قابی از قدرتهای بزرگ جهان در سوریه
رویداد۲۴ | پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در پی جنگ جهانی اول، سوریه به قیمومیت فرانسه درآمد. این کشور بهواسطه توافقنامه سایکس-پیکو میان بریتانیا و فرانسه تقسیم شد و تحت کنترل فرانسه قرار گرفت. در دهههای بعد، حضور فرانسه در سوریه به دلیل اهمیت این منطقه در معادلات سیاسی و اقتصادی خاورمیانه، همواره مورد مناقشه بود. اما ماجرا در سال ۱۹۴۰ وارد مرحلهای بحرانی شد؛ زمانی که فرانسه در جنگ جهانی دوم به آلمان نازی تسلیم شد و دولت ویشی که تحت نفوذ نازیها بود، قدرت را در دست گرفت. این تحول، پیامدهای عظیمی برای سوریه داشت.
تهدید آلمان نازی و نگرانیهای بریتانیا
وقتی دولت ویشی کنترل سوریه را حفظ کرد، این کشور عملاً به یک پایگاه بالقوه برای آلمان نازی تبدیل شد. سوریه به دلیل موقعیت جغرافیایی خود میتوانست به محوری کلیدی برای گسترش نفوذ آلمان در خاورمیانه و حتی آفریقا بدل شود. این مسأله نگرانی عمیقی در بریتانیا ایجاد کرد. وینستون چرچیل، نخستوزیر وقت بریتانیا، در خاطرات خود اشاره کرده که سوریه نمیتواند به دست آلمان بیفتد، زیرا این امر نه تنها امنیت کانال سوئز و مستعمرات بریتانیا در هند را تهدید میکرد، بلکه میتوانست دسترسی آلمان به منابع عظیم نفتی خاورمیانه را نیز فراهم کند.
رهبری مقاومت فرانسه در تبعید
در این میان، یکی از شخصیتهایی که نقشی حیاتی در این بحران ایفا کرد، ژنرال شارل دوگل بود. دوگل، رهبر نیروهای آزاد فرانسه که علیه دولت ویشی مبارزه میکرد، با درک اهمیت سوریه، تصمیم گرفت این منطقه را به یکی از اولویتهای مبارزاتی خود تبدیل کند. او معتقد بود که سوریه و لبنان میتوانند به پایگاههایی استراتژیک برای نیروهای آزاد فرانسه تبدیل شوند و از این طریق فرانسه بار دیگر بتواند جایگاه خود را در صحنه بینالمللی بازسازی کند.
بیشتر بخوانید: سفر حافظ اسد به مسکو و شکلگیری اتحادی دیرپا
دوگل که به دلیل شخصیت کاریزماتیک و ایدئولوژی ملیگرایانه خود شناخته میشد، در جریان حمله متفقین به سوریه در ژوئن ۱۹۴۱ نقش مهمی ایفا کرد. او تلاش کرد تا از نفوذ آلمان در این منطقه جلوگیری کند و در عین حال روابط نزدیکی با بریتانیا برقرار کرد تا از حمایت این کشور برای اجرای عملیاتهای نظامی استفاده کند. اما همکاری دوگل با بریتانیا خالی از تنش نبود. او معتقد بود که بریتانیا بهدنبال تقویت نفوذ خود در سوریه است و این امر میتواند استقلال آینده فرانسه در این منطقه را تهدید کند.
کمپین سوریه و لبنان: تقابل متفقین با ویشی
در ژوئن ۱۹۴۱، عملیات نظامی متفقین برای آزادسازی سوریه و لبنان آغاز شد. نیروهای بریتانیا، نیروهای آزاد فرانسه به رهبری دوگل و نیروهای استرالیایی بهطور مشترک این عملیات را اجرا کردند. این عملیات که به «کمپین سوریه و لبنان» شهرت دارد، با هدف اخراج نیروهای وفادار به دولت ویشی و جلوگیری از استفاده آلمان از این منطقه بهعنوان پایگاهی استراتژیک انجام شد. در این نبردها، دوگل نقش کلیدی داشت و از طریق فرماندهی نیروهای آزاد فرانسه، تلاش کرد تا نفوذ فرانسه در این مناطق حفظ شود.
با وجود مقاومت شدید نیروهای ویشی، متفقین توانستند کنترل سوریه را به دست گیرند. اما پس از این عملیات، تنشهای سیاسی میان دوگل و چرچیل افزایش یافت. دوگل نگران بود که بریتانیا قصد دارد استقلال فرانسه در سوریه و لبنان را تضعیف کند. در همین راستا، او تأکید کرد که حضور فرانسه در این مناطق باید حفظ شود و سوریه نباید به میدان نفوذ بریتانیا تبدیل شود.
پیامدهای استراتژیک این رویدادها
عملیات سوریه و لبنان نه تنها موقعیت آلمان نازی در خاورمیانه را تضعیف کرد، بلکه زمینهساز تقویت جایگاه نیروهای آزاد فرانسه به رهبری دوگل شد. این عملیات همچنین نشاندهنده رقابتهای گسترده میان قدرتهای متفقین برای تسلط بر خاورمیانه بود. در نهایت، سوریه در سالهای بعد، با فشار جنبشهای ملیگرایانه، به استقلال دست یافت. اما نقش شخصیتهایی مانند دوگل در این تحولات، نقطه عطفی در تاریخ این کشور بود.
شارل دوگل
شخصیت شارل دوگل، فراتر از یک فرمانده نظامی، بهعنوان نمادی از مقاومت و استقلالطلبی شناخته میشود. اقدامات او در سوریه و لبنان، نشاندهنده عزم او برای حفظ جایگاه فرانسه در صحنه جهانی بود. او با استراتژیهای نظامی هوشمندانه و دیپلماسی پیچیده خود، توانست در یکی از حساسترین لحظات تاریخ، نقشی کلیدی ایفا کند. دوگل در سخنرانیهای خود همواره تأکید داشت که فرانسه باید جایگاه خود را در جهان حفظ کند و اجازه ندهد که کشورهای دیگر سرنوشت مستعمرات سابق آن را تعیین کنند.
درسهای تاریخ از سوریه
تاریخ سوریه در دوران جنگ جهانی دوم، نمونهای برجسته از رقابتهای جهانی بر سر یک کشور استراتژیک است. شخصیتهایی همچون شارل دوگل و وینستون چرچیل، نشان دادند که چگونه سیاست، دیپلماسی و نظامیگری میتوانند سرنوشت یک منطقه را تغییر دهند. اما این داستان، تنها یکی از فصلهای طولانی دخالت قدرتهای بزرگ در سوریه است. موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور، همواره آن را در معرض رقابتهای جهانی قرار داده و احتمالاً در آینده نیز همچنان شاهد این رقابتها خواهیم بود.
داستان سوریه، یادآور این واقعیت است که جغرافیا، تاریخ را شکل میدهد و سرنوشت ملتها اغلب به دست تصمیمات قدرتهای بزرگ تعیین میشود. اما شخصیتهایی همچون دوگل، با ایدئولوژی و اراده خود، توانستند بر مسیر تاریخ تأثیر بگذارند و نقش ماندگاری در آن ایفا کنند.