اختلافات «زیرپوستی» بین دو فراکسیون اصولگرای مجلس
فراکسیون سوم با حضورش معادلات سیاسی در مجلس را به هم ریخت. پیش از آن دو فراکسیون امید و ولایت حضور داشتند اما عمر دو فراکسیونه بودن مجلس دهم تنها تا انتخابات هیات رئیسه دائم مجلس به طول انجامید. فراکسیون سوم به لحاظ مشی به رئیس مجلس نزدیکتر است اما رئیس مجلس، عضو و رئیس فراکسیون دیگری بود و برای اینکه معادلات از پیچیدگی خارج شود، موضوع شورای عالی فراکسیونها مطرح شد تا اعضایی از هر سه فراکسیون مجلس دور هم بنشینند و رئیسشان هم علی لاریجانی باشد. بر اساس پیشبینیها فراکسیون امید از این پیشنهاد استقبالی نکرد اما این شورا از موضوعیت نیفتاد و بنا شد دو فراکسیون نزدیکتر به جریان اصولگرایی موضوع را پیگیری کنند. در کنار آن، فراکسیون ولایت، نامش را به نمایندگان ولایی تغییر داد و کرسی ریاستش به حاجیبابایی رسیده است.
حالا با گذشت چندین ماه هنوز شورایی شکل نگرفته و در چگونگی تشکیل آن حرف و حدیثهایی هست. درباره شورای عالی فراکسیونها و شرایط فراکسیون مستقلین با مهرداد بائوج لاهوتی، سخنگوی فراکسیون مستقلین گفتوگو کردیم. این فراکسیون پیشنهاد تشکیل شورای عالی فراکسیونها را مطرح کرده بود. مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید:
اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی از عبارت شورای عالی فراکسیونها استفاده نمیکنند اما فراکسیون ولایت را معادل آن میدانند و میگویند دو سوفراکسیون نمایندگان ولایی و مستقلین در زیرمجموعه آن حضور دارند. میشود گفت این همان تعبیری است که آقای لاریجانی در نشست خبری خود به کار بردند که در برابر فراکسیون امید تنها یک فراکسیون ولایت حضور دارد.
این تعبیر شماست. شما کار ما را میبینید. ما در همین هفته دو جلسه داشتیم. یکی با آقای دکتر نوبخت و دیگری با دکتر جهانگیری و آقای نعمتزاده. پس ما کار خودمان را میکنیم و کاری به فراکسیونهای دیگر نداریم. من وقتی حرفی میزنم از طرف خودم نیست بلکه سخنگوی کمیسیون هستم. ما یک فراکسیون مستقل و پرکار و پرتلاش هستیم. شما فراکسیون دیگری دیدید که هر هفته دو برنامه کاری داشته باشد؟
اما در مورد شورای عالی؛ آقای دکتر لاریجانی پیشنهادی دادند که غلط هم نبود. گفتند ما باید وحدت داشته باشیم. اگر میخواهیم کار بزرگ بکنیم با این شقه شقه شدن نمیشود. گفتیم چه بکنیم. در نهایت ما پیشنهادی به جلسه دادیم و گفتیم شورای عالی فراکسیونها راه بیندازیم و افرادی از این فراکسیونها در شورای عالی فراکسیونها حضور داشته باشند. فراکسیون امید طبیعتا نیامد و ما هم کاری با آن نداریم. فراکسیون ولایت استقبال کرد و گفتند پیشنهاد خوبی است.
ما اساسنامهای را برای آن تهیه کردیم و گفتیم ما بشویم فراکسیون مستقلین و فراکسیون ولایتی که هست بشود فراکسیون اصولگرایان. البته حالا نشده است اما پیشنهاد ما این بود. قرار شد اینها به هم وصل شود و در راس آنها یعنی شورای عالی، بشود فراکسیون ولایت.
بعد از آن درباره ترکیب تصمیم گرفتیم. گفتیم بشود 35 نفر. درباره اعضا هم رای گیری شد و قرار شد 17 نفر ما معرفی کنیم و 17 نفر ولایت معرفی کند و رئیسش هم آقای دکتر لاریجانی باشد. ما اعضایمان را معرفی کردیم اما آنها معرفی نکردند، معنایش این است که آنها این طرح را قبول ندارند، پس ما هم کار خودمان را انجام میدهیم.
شما میگویید شورای عالی فراکسیونها که از اعضای منتخب دو فراکسیون مستقلین و اصولگرایان تشکیل میشود اما آنها میگویند یک فراکسیون ولایت هست که دو سوفراکسیون مستقلین و نمایندگان ولایی در زیرمجموعه آن شکل گرفته است.
شورای عالی که تشکیل نشده است.
خب اگر فرض بگیریم تشکیل شود، آنوقت شما زیرمجموعه محسوب میشوید.
در این شورا حتی اگر امید هم بخواهد میتواند عضو شود. بقیه هم فراکسیونهای مجزایی هستند. ما در موضوعات عادی کار خودمان را میکنیم اما در مباحث بزرگ گاهی لازم است نمایندگان ما و آنها دور هم بنشینند و فهم مشترک پیدا کنند. موضوعاتی مثل اقتصاد که روی زندگی مردم تاثیرگذار است. شورای عالی جلسات مستمر نخواهد داشت. الان هم که این اتفاق نیفتاده است چراکه ولایتیها قبول نکرده اند. پس فراکسیون آنها همان ولایت است و ما هم مستقلین ولایی هستیم.
شما در اساسنامه خود دارید که اعضای شما نمیتوانند عضو سایر فراکسیونها شوند اما برخی اعضایی که در جلسات شما هستند عضو فراکسیونهای دیگر هستند.
بله. البته میتواند در جلساتش شرکت کند اما عضو نمیتواند باشد. شما به موضوع دامن نزنید که حضور اعضا محدود شود. هدف همه ما تعالی جمهوری اسلامی است، فرق مان در راه رسیدن به این تعالی است که هر کدام راهی را بهتر میدانیم. الان اعضای فراکسیون امید هم برادران ما هستند. ممکن است فردا فراکسیون امید در موضوعی کارشناسی و تخصصی جلسه ای بگذارد و من فکر کنم این جلسه برای من هم مفید و به دردبخور است. گناه است که بروم در این جلسه بنشینم؟ من در جلسه شرکت میکنم اما عضو فراکسیون که نمیشوم.
آقای پورمختار در جلسه شما با آقای جهانگیری حضور داشتند، اما ایشان عضو شورای مرکزی فراکسیون ولایت هستند، بنابراین عضو فراکسیون شما نیستند؟
من نمیدانم، نه تایید میکنم و نه رد میکنم. باید لیست اعضا را نگاه کنم. ما در اساسنامه خود آوردهایم که نمایندهای که عضو فراکسیون ما شد حق عضویت در سایر فراکسیونها را ندارد اما برای شرکت در جلسات نه محدودیت برای دیگران گذاشتیم که در جلسات ما باشند و نه اعضای ما محدودیتی دارند که در سایر جلسات شرکت کنند. الان چون ما جلسات بسیار خوبی میگذاریم، بسیاری از اعضای فراکسیون امید شرکت میکنند. خب چه اشکالی دارد؟ ما که نمیتوانیم بگوییم نیا و نشین.
با برخی از اعضای فراکسیون نمایندگان ولایی صحبت میکردم. نقدی که به فراکسیون شما دارند و باعث میشود بر سر شورای عالی فراکسیونها به تفاهم نرسند این است که میگویند نمیشود روی حرف اعضای شما حساب کرد...
اگر اینطوری میگویند، ما هم نمیتوانیم روی آنها حساب کنیم.
اجازه بدهید نقدشان را کامل کنم. میگویند شما با لیست امید وارد مجلس شدید اما در مجلس از آنها جدا شدند. در زمان انتخابات هیات رئیسه با فراکسیون ولایت بودید اما بعد از آن هم انشعاب کردید. اگر هم الان شورای عالی فراکسیونها تشکیل دهیم، اینها باز هم انشعاب میکنند.
خب تشکیل ندهند. ما چه اصراری داریم. اصلا میگوییم تشکیل ندهند.
خب اگر تشکیل نشود، در عمل این اتفاق میافتد که نزدیکان رییس مجلس، با انشعاب خود باعث اختلاف شدند.
نخیر. ما به آقای لاریجانی اعتقاد داریم. ما از فراکسیون ولایت به آقای لاریجانی وفادارتریم. دوستشان داریم. ما اصراری نداریم عضو فراکسیون ما باشند. شما چه اصراری دارید فراکسیون ما را از هم بپاشید؟ ما میگوییم دو فراکسیون در مجلس حضور دارد یک گروه هستند که میگویند دولت هر کاری کرده باید پدرش را درآورد و یک گروه هم هستند که میگویند دولت هر اشتباهی هم بکند باز هم درست است. این وسط ما میگوییم که وکیل مردم هستیم. آنجایی که حق است باید بگوییم حق است و آنجایی که ناحق است میگوییم ناحق است. حالا ولایتیها اگر میل داشتند با ما مخلوط شوند استقبال میکنیم، اگر امیدیها دوست دارند مخلوط شوند باز هم استقبال میکنیم. اما ما کار خودمان را میکنیم. پیشنهادی آقای لاریجانی داشت که میگفت شورای عالی تشکیل شود ما هم گفتیم چشم.
پیشنهاد آقای لاریجانی بود یا پیشنهاد شما؟
آقای لاریجانی گفتند راه حلی پیدا کنیم ما هم این پیشنهاد را دادیم. آقای لاریجانی هم پذیرفت. رای گیری هم کردیم. رئیسش شد آقای لاریجانی. اساسنامه اش را هم تنظیم کردیم. حالا اگر ولاییها نیامدند و تبعیت نکردند، گناه ما چیست؟
در جلسه ای که اساسنامه را تنظیم کردید، نمایندگان ولایی هم بودند؟
با هم بودیم.
پس چرا سر عدد 17 ان قلت دارند؟
من
بیشتر باز نمیکنم اما ما پنج جلسه نشستیم و روی تعداد بحث کردیم. در نهایت آقای
لاریجانی دوبار رای گیری کرد و رای آورد و قرار شد از هر طرف 17 نفر معرفی شوند و
رئیس هم ایشان باشد. ما هم اطاعت کردیم. حالا ولایتیها میگویند که به ما اعتماد
ندارند؟ خب نداشته باشند.