جنایتی تاریخی در قلب فلسطین| کشتار صبرا و شتیلا چگونه رخ داد؟
رویداد۲۴ | برای درک کامل عمق فاجعه کشتار صبرا و شتیلا، باید به چشمانداز پیچیده سیاسی لبنان و منطقه خاورمیانه در آن زمان بپردازیم. از اواخر دهه ۱۹۷۰ تا اوایل دهه ۱۹۸۰، لبنان به مدت هفت سال درگیر یک جنگ داخلی خونین بود. این جنگ با پیچیدگیهای خاص خود همراه بود و گروههای متغیر میان شبهنظامیان مسیحی، مسلمان و دروزی، قدرتهای منطقهای و بازیگران بینالمللی را در بر میگرفت. «سازمان آزادیبخش فلسطین» در مرکز این مناقشات قرار داشت و به شکل موثری در جنوب کشور و بخشهایی از بیروت، یک دولت پنها در داخل دولت رسمی تشکیل داده بود.
سازمان آزادیبخش فلسطین در سپتامبر سال ۱۹۷۰ از کشور اردن اخراج شده بود و بسیاری از فلسطینیها ناچار به لبنان مهاجرت کرده بودند. سیل پناهندگان فلسطینی، تنشها را در جامعه لبنان که از قبلتر نیز شکننده بود، تشدید کرد. شبهنظامیان مسیحی، به ویژه فالانژها، سازمان آزادیبخش و پناهندگان فلسطینی را به عنوان نیرویهای بیثبات کننده لبنان مضر میدانستند و با اسرائیل متحد شده بودند. برای اسرائیل نیز قدرت نظامی روزافزون جنبش آزادیبخش و یاسر عرفات در لبنان و استفاده از خاک لبنان برای حملات به شمال اسرائیل، به یک تهدید جدی تبدیل شده بود. این مسئله منجر به تهاجم کامل اسرائیل به لبنان در ژوئن ۱۹۸۲ شد که با نام عملیات «صلح برای جلیل» شناخته میشود و هدف آن اخراج جنبش آزادیبخش بود.
در هفتههای منتهی به فاجعه، نیروهای اسرائیلی به فرماندهی آریل شارون، وزیر دفاع وقت اسرائیل، غرب بیروت را که محل اردوگاههای صبرا و شتیلا بود، محاصره کردند. جنبش آزادیبخش پس از فشارهای شدید بینالمللی موافقت کرد که از بیروت خارج شود و این کار با نظارت نیروهای چند ملیتی حافظ صلح صورت گرفت. با این حال، پس از خروج جنبش آزادیبخش، نیروهای حافظ صلح نیز عقبنشینی کردند و فلسطینیهای غیرنظامی و آسیبپذیر را در اردوگاهها و بدون حمایت باقی گذاشتند.
وقتی در ۱۴ سپتامبر ۱۹۸۲ بشیر جمیل، رهبر حزب فالانژ و رئیسجمهور منتخب لبنان، ترور شد، فالانژها آن را به گردن فلسطینیها انداختند و در جستجوی انتقام برآمدند. (بعدها مشخص شد که ترور بشیر جمیل توسط یکی از اعضای جناح رقیب لبنانی انجام شده است.)
آنچه که در روزهای ۱۶ تا ۱۸ سپتامبر در اردوگاههای صبرا و شتیلا رخ داد، نمایشی از خشونت سبعیت بود. شبهنظامیان مسیحی فالانژ در جستجوی انتقام برای مرگ جمیل، با اجازه و پشتیبانی نیروهای دفاعی اسرائیل وارد اردوگا پناهندگان فلسطینی شدند و نزدیک به ۶۲ ساعت، بهطور سیستماتیک مردم غیرنظامی، اعم از زنان و کودکان، را قتلعام کردند. بیش از ۳۵۰۰ غیرنظامی در این جمله به قتل رسیدند.
محکومیت فاجعه صبرا و شتیلا
یکی از هولناکترین جنبههای این کشتار، همدستی نیروهای اسرائیلی با فالانژها بود. اگرچه فالانژها خود مستقیما کشتار را انجام دادند، اما نیروهای اسرائیلی از آنها حمایت لجستیکی کردند، حمایتی که از جمله شامل فراهم کردن نورافکن برای روشن کردن اردوگاهها در شب بود. در صحنه بینالملل دستور آریل شارون برای اجازه ورود فالانژها به اردوگاهها، با وجود آگاهی از احتمال وقوع خشونت، به شدت محکوم شد.
این فاجعه موجی از محکومیت بینالمللی را در پی داشت و حتی درمیان مردم اسرائیل اعتراضات فراوانی را گستردهای را برانگیخت و هزاران نفر به خیابانهای تلآویو آمدند و خواستار پاسخگویی دولت خود شدند. این بزرگترین تظاهرات خیابانی در تاریخ اسرائیل تا آن زمان بود و در نهایت دولت اسرائیل مجبور شد یک کمیسیون قضایی برای بررسی نقش ارتش اسرائیل در این کشتار معین کند.
بیشتر بخوانید: چرا قراردادهای صلح اسرائیل و فلسطین هیچگاه به نتیجه نرسیده است؟
این کمیسیون «کاهان» نام گرفت و یافتههای آن در فوریه ۱۹۸۳ منتشر شدند و حد قساوت و بیرحمی فالانژها و همچنین دولت اسرائیل را نشان دادند. این کمیسیون در گزارش خود آریل شارون، وزیر دفاع وقت را به «دست داشتن» در این کشتار و عدم ممانعت از آن متهم کرد و به این نتیجه رسید که شارون باید برکنار شود. همچنین رئیس ستاد ارتش و دیگر مقامات نظامی اسرائیلی به دلیل بیعملی در مواجهه با این فاجعه مقصر شناخته شدند. در نهایت، شارون مجبور به استعفا شد، اگرچه همچنان در صحنه سیاسی اسرائیل باقی ماند و در سال ۲۰۰۱ به مقام نخستوزیری رسید!
واکنشهای جهانی
کشتار صبرا و شتیلا مورد تحلیلهای گستردهای از سوی دانشمندان، اندیشمندان و مدافعان حقوق بشر قرار گرفته و بسیاری از آن به عنوان نمادی از مسائل گستردهتر در مناقشه اسرائیل و فلسطین و پاسخ جامعه بینالمللی به خشونت در خاورمیانه یاد میکنند.
ادوارد سعید، اندیشمند فلسطینی-آمریکایی و یکی از منتقدان برجسته سیاستهای اسرائیل، این کشتار را در چارچوب بزرگتر بیخانمانی و بیدولتی فلسطینیها تحلیل کرد. سعید معتقد بود که این کشتار نشاندهنده بیتوجهی جهان به وضعیت فلسطینیها و انسانیتزدایی از آنان است. او در کتاب سرزنش قربانیان مینویسد: «کشتار صبرا و شتیلا بازتابی از تراژدی بزرگتر فلسطینیان بود که به آسیبپذیری یک ملت اشاره داشت که از حقوق اولیه شهروندی، حاکمیت و امنیت محروم بودند.» تحلیل سعید فراتر از رویدادهای سپتامبر ۱۹۸۲ میرود تا بررسی کند که چگونه مردم فلسطین، بهطور مداوم توسط قدرتهای منطقهای و جهانی حاشیهنشین شدهاند و قربانی بازیهای سیاسی شدهاند.
در داخل اسرائیل نیز این کشتار باعث بازاندیشیهای جدی شد. آویراهام بورگ، سیاستمدار و اندیشمند اسرائیلی، بهطور گستردهای درباره پیامدهای اخلاقی این کشتار برای جامعه اسرائیل نوشته است. او در کتاب خود هولوکاست به پایان رسیده؛ باید از خاکستر آن برخیزیم، استدلال میکند که هویت ملی اسرائیل که بهشدت تحت تاثیر تراژدی هولوکاست قرار گرفته است، بهواسطه اشغال سرزمینهای فلسطینی و ناتوانی در گسترش مسئولیت اخلاقی به دیگران، خدشهدار شده است. بورگ معتقد است که کشتار صبرا و شتیلا لحظهای بود که اسرائیلیها را مجبور کرد تا با جنبههای تاریکتر اقدامات دولت خود مواجه شوند، بهویژه زمانی که این اقدامات اصول عدالت و انسانیت را زیر پا میگذارند.
میراث و تلاش برای عدالت
کشتار صبرا و شتیلا همچنان بهعنوان نمادی از خشونتی که خاورمیانه را برای دههها به خود مشغول داشته است، باقی مانده است. برای فلسطینیان، این رویداد یکی از بسیاری از تراژدیهایی است که تاریخ آوارگی و به حاشیه رانده شدن آنها را تعریف میکند. برای لبنان، این کشتار یادآور پیامدهای ویرانگر جنگ داخلی و دخالتهای خارجی است که به پیچیدهتر شدن مناقشه دامن زد. برای اسرائیل، این رویداد یک شکست اخلاقی بزرگ محسوب میشود که همچنان بر رهبری سیاسی و نظامی آن سایه افکنده است.
تلاشها برای محاکمه عاملان این کشتار عمدتا بینتیجه مانده است. در سال ۲۰۰۱، پروندهای علیه آریل شارون در بلژیک تحت اصل صلاحیت جهانی مطرح شد که به محاکمه جنایات جنگی بدون توجه به محل وقوع آنها اجازه میدهد. اما فشارهای سیاسی و موانع حقوقی در نهایت منجر به رد این پرونده شد. شکست در تأمین عدالت برای قربانیان این کشتار همچنان منبعی از نارضایتی عمیق برای فلسطینیان و مدافعان حقوق بشر است، که آن را بخشی از الگویی گستردهتر از مصونیت از مجازات برای جنایات در مناقشه اسرائیل و فلسطین میدانند.
چرخه خشونت باید متوقف شود اما چگونه؟
از صبرا و شتیلا می بایست درس می گرفتیم.
البته شما ناراحتی که کی کشته. مرگ ۳۵۰۰ آدم ناراحتت نکرده. چون اگر غیر از این بود کشتار مردم در جنگ داخلی سوریه بیش از صد برابر این فاجعه است فاجعهای بیش از صد برابر بزرگتر! صد برابر می فهمی؟