پرفسور پرویز کردوانی جغرافیدان فقید با پیشبینیهای تلخ
رویداد۲۴ روز گذشته پرفسور پرویز کردوانی جغرافیدان ایرانی بر اثر سرطان درگذشت. نام پرویز کردوانی با مسئله آب در ایران گره خورده است. او بخش عمده عمر خود را صرف حل بحران آب در ایران کرد؛ با پیشنهادهای انتقال آب از استانها مخالفت میکرد؛ منتقد سرسخت سیاستهای سازمان حفاظت محیط زیست بود؛ از نحوه طراحی سیستمهای آبی ساختمانی در ایران که منجر به هدررفت بخش عمده آب میشد؛ گلایه داشت و سالها پیش گفته بود در دهه نود بحران آب به استانهای جنوبی خواهد رسید؛ که این اتفاق رخ داد. او پیش از مرگش پیشبینی کرده که سیاستهای حکومت ایران به بروز بحران آب در استانهای شمالی نیز منجر خواهد شد. او البته در تلخترین پیشبینیاش گفته تا ۵۰ سال آینده ایران کاملا خشک میشود و دیگر نه از آب سطحی خبری است و نه از آب زیرزمینی.
بیوگرافی پروفسور پرویز کردوانی
پرویز کرودانی در سال ۱۳۱۰ در گرمسار متولد شد. پدر او حسینعلی بلوکباشی از ملاکان بزرگ گرمسار بود. فریده گلبو داستان نویس همسر کردوانی است. کردوانی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان داراب ریکان گرمسار و دوره متوسطه را تا کلاس نهم در دبیرستان آفتاب این استان گذراند و پس از آن به تهران آمد و دیپلمش را از دبیرستان رازی تهران که مدرسه فرانسویها بود، گرفت. او بعد از آنکه مقطع دبیرستان را تمام کرد برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و تا مقطع دکتری در این کشور تحصیل کرد. او در آلمان رشته عمران کویر میخواند.
کردوانی بعد از پایان تحصیلاتش در آلمان، به ایران برگشت و به عنوان اولین عضو هیات علمی دانشکده جدیدالتأسیس کشاورزی ارومیه استخدام شد و دو سال بعد در سال ۱۳۴۷ به تهران آمد و در دانشگاه تهران به گروه آموزشی جغرافیای دانشگاه تهران پیوست. او در این مدت بیش از ۲۰ جلد کتاب نگاشت و مرکز تحقیقات مناطق کویری را بنیان نهاد.
تخصص کردوانی در حوزه کویر شناسی و بیابانزدایی بود و عمده کتابهایش در حوزه جغرافیای خاکها، اکوسیستم طبیعی، آبهای سطحی و زیرزمینی، خشکسالی، مراتع ایران و ... تالیف شده است. کردوانی شناخت بسیار خوب و تخصصی نسبت به جغرافیای ایران داشت و برای مشکلات جغرافیایی ایران از جمله گرد و غبار و خشکسالی، نظریات متعددی را ارائه کرد؛ هر چند هیچکدام از دولتها در ایران به علم او حرمت نگذاشتند و از نظرات کارشناسیاش استفاده نکردند.
پدر علم کویر شناسی و جغرافیای ایران در بخشی از سخنانش درباره خشکسالی ایران گفته «بیچاره کسی که ۵۰ سال دیگر به دنیا بیاید، تا آن زمان دیگر نه آب سطحی داریم، نه آب زیرزمینی. البته این اتفاق شاید زودتر هم بیافتد. چراکه در حوزه آب زیرزمینی حداقل فاصله ۲ چاه باید ۱ کیلومتر باشد، اگر در یک لیوان بهجای یک نی، ۳ نی قرار دهیم آب بیشتری نمیگیریم فقط زودتر آن منبع آب را از بین میبریم. وزارت نیرو هم که دارد میگوید چاه بزنید، اتفاقی که باعث شده دشت تهران هم ۳۶ سانتیمتر نشست پیدا کند. مثلا همه میگویند سد کرج پر از آب است، اما ۶۰ سانتیمتر از این سد گل است. سدها نیاز به مدیریت دارند، برای مثال ۵ سال پیش سد تهران پر شد و در شهر سیل آمد. این اتفاق افتاد، چون ما باید چند سانتیمتر از سد را خالی میگذاشتیم. دومین موضوع این است که سدها هم مثل چاهها عمر دارند، سدها وقتی پر از گل میشوند میمیرند.»
درست فروردین ماه سه سال قبل و در زمانی که سیل و بارندگی ایران را فراگرفته بود و بسیاری معتقد بودند که ایران پر آب شده است، پرفسور کردوانی میگفت ایران همچنان خشک است و این بارشها حتی پاسخگوی نیاز آبی تابستان هم نیست.
نظریه کردوانی درباره دریاچه ارومیه
کردوانی از معدود افرادی بود که عقیده داشت امیدی به احیای دریاچه ارومیه نیست و حتی اگر احیا هم شود فایدهای ندارد. او میگفت خشک شدن دریاچه ارومیه باعث خشک شدن زمینهای کشاورزی اطرافش نمیشود. او میگفت باید نمکها از سطح دریاچه جمع و روی آن شن و ماسه ریخته شود و دریاچه تبدیل به پارک انرژی شود.
کردوانی سی سال قبل در این خصوص کتابی هم نوشته بود و در بخشی از کتابش آورده بود که در اطراف دریاچه باید حداکثر ۴۰۰۰ حلقه چاه وجود میداشت در حالی که الان ۲۴۰۰۰ چاه در این منطقه حفر شده که عمق بسیاری از آنها هم غیرمجاز است. اگر این چاهها احداث نمیشد و روی رودخانهها سد زده نمیشد دریاچه زنده میماند، اما امروز مسدود کردن هر یک از این چاهها به معنای نابودی درآمد دهها خانواده کشاورزی است که منبع درآمد دیگری ندارند. وزارت نیرو هم حاضر نیست آب سدها را باز کند، چون در این صورت نخواهد توانست آب آشامیدنی شهرهای منطقه را تأمین کند. هرچند که بسیاری از محققان با او مخالفت کردند، اما او تا آخرین لحظه عمر خود معتقد بود که دریاچه ارومیه بیمار است و مداوا کردن آن، فایده و اهمیتی ندارد.
راهکار کردوانی برای مهار گرد و خاک
کردوانی برای مهار گرد و خاک در برخی از استانهای کشور، پیشنهاد داد که به جای مالچ پاشی، در زمینها ریگ پاشیده شود، زیرا هم ارزان است و هم به راحتی در دسترس است. در بسیاری از استانهای ایران خصوصا خوزستان، به دلیل گرد و غبار زیادی که وجود دارد و بخش اعظم آن بخاطر خشک کردن تالابها و بنا کردن سکوهای نفتی است، عمدتا مالچ پاشیده میشود تا کمی از گرد و غبار بکاهد، اما شرایط صرفا برای مدتی آرام میشد و دوباره سال بعد روز از نو روزی از نو! پرفسور کردوانی، اما با ارائه این راهکار که به جای مالچ، ریگ پاشیده شود تا ماندگاری بیشتری هم داشته باشد. او معقتد بود که مالچ جدا از هزینه زیادی که دارد، زمین را سیاه میکند، گیاهان را میکشد و ضریب حرارتی را هم بالا میبرد و ضمنا نمیتوان روی آن رفت و آمد کرد. اما ریگ پاشی میتواند یک کار عمری باشد و به محیط زیست هم کمک کند.
با توجه به اصرارها و تاکیدهای پرفسور کردوانی، اما هیپگاه این اقدام صورت نگرفت و مانند گذشته با روشهای غیرعلمی و غیرتخصصی مهار گرد و غبار انجام میشود.
پرفسور کردوانی، پیرمرد ۹۰ سال صریحی بود که سخنان خود را بیپرده و بی توجه به برخی از محدودیتها مطرح میکرد. صراحت لهجه و تخصص او شگفتانگیز بود و مخاطبانش از سخنان تخصصیاش هم لذت میبردند.
کردوانی تلاش بسیاری کرد تا بتواند دیدگاه جدیدی را از علم طبیعت و جغرافیای ایران به نمایش بگذارد و متخصصان و مردم را آگاه کند، اما مخالفتها با او کم نبود. سرطان بالاخره روز گذشته جان پدر علم کویر شناسی ایران را گرفت تا ایران سالها از وجود فرد متخصصی، چون او، بیبهره بماند. او رفت، اما گرد و غبار، همچنان باقی است، او رفت، اما همچنان ایران با خشکسالی و بیآبی دست و پنجه نرم میکند و حال دریاچه ارومیه همچنان خوب نیست.