پشت پرده شکایت ساترا از فیلیمو چیست؟ | چرا صداوسیما شمشیر را برای پلتفرمهای اینترنتی از رو بسته است؟
رویداد۲۴ | مازیار وکیلی: آخرین اقدام ساترا (بخوانید صدا و سیما) برای نابودی پلتفرمهای اینترنتی شکایت از مدیرعامل فیلیمو به خاطر پخش محتوای خلاف عفت عمومی است. ساترا حتی به مصادیق هم اشاره کرده و نام سریالها و برنامههایی که باید از روی این پلتفرم حذف شوند را هم ضمیمه شکایت خود کرده است.
اولین سوالی که برای مخاطب بعد از مشاهده چنین خبری پیش میآید این است که دلیل این همه دشمنی صدا و سیما با پلتفرمهای داخلی چیست؟ چرای یک نهاد رسمی با بودجهای هنگفت و انواع و اقسام حمایتهای سیاسی باید برای حذف تمام رقبا تلاش کند؟ سوال مهم و اساسی دیگر این است که صدا و سیما چه سودی از تعطیل شدن این پلتفرمها میبرد؟ پاسخ به این سوالات میتواند دلیل این رفتارهای صدا و سیما را به خوبی توضیح دهد.
عجز در تولید محتوایی جذاب
حقیقت امر این است که صدا و سیما مدتها است کارکرد و کاربرد خود را در میان مردم از دست داده است. با رشد و گسترش فضای مجازی و علیرغم فیلترینگ سنگین و همهجانبه مردم دیگر خبرها را از صدا و سیما پیگیری نمیکنند و ترجیحشان بر این است که از فضای مجازی اخبار را پیگیری کنند.
بیشتر بخوانید: تحرکات جدید ساترا برای محدودکردن برنامهسازان خارج از صداوسیما | تلاش برای خانهنشینی هنرمندان و ناامیدی مردم ادامه دارد
از طرف دیگر سیاستهای انحصارطلبانه مدیران سازمان صدا و سیما باعث شده که بسیاری از هنرمندان خاطرهسازی که زمانی برای تلویزیون برنامه تولید میکردند به سمت پلتفرمهای اینترنتی کشیده شوند و برای آنها برنامه بسازند. مدیران سازمان هم به جای باز کردن فضا و بازگرداندن این برنامهسازان زمینه را برای حضور عدهای از هم فکران سیاسی خود که متعلق به افراطیترین لایههای اصول گرایی هستند فراهم کردند تا به تولید برنامههایی بپردازند که اولین ویژگی آنها ایدئولوژیک بودن و عدم جذابیت است.
همین موضوع هم باعث از دست رفتن مخاطب میشود اما مدیران سازمان به جای اصلاح این رویه غلط چاره کار را در حذف رقبایی میبینند که با تولید محتوای جذاب توانستند مخاطبین از دست رفته صدا و سیما را به خود جلب کنند. حتماً از خودتان میپرسید دلیل این رفتارهای صدا و سیما چیست؟ پاسخ به این سوال را میتوان در یک کلمه خلاصه کرد؛ انحصار.
کلیدواژهای بنام انحصار
مدیران سازمان صدا و سیما مدتها است که به انحصار رسانهای عادت کردند و به هیچ وجه حضور رقیب را برنمیتابند. زمانی که سکوهای پخش فیلم شروع به کار کردند هم به هر دری زدند تا سلطه خود را بر این رسانههای نوظهور تحمیل کنند. برای همین هست که به قول مدیرعامل فیلیمو صدا و سیما نظارت، داوری و انحصار را با هم میخواهد و میکوشد با فشار حداکثری بر مدیران پلتفرمها یا آنها را حذف کند یا با شبیه کردن این رسانهها به خودش آنها را از جذابیت تهی نماید.
این رفتار بیش از هر چیز به دلیل نگاه سیاسی مدیران سازمان به جامعه ایران است. مدیران سازمان صدا و سیما به طیف سیاسی تعلق دارد که نظر و عقیده مخاطب هیچ اهمیتی برایش ندارد و رسماً و بارها اعلام کرده است مردم باید آن چیزی را ببینند و بشنوند که ما میگوییم. برنامههای پلتفرم فیلیمو باید حذف شود چون ما تشخیص میدهیم عفت عمومی را جریحهدار کرده است. حال اینکه مردم در این میان چگونه فکر میکنند فاقد اهمیت است. مهم این است که منویات سازمان صدا و سیما پیاده شود. باقی چیزها از نظر مدیران این سازمان ذرهای ارزش ندارد.
نتیجه این انحصارطلبی چه خواهد بود؟
یقیناً انحصارطلبی مدیران صدا و سیما بر مخاطب این رسانه ورشکسته نخواهد افزود. اما میتواند خیال حامیان سیاسی مدیران این سازمان را راحت کند که چیزی جز میل و اراده آنها پخش نخواهد شد.
مدیران این سازمان از این نکته غافل هستند که مردمی که به پلتفرمها برای سرگرم شدن روی آوردند با تعطیلی آنها به دامان صدا و سیما برنخواهند گشت بلکه محتوای خود را از رسانههایی دریافت خواهند کرد که برخلاف مصالح و امنیت ملی ایران فعالیت میکنند.
به همین خاطر است که نتیجه این نگاه فرهنگی چیزی جز هرج و مرج در جامعه نبوده است. این انحصارطلبی و تمامیت خواهی رسانهای باعث تنگتر شدن فضای جامعه و بروز اتفاقاتی از جنس حوادث سال ۱۴۰۱ خواهد شد. اما ظاهراً چیزی که برای این طیف سیاسی اهمیت ندارد بروز چنین حوادثی است. چون اگر این موضوع برای آنها اهمیت داشت بر تکرار رویههای غلط گذشته اصرار نمیکردند و میکوشیدند با باز کردن فضا و اجازه دادن به شنیده شدن همه صداهایی که تحت قوانین کشور فعالیت میکنند کمی از فشار روانی جامعه کاسته شود. با این دست فرمانی که این دوستان در پیش گرفتند باید منتظر اتفاقات تلخ زیادی در آینده باشیم. اتفاقاتی که خوشایند هیچ کس با هر گرایش سیاسی و فرهنگی نیست.