اختلافِ انتخاباتی پایداریها
جبهه پایداری حتما یکی از پدیده های انتخابات ریاست جمهوری این دوره است. عجیب تر از همیشه شده اند؛ از قم یک صدا می آید و از تهران یک صدای دیگر . در قم فرمان حمایت از یک کاندیدا از ماه ها پیش صادر شده؛ اینجا در تهران اما به طرز شگفت آوری مقاومت هایی وجود داشته است. کاملا محسوس ست که اتفاقات مهمی درباره این جبهه در پیش است . شاید یک پوست اندازی تازه در راه باشد؛ شاید همین انتخابات دو دل ها را در این تشکل سیاسی به تصمیم گیری نهایی نزدیک کند. کسی چه می داند شاید پایداری ها که در آستانه یک انتخابات به وجود آمده بودند حالا در آستانه انتخاباتی دیگر با سرنوشتی متفاوت مواجه شوند .
یک بیاینیه یک تکذیب
تازه ترین تحول همین امروز رخ
داده؛ ابتدا جبهه پایداری چنین بیانیه ای را در اختیار رسانه ها قرار داد:«
شورای مرکزی جبهه پایداری از همه اعضا و هواداران پرتلاش و خستگی ناپذیر و
بی ادعا و خدوم خود در سراسر کشور دعوت می نماید صادقانه و خالصانه با مدد
از ارواح پاک و طیبه شهیدان برای معرفی نامزد اصلح انقلاب حضرت آیت الله
رئیسی به هر طریق شرعی ممکن تلاش نموده و همه اطرافیان و دوستان را به این
مهم تشویق و ترغیب نمایند.ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم»
اتفاق غیر منتظره ای نبوده ؛ همه در انتظار چنین بیانیه ای بودند . حتی برخی هم در فضای سیاسی تحلیل می کردند که تاخیر در صدور این بیانیه لابد نشانه ای است از بروز اختلاف یا وجود یک تاکتیک . ظهر امروز بالاخره بیانیه صادر شد. رسانه های اصولگرا هم آن را بازتاب دادند تا دیگر شکی نماند که پایداری ها تصمیم خود را گرفته اند و آن را هم رسانه ای کردند .
ناگهان اما خبر دیگری تعجب همه را برانگیخت .آقا تهرانی، دبیر کل جبهه پایداری در متنی که از او در سرانه ها به صورت یک شکل انتشار یافت اعلام کرد:« پایداری فعلاً از هیچ گزینهای به شکل رسمی اعلام حمایت نکرده است.دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی با بیان اینکه پایداری فعلاً از هیچ گزینهای به شکل رسمی اعلام حمایت نکرده است، گفت: ما در زمان مناسب، فرد اصلح را با صدور بیانیهای معرفی خواهیم کرد.»
حالا سوال مهم این است که چه اتفاقی در جبهه پایداری رخ داده که به فاصله یک ساعت بیانیه شورای مرکزی توسط دبیر کل جبهه تکذیب می شود ؟ شاید در سطحی از تحلیل ماجرا با توجه به اینکه هنوزاخبار دقیق از آنچه در جبهه می گذرد وجود ندارد بتوان این گمانه ها را برشمرد :
1- اگر با دیده خوشبینانه به ماجرا نگاه شود می توان گفت که جبهه
پایداری برای حمایت از یک گزینه به اجماع رسیده اما بنا نبوده است که در
این تاریخ این اعلام ، رسانه ای شود. کسانی که به چنین ایده ای اعتقاد
دارند برای خود توجیحاتی را هم ردیف می کنند . اشاره آنها به سخنان برخی
اعضای جبهه پایداری است که از نظر آیت الله مصباح برای حمایت از یک گزینه
انتخاباتی خبر داده اند. آنها همچنین به حضور برخی چهره های این جبهه در
ستاد انتخاباتی این نامزد نیز برای بیان درست بودن گزاره مدنظر خود اشاره
می کنند.
این فرضیه می گوید که پایداری بنا ندارد حمایت خودش را فعلا به
صورت رسمی اعلام کند . دلیلش هم این است که آنها نمی خواهند شهره شود که
این گزینه توسط پایداری ها به عرصه آمده است . آنها می دانند چنین گزاره ای
بار منفی برای این گزینه خواهد داشت چرا که پایداری منتقدان بی شمار و سفت
و سختی در میان اصولگرایان دارد .
2- اما در این میان یک گزاره دیگر هم وجود دارد . گزاره ای که از وجود اختلافات در میان طیف رهبری پایداری ها حکایت دارد . همان اختلافاتی که یکبار موجب پدید آمدن انشعاب و شکل گرفتن شاخه تهران و قم شد و در نهایت به جدایی چند چهره شاخص هم کشیده شد .
این فرضیه می گوید حتی با رفتن آن اعضا هم اختلافات به کلی حل نشده است . می گویند میان نظر آیت الله مصباح یزدی و شاگردانش در قم با اعضای دیگر اختلاف عقیده وجود دارد. آنها اگر چه در یک مساله یعنی عدم ائتلاف با جبهه مردمی هم نظر بودند اما در مساله ای مهمتر ، یعنی رسیدن به مصداق شبیه هم فکر نمی کردند . مصباح یزدی همین اواخر به موتلفه ای هایی که به دیدارش در قم رفته بودند چنین گفته بود:«بنده به دنبال شناخت وظیفهای هستم که بتوانم در مقابل خدا جواب بدهم؛ هر گاه تشخیص بدهم کسی اصلح است، از او حمایت میکنم، اگر رسید به جایی که قرار است کسی رأی بیاورد که ضررش بیشتر است و رأی به رقیب، سبب دفع ضرر بیشتر میشود، دفع افسد به فاسد میکنم؛ اما قرار نیست از اول فاسد را ترویج کنم؛ در صورتی میتوانم رأی بدهم که بینی و بین الله بدانم بین افراد، فردی اصلح است؛ به قول کسی هم نمی توانم اعتماد کنم و هیچ ائتلافی هم نمی پذیرم، چون این امور شوخی بردار نیست و باید روزی پاسخ آن را در برابر خدا بدهم؛ آری؛ رفت و آمد، بحث و گفتگو با دوستان گرامی را با کمال میل انجام میدهم، اما نمیتوانم به کسی قولی بدهم که از فلانی حمایت میکنم؛ چون حجتی پیش خدا ندارم.»
کسان دیگری از پایداری هم حرف های زده بودند شبیه همین حرف های مصباح یزدی ؛ از جنس سخنانی که حاکی از عدم تمایل برای ائتلاف بود
تا اینجای کار کسی در مورد اختلاف در جبهه پایداری نه خبری داشت و نه نشانه ای که بتواند بر اساس آن درستی ادعایش را ثابت کند . اما گویا زمان به نفع پایداری ها پیش نرفت؛ یک اتفاق مهم رخ داده بود .در میان افرادی که درجمع نامزدهای احتمالی برای حضور در انتخابات وجود داشتند ؛ دو گزینه از سایرین به آنها نزدیک تر بودند.ابراهیم رییسی و سعید جلیلی . پس این مشکل اول بود که رخ نمایی کرد.
بخشی از آنها از مدت ها پیش طرفدار سعید جلیلی بودند و بخشی دیگر به تازگی به جمع حامیان آقای رییسی پیوسته بودند . پس وجود دو دستگی در جبهه پایداری بعد از آن حضور هم زمان، طبیعی به نظر می رسید . نکته اما این است که وقتی سعید جلیلی صحنه رقابت را ترک کرد و از نامزدی انصراف داد چرا این اختلاف همچنان در میان پایداری ها باقی مانده است ؟
یک سوال تعیین کننده ، که پاسخ آن می تواند تصویر کاملا روشنی از آنچه این روزها در پایداری رخ می دهد را نمایان کند . سکوت سنگین آنها در این چندهفته اخیر ، بسیار غیر منتظره ، عجیب و خارج از روال موجود است. به نظر می رسد همین جا باید یک فرضیه تازه را مطرح کرد؛ دوران جدید برای پایداری ها شروع شده است . اختلاف احتمالی بر سر هر چه که باشد این تنها یک بهانه است .
کسانی می مانند و کسان دیگری دوباره می روند ؛ ریزشی در راه و زایشی در پیش است . بهار 96 ؛ زمان ظهور پایداری جدید است . یک جبهه با مختصات جدید ؛ باید دید کدام طیف قدرت بیشتری می گیرد ؛ تهرانی ها یا قم نشین ها .