تاریخ انتشار: ۱۹:۲۹ - ۰۴ مهر ۱۳۹۵

بلوف سیاسی اصولگرایانه

مهدی آیتی*
اصولگرایان به علت اشتباهاتی از جمله آشفتگی‌ در تصمیم‌گیری و پراکندگی و اختلاف در سال۹۲ با شکست روبه‌رو شدند. جریان اصولگرا ۴ کاندیدا در آن سال داشتند واین ۴ کاندیدا با اینکه قبل از شروع تبلیغات انتخاباتی میثاق نامه‌ای باهم امضا کرده بودند که در نهایت به نفع هم کنار بروند، اما هیچ کدام حاضر به کناره گیری نشدند و همین مورد موجب شد درجبهه اصولگرایان نوعی عدم انسجام به‌وجود آید و آرا بدنه اجتماعی این جریان سیاسی تقسیم شود. مساله فوت آیت ا... مهدوی‌کنی به عنوان محور و لیدر اصولگرایان موردی بود که جبهه اصولگرایان را تضعیف و دچار تفرقه‌کرد. امروز اگرچه آقای ‌موحدی کرمانی درجایگاه لیدر، به‌عنوان شیخ یا ریش سفید اصولگرایان مطرح می‌شود اما وی تا به حال نتوانسته آن محوریت و انسجام لازم را درجبهه اصولگرایان به‌وجود آورد. لذا امروز همان اختلافات،؛ آشفتگی و پراکندگی را در جبهه اصولگرایان مشاهده می‌کنیم. درحال حاضر در جبهه اصولگرایان اختلاف بین جامعه روحانیت با نیروهای پایداری و طرفداران احمدی‌نژاد یا همچنین اختلاف با نیروهای طرفدار قالیباف و دیگران وجود دارد که نشانگر این است که اتحاد، انسجام، وحدت واستحکام لازم در این جریان وجود ندارد و این زنگ خطری است که اصولگرایان خود کاملا به آن پی برده اند. سخنگویان این‌جریان می‌گویند که ما گزینه مستقلی داریم که فعلا از بردن نامش معذوریم و روزی گزینه خود را اعلام خواهیم کرد. در نظر نگارنده این اظهارات یک بلوف سیاسی است وچنین شخصی درجریان اصولگرایی وجود ندارد. اصلا چهره سیاسی پروزنی درجبهه اصولگرایان وجود ندارد که بخواهد به صحنه آورده شود و حول محور او اتحاد و انسجامی صورت بگیرد و همه کاندیداها به نفع او کنار بروند و آن شخص پروزن با یک اتحاد قوی بین اصولگرایان ومستقلین بتواند در مقابل آقای روحانی بایستد و به نتیجه مدنظر اصولگرایان برسند. مهندس باهنر سخنی تخصصی درباره انتخابات ۹۶ را اعلام کردند که اگراصولگرایان یک کاندیدای پر وزن داشته باشند و همه با هم وحدت کنند، می‌توانند انتخابات را به چالش بکشند و با آقای روحانی به دور دوم بروند وآنگاه در دوم این آقای روحانی است که بازنده خواهد بود. این سخن آقای باهنر فنی و تخصصی است ولی به نظر می‌آید که در اردوگاه اصولگرایان آنقدر اختلاف زیاد است که این اختلافات قابل جمع شدن و اتحاد نیست. زیرا مؤتلفه خود نظراتی دارد؛ جامعه مدرسین نظرات دیگری دارد و ائمه‌جمعه دیدگاه‌های متفاوتی با این دو دارند. همین‌طور اصولگرایان مخالف دولت مثل جبهه پایداری نظرات خاص خود را دارند. درنتیجه پیش ‌بینی می‌شود که سال ۹۶ سال شکست اصولگرایان خواهد بود و دوباره آنها پس از شکست‌های پی در پی در سال‌های ۹۲ و ۹۴ شکست دیگری را متحمل خواهند شد که باید به بازسازی و بازنگری جبهه خودشان بپردازند. اصولگرایان باید از همین الان به یک آسیب شناسی جدی در اردوگاه خود بپردازند و خودشان را برای انتخابات سال ۱۴۰۰ آماده کنند. احتمال پیروزی اصولگرایان در انتخابات ۹۶ بسیار ضعیف و کمتر از ۵ تا ۱۰ درصد است. اما اصولگرایان اگر به بازسازی و بازشناسی خود بپردازند و آسیب‌شناسی کنند و به انسجام و وحدت برسند و لیدر و رهبر سیاسی خودشان را نیز تعیین نمایند آن زمان می‌توانند برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده یک هماوردی و رویارویی با اصلاح‌طلبان شوند. آقای احمدی‌نژاد چه تأیید صلاحیت بشود چه نشود؛ چه در انتخابات حضور پیدا کند یا نکند برای همیشه به تاریخ پیوسته و وی هرگز شانسی برای فعالیت مجدد سیاسی در ایران نخواهد داشت و پرونده وی برای همیشه بسته شده است.

*فعال سیاسی اصلاح طلب
منبع: روزنامه آرمان
نظرات شما