مرتضی مبلغ در گفتوگو با رویداد۲۴ در مورد پیشنهاد جدید روحانی تاکید کرد
«تعامل ملی»؛ در تئوری آسان و در عمل سخت
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در مورد موانع موجود در مسیر دستیابی به هم اندیشی گفت: «مهم ترین مانع، عدم تمرین قواعد مردمسالاری و رقابت است.»
رویداد۲۴ - عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در مورد موانع موجود در مسیر دستیابی به هم اندیشی گفت: «مهم ترین مانع، عدم تمرین قواعد مردمسالاری و رقابت است.»
حسن روحانی در ضیافت افطاری با فعالان سیاسی و احزاب پیشنهادی مبنی بر هم اندیشی احزاب در کشور و تشکیل جلسه دولت با احزاب و تشکل های سیاسی مختلف کشور در هر ماه خبر داد؛ جلساتی که در راستای نوعی آشتی ملی گام بردارد.
موضوع هم اندیشی احزاب و وفاق و آشتی ملی امری است که شاید در نگاه نخست یک ایده آل در فضای پرتنش سیاسی کشور در یک سال پایانی ریاست جمهوری دوره اول روحانی به شمار رود، اما بحث مهم آن است که رویکرد اصولگرایان و به خصوص تندروها نسبت به این موضوع چیست و چه موانعی بر سر راه این امر وجود خواهد داشت.
مرتضی مبلغ، عضو مجمع مشورتی سیدمحمد خاتمی در گفت و گو با رویداد۲۴ در مورد دورنمای پیشنهاد رئیس جمهور مبنی بر هم اندیشی سیاسی، گفت: «حرکت به سمت رقابت سازنده و هم افزا بین دو جناح اصلی، سیاستی است که همواره مطرح بوده، اما در عمل چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. از حدود یک سال قبل از انتخابات 92 در بین اصلاح طلبان این موضوع به طور جدی مطرح شد و اصلاح طلبان به شکل جدی تصمیم گرفتند که به خاطر کشور و برون رفت از بحران های مختلفی که وارد کشور شده، به طور یک طرفه وارد چنین فرآیندی شوند.»
وی افزود: «اولین گام برای تحقق چنین مساله مهمی این موضوع بود که از منافع جناحی، گروهی و فردی بگذرند و صرفا به منافع ملی فکر کنند. بعد از تلاش های گسترده و سیاست ها و راهبردهای مناسبی که در این زمینه اتخاذ شد، به هر حال نتیجه قابل قبولی به دست آمد و محصول آن انتخابات ریاست جمهوری 92 بود و شرایطی به وجود آمد که کشور از آن روند مخرب و غیرسازنده خارج شود و به تدریج در یک مسیر سازنده قرار گرفت.»
مبلغ در مورد لزوم برقراری هم اندیشی بین گروه های مختلف، گفت: «این جریان باید به گونه ای شکل بگیرد که بین دو جناح اصلی کشور نیز این اتفاق رخ دهد، یعنی یک تعامل و گفتگوی ملی به وجود آید و علاوه بر آن باید بین همه اقشار جامعه و از همه مهم تر بین ملت و حاکمیت، گروه ها و جریانات سیاسی با حاکمیت و بین دستگاه های مختلف حاکمیت اتفاق افتد.»
معاون وزارت کشور دولت اصلاحات در مورد دشواری های تحقق این امر گفت: «این فرآیند بسیار سخت و پیچیده است چرا که این موارد جزو مواردی است که در تئوری و نظریه چندان دارای مشکل نیست و همه آن را قبول دارند، اما به این دلیل که تمرین و ممارست چنین فرآیندی بین آحاد جامعه، دولتمردان و چهره های مختلف سیاسی وجود نداشته، در عمل تحقق این موضوع بسیار سخت است. این فرآیند سخت نیاز به بردباری، تحمل، ازخودگذشتگی و ایثار دارد که باید به طور بسیار گسترده تبلیغ و ترویج شود. برخی چهره ها به تدریج وارد چنین فرآیندی شوند و ازخودگذشتگی پیدا کنند و در عمل آن را محقق کنند تا به تدریج تسری پیدا کند.»
مرتضی مبلغ همچنین در مورد موانع موجود در این مسیر نیز افزود: «مهم ترین مانع، عدم تمرین قواعد مردمسالاری و رقابت است. کشور ما قرن ها یک فضای سیاسی با جنبه استبدادی را پشت سر گذاشته و طبیعتا اجازه اینکه جامعه، گروه های سیاسی و مسئولان بتوانند موضوع مردمسالاری را تمرین و ممارست کنند، فراهم نمی شده و بعد از انقلاب که کشور جنبه مردمسالاری پیدا کرد، نهادهای آن تاسیس شد و انتخابات ها برگزار شد، اما فرآیند مردمسالاری، فرآیندی نیست که با صِرف وجود نهادها به طور کامل محقق شود، بلکه نیاز دارد که یک فرهنگ و تربیت گسترده و عمیق مبتنی بر قواعد مردمسالاری نیز در جامعه شکل بگیرد.»
وی در این مورد ادامه داد: «در این زمینه کمتر کار شده و فرصت خیلی کم به وجود آمده و مشاهده می کنیم که یک فاصله و شکاف مهم بین نهادهای دموکراسی و فرهنگ و رفتارهای دموکراسی در کشور به وجود آمده است. این نهادها شکل گرفته ولی رفتارها و فرهنگ بر اساس آن شکل نگرفته است. در واقع زیرساخت های لازم برای فراهم شدن مردمسالاری به طور کامل و همه جانبه به وجود نیامده و تا وقتی که این زیرساخت ها (همان قواعد تعامل و رقابت سازنده و فرهنگ حاکم بر آن) به وجود نیاید، همچنان چالش های جدی وجود خواهد داشت و رقابت ها جنبه مخرب به خود می گیرد و کشور با همه سرمایه های عظیم در بسیاری از موارد در جا می زند و تمام تلاش ها بخاطر این رقابت ها خنثی می شود.»
عضو مجمع مشورتی اصلاح طلبان در مورد رویکرد و واکنش اصولگرایان نسبت به این موضوع، گفت: «اصولگرایان همواره به دو دلیل خیلی مهم در مقابل این فرآیند مقاومت داشته اند و در واقع از این نظر، راه بسیار سختی پیش روی کشور است و البته برای خود اصولگرایان نیز راه سختی در پیش است.»
مرتضی مبلغ در این مورد گفت: «دلیل نخست آن است که اصولگرایان در طول نزدیک به سه دهه گذشته از رانت های گسترده سیاسی و تبلیغاتی برخوردار بوده اند، یعنی در میدان رقابت همواره به شکل یک طرفه حضور داشته اند، هیچ منع و مشکلی برای آنان وجود نداشته، ابزار تبلیغاتی گسترده ای در اختیار آنها بوده و در جدیدترین نمونه آن مشاهده شد که در انتخابات مجلس، رد صلاحیت های گسترده شامل اصلاح طلبان بوده و اصولگرایان هیچ مشکل و نگرانی در این زمینه نداشته اند. این موضوع باعث نوعی رخوت و خمودگی در بین آنها شده چون انگیزه ای برای اینکه به خود بیایند، خود را بازسازی کنند و وارد رقابت های سازنده و عادلانه شوند، پیدا نمی کردند. طبیعی است که ورود به چنین موضوعی برای کسانی که به رانت عادت کرده اند، دشوارتر است. این نکته ای است که چهره های فرهیخته و آگاه اصولگرایی باید به آن توجه کرده و برای آن چاره اندیشی کنند.»
وی در همین راستا افزود: «دلیل دوم، تاخری است که جریان اصولگرا همواره از تحولات زمانه داشته است، به همین دلیل اصولگرایان به طور جدی از توانایی تطبیق خود با شرایط زمانه و روزآمد شدن برخوردار نیستند، کارآمدی لازم در این زمینه را پیدا نکرده اند و همیشه پس از ده سال که تحولات زمانی در این زمینه در جامعه مطرح می شود و بخش مهمی از جریان اصلاح طلب به آن می پردازند و همواره با تخطئه و تخریب و برخورد منفی مواجه می شوند و ده سال پس از آن جریان اصولگرا به همان نکات می رسند و همان مسائل را مطرح می کنند و به ضرورت آن پی می برند. این تاخیر و فاصله نوعی شکاف ایجاد می کند که این موضوع را همواره دشوارتر می کند ولی به هر حال به دلیل شرایط حاد کشور و ضرورت بسیار عمیق و گسترده این موضوع، باید همه تلاش کنند به خصوص چهره های موثر، آگاه، فرهیخته و دلسوز اصولگرایی که به طور جدی تر به این موضوع بپردازند.»
مبلغ در مورد پیشنهاد محوریت ناطق نوری در جریان این روند گفت: «هیچ چهره ای به تنهایی نمی تواند چنین کاری انجام دهد چرا که این امر، امری نیست که از بالا اتفاق بیفتد؛ گرچه امر تعامل از بالا نیز ضروری است. چهره های موثر می توانند نقش جدی داشته باشند ولی اینکه فکر کنیم که تک چهره ها می توانند چنین کاری انجام دهند، کافی نیست؛ بلکه تمامی چهره ها و شخصیت ها و عناصر موثر و پرنفوذ باید وارد چنین فرآیندی شوند. طبیعی است که در بین اصلاح طلبان کسی که نقش خیلی موثری داشت و توانست این موضوع را به طور جدی دنبال کند، رئیس دولت اصلاحات سید محمد خاتمی بود که از همان سال 90 این فرآیند آغاز شد و ابعاد و تجلیات این حرکت در انتخابات گذشته مشاهده شد که آثار بسیار مثبت و سازنده ای داشت.»
وی افزود: «در بین اصولگرایان نیز برای اینکه این امر جدی تر دنبال شود، چهره ای مثل ناطق نوری موثر است که اگر به طور جدی تر وارد این موضوع شود، می تواند موثر باشد. شخص حسن روحانی نیز به عنوان رئیس جمهور کشور می تواند نقش بسیار موثری داشته باشد، به خصوص دستگاه های سیاسی دولت می توانند در این زمینه نقش بسیاری داشته باشند که البته متاسفانه در این زمینه غفلت های جدی نیز در طول این سه سال گذشته رخ داده به خاطر اینکه از مشکلات حاد سیاست خارجه و اقتصادی، در این زمینه غفلت شده که همواره نیز تذکرهای لازم داده شده که دستگاه های سیاسی دولت باید به این امربپردازند و تعانل گسترده ای را با جامعه، اقشار و بخصوص جریان های سیاسی برقرار کنند.»