینستاگرام بگذارم یا نه، از دغدغههای امروز است و جواب دقیقی برای آن وجود ندارد. اگر از مادران بپرسی چه سنی برای این که کودک از موبایل استفاده کند خوب است، یکی میگوید ۳ سالگی، یکی ۱۶ سالگی و یکی ۱۰ سالگی! همه پزشکان میتوانند بگویند شیر مادر از شیر خشک بهتر است، ولی در این موضوعات متخصصی نیست که بگوید کدام درست است. موضوعاتی را انتخاب کردیم که دغدغههای جدید مادران باشد و جواب دقیق و مشخصی برایشان وجود نداشته باشد.
قرار است این جواب مشخص در برنامه داده شود؟
نه، اتفاقا نکتهاش همین است که اولا آن جواب وجود ندارد که بگوییم، ثانیا مادری که مخاطب ماست قرار است پاسخهای مختلف هر سه نفری را که به برنامه آمدهاند، بشنود و بر اساس سبک زندگی، ارزشها و ویژگیهای فرزند خودش، هرکدام را که برایش بهتر است، انتخاب کند.
یعنی بحث و پاسخها را طوری هدایت نمیکنید که مخاطب غیرمستقیم به پاسخ مد نظر تعیینشده شما برسد؟
در بعضی موضوعات ممکن است این طور باشد، مثلا درباره کودکان کار اینستاگرامی که هنوز پخش نشده، معلوم است که میگوییم از فرزندت در اینستاگرام سوءاستفاده مالی نکن وجواب مشخصی دارد، اما در موضوعات دیگر که نظرات مختلف درباره آن وجود دارد، چه من به عنوان مادر و چه گروه ما به عنوان سازنده، حتی اگر رویکرد و نظری داشته باشیم بروز نمیدهیم. سعی میکنیم مخاطب به طور متعادل هر دو نظر را بشنود و خودش انتخاب کند.
در این برنامه پدرها حضور ندارند؟
خیر، چون طبیعتا در سبکی که تعریف کردیم من میزبانم و دوستانم به خانه ما میآیند، پس پدرها نمیتوانند حضور داشته باشند. هرچه فکر کردیم دیدیم نمیشود من بنشینم و دو تا بابا را به عنوان دوستانم دعوت کنم! اصلا در این قالب در نمیآید. برنامه، برنامه مامانهاست و مخاطب اش مادران هستند، اما اصلا معنایش این نیست که پدرها نباید ببینند. اتفاقا یکی از ایدهها این بود که مثلا جایی که میخواهیم از سختی مادری حرف بزنیم، مادر پدر را صدا کند تا این بخش را ببیند. این فرصتی است برای این که پدرها و سایر افراد خانواده متوجه شوند دنیای مادری چطور است.
درباره پوشش شما در «مامانها» نظرات مثبت و منفی مختلفی وجود دارد، چه شد که چادرهای رنگی طرح دار را انتخاب کردید؟
این موضوع کاملا سلیقهای است، اما قاعده ما این بود که این جا خانه ماست، سروشکل یک خانه را در استودیو طراحی کردیم و حتی عکس خانواده من آن جا هست، من میزبان آدمهایی هستم که به خانه ما میآیند و گپوگفت دوستانهای داریم. حتی قبل از برنامه به مهمانانم گفتم این جا برنامه کارشناسی و شبکه سلامت نیست، آمدیم با هم دوستانه حرف بزنیم، من این جا منصوره هستم نه خانم مصطفیزاده. وقتی چنین موقعیتی را ترسیم میکنیم، من در خانه خودم چادر مشکی نمیپوشم، اگر بخواهم در خانه با چادر پذیرایی کنم، همین چادر را سرم میکنم، در نتیجه دلیل انتخاب این بوده و حتی چادر رنگی ساده را هم که بیرون میپوشم، انتخاب نکردم.
شما در برنامه «کتابباز» هم حضور دارید، عدهای معتقدند برنامه بسیار تخصصی است و مخاطب عام آن را درک نمیکند، نظر شما چیست؟
البته من نمیتوانم به جای مخاطب عام نظر بدهم، اما فکر نمیکنم این طور باشد. اصلا فرض کنیم عدهای متوجه صحبتهایی که در برنامه مطرح میشود نشوند، خب موضوع برنامه همین است، همان طور که اگر برنامه سینمایی پخش شود من که مخاطب عام سینما هستم متوجه نمیشوم. طبیعی است کسی برنامه مربوط به کتاب را پیگیری میکند که علاقه یا تخصص اش کتاب باشد. البته فکر میکنم حداقل در حوزه کودک که من کار میکنم، اتفاقا مخاطب عام خیلی استقبال میکند.
در واقع به این موضوع انتقاد دارند که آشتی مخاطب عام با کتاب اتفاق نمیافتد؟
«کتابباز» جزو ۱۰ برنامه پربیننده تلویزیون است، در حالی که نه تیراژ کتاب مان بالاست و نه مخاطب تلویزیون خیلی حرفهای است و این موضوع نشان میدهد که اتفاقا مخاطب عام این برنامه را میبیند.