خانم بازیگر واکنش نشان داد؛
ورود حیوانات خانگی ممنوع!
شورای نظارت مرکز هنرهای نمایشی و مدیر کل اداره هنرهای نمایشی یکی از اپیزود «عشق روزهای کرونا» را به دلیل حضور گربه بهنوش طباطبایی حذف کرد.
رویداد۲۴ محمد رحمانیان کارگردان آن در بیانیهای گفت: «به خواست و اراده شورای نظارت مرکز هنرهای نمایشی و مدیر کل اداره هنرهای نمایشی اپیزود بانو و گربه ملوس با بازی بهنوش طباطبایی از مجموعه شش اپیزود با مشکل ممیزی مواجه و حذف شده است».
این کارگردان در ادامه با استناد به سخنان پیامبر اسلام که فرمودند «بودن گربه در خانه موجب برکت میشود» تاکید کرد: «صواب این بود که مدیران مجموعه با اندکی سعه صدر حضور گربهای را در صحنه تحمل میکردند»
بهنوش طباطبایی بازیگر این نمایش هم که قرار بود با گربه شخصی خود این نمایش را بازی کند با انتشار پستی در صفحه شخصی خود در واکنش به این اتفاق نوشت: «نمایش «عشق روزهاى کرونا» پس از نمایش «روزهاى رادیو» دومین تجربه متوالى ناتمام من با نویسنده و کارگردانى بود که هر همکارى با او جرات و مسئولیت پذیرى مرا براى حضورى متفاوتتر و محکمتر از گذشته بر روى صحنه افزایش داد.
این کارگردان در ادامه با استناد به سخنان پیامبر اسلام که فرمودند «بودن گربه در خانه موجب برکت میشود» تاکید کرد: «صواب این بود که مدیران مجموعه با اندکی سعه صدر حضور گربهای را در صحنه تحمل میکردند»
بهنوش طباطبایی بازیگر این نمایش هم که قرار بود با گربه شخصی خود این نمایش را بازی کند با انتشار پستی در صفحه شخصی خود در واکنش به این اتفاق نوشت: «نمایش «عشق روزهاى کرونا» پس از نمایش «روزهاى رادیو» دومین تجربه متوالى ناتمام من با نویسنده و کارگردانى بود که هر همکارى با او جرات و مسئولیت پذیرى مرا براى حضورى متفاوتتر و محکمتر از گذشته بر روى صحنه افزایش داد.
گاهى مونولوگهایى را که او برایم نوشته و پس از گذشت سالها بر ذهن و قلبم حک شده مرور میکنم و باز شعف اجراى آن نقشها مرا در بر میگیرد.
حرفم ساده است، آقاى محمد رحمانیان!
از نمایشهای «ترانه هاى قدیمى»، «سینماهاى من»، «آدامس خوانى» و «آینه هاى روبرو» که شبهاى زیادى با شوق روى صحنه رفتم تا نمایش «روزهاى رادیو» که لذت اجرایش را همه گیرى بیمارى کرونا از همه ما گرفت و حالا نمایش «عشق روزهاى کرونا» همیشه از شما چیزى آموخته ام…
اینبار هم یادگرفتم که اگر همه دنیا بخواهند ارزش ها، انگیزهها و شور و عشق و تعهد مرا نسبت به حرفه اى که برایم مقدس است به هیچ انگارند ایستادگى کنم چراکه پشت سرم کارگردانى را دارم که چارچوبهاى حرفه اى و اخلاقى حرفه اش را هنوز در هیاهوى صداهاى گوش خراش و سازهاى ناکوک از یاد نبرده و چیزى جز سپاس ندارم.
آنچه شما یکشنبه شب روى صحنه نمایشى که به اجبار باید آنرا ترک میکردم خواندید در اینروزهاى قحطى امیدوارى بار دیگر چراغى در دل من روشن کرد. من قوى میمانم. نا امید نمیشوم و صبر میکنم براى آمدن روزهایى که با قدم هاى استوار به صحنه نمایش بازگردم نه با قدم هایى لرزان و سست.
اینبار هم یادگرفتم که اگر همه دنیا بخواهند ارزش ها، انگیزهها و شور و عشق و تعهد مرا نسبت به حرفه اى که برایم مقدس است به هیچ انگارند ایستادگى کنم چراکه پشت سرم کارگردانى را دارم که چارچوبهاى حرفه اى و اخلاقى حرفه اش را هنوز در هیاهوى صداهاى گوش خراش و سازهاى ناکوک از یاد نبرده و چیزى جز سپاس ندارم.
آنچه شما یکشنبه شب روى صحنه نمایشى که به اجبار باید آنرا ترک میکردم خواندید در اینروزهاى قحطى امیدوارى بار دیگر چراغى در دل من روشن کرد. من قوى میمانم. نا امید نمیشوم و صبر میکنم براى آمدن روزهایى که با قدم هاى استوار به صحنه نمایش بازگردم نه با قدم هایى لرزان و سست.