۴ روز زندگی با جسد پسر/ قتل با ضربات قیچی پدر خشمگین
رویداد۲۴ ۲۵ مرداد امسال مردی ساکن یک آپارتمان واقع در خیابان ۱۷ شهریور تهران با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و گفت: چهار روز قبل صدای درگیری میان همسایه ما و پسرش شنیده شد و از آن روز خبری از آنها نیست، اما بوی تعفن شدیدی از خانه شان میآید.
ماموران پلیس برای رسیدگی به موضوع وارد خانه مورد نظر شده و مشاهده کردند مقدار زیادی زباله در خانه قرار داشت که مرد میانسال با خونسردی در میان زبالهها استراحت میکرد.
همسایهها میگفتند همیشه از خانه این مرد به نام مجتبی بوی زباله به مشام میرسد، اما در چند روز اخیر، بوی نامطبوع تعفن بسیار آزار دهنده شده است.
در همان بررسیهای اولیه پلیس جسد پسر مجتبی را در حالی در خانه اش کشف کرد که مجتبی اعتراف کرد او را به قتل رسانده و در اقدامی عجیب و شوکه کننده ۴ روز با جسد پسرش زندگی میکرد.
بعد از اعتراف متهم به قتل فرزند ۲۸ ساله اش به نام هادی، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و متهم در شعبه دوم پای میز محاکمه رفت.
اعتراف قتل فرزند معتاد با قیچی
در ابتدای جلسه رسیدگی، مادر هادی به عنوان، ولی دم شکایت خود را مطرح کرد و سپس متهم در جایگاه دفاع از خود قرار گرفت و گفت: «قبول دارم که فرزندم را به قتل رساندم، اما قصد کشتن او را نداشتم. هادی تنها پسر من بود و از زمانی که نوزاد بود او را به تنهایی بزرگ کردم، چون همسرم من و او را رها کرد و رفت. حتی دیدارهای مادر هادی با او از زمانی که پسرم ۴ ساله بود قطع شد.
چند سالی بود که هادی معتاد شده بود و من را اذیت میکرد. برای اینکه از من پول بگیرد به بهانههای مختلف با من درگیر میشد. روز حادثه دراز کشیده بودم که کنار من دراز کشید و بگومگو را شروع کرد. بعد در همان حالت یک قیچی از کنار دستش برداشت و میخواست با آن به من ضربه بزند که آن را دستش گرفتم و در جریان کشمکش ما یکدفعه قیچی از دستم در رفت و به بدن او اصابت کرد. فکر نمیکردم منجر به فوت او شده بشود.
قاضی زالی رئیس شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از متهم پرسید: «چرا بعد از اینکه متوجه شدی پسرت فوت کرده، موضوع را به پلیس اطلاع ندادی و ۴ روز با جسد پسرت زندگی کردی؟»
متهم گفت: «بعد از این حادثه خوابم برد و اصلا متوجه نشدم چقدر زمان گذشته است. یکدفعه بیدار شدم و دیدم که همسایهها و پلیس پشت در خانه مان آمده اند. گمان نمیکنم ۴ روز گذشته بود و تصور من این است که تنها یک روز از حادثه گذشته بود.»
قضات دادگاه بعد از شنیدن دفاعیات متهم و وکیل تسخیری او برای صدور رای وارد شور شدند.