پایان مدیر استالینیست | میراث محمد خزاعی برای سینمای کشور چه بود؟
رویداد۲۴ | مازیار وکیلی: محمد خزاعی یکی از پرحاشیهترین روسای سازمان سینمایی ایران بود. بخشی از این حواشی مربوط به وضعیت عمومی جامعه و شرایط ملتهب کشور در زمان مدیریت او بود و بخشی از این حواشی هم به اظهارات و اقدامات خود خزاعی برمیگشت.
محمد خزاعی زمانی که در دولت محمود احمدی نژاد به عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر منصوب شد خودش را یک دبیر و مدیر ملی معرفی کرد که تمام سعی و کوشش این است که نگاهی ملی به مقوله فرهنگ داشته باشد. اما این اظهارات صرفاً یک شعار زیبا بود که در دوران مدیریت خزاعی هم جلوهای پیدا نکرد.
خزاعی گرایش سیاسی مشخصی داشت و از نزدیکان جبهه پایداری به حساب میآمد. او در انتخابات ششمین دوره شورای شهر تهران بخشی از ائتلاف بزرگ برای مردم مورد حمایت جبهه پایداری بود که با کسب سی و نه هزار و دویست و نود و دو رای از حضور در شورای شهر تهران بازماند.
بیشتر بخوانید:
رائد فریدزاده رییس سازمان سینمایی شد
حذف عکس آیتالله رییسی از اتاق وزیر فرهنگ و ارشاد خبرساز شد +عکس
اعتراف رئیس سازمان سینمایی دولت رئیسی: حدود ۳۰ بازیگر ممنوع الکار شده اند
محمد خزاعی پیش از حضور در مناصب دولتی در زمینه تهیه فیلم هم فعالیت میکرد که «قلادههای طلا» مشهورترین فیلم او در مقام تهیهکننده بود؛ فیلمی که گرایش سیاسی خزاعی را نشان میداد و این موضوع را اثبات میکرد که او هر چه هست مدیری با نگاه ملی نیست.
زمانی که دولت سیزدهم روی کار آمد و محمدمهدی اسماعیلی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد خیلی زود نام خزاعی به عنوانی یکی از گزینههای اصلی برای ریاست سازمان سینمایی مطرح شد. این انتصاب خیلی زود و در مهرماه سال ۱۴۰۰ رنگ واقعیت به خود گرفت و محمد خزاعی به عنوان رئیس سازمان سینمایی منصوب شد.
دوران مدیریت محمد خزاعی مصادف شد با حوادث سال ۱۴۰۱. حوادثی که این بار دامنه بسیار گستردهتری داشت و بسیاری از هنرمندان هم با حمایت از معترضین مدیریت سازمان سینمایی را به چالش کشیدند.
خزاعی در آبان سال ۱۴۰۱ درباره حوادث به وجود آمده موضعی «انقلابی» اتخاذ کرد و به صراحت درباره موج ممنوعالکاری هنرمندان گفت: «این چیز جدیدی نبوده و الان هم، اعلام نشده است. ۵۰ بار پارسال هم اعلام شده بود مگر این که رویه شان را عوض کنند، باید رویه شان را عوض کنند بگویند ما نمی خواهیم این طوری باشیم و قوانین را زیر پا بگذاریم. وقتی پافشاری دارند بر این امر چه کار باید برایشان کنیم؟ دوم این که این دوستان متوجه نیستند یا خودشان را به بیراهه میزنند که ما متوجه نیستیم، سازمان سینمایی که نمی تواند کسی را ممنوعالکار کند، سازمان سینمایی اصلاً حق این کار را ندارد، بارها هم این را توضیح دادیم باز میخواهند در مطالب شان اذهان را منحرف کنند.»
اما چند ماه بعد تلاش کرد مواضع خود را تعدیل کند. خزاعی در گفتوگویی مدعی شد که وزارت ارشاد و سازمان سینمایی پیگیر وضعیت هنرمندان هستند: «قطعاً این دسته از پروندهها باید مسیر قضایی خود را طی کنند که این مسیر در اختیار ما نیست. در عین حال ما رایزنیهای خود را خواهیم داشت و خود آقای اسماعیلی وزیر ارشاد جلسات مکرری در این زمینه داشتند. با دیگر دستگاههای مسئول هم مذاکراتی داشتیم تا پرونده افرادی که به هر دلیلی و ناآگاهانه در صحنه اغتشاشات به صورت میدانی حضور داشتهاند و دچار مشکل شدهاند مورد رسیدگی سریعتر قرار گیرد تا مشکلات آنها چنانچه قانونشکنی و تخلفات گسترده نداشتهاند حل و فصل شود.»
اما اتفاقی که در عمل اُفتاد این بود که هنرمندان معترض هیچ گاه نتوانستند فعالیت مجدد داشته باشند و به صحنه سینما برگردند. خزاعی سرانجام در برنامه هفت نظر صریح خود را درباره رویکرد مدیریتیاش عنوان کرد: «معمولاً دولتهای انقلابی و اصولگرا شجاعتر هستند زیرا تکلیفشان با خودشان مشخص است. من همین الان هم باورم این است که تا من پای کار باشم، اجازه نمیدهم فیلم بیحجابی روی پرده سینما برود مگر اینکه قوانین کشور عوض شود.»
نحوه مدیریت فرهنگی دولت سیزدهم به قدری بد بود که صدای منتقدانی مثل مسعود فراستی را هم درآورد تا او با انتشار ویدیویی در این باره بگوید: «مسئله حجاب در یک سال و خردهای قبل تاثیر هولناکی روی وضعیت سینما گذاشت. بازیگران زنی که مردم دوستشان داشتند و بعضی از آنها واقعاً بازیگران خوبی بودند. حبس، ممنوع الکاری و خانهنشینی [نصیبشان شد]. [این وضعیت] من را یاد دوران حکومت استالین میاندازد. در دوران حکومت استالین بسیاری از هنرمندان همین وضعیت را پیدا کردند و حتی به سیبری تبعید شدند. اگر اینها باقی میماندند معلوم نبود تبعیدهایی شبیه تبعید به سیبری راه نیندازند. سیاست اقتصادی ما در این سه سال فاجعه بود و سیاست فرهنگی ما یک قدم جلوتر. سیاست فرهنگی ما اسفبار، دردناک و ضدانسانی بود.»
اما دوران مدیریت خزاعی حواشی شخصی دیگری هم داشت که مهمترین آنها ناتوانی عالیترین مدیر سینمایی کشور در خواندن دعای تحویل سال بود. خزاعی زمانی که در مراسم اختتامیه چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر روی سن رفت تلاش کرد دعای تحویل سال را بخواند که در این امر ناکام بود. این اتفاقات حواشی بسیاری را به دنبال داشت و ویدیوی این صحنه تبدیل به یکی از پربینندهترین ویدیوها در فضای مجازی شد. بسیاری از مردم این شکل از خواندن دعای تحویل سال را نقد و حتی مسخره کردند. این واکنش باعث دلخوری خزاعی شد تا او در اظهارنظری بگوید:« من یادمه روز بعدش که رفتم پیش مادرم، مادرم یک سؤال از من کرد. گفت که تو دیگه قرآن نمیخونی؟ بعد گفتم که چرا. (مادر میگوید:) اینا میان (میگند) این پسره نه قرآن بلده بخونه نه نماز بلده بخونه اصلاً پدر مادرش کی هستند.»
به طور کلی اظهارات خزاعی و وضعیت فرهنگی کشور در دولت سیزدهم تا چه حد آشفته بوده است و به قول مسعود فراستی حتی یک گام جلوتر از وضعیت اقتصادی ایران چه وضعیت تلخی را تجربه کرده است.