استعفای نمکدوست از هیات مدیران انجمن صنفی روزنامه نگاران
رویداد۲۴ متن نامه حسن نمکدوست تهرانی به شرح زیر است:
اگر نقطه روشنی در زندگی راقم این سطور وجود داشته باشد همانا شاگردی پیشکسوتان و استادان عزیز و همکاری با جامعه گرانقدر روزنامهنگاری ایران است. این افتخار، و قدردانی نسبت به آن، آشکار و بینیاز از توضیح و توصیف است. پس، از این موضوع میگذرم و به استحضار میرسانم:
۱. سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات، نهادی افتخارآفرین در تاریخ مطبوعات ایران است؛ خانه امید روزنامهنگاران حرفهای که زندگی خود را وقف اعتلای جامعه و سربلندی ایران عزیز کردهاند. من این بخت را داشتهام، که در مقام یک خبرنگار کارآموز، از نزدیک شاهد دو اعتصاب دورانساز مطبوعات ایران، به مدیریت سندیکا و با هدف آزادی بیان، مخالفت با سانسور و دفاع از حقوق ملت باشم، تلاشهایی سرشار از احساس مسؤولیت، شجاعت و مردمدوستی.
سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بهناحق، بهدست حکومت، به تعلیق درآمد و نتیجه این اقدام، جز زیان و خسران علیه روزنامهنگاری ایران و مهمتر، جامعه ایران نبود. اگر فعالیت سندیکا ادامه مییافت قطعا ایران عزیز و همه ما، امروز در موقعیتی بهمراتب بهتر قرار داشتیم، چرا که مطبوعات و رسانههای آزاد و نهادهای حرفهای قدرتمند و متکی به اراده اعضا، بهدرستی و همواره، عامل، شاخص، و ثمره توسعه و پیشرفت همه جوامع بهشمار میروند.
۲. انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، پس از حدود ۱۸ سال تعلیق فعالیت سندیکای نویسندگان و خبرنگاران، شکل گرفت و از لحظه تولد، به اعتلا و ارتقای حرفه روزنامهنگاری، و ترویج و تحکیم ارزشهای بنیادین حرفه و حرفهایگری، از جمله آزادی واستقلال رسانهها و ارتقای دانش و تجربیات روزنامهنگاری، اندیشید و همت گماشت. در عمل و بهراستی نیز چنین کرد. وجدانهای منصف و بیدار این تلاش از دل و جان را به رسمیت میشناسند و به حق بزرگ میشمرند.
انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران نیز از سال ۱۳۸۸ به ناروا به حالت تعلیق درآمده است و همین امر آسیبهای فراوانی را متوجه رشد و توسعه حرفهایگری در ایران و امید و دلبستگی روزنامهنگاران به شغل خود، که بنمایه آن جز اطلاعرسانی، آگاهیبخشی و خیر اجتماعی نیست، کرده است.
۳. انجمن صنفی روزنامه نگاران (تهران / سراسری) ماحصل امید و تلاش جامعه روزنامهنگاری از پس سالها تحمل کژرفتاری و ناروایی حکومت نسبت به این حرفه اصیل، آزادیگرا، مردمی و توسعهخواه است؛ آنهم در روزگاری که تمامی نابهنجاری تحمیلی از سوی قدرتمندان در ۱۸۰ سال گذشته علیه فعالیت آزاد، مستقل و بسامان رسانهها، عوارض و مصائب خود را یکجا و همه جانبه بروز داده است.
طییعی است اعمال چنان نارواییها و پدید آمدن چنین موقعیت بحرانی نامطلوبی، به بروز مشکلات در فرایندهای تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرایی انجمن صنفی روزنامه نگاران، همانند همه نهادهای حرفهای دیگر، دامن میزند، اما مسائل هرچه باشند و هر قدر پیچیده، انجمن صنفی، خانه روزنامهنگاران است و صاحبان آن روزنامهنگاران ایران. مدیران و هیأتهای مدیره انجمن میآیند و میروند، آنچه باید باقی بماند ارزشها و آرمانهای قطعی و همیشگی روزنامهنگاری است که صورتبندی و تحقق آنها نیازمند مشارکت، همدلی و تفاهم جمعی است؛ ارزشهایی، چون آزادی اندیشه، آزادی بیان، آزادی اطلاعات، استقلال حرفهای،
خدمت به مردم، پای بندی به حقیقت، حرفهایگری، اطلاعرسانی، آگاهیبخشی، خیر اجتماعی و.
امیدها و آرمانهایمان وقتی چنین است، پس چراغ این خانه باید روشن بماند؛ و این سخنی روحنواز است که من به گوش خود بارها از زبان استادان پیشکسوت در سندیکا شنیدهام و این صحبتی است که از زبان استادان و همکارانم در انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران با فروتنی و مهربانی بیان شده است.
بهزعم بنده، بروز اختلاف در یک خانواده امری کاملا عادی است و ویژگی یک خانواده همدل و دلسوز این است که از تلخیها درس میگیرد، و خود را اسیر و محصور در موقعیتهای تلخ نمیکند؛ به گذشته مینگرد، اما حیات واقعی و راستین خود را در امروز و فردا میجوید و تحقق میبخشد. بر این اساس است که جسارتا عرض میکنم گرهای را که با دست میتوان گشود نباید به دندان سپرد و گرهای که میتوان با دندان باز کرد نباید به دست تیغ داد.
در این وضعیت، وظیفه خود میدانم، با اعلام استعفا از عضویت در هیأت مدیره انجمن صنفی (تهران / سراسری) * به محضر استادان، پیشکسوتان و همکاران عزیزم سهم ناچیزی را در گشوده شدن این گره ادا کنم. به این امید که همدلی و همصدایی بینظیر اجتماع روزنامهنگاران در دفاع از استقلال حرفهای چراغی فرا راه همهمان قرار داده باشد که بدانیم مسائل درونصنفی را باید با سازوکارهای اجماعگرایانه درون صنفی و از طریق گفتگو و مفاهمه حل کرد و لاغیر.
و بهمراتب مهمتر اینکه اولویت و ارزش اصلی و همیشه حرفه و اجتماع روزنامهنگاری ایران قطعا و بدون تردید اعتلای حرفه روزنامهنگاری و حفظ استقلال آن، به خصوص در برابر دخالتهای حکومت و اصحاب قدرت است، و لاغیر.
با احترام قلبی و امید همیشگی
حسن نمکدوست تهرانی – روزنامهنگار
یکم اسفند ۱۴۰۰
* پ. ن. در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۰ از سوی مقامات وزارت کار رسما و بهصورت مستقیم اعلام شد که «صلاحیت» اینجانب برای عضویت در هیأت مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران مردود دانسته شده است. مرا به آن به اصطلاح «صلاحیت» نیازی نیست. استعفایم را با افتخار تقدیم استادان، پیشکسوتان و روزنامهنگاران ایران و همکاران بزرگوارم در انجمن صنفی میکنم که صاحبان همیشگی و عزتمند صلاحیتاند.