آمریکا بدون قید و شرط به برجام بر نمیگردد/ ایران دیپلماسی هستهای را همچنان ادامه خواهد داد
رویداد۲۴ دکتر کیومرث یزدان پناه، استادیار جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران درباره چشمانداز مناسبات منطقهای ایران و روابط با کشورهای همسایه میگوید: با شرایطی که در پیشگرفته شده و هم ایران برای خروج از پروتکل الحاقی عجله دارد و هم غرب به صبور بودن ایران اصرار دارد به نظر نمیرسد که برجام دور نمای روشنی داشته باشد، ولی شاید در کوتاهمدت آمریکا در سیاست خارجی خود نسبت به ایران تغییراتی اعمال کند. وی میافزاید: بحث این است که غربیها میخواهند ایران عملاً و رسماً از بخش قابلتوجه سیاستهای منطقهای و جهانی خود و برخی از سیاستهای داخلی خود عقبنشینی کند و پوستاندازی کند. طبیعتاً ایران در شرایط فعلی چنین کاری نمیکند و رویه مقاومت و فشار و استفاده از اهرم بازگشت به غنیسازی بیست درصد و بالاتر و بازی با مسئله هستهای را همچنان ادامه خواهد داد.
وی همچنین معتقد است: تیرگی در روابط و کشمکشهای ژئوپولتیکی و ایدئولوژیکی میان ایران و کشورهای منطقه شرایط را بسیار بحرانیتر از آن چیزی کرده است که ما فکر کنیم با فرمول سادهای این روابط قابل احیا خواهد شد؛ مسئله شیعیان عربستان از یکسو و حمایت از حوثیها و انصار الله یمن از سوی دیگر و مسئله حمایت عربستانیها از گروههای تروریستی و تکفیری و در رأس آنها داعش از سوی دیگر و مداخلات مکرر که هر دو کشور همدیگر را به دخالت در امور داخلی هم متهم میکنند، شرایط را بسیار سخت کرده است و متأسفانه دو کشور ایران و عربستان فاصله زیادی از هم گرفتهاند و این میطلبد تا هر دو کشور تدبیری طولانیمدت داشته باشند و یک سری از کدورتها و کینهها و اختلافات را نادیده بگیرند.
متن گفتوگوی خبرنگار شفقنا آینده با آقای دکتر یزدان پناه را میخوانید:
_ با تغییر دولت در آمریکا مناسبات ایران در تحولات منطقهای خاورمیانه به چه شکل خواهد بود و به چه سمت و سویی میرود؟
ماهیت سیاستهای کاخ سفید نسبت به ایران تغییر نخواهد کرد
ما با دو موضوع متفاوت روبرو هستیم؛ یکی مسئله تغییر ساختار قدرت در آمریکا و کنار رفتن پرهیاهو و پر سروصدا دونالد ترامپ و درنتیجه روی کار آمدن دولت بایدن با دیدگاههای متفاوت و شرایطی که بهواسطه آنها توانست رأی اکثریت جامعه آمریکا را کسب کند. اما نمیتوان تصور کرد با تغییر فرد ماهیت سیاستهای کاخ سفید و آمریکا نسبت به ایران تغییر خواهد کرد، چون شکافها و اختلافات هم از منظر ایدئولوژیک و هم از منظر ژئوپولتیک بین ایران و آمریکا بسیار عمیقتر از آن چیزی است که تصور شود با این تغییر رویکرد سیاسی در ساختار قدرت در آمریکا چنین اتفاقی میافتد.
حتی با بازگشت فرمایشی آمریکا به برجام مسئله لغو تحریمها در دستور کار قرار نمیگیرد
مسئله برجام موضوعی مشترک میان ایران و آمریکا نیست و عوامل متعددی در این موضوع تأثیرگذار هستند ازجمله کشورهای مطرح اروپایی که در کنار چین و روسیه نقش دارند. اینکه تصور شود آمریکا بهراحتی و بدون هیچ قید و شرطی به برجام برمیگردد صحیح نیست. دو مسئله مطرح است؛ یکی برگشت آمریکا به برجام و دیگری تأیید برجام که در زمان دولت اوباما رخداده بود، اما دغدغه اصلی ایران رفع تحریمها است که حتی با بازگشت فرمایشی و کاغذی آمریکا به برجام مسئله لغو تحریمها در دستور کار آمریکا قرار نمیگیرد. مسئله برای ایران فراتر از بازگشت آمریکا به برجام است. قبلاً هم برجام فقط امضا شد و اتفاقی نیفتاد و تنها اهرم فشارهایی که آمریکا علیه ایران در دو سه دهه اخیر داشت باقی بودند.
آمریکا بدون هیچ قید و شرطی به برجام برنمیگردد
مسئله عمیقتر و پیچیدهتر از آن است که تصور میشود و آمریکا بدون هیچ قید و شرطی به برجام برنمیگردد و تمکین نمیکند و دوم اینکه به فرض برگشت آمریکا به برجام مسئله اصلی ایران که لغو تحریمها است رخ میدهد یا نه؟! تحلیل من این است که شاید در کوتاهمدت آمریکا چراغ سبزهایی را به ایران نشان دهد و آنهم فقط به خاطر این است که روند سیاست تأخیری در پیش بگیرد که ایران با این قانون جدید مجلس که دولت را موظف کرده از تعهدات فرا پادمانی خود خارج شود، قانع گردد و به آیندهای که آمریکا به برجام برمیگردد چشم بدوزد، اما به نظر من این مسئلهای کوتاهمدت است. همانطور که امروز هم سیاست زیر آفتاب زیر سایه دولت بایدن در این مدت کوتاه در جریان است، اما ما عملاً حرکتی را از آمریکا در راستای بازگشت به برجام شاهد نبودیم و عملاً مهمترین مسئله که لغو تحریمها است رخ نداده است.
چشمانداز روشنی در رابطه با برجام نیست
در این مدت مسئله آمریکا و ایران به این دلیل که هر دو کشور بر سیاستهای خود اصرار میورزند و هیچکدام از مواضع خود کوتاه نمیآیند چشمانداز روشنی در رابطه با این موضوع نشان نمیدهد.
_فکر میکنید مسئله برجام راهحلی ندارد؟
با شرایطی که در پیشگرفته شده و هم ایران برای خروج از پروتکل الحاقی عجله دارد و هم غرب به صبور بودن ایران اصرار دارد به نظر نمیرسد که برجام دور نمای روشنی داشته باشد، ولی شاید در کوتاهمدت آمریکا در سیاست خارجی خود نسبت به ایران تغییراتی اعمال کند.
_ در آن صورت عکسالعمل ایران چه خواهد بود؟
ایران سیاستهای خود را بهطور شفاف اعلام کرده است. دولت علیرغم اینکه تحتفشار مجلس است اگر آمریکا بخواهد به برجام برگردد مسلماً ایران هم از سیاستهای هستهای خود عقبنشینی میکند.
_ آمریکا با صراحت اعلام کرده است تا ایران به برجام متعهد نباشد تحریمها را برنمیدارد و ایران هم اعلام کرده است تا تحریمها برداشته نشود به برجام برنمیگردد، آیا این به نوعی به بنبست رسیدن برجام خواهد بود؟
بیشتر بخوانید: آمریکا: آماده گفتوگو هستیم اما تحریمها علیه ایران را کاهش نمیدهیم
آمریکا به دنبال عصبانیتر کردن ایران است
این موضوع جدیدی نیست و مسلماً یکی از سیاستهایی که آمریکا دنبال میکند این است که در این شرایط ایران را عصبانیتر کند و انرژی ایران را بیشتر تخلیه کند، چون تصور آنها این است که با توجه به شرایط بسیار خاص اقتصادی در ایران و اثر فشارهای تحریمی بر روی مردم ایران مقاومت دولت و مردم ایران در آستانه تمام شدن است، درواقع تصور غرب اینچنین است.
_ در این شرایط غرب میخواهد امتیازات بیشتری از ایران کسب کند؟
غرب در پی تغییر سیاستهای منطقهای و جهانی ایران است
بحث امتیاز نیست بحث این است که آنها میخواهند ایران عملاً و رسماً از بخش قابلتوجه سیاستهای منطقهای و جهانی خود و برخی از سیاستهای داخلی خود عقبنشینی کند و پوستاندازی کند و سیاستهای جدیدی ارائه دهد.
_ در آن صورت ایران چنین کاری خواهد کرد؟!
ایران در شرایط فعلی، دیپلماسیهای متفاوت در مسئله هستهای را همچنان ادامه خواهد داد
طبیعتاً ایران در شرایط فعلی چنین کاری نمیکند و رویه مقاومت و فشار و استفاده از اهرم بازگشت به غنیسازی بیست درصد و بالاتر و دیپلماسیها متفاوت در مسئله هستهای را همچنان ادامه خواهد داد.
_ به مناسبات منطقهای ایران برگردیم؛ در زمان ترامپ روابط ایران با کشورهای عرب منطقه بخصوص عربستان تیره شده بود این مناسبات چقدر اهمیت دارد و در آینده تحتالشعاع چه مسائلی قرار میگیرد؟ با توجه به تغییر دولت در ایران پس از انتخابات پیشبینی میکنید دیپلماسی کشور ما در برخورد با عربستان چگونه خواهد بود؟
چشمانداز روشنی برای بهبود روابط بین ایران و کشورهای منطقه وجود ندارد
مسئله روابط منطقهای ایران با تمامی همسایگانش و بهطور مشخص با همسایگانش در حوزه منطقه خلیجفارس و به عبارتی جنوب غربی آسیا تابعی از عوامل و فرمولهای متعدد است. در شرایط فعلی روابط ما با اکثر کشورهای منطقه چندان خوب نیست و یا اصلاً روابطی وجود ندارد. آنچه مسلم است این است که فضای سیاسی حاکم بر روابط دو کشور تیرهتر از این حرفهاست که با صرف تغییر دولت در ایران و تغییر در رویکرد جهانی نسبت به ایران این موضوع جمعوجور شود و ما شاهد عادیسازی روابط دوجانبه میان ایران و عربستان و ایران و امارات و یا با کویت و بحرین و سایر کشورها باشیم. مسئله در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز نیز به همین صورت است و روابط ایران با این کشورها به پایینترین سطح ممکن رسیده است.
همین تیرگی در روابط و کشمکشهای ژئوپولتیکی و ایدئولوژیکی میان کشورهای منطقه و ایران شرایط را بسیار بحرانیتر از آن چیزی کرده است که ما فکر کنیم با فرمول سادهای این روابط قابل احیا خواهد شد؛ خیر چنین چیزی اتفاق نمیافتد و این تیرگی روابط بین این کشورها به حدی زیاد شده که بسیاری از مسائل متعدد را دخیل کرده است. یعنی مسئله شیعیان عربستان از یکسو و حمایت از حوثیها و انصار الله یمن از سوی دیگر و مسئله حمایت عربستانیها از گروههای تروریستی و تکفیری و در رأس آنها داعش از سوی دیگر و مداخلات مکرر که هر دو کشور همدیگر را به دخالت در امور داخلی هم متهم میکنند، شرایط را بسیار سخت کرده است و متأسفانه دو کشور فاصله زیادی از هم گرفتهاند و این میطلبد تا هر دو کشور تدبیری طولانیمدت داشته باشند و یک سری از کدورتها و کینهها و اختلافات را نادیده بگیرند. وگرنه در حال حاضر هیچ چشمانداز روشنی برای بهبود روابط بین ایران و کشورهای منطقه وجود ندارد. بیماری کرونا نیز به مسئله دامن زده و ما بهسادگی شاهد چرخش و بهبود روابط نخواهیم بود.
_ دولت بایدن اخیراً اعلام کرده از سیاستهای اخیر عربستان چندان حمایت نمیکند از جمله جنگ یمن. بسیاری از مواردی که به تیرگی روابط ایران و عربستان انجامید نیز در دوران حاکمیت جدید این کشور رخ داد. آیا فشار آمریکا بر تغییر سیاستهای عربستان میتواند تغییری در رویکرد این کشور ایجاد کند؟ و آیا ایران میتواند از این فرصت تیرگی روابط بین عربستان و آمریکا به نفع خود استفاده کند؟
ساختار سیاسی حاکم بر سیاست خارجی قدرتهایی مثل آمریکا همیشه بر اختلافات کشورهای منطقه حاکم است
بهبود روابط ایران و عربستان فقط به سیاستهای همین کشورها برمیگردد
ساختار سیاسی حاکم بر سیاست خارجی قدرتهای بزرگی مثل آمریکا همیشه متکی بر برهم زدن روابط کشورهای مؤثر و بهرهبرداری گسترده از این اختلافات است. تردیدی نداشته باشید که تا ایران و عربستان به فهم مشترکی از اختلافات خود نرسیدهاند و به درک مشترکی نسبت به چالشها و بحرانها و مصیبتهای منطقهای جنوب غرب و غرب آسیا نرسیدهاند نباید انتظار داشت که تغییر قدرت در آمریکا بتواند به بهبود روابط بین دو کشور و حل این اختلافات عمیق کمک کند. آن چیزی که مسلم است این است که بهبود روابط ایران و عربستان و هر یک از کشورهای منطقه فقط به سیاستهای همین کشورهای منطقه برمیگردد، انتظار فرج از میانجیگری قدرتهای مشابه آمریکا یا قدرتهای مرموز و مداخلهگر اروپایی، انتظاری بیهوده است.
اگر روابط ایران و عربستان به حالت عادی برگردد بسیاری از کشورهای کوچک منطقه به این اتحاد و ائتلاف میپیوندد و تغییر رویکرد میدهند، ولی اگر ایران و عربستان بخواهد به امید بهبود روابط به مداخله کشورهای ثالث چشم بدوزند شیوهای غلط خواهد بود و جز هزینه برای کشورهای منطقه سودی نخواهد داشت.
_ شما عقیده دارید بهبود روابط بین ایران و عربستان به میانجیگری نیاز ندارد؟
اینکه تصور کنیم صد درصد ما حق هستیم و آنها باطل مسائل منطقهای حل نخواهد شد
ما در منطقه کشورهایی شبیه به هم هستیم و یک سری دغدغهها داریم، درجاهایی عربستان مرتکب خطا شده و درجایی شاید ایران خطا داشته است. دو کشور در سالهای ۹۴ و ۹۵ تا آستانه رویارویی نظامی پیش رفتند. بعد از گذشت اینهمه مدت هر دو کشور باید به عقلانیت سیاسی مطلوبی برسند. ما زمانی میتوانیم مشکلات را حلوفصل کنیم که کشورها به احترام متقابل نسبت به هم روی بیاورند و نسبت به هم مواضع خصمانه اتخاذ نکنند و از بدگویی از هم پرهیز کنند. در مواردی ما شبیه به هم هستیم، چون عملکردهای ما در تخریب هم مشابه است و فقط میزان اشتباهاتمان نسبت به هم کوچک و بزرگ بوده است. تا زمانی که این تریبونها کنترل نشوند، انتظار بهبود فضا بیهوده خواهد بود. اینکه در دیپلماسی تصور کنیم صد درصد ما حق هستیم و آنها باطل مسائل منطقهای حل نخواهد شد.
_ به فرض اینکه در عربستان افرادی جدید به حاکمیت برسند و این حکومت متعادلتر شود آیا میتوان چشمانداز بهتری برای روابط بین ایران و عربستان متصور شد؟
این سؤال منشأ بسیاری از اختلافات است، به نظرم من ارتباطی ندارد که سیاست داخلی عربستان مبتنی بر چه رویکردی است؟! مگر ما در داخل کشور چنین مسائلی را نداریم؟ این همان نگاه مداخله گرانه است که به آن متهم میشویم. من شما را به دیدگاه اخیر مقتدی صدر در کشور عراق ارجاع میدهم که با صراحت اعلام کرده است: عراق نباید قربانی دعوای آمریکا و ایران شود. تا زمانی که کشورهای منطقه به هم احترام نگذارند و در امور داخلی هم مداخله نکنند و به هم فحش و ناسزا ندهند روابط بهبود پیدا نمیکند و کشورهای منطقه برای تخریب ایران در جهان معاصر پول بیشتری میدهند، این موضوعی است که در این مقطع حساس تاریخی باید به درک درستی از آن برسیم.
_ امروز برخی کشورهای عرب منطقه به سمت اسرائیل متمایل شدهاند این روند چه خطری برای ایران دارد؟
اسرائیل با عادیسازی خود با کشورهای عربی منطقه به مرزهای ما رسیده است
مسلماً این به ضرر ایران است و ایران به سیاست ضد اسرائیلی پافشاری میکند. اسرائیل با عادیسازی خود با کشورهای عربی منطقه به مرزهای ما رسیده است و جدای از رویکرد حاکمان منطقه، چه بسا این نشاندهنده روند برخی از سیاست خارجیمان است که نتوانستهایم با کشورهای همسایه به اتحادی مطمئن برسیم و درنهایت کاری که نباید میشد رخ داد و آنها با اسرائیل روابطی عادی برقرار کردند. همین مسئله، رابطه با کشورهای عربی منطقه و عربستان را برای ایران پیچیدهتر خواهد کرد. در حقیقت اسرائیل در اهداف بلندمدت خود کنترل بر تنگه آبراهی هرمز را در نظر دارد و ایران باید حواس خود را به این موضوع جمع کند. سیاستهای ایران به گونهای نیست که بتواند کشورهای منطقه را مجاب کند تا دست از عادیسازی روابط خود با اسرائیل بردارند. به عقیده من تنها کار ایران این میتواند باشد که فضای گفتمانی و ژئوپولتیک خود را با کشورهای منطقه اصلاح کند و پیشگام باشد. همه اینها مستلزم این است که آیا قدرت خواهیم داشت در این مرحله پوستاندازی گستردهای در خصوص سیاست خارجی خود درباره کشورهای عربی و مسلمان منطقه داشته باشیم یا نه؟!
_ مسئله تقسیمبندی گروههای شیعه و سنی نیز در منطقه مطرح است. ایران طبیعتا حمایتهایی از شیعیان دارد. آیا این وضعیت میتواند چالشی در این مسیر قلمداد شود یا بالا رفتن توان ایران تفسیر میشود؟
نباید به سمت طالبان گرایش پیدا کرد
من چنین تصوری ندارم. حضور ایران در منطقه خیلی پررنگ نیست و اتفاقاً سرنوشت روابط ایران با کشورهای منطقه و حتی رابطه ایران و آمریکا وابستگی تمام به رویکرد و سیاست خارجی ایران در منطقه دارد. ایران فکر میکند موضع او حق است و میتواند با این روند همچنان ادامه بدهد و شرایط را مدیریت کند، درحالیکه کشورهای عربی منطقه نگاه دیگری د ارند و علیه ایران هستند. ما اخیراً در خصوص افغانستان نیز اشتباهی مرتکب شدهایم. به عقیده من نباید به سمت طالبان گرایش پیدا کرد و نباید تداومی داشته باشد، این خطای راهبردی است. ایران میتواند با دولتهای منطقه روابطی راهبردی و استراتژیک برقرار کند و در ذیل آن گروههای مورد حمایت خود را تقویت کند، ولی بهصورت رسمی و کاربردی. یکی از اتهامات کشورهای منطقه به ایران این است که در مواردی دولتهای رسمی منطقه را نادیده گرفته و کنار گذاشته و با گروه سازی در منطقه، منطقه را تحتالشعاع قرار داده است. به نظرم استمرار این شیوه پیام خوبی منعکس نمیکند و با ادامه این روند نمیتوان به بهبود روابط امیدوار بود.