تاریخ انتشار: ۱۱:۲۱ - ۰۵ دی ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

پیدایش جریده نگاری در دوره صفویه و نقش آن در تاریخ ایران چگونه بود؟

تاریخ‌نگاری که همواره در طول زمان به حیات خود ادامه داده و با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده، در عصر صفویه نیز به روند خود ادامه داد و به‌ویژه نمایان‌تر شد. در این دوره تاریخی، آثار متعددی با روش‌های مختلف تاریخ‌نگاری توسط نویسندگان ایرانی و خارجی به تحریر درآمد که این امر نسبت به دیگر حکومت‌های ایران امتیاز خاصی به این دوره بخشید.

پیدایش جریده‌نگاری در دوره صفویه و نقش آن در تاریخ ایران چگونه بود؟

رویداد۲۴ | مهسا زرگری: در این برهه، از یک سو تاریخ‌نگاری و جریده نویسی نسبت به ادوار گذشته پیشرفت چشم‌گیری داشت و از سوی دیگر، کتب مذهبی و اعتقادی شیعی به منظور دفاع از مذهب صفویه در برابر سایر مذاهب نگاشته شدند. همچنین، در این عصر آثار بی‌شماری در زمینه‌های مختلف تولید شد. بنابراین، می‌توان گفت که نویسندگی در این زمان به پیشرفت قابل توجهی دست یافت و به همین دلیل، در مقایسه با سایر حکومت‌های ایران، بیشترین آثار مکتوب از این دوران باقی مانده است. در این مقاله بررسی میکنیم که پیدایش جريده‌نگاري در دورة صفويه و نقش آن در تاريخ ايران چگونه بود؟

شیوه تدوین کتب تاریخی و جریده نگاری در صفویه

 شیوه تدوین کتب تاریخی در این دوره، از ابتدا تا زوال، ثابت نبوده و تغییراتی را تجربه کرده است. به‌طور کلی، در تمام این آثار نوعی تمایل به طرفداری از صفویان، پادشاهان و دین و اقدامات آنان به چشم می‌خورد. همچنین، استفاده از صنایع ادبی و ستایش‌های غلوآمیز نمونه‌هایی بارز از ویژگی‌های تاریخ‌نگاری دوران صفویه به شمار می‌رود که آن را به شیوه‌ای خاص متمایز می‌سازد.

سبک تألیفات مورخان این دوره با آثار پیشین تفاوت‌های بارزی دارد و تاریخ‌نگاری در ایران عهد صفوی، بخشی مهم و جذاب در زمینه تاریخ عمومی تفکر و فرهنگ ایران به شمار می‌آید. این اهمیت موجب شده تا پژوهشگران توجه ویژه‌ای به بررسی جنبه‌های مختلف تاریخ عصر صفوی داشته باشند. تفصیل این مطالب در فصول آتی ارائه خواهد شد.

وضعیت کتاب و کتابخانه در دوره صفویه

داستان کتاب در دوره صفویه، از یک سو قابل ستایش و از سوی دیگر همراه با تأثر و تاسف است. در این دوران باشکوه، هزاران کاتب در شهرهای اصفهان، مشهد، تبریز، قزوین و دیگر نقاط مشغول به استنساخ آثار مکتوب بودند. این کاتب‌ها کتاب‌ها را برای استفاده شخصی یا به درخواست دیگران می‌نوشتند. پس از اتمام کار، کتاب‌های استنساخ‌شده به کتابخانه‌های شخصی علمای بزرگ، وزرا، شاهان یا مدارس منتقل می‌شدند. برخی از علما خود به استنساخ کتاب‌ها می‌پرداختند، در حالی که برخی دیگر با پرداخت هزینه، این کار را به کاتب دیگری واگذار می‌کردند.

وضعیت کتاب و کتابخانه در این دوره نشان‌دهنده یک چالش بزرگ بود. نسخه‌های تهیه‌شده به دلیل محدودیت در تعداد، در معرض خطر آسیب و اتلاف قرار داشتند و به‌طور کلی، تولید کتاب در دوره صفویه به گونه‌ای بود که به راحتی در دسترس عموم قرار نمی‌گرفت. این وضعیت مانع بزرگی بر سر راه پیشرفت فرهنگی به شمار می‌رفت.


بیشتر بخوانید: حکومت عثمانی در تاریخ جهان چگونه شکل گرفت و نقش آن در تاریخ اسلام و جهان چطور بود؟


علاوه بر این، دوره صفوی میراثی از دوران تیموری به ارث برد که در آن توجه چندانی به کتاب‌های غیرادبی نمی‌شد و تصوف به‌عنوان مانع مهمی بر سر راه رشد کتاب‌نویسی و کتاب‌خوانی عمل می‌کرد. در آن زمان، تعداد مدارس قابل اعتنا در ایران بسیار محدود بود. محققان می‌توانند با بررسی آثار کتابت‌شده در فاصله قرن هشتم تا نهم، به محدودیت‌های جدی در رشته‌های علمی و ضعف آن‌ها پی ببرند. آثار مخطوط باقی‌مانده در کتابخانه‌های کشورهای آسیای میانه و همچنین نسخه‌های موجود در کتابخانه‌های ایران، گواهی بر این وضعیت دارند.

جریده نگاری در اروپا و ایران

ظهور دولت صفوی و نفوذ علما در این دوره، رویکرد تازه‌ای نسبت به دانش‌اندوزی و کتابت در جامعه ایجاد کرد. آثار شیعی از عراق، جبل عامل، بحرین و حتی هند به ایران منتقل شد و تحولی در برخی از دانش‌ها به وجود آمد. با این حال، کار استنساخ کتاب‌ها فراتر از این روند نرفت. استنساخ در این دوره، به‌ویژه در اصفهان، به شکل شگفت‌آوری گسترده بود و آثار باقی‌مانده نشان‌دهنده انرژی زیادی است که در این زمینه صرف شده است.

در حالی که در اروپا همه نوع کتاب به چاپ می‌رسید و برخی متون چاپی از زمان شاه عباس به ایران وارد شده بود، به دلایلی که هنوز مشخص نیست، تلاشی برای انتقال فن چاپ به ایران صورت نگرفت. شاردن در این زمینه می‌نویسد: «ایرانیان مانند دیگر کشورهای مشرق زمین چاپخانه ندارند و به این صنعت توجه نمی‌کنند، به این دلیل که هوای ایران خشک است و کاغذ شکننده و کم‌دوام می‌شود. بنابراین، آنها به نوشتن و وجود نسخه‌های خطی راضی‌اند و هنر کتابت و نسخه‌نویسی در شمار هنرهای زیبا درآمده است.»

این محدودیت‌ها در استنساخ کتاب و مشکلات ناشی از کاتبان بی‌تجربه، از عواملی بودند که مانع رونق بازار کتاب می‌شدند. به‌وضوح، هر چند استنساخ کتاب‌ها فراوان بود، اما برای بسیاری از اقشار جامعه، تهیه این کتاب‌ها آسان نبود. از این رو، کتابخانه‌های شخصی نیز نمی‌توانستند از حد معینی فراتر روند. وقتی کتابی در دسترس عالم یا محققی نباشد، تحقیقات او نیز نمی‌تواند بر اساس یافته‌های علمی قبلی استوار باشد. افزون بر این، بسیاری از آثار به دلیل کمبود نسخه، دچار آسیب و از بین رفتند.

شاردن همچنین اشاره می‌کند: «در ایران، با اینکه قیمت کتاب‌های خطی نسبت به کتاب‌های چاپی بیشتر است، اما به قدر کافی وجود دارد و قیمت آن نیز گران نیست. اما آثار مصنفان به ندرت یافت می‌شود، به همین دلیل مردم باید نوشتن آن را به نسخه‌برداران سفارش دهند. برای دست‌یابی به محصول نخست، باید به‌اندازه کافی کتاب جمع‌آوری کنند و سپس درباره حق تألیف با کاتب مذاکره کنند. مزد نوشتن بر اساس هزار بیت محاسبه می‌شود که مبلغ زیادی است و کمتر کسی حاضر به پرداخت آن می‌شود. مزد معمول کتابت برای هزار بیت فقط ۲۷ سوست (واحد پول فرانسه) است و موضوع کتاب، سال تألیف و شهرت یا گمنامی مؤلف تأثیری در قیمت ندارد. به‌طور کلی، می‌توان دریافت که گرانی و کمیابی کتاب، مانع بزرگی بر سر راه نشر دانش و فرهنگ است و پژوهشگران را از ادامه مطالعه و اکتشافات علمی باز می‌دارد. همچنین، نقایص کتب خطی از آنچه ذکر شد، بسیار بیشتر است. بسیاری از این کتاب‌ها چنان مغلوط‌اند که محتویات آنها پریشان و مبهم به نظر می‌رسد.»

شاردن در ادامه می‌نویسد: «بارها در دربار اصفهان به من پیشنهاد کردند که چند چاپخانه به ایران بیاورم و یکی را در اصفهان راه‌اندازی کنم. اگر شاه عباس ثانی زنده و پادشاه بود، این کار به آسانی ممکن می‌شد، اما پسر و جانشین او به این امور مهم توجهی ندارد و تلاش‌های دانشمندان و خیراندیشان او در این زمینه بی‌اثر بوده است.»

گسترش کتب دینی در عصر صفوی

یکی از رخدادهای مهم مذهبی در عصر صفوی، دعوت از علمای شیعه از سرزمین‌های عربی مانند بحرین، عراق، سوریه و جبل عامل برای مهاجرت به ایران بود. این روند از زمان شاه اسماعیل آغاز و در دوران شاه طهماسب (۹۳۰-۹۸۴ق) به اوج خود رسید. برخی بر این باورند که شاه طهماسب بیش از دیگر پادشاهان صفوی در ترویج مذهب شیعه و نهادینه کردن مبانی عقیدتی آن کوشید و نسبت به گسترش این مذهب تعصب و جدیت زیادی از خود نشان داد (جعفریان، ۱۳۷۹، ج۱، ص۶۱). برخی دیگر نیز این دوره را مستعد ظهور صاحب‌الامر (عج) دانسته و به بزرگ‌نمایی رواج دین محمدی و رونق مذهب اثنی عشری در زمان شاه طهماسب پرداخته‌اند .

شاه طهماسب با هدف ترویج و تقویت تشیع اثنی عشری، جمع زیادی از فقها و علمای شیعه را از سرزمین‌های عربی به ایران دعوت کرد. این علمای مهاجر پس از ورود به ایران، از نفوذ و قدرت چشمگیری در دربار صفویان برخوردار شدند و با فعالیت‌های علمی، دینی و فرهنگی، نقش موثری در گسترش مذهب شیعه و تغییر آن از تشیع صوفیانه به تشیع فقاهتی ایفا کردند.

یکی از عوامل مهم در گسترش علوم دینی و فرهنگ شیعی، روحیه همکاری و تعامل میان علما و پادشاهان صفوی بود. این تعامل، ایران را به کانون اصلی فعالیت‌های علمی و فرهنگی مربوط به تشیع اثنی عشری تبدیل کرد. در این دوره، مدارس و مؤسسات مذهبی متعددی در ایران تأسیس شد و نسل جدیدی از علما و متفکران شیعه، عمدتاً ایرانی، در این مراکز پرورش یافتند. از این مدارس، دانشمندان برجسته‌ای فارغ‌التحصیل شدند که پایه‌گذار تکاپوهای دینی پس از آن شدند. به این ترتیب، کانون‌های سنتی تشیع اثنی عشری در عتبات تحت تأثیر شکوفایی علمی در پایتخت و شهرهای بزرگ ایران قرار گرفتند .

دیگر فعالیت‌های مهم در عصر صفوی به منظور گسترش فرهنگ شیعی، برگزاری آیین‌ها و مراسم مذهبی در شهرها و مناطق مختلف ایران بود. پادشاهان صفوی با همکاری علمای شیعه، آیین‌های مذهبی، مراسم عزاداری و مجالس روضه‌خوانی برای شهدای کربلا و دیگر ائمه شیعه را با شکوه خاصی در شهرها و روستاهای ایران برگزار کردند. این آیین‌ها تا به امروز ادامه دارد. همچنین توجه ویژه‌ای به امور اماکن مذهبی و زیارتگاه‌های شیعه معطوف شد و مقابر امامان و امامزاده‌های سراسر کشور مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت و املاک وسیعی به آنها وقف شد .

با این حال، این اقدامات مذهبی و فرهنگی در نظام اجتماعی عصر صفوی، به همراه نتایج مثبت و مفید، با نقص‌ها و اشکالاتی نیز همراه بود. یکی از اثرات منفی خشونت‌ها و سخت‌گیری‌های شاهان صفوی در راستای تثبیت مذهب تشیع، از بین رفتن وحدت مذهبی و افزایش اختلافات فرقه‌ای در جهان اسلام بود. سب و لعن رایج و تعقیب و آزار سنی‌مذهب‌ها با هدف وادار ساختن آنها به پذیرش مذهب شیعه، تأثیرات منفی بر روابط ایران با همسایگان سنی‌مذهب مانند امپراتوری عثمانی و دولت ازبکان داشت. برخی تاریخ‌نگاران بر این باورند که جنگ‌های میان صفویان و این دولت‌ها همواره با اتهامات فرقه‌ای همراه بوده و این اتهامات، توجیه‌گر کشتار و غارت اموال مسلمانان شیعه و سنی بوده است. به‌عنوان مثال، قتل‌عام شیعیان هرات و مشهد به دست ازبکان تحت تأثیر این رفتارها قرار داشت.

وضعیت علمی و آموزشی عصر صفوی

در پی گرایش مذهبی شاهان صفوی، علوم رایج در این دوره بیشتر بر محور دین و موضوعات دینی متمرکز بود. برخی از علوم متداول عصر صفوی شامل موارد زیر است:

علوم دینی: قرائت و تفسیر قرآن، علوم قرآنی، حدیث، فقه و اصول، اخلاق، حقوق و علم کلام.

علوم عقلی و استدلالی: منطق، حکمت، فلسفه، ریاضیات، هیأت، هندسه، مثلثات و فیزیک.

علوم ادبی: علوم ادبی عربی و فارسی و در شاخه زیباشناسی: هنرهای زیبا، قالی‌بافی، مخمل، زری، نقاشی، تذهیب، کاشی‌سازی، معماری و صنایع روی فلز و چوب.

زبان اصلی این دوره عربی بود، هرچند کتاب‌های نوشته شده به زبان فارسی نیز وجود داشت، اما این آثار غالباً در زمره رساله‌های درجه دوم و سوم محسوب می‌شدند یا ترجمه‌هایی از متون اولیه شیعه بودند که به زبان ساده و روان فارسی برگردانده شده بودند تا عموم مردم بتوانند از آن بهره‌مند شوند.

مراکز تعلیم و تربیت عصر صفوی

از مهم‌ترین مراکز تعلیم و تربیت در عهد صفویه، مکتب‌خانه‌ها بودند که به عنوان نخستین مراکز آموزشی شهرها شناخته می‌شدند و هر کدام زیر نظر فردی به نام «ملا» اداره می‌شدند. مساجد نیز به جز وظیفه اصلی عبادت، گاهی به عنوان مدرسه مورد استفاده قرار می‌گرفتند و در آنجا به آموزش حروف الفبا، قرائت قرآن و کتاب‌های گلستان و بوستان سعدی و دیوان حافظ پرداخته می‌شد. دیگر مراکز آموزشی در این دوره مدارس بودند که به نام حوزه‌های علمیه شناخته می‌شدند و وظیفه آموزش تمامی علوم در سطح عالی را بر عهده داشتند. برخی جهانگردان اروپایی در سفرنامه‌های خود به شکوه و جلال این مدارس اشاره کرده و آن‌ها را با دانشکده‌های جامعه خود مقایسه کرده‌اند. همین امر سبب شد، جریده نگاری و نویسندگی گسترش یابد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: مذهبی
نظرات شما