به سمت حکمرانی بهتر
علی محمد نمازی*
انقلاب اسلامی ایران دارد وارد سی هشتمین سال پیروزی خود میشود. اکثریت انقلابیون که در آن زمان در سن جوانی و میان سالی بودند و اکنون نیز در قید حیاتاند بازنشسته و یا در سن کهولت قرار دارند ومعمولا از طرف جوانان مورد این سوال قرار میگیرند که «چرا انقلاب کردید».
این سوال و اعتراض معمولا از ناحیه کسانی مطرح میشود که از وضع اقتصادی کشور و معیشت خانوارها ناراضی هستند. با عنایت به عملکرد نه چندان مطلوب خودمان و تبلیغات بسیار زیاد مخالفین نظام و رقبا، اقناع سازی آنها مشکل است. چرا که آمار نشان میدهد در دهه ۴۰ و من خود شاهد بودم که دردهه ۵۰ رشد اقتصادی بسیار خوب، کسب و کار پر رونق، بیکاری کم، بخش خصوصی تازه پا گرفته و خوش آتیه باعث شده بود کشور در مسیر پیشرفت و سطح رفاه مردم در حال افزایش باشد. تجزیه و تحلیل فعالیتهای اقتصادی نشان میداد که بلند پردازیهای محمدرضا برای پیشرفت سریع بدون پیش بینی زیر ساختها کار دست او داد.
اما آنچه که به نظر نگارنده بیشتر موجب نارضایتی مردم شد تامین نیازهای مادی وایمنی و عبور آنان از این مرحله و رسیدن به مرحله تامین نیازهای عالی از قبیل داشتن کشوری مستقل، برخوداری از آزادی بیان و قلم، حق انتخاب و حق تعیین سر نوشت، دستیابی به جامعه مدنی، عدم سرک کشیدن ماموران حکومت در زندگی خصوصی آنها و پرداختن به برنامههای معنوی مطابق خواست و اراده خویش بود.
اما شاه مغرور بیتوجه به خواست ملت، در صدد بود آنها را به دروازههای تمدن متصور در ذهن خود برساند؟! ولی چون مردم میدیدند شاه به خواستههای به حقشان توجه نمیکند اعتماد نشان ندادند. لذا اصرار ملت در دستیابی به خواستههای خویش، منجر به تعارض بین ملت و دولت گردید و آنها در تبعیت از روحانیون و روشنفکران انقلابی و در راس آنها امام خمینی (ره) مبارزه را با رژیم پهلوی شدت دادند. شعارهای مردم عمدتا حول محور رفع استبداد، آزادیخواهی، تامین حق تعیین سرنوشت در قالب تشکیل نظام دموکراتیک بود. کم کم این شعارها به خواستههای تعریف شدهای تبدیل و در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی در شعار استراتژیک استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی تجلی یافت.
اگرچه بعد از سال۱۳۴۲ تا سال۱۳۵۶همراهی عمومی و مداوم مردم با انقلابیون جلوه گر نبود اما حضور آنها در سالهای۵۶ و۱۳۵۷ از تاب و تحمل رژیم فزونی گرفت و رژیم پهلوی ساقط گردید.
قولهای سران انقلاب از حد متعارف نیز فزونی یافت (آب و برق رایگان) و انقلاب نوپای ایران با سه مشکل و معضل گروگانگیری، جنگ تحمیلی و مخالفت با کنترل جمعیت و در نتیجه آغاز بیرویه نرخ رشد جمعیت تاب وتان را از مسئولین در ربود. ادامه تحریمها و جنگ تحمیلی موجب رشد تنگناهای اقتصادی گردید. از طرفی با رحلت امام خمینی (ره) و تفسیر استصوابی شورای نگهبان از اصل ۹۹ قانون اساسی و به تبع آن تنگتر شدن عرصه سیاسی حق تعیین سرنوشت، رشد فقر و فساد و تبعیض، بحران آب کشور را در تنگای شدید قرار داد.
نتیجه چنین روندی آنهایی را که سالهای منتهی به بروز انقلاب و پیروزی آنرا درک کرده بودند واداشت تا وضع موجود را با آرمانهای سران انقلاب و شعارهای مردم و اهداف و برنامههای مندرج در اصول دوم و سوم وحقوق مندرج در فصل سوم قانون اساسی تطبیق دهند و ناراضی باشند.
در مجموع مقامات و مسئولین هر کدام به سهم خود از فرصت انقلاب اسلامی در ساختن ایرانی آباد و مردمی آزاد، مرفه ودیندار استفاده نکردند و اکنون کشور با بحران روبرو است.
راه برون رفت از آن، پذیرفتن سهم خود از نابسامانیها، تن دادن به گفتمان ملی و شروع یک حکمرانی خوب است. برای این کار نیاز است به: ۱-بازگشت به سنت انتخابات در زمان امام راحل (ره) ۲-انتقاد پذیری وپاسخگو بودن اصحاب قدرت ۳-آزادی فعایت رسانهها، مطبوعات و احزاب ۴- حضور فعال در عرصه بین المللی و تعامل سازنده و بر داشتن سهم خویش از سفره مشترک ۵-حذف موازی کاریها ۶-اصلاح ساختاری.
نایب رئیس مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای