سدسازان، ما را بدهکار میکنند
این بدهکارسازی، هم از جهت مالی است و هم بدتر از آن، از نظر آبی؛ به این معنا که نسل امروز ایرانی را به خاطر بهرهبرداری اضافه و ناپایدار از منابع آبی، بدهکار و شرمندهی نسلهای آینده خواهند کرد.
در سفر رییس جمهور کرهی جنوبی به ایران، تفاهمنامهای میان «شرکت توسعهی منابع آب و نیروی ایران» و دو شرکت کرهای امضا شده که برپایهی آن سه پروژهی بزرگ سدسازی و انتقال آب اجرا خواهد شد: سد بختیاری که چند سالی متوقف شده بود، سد و تونل بهشتآباد، و سد کارون 2 که هر سه طرح قرار است با فاینانس (پول نزولی) کرهی جنوبی و با تجهیزات فنی آن کشور (یا اروپا) به اجرا درآید(1).
حسین رنجبران مجری طرح سد و نیروگاه بختیاری، طبق روال همیشگی سدسازان گفته است که: «باید از نگاه احساسی و غیرمنطقی به مقوله سدسازی در كشور خودداری كرد»(2). میتوان این شاهبیت گفتههای ایشان را به زبان همهفهم چنین تفسیر کرد که نباید نسبت به تخریب چندهزار هکتار دیگر جنگل و مرتع، کم آبتر شدن رودخانههای دز و کارون، افزایش آلودگی آب کارون و اروندرود، تشدید مشکل کمآبی مردم خوزستان، آواره شدن چندهزار انسان دیگر در پی غرق شدن روستاها و چراگاهها، افزایش تنشهای بیناستانی و منطقهای بر سر آب، و... حساسیت نشان داد و بلکه باید در این مورد بیاحساس بود! نکتهی برجستهای که رنجبران در توجیه ساخت سد بختیاری عنوان کرده، مهار سیلابهای دز و کاستن از حجم رسوبهایی است که به مخزن سد دز وارد میشود.
این آقایان سدساز که هرگونه اظهار نظر دربارهی طرحهای مربوط به آب را انحصاری خودشان (مهندسان آب، که در واقع مهندسان ساخت سازههای آبی هستند) میدانند، هیچگاه به سخنان کارشناسان مرتع و جنگل و محیط زیست، و به تجربهی صدها نسل مردم ایران توجه نکرده اند که سیلهای مخرب و غیرطبیعی، ناشی از تخریب پوشش گیاهی هستند و سیلهای طبیعی هم برای منابع آبهای زیرزمینی و پهنههای آبی مفید هستند. اگر این دو اصل بدیهی را بپذیرند، باید عاملهای تخریب مرتع و جنگل را از میان بردارند و همچنین باید جلوی ساخت و ساز در حریم رودها و مسیلها را بگیرند تا اولا کمتر شاهد سیل باشیم، و دوم این که خسارتهای کمتری از سیل ببینیم، و سوم این که رسوب بسیار کمتری در پشت سدها داشته باشیم. اکنون تراژیکومیک مینماید که آقایان، بی اعتنا به فرسایش خاک در کشور که تمامی رکوردهای جهان را زده است، برای «نجات» سدی که با گل و لای پر شده (سد دز) میخواهند میلیاردها دلار خرج کنند و سد دیگری بزنند!
پروژهی دیگری که تفاهمنامهی اجرای آن با کرهایها امضا شده، طرح ساخت سد یک میلیارد و هشتصد میلیون مترمکعبی و تونل 64 کیلومتری بهشتآباد است که هدف اصلی آن انتقال آب از سرشاخههای کارون به استانهای اصفهان و کرمان و یزد و ... است. سدسازان تا به امروز توانسته اند بزرگترین رود ایران (تنها رود قابل کشتیرانی کشور) را به وضعی برسانند که گاه در تابستان به یک کانال کمعمق فاضلاب شبیه میشود؛ شگفتا که دست از سر این رود و هممیهنان خوزستانی که بزرگترین فداکاریها را برای کشور کرده اند، برنمیدارند و باز هم برای آب کارون نقشه میریزند.
نکتهای که در ارتباط با موضوع ارزیابی اثرات زیستمحیطی و اجتماعی این طرحها لازم به یادآوری است، این که هر سه طرح از چندین سال پیش تاکنون به شدت مورد انتقاد مدافعان طبیعت و میراث فرهنگی ایران و همچنین مردم خوزستان و نمایندگان آنان در مجلس و حتی کارشناسان و مدیران بخش آب این استان بوده است. اما، به نظر میرسد که طبق شیوهی همیشگی سدسازان، آنان ابتدا ساخت سد را به تصویب رسانده و سپس به دنبال گرفتن طرح ارزیابی اثرات خواهندرفت که آن هم با پول عظیمی که در اختیار دارند، کار سختی نیست!
فردای روز امضای «برجام» در یادداشتی با عنوان پساتحریم و خطر بزرگ نوشتم که شرکتهای بزرگ و لابیهای قدرتمند، منتظر رسیدن دلارهای نفتی و غارت این کیک ملی هستند. اکنون که معلوم شده دلار چندانی هم در دسترس نیست، آقایان فرصت ورود سرمایهداران خارجی به کشور را غنیمت دانسته و میخواهند به بهای بدهکار کردن میلیونها ایرانی نسلهای امروز و فردا، طرحهای مورد نظرشان را پیش ببرند. آنان در شرایطی میخواهند کشور را زیر بار بدهی ببرند که هماینک حدود ده میلیارد دلار بدهی خارجی داریم(3) و به گفتهی طیبنیا وزیر اقتصاد(4)، دولت کنونی (به عبارت دیگر: ملت) از دولت پیشین پانصد هزار میلیارد تومان معادل 140 میلیارد دلار، بدهی (داخلی) به ارث برده است!