چرا در عکس زشت میافتیم؟
رویداد۲۴ نازآفرین جمشیدی: حتما برای شما هم روی داده است خود را در آیینه نگاه میکنید و از قیافه خود راضی هستید، اما همین که عکس میگیرید میبینید این قیافه اصلا همانی نیست که در آیینه دیدید و انتظار داشتید در عکس مشاهده کنید. اما چرا؟
یکی از مشکلاتی که افراد دارند این است که نمیتوانند عکسی که از خود میبینند را بپذیرند و معمولا گمان میکنند خودشان بسیار بهتر از عکسشان هستند.
هنگامیکه میخواهیم عکس بگیریم خود را در آیینه برانداز میکنیم و مدام بالا و پایین میکنیم خانمها تلاش میکنند کمی آرایش کنند و همه از زن و مرد دوست دارند در بهترین حالت خود باشند و در عکس بیافتند، اما معمولا اینگونه نمیشود و همه از عکسی که گرفتهاند رضایت ندارند.
به گزارش رویداد۲۴ اینکه عکسی رضایت ما را جلب نمیکند درباره عکسیست که دیگران از ما میگیرند و عکسی که خودمان از خود میگیریم یعنی تفاوتی ندارد که عکس را چه کسی میگیرد ما معمولا از آن خشنود نیستیم و آن را دوست نداریم.
جالب است که این موضوع هنگامیکه صدای ضبط شده خود را هم میشنویم وجود دارد. معمولا هنگامیکه صدای ضبطشدهمان را میشنویم شگفتزده میشویم که آیا این صدای من است؟ درواقع صدای ضبطشده ما با صدایی گه خودمان هنگام سخنگفتن میشنویم تفاوتهایی دارد.
درباره صدا موضوع به سادگی توجیه میشود: از آنجا که صدایی که ما از خودمان میشنویم، حاصل ترکیب صدای هدایت شده توسط هوا و صدای هدایت شده به گوشمان از طریق استخوانهای و سینوسهای سرمان است، پس صدای دریافتیمان تا حد زیادی با صدایی که دیگران تنها از طریق هدایت هوایی میشوند، تفاوت دارد.
درباره عکس، اما موضوع و دلیل روشن است و پاسخ برای آن این است: تصویر آیینهای
در پدیده تصویر آینهای؛ دلیل اینکه عکسهایمان از دید خودمان عجیب میآیند و تصور میکنیم با خودمان شباهت کمی دارند، این است که همیشه برای دیدن خودمان از آیینه استفاده میکنیم.
به گزارش رویداد۲۴ میدانید که این تنها ما هستیم که تصویر خود را در آیینه میبینیم و هیچکس از این زاویه و با زاویه دید ما نمیتواند این کار را انجام دهد ضمن اینکه ما به قیافه در آیینه خود عادت کردهایم، اما به قیافهمان در عکس نه.
بیشتر بخوانید: راههای گسترش حال خوب
هنگامیکه کسی از ما عکس میگیرد بسیار بعید است که کسی که از شما عکس میگیرد، دقیقا با همان زاویه و از همان ارتفاع عکسبرداری کند.
دقت کنید آن چیزی که شما از خودتان میبینید، دقیقاً متضاد چیزی است که به نظر دیگران میآیید. این یک وارونهسازی چشمیست و هنگامیکه آن را میبینید آزارتان نمیدهداما تصویر بدنی ایجاد میکند که ذاتاً اشتباه است.
مهمتر از هر چیز، مشکل پرسپکتیو (چشمانداز) است. شما نزدیک آیینه میایستید، اما تمام خود را میبینید.
این، پرسپکتیو معقولی بهوجود میآورد، اما خیلی خاص است: این چشمانداز فردی است که نزدیکتان ایستاده است، چشمها نسبتاً به سرتان نزدیکتر از پاهایتان هستند. این چشمانداز فردی است که با او صحبت میکنید نه یک عکاس. طور دیگری که از یک متری به نظر میرسید به این معنی نیست که از ۱۵ متری هم همانطور به نظر میرسید.
در سال ۱۹۷۷، سه روانشناس به نامها تئودور اچ میتا، مارشال دِمِر و جفری نایت، در جریان پژوهشی روی این نظریه کار کردند که اشخاص همواره به عکسهایی که مطابق تصاویر آیینهای هستند علاقه دارند تا عکسهای دیگر.
اکنون پرسشی که بهوجود میآید این است که آخر چرا ما همیشه به تصاویر آیینهای خودمان بیشتر علاقه داریم، مگر نمیشود که شخصی از زاویه دیگری جذابتر باشد بهگونهایکه خودش هم قانع شود؟
در دهه ۶۰ میلادی رابرت زاجونک پدیدهای را به نام پدیده رویارویی انحصاری یا mere-exposure ارائه داد، بر اساس این پدیده اشخاص تنها بر اساس رویارویی تکراری با یک چیز، ترجیحی نسبت به آن پیدا میکنند. این چیز میتواند یک صدای تکراری، نقاشی تکراری یا کلمات تکراری باشد.
توجه داشته باشید هنگامیکه به عکستان نگاه میکنید و حس خوبی ندارید دلیل نمیشود این حس در دیگران هم وجود داشته باشد درواقع این حس بد تنها در شما بهعنوان صاحب عکس وجود دارد. دیگران تصویر و عکس شما را درست مانند خود واقعیتان میبینند چراکه آنها هرگز تصویر آیینه شما را ندیدهاند بنابراین به آن عادت ندارند و همواره شما را مانند عکستان دیدهاند پس آن را کاملا طبیعی و شبیه به خودتان میبینند؛ و به عنوان یک توصیه، برای گرفتن یک عکس مطابق با تصویر آیینهتان، خیلی تلاش نکنید، چون هنگامیکه این عکس را گرفتید و دوستانتان آن عکس را مشاهده کردند، به شما خواهند گفت، اصلا شبیه خودتان نیفتادهاید.