تحصیل به قیمت جان/ تکرار شین آباد در کنگرستان دزفول (فیلم)
رویداد۲۴ شادی مکی: روز دوشنبه ۲۹ دی ماه مدرسه کانکسی روستای کنگرستان از توابع شهر سردشت دزفول دچار حریق شد. علت این حریق اصابت صاعقه به کانکس عنوان شد. تا کنون ۲ دانشآموز جان خود را از دست دادند و سایر مصدومان نیز حال مناسبی ندارند.
به دنبال وقوع این حادثه که در ساعات شبانه و زمانی رخ داد که معلمان مشغول استراحت در کانکس مدرسه بودند رویداد۲۴ در گزارشی با عنوان «ماجرای آتشسوزی در مدرسه کانکسی دزفول چه بود؟» به این حادثه تلخ و زمینههای وقوع آن پرداخت . ۷ روز بعد از این حادثه تلخ نیما همتی چالگرد یکی از دانشآموزان ۱۵ ساله این روستا به دلیل شدت جراحات وارده جان باخت. البته علی عبدالهی شاه آبادی بخشدار سردشت دزفول حین اعلام این خبر به جای کلمه دانش آموز از عبارت یکی از اهالی روستا استفاده و عنوان کرد؛ «یکی از اهالی روستا که ۱۵ سال سن داشته جان خود را از دست داده است.»
بابک نوری زاده مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان خوزستان اعلام کرده «این سه نوجوان، دانش آموز نیستند و ترک تحصیل کردهاند.» او از ۲ نوجوان ۱۵ ساله و یک نوجوان ۱۴ ساله به عنوان «جوانان» اهل روستا یاد میکند که برای کمک به معلمها اقدام کردهاند.
گویا مدیر روابط عمومی از یاد برده که افراد کمتر از ۱۸ سال در تفکیک سنی «نوجوان» هستند و هنوز چند سالی تا رسیدن آنها به سن جوانی و بزرگسالی مانده است.
با توجه به بازتاب گسترده و منفی این حادثه گویا مسئولان مربوطه در استان خوزستان شروع به توجیه و دلیلتراشیهای مضحک کردهاند. اینکه آموزش و پرورش استان تاکید میکند که این افراد دانشآموز نیستند، بیشتر شبیه عذر بدتر از گناه است. چرا در این مدت آموزش و پرورش تحقیق و اقدام برای بررسی علت ترک تحصیل این افراد نداشته و زمینه را برای بازگرداندن آنها به مدرسه فراهم نکرده است. دوم آنکه آیا دانشآموز نبودن این افراد توجیهی مناسبی برای حادثهای است که رخ داده و از تلخی و بار مسئولیت آموزش و پرورش در این خصوص کم میکند؟
نیما همتی دانش آموز فوت شده در آتش سوزی کانکس کنگرستان دزفول
نعمت الیاسی پدر یکی از دانشآموزان و دایی ۲ دانشآموز دیگر در گفتگو با رویداد۲۴ بر دانشآموز بودن هر ۳ نوجوان تاکید میکند. بعد دیگر این ماجرا مربوط به تامین هزینه درمان این افراد است. نوریزاده عنوان کرده که آموزش و پرورش تنها به دلیل نوع دوستی و در قالب کمک هزینه بخشی از هزینههای بیمارستان را تامین خواهد کرد و تا کنون هم دو میلیون تومان برای هر نفر پرداخت شده است.
این جمله نشاندهنده نگاه صدقهمحور آموزش و پرورش خوزستان نسبت به حادثهدیدگان این ماجراست؛ چه آنکه به گفته الیاسی این نهاد تنها کارتی با مبلغ ۴۹۵هزار تومان به هر خانواده کمک کرده و دیگر آنکه آموزش و پرورش نه به دلیل نوع دوستی که به دلیل وظیفه ذاتی که برای ایمنسازی مدارس و خوابگاههای مربوطه داشته است باید به حادثهدیدگان این ماجرا کمک کند.
از سوی دیگر امید بن عباس مدیرکل مدیریت بحران خوزستان این موضوع را که علت حادثه اصابت صاعقه بوده تکذیب کرده و گفته بود: «بر اساس بررسیهای انجامشده، این آتشسوزی بر اثر برخورد صاعقه نبوده و هیچگونه اثر برخورد صاعقه با سقف کانکس یا آنتن تلویزیون موجود بر بالای کانکس مشاهده نشده است. نوع آتشسوزی و وضعیت فیزیکی کانکس نیز نشان میدهد که حریق در درون کانکس رخ داده است.در این کانکس گاز پیکنیک مشاهده شده است در حالی که برای معلم سه وعده غذایی گرم ارسال میشد و نیازی به استفاده از کپسول گاز نبوده است.»
او این سخنان را در حالی عنوان میکند که پیشتر علی عبدالهی بخشدار سردشت دزفول، فرهاد دینارانی رئیس آموزش و پرورش این منطقه اعلام کرده بودند، مدرسه کانکسی بر اثر اصابت صاعقه آتش گرفته است. رئیس آموزش و پرورش سردشت دزفول نیز گفته بود: طبق اعلام پزشک، علت این آتش سوزی صاعقه بوده است. همچنین معلمان دچار سوختگی نیز در توضیحات خود گفته بودند بر اثر اصابت صاعقه، گاز پیک نیک دچار انفجار شده است.
از سوی دیگر تاکید بن عباس بر عدم ضرورت برای وجود گاز پیکنیک در کانکس و اینکه برای معلمان سه وعده غذای گرم آورده میشود نیز واکنش اعتراضی معلمان را برانگیخت.
مهدی دودانگهفر نائب رئیس شورای شهرستان نایب رئیس شورای اسلامی استان خوزستان درباره ارسال وعده غذای گرم برای معلمان به رویداد۲۴ میگوید: گاز پیکنیک در این مناطق سرد حداقل امکانات است و معلم برای امور روزمره خود مانند تهیه چایی و گرم کردن یا پختن غذا به این وسیله نیاز دارد. از طرفی این موضوع که روزی ۳ وعده غذای گرم برای معلمان این مناطق ارسال میشود، کذب محض است و چنین چیزی نیست. زیرا آموزش و پرورش نه منابع مالی برای چنین اقدامی دارد و نه موقعیت جغرافیایی این مناطق به گونهای است که بتوان هر روز ۳ وعده غذای گرم برای معلمان این مناطق ارسال کرد. این سخن باعث ناراحتی بسیاری از معلمان این مناطق خصوصا مناطق عشایرنشین شده است.
پاسخ به بیانیه سازمان نوسازی مدارس وزارت آموزش و پرورش
اما در واکنش به گزارش رویداد۲۴ و انتقادات وارد بر فقر فضای آموزشی در خوزستان که در این گزارش به آن اشاره شده بود سازمان نوسازی مدارس جوابیه صادر کرد و اعلام شد که «کانکسهایی که به عنوان کلاس درس مورد استفاده قرار میگیرند واجد ایمنی و استانداردهای لازم هستند و کانکس حادثه دیده محل بیتوته معلمان عشایری آن محدوده بوده است.»
دو دانگهفر در واکنش به این بیانیه میگوید: این سخنان نشاندهنده آن است که مدیران مربوطه یا اطلاع کافی ندارند یا اینکه اطلاعات نادرست در اختیار آنها گذاشته میشود. وی با بیان اینکه متاسفانه تناقضگویی در صحبتهای مسئولان آموزش و پرورش مشاهده میشود، عنوان میکند: در بیانیه سازمان نوسازی آمده «مدارس خشت و گلی در کشور برچیده شده است» این درحالی است که مدیرکل نوسازی مدارس استان خوزستان ۶ شهریور امسال اعلام میکند که ما طرح آجر به آجر برای برچیدن مدارس سنگی را در خوزستان اجرا میکنیم و همچنین اعلام میکند که در استان خوزستان بیش از هزار کلاس درس سنگی وجود دارد و خیرین ۳۰ تا ۵۰ درصد اعتبار ساخت را تقبل کردهاند.
دودانگهفر ادامه میدهد: ۴ روز پیش نیز رئیس نوسازی مدارس خوزستان در گفتگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی عنوان کرده است که ۱۳۰۰ مدرسه سنگی و ۳۱۵ مدرسه کانکسی در خوزستان وجود دارد که مقرر شده ظرف مدت سه ماه جمعآوری شوند. آیا در این چند روز همه مدارس کانکسی جمعآوری شده است؟
با این تفاسیر به نظر میرسد مسئولان مربوطه در این حادثه تلخ بیش از آنکه متاثر از این حادثه بوده و به فکر چارهجویی باشند اقدام به فرافکنی کردهاند. «نه نوجوانان دانشآموز بودهاند نه کانکس مدرسه بوده است و نه صاعقه علت ماجرا. معلمان هم دلسیر از سه وعده غذای گرم با گاز پیکنیک داخل کانکس سرخوش بودهاند.» خلاصه آنکه ظرف چند روز همه ماجرا تغییر کرده است.
حقیقت آن است که سخنان ضد و نقیض و اطلاعاتی که هر بار در گفتگو با مطلعان و مسئولان محلی خارج از این نهاد نقض میشود زنگ خطر را برای جامعه آموزشی کشور به صدا در میآورد. زنگ خطری که هشدار میدهد با ادامه این رویکرد همچنان شاهد حوادث تلخ در اماکن آموزشی خواهیم بود. حوادثی مانند آنچه در سال ۹۷ در زاهدان رخ داد و دانشآموزان جان خود را از دست دادند یا آنچه برای دانشآموزان شینآباد رخ داد و هنوز کودکان سوخته دیروز و بزرگسالان فاقد سلامت امروز را در آتش خود میسازند.
این حوادث تلخ با توجه به مشکلاتی که هنوز در برخی مدارس و خوابگاهها وجود دارد میتواند در کمین هر معلم و دانشآموزی باشد.چه فرقی میکند که این نا ایمن بودن مربوط به ساختمان مدرسه کانکسی باشد یا خوابگاه کانکسی معلمان. چه تفاوت میکند که علت حادثه صاعقه باشد (که مورد تکذیب سازمان مدیریت بحران خوزستان است) یا انفجار بخاری نفتی؟ حتی یک جان یا یک احتمال خطر هم برای جامعه معلم و دانشآموز ما مهم و دردناک است و قطعا نباید تکرار شود.