سخنگوی کمیسیون آموزش: اعتماد به نوجوان، گمشده نظام آموزش/ لااقل به اندازه کنکور برای تربیت اجتماعی وقت بگذاریم
رویداد۲۴-علت اصلی این فاصله توانمندی میان نسل گذشته و امروز این است که در نظام آموزشی امروز ما، دغدغه اصلی و عمده این است که بچهها پایههای مختلف تحصیلی را با کتابهای کمک آموزشی پشت سر بگذارند و با بالابردن مهارت تستزنی، وارد دانشگاه شوند مسائل تربیتی و آموزشی و تعادل بین این و همچنین نقش نهاد رسانه در نظام آموزشی کشور مسئله ای است که به ویژه در سالهای اخیر مورد بحث بین کارشناسان بوده است. در هفته های اخیر با پخش مسابقه تلویزیونی نوجوانان از شبکه دو به نام فاز (فرزند ایران زمین) که محصول مرکز اوج کودک و نوجوان است، بحثهایی درباره فعالیت تربیتی و لوازم کنشگری اجتماعی نوجوانان مطرح شده است.
سیدحمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی درباره اعتماد به نوجوان، مشارکت دادن دانشآموزان در اداره جامعه و تمرین روحیه مسئولیتپذیری در آنها میگوید: این مسئله، گمشده امروز نظام آموزش و پرورش و یکی از حیاتیترین مسائل آن است. چراکه ما گاهی اوقات فکر میکنیم، مسئله اصلی مدارس ما فقط بودجه است یا اینکه تستزنی و رتبههای بیشتر در کنکور، هدف اصلی یک مدرسه است.
تربیت شهروند خوب
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس وی ادامه میدهد: این در حالی است که هدف اصلی مدرسه و نظام تعلیم و تربیت باید این باشد که وقتی دانشآموز از مدرسه خارج شده و فارغالتحصیل میشود، یک «شهروند خوب» شده باشد که کشورش را عمیقاً دوست داشته باشد، به دین و مذهبش پایبند باشد، روی پای خودش بایستد و مهارتهایی را فراگرفته باشد که بتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و در مجموع، بتواند به سهم خودش چرخ اقتصاد و فرهنگ را در آینده بچرخاند.
حمایت میرزاده می افزاید: وقتی به نسل گذشته و قدیم نگاهی میاندازیم، میبینیم در کنار درس و مدرسه، طوری تربیت شده بودند که نازپرورده نبودند و میتوانستند در خانواده، محله و فامیل نقشآفرینی کنند و حتی در مواردی گوشهای از بار اقتصاد و نوآوری را به دوش بکشند، اما این تفاوت میان نسل گذشته و امروز به خوبی مشاهده میشود.
میرزاده تصریح میکند: علت اصلی این فاصله توانمندی میان نسل گذشته و امروز این است که در نظام آموزشی امروز ما، دغدغه اصلی و عمده این است که بچهها پایههای مختلف تحصیلی را با کتابهای کمک آموزشی پشت سر بگذارند و با بالابردن مهارت تستزنی، وارد دانشگاه شوند و بعد از چند صباح مدرکی بگیرند و تازه با لیسانس یا فوقلیسانس به دنبال کار بگردند، آنهم بدون آنکه مهارت خاصی داشته باشند! همه اینها ناشی از آن است که در مدرسه لنگ میزنیم.
چرا از هنر و توان دانش آموز بهره نمیگیرند؟
وی تاکید میکند: در مدرسه، معلم و مربی باید نقش راهنما را داشته باشند و بچهها را گروهبندی کنند و به هرکدام مسئولیتی در مدرسه واگذار کنند، این واگذاری مسئولیت از نظافت و آراستگی مدرسه گرفته تا فعالیتهای هنری، فنی و آموزشی را شامل میشود. چرا باید یک هنرستان فنی و حرفهای که رشته برق دارد، از بیرون کسی را برای تعمیر برق مدرسه بیاورد و نتواند از بچههای همان هنرستان کمک بگیرد؟ یا یک مدرسه هنر، از بیرون گروههایی را برای برنامههای هنری و فرهنگی به مدرسه بیاورد و از توان هنرآموزان خودش بهره نگیرد؟!
به گفته این کارشناس حوزه آموزش و پرورش، در حال حاضر کار در مدارس به جایی رسیده که گاهی از بیرون فردی را میآورند تا مجری مراسمهای مدرسه باشد، یا برنامههای هنری و فرهنگی را اجرا کنند، آنهم در شرایطی که مدارس تا این حد با تنگناهای مالی و سرانهای مواجه هستند! همه اینها، بمعنای آن است که دانشآموزان از اداره امور مدرسه و مسئولیتپذیری کنار کشیدهاند یا به عبارت بهتر، آنها را کنار گذاشتهاند.
از اول ابتدایی به فکر دکتر و مهندس شدن بچهها هستند!
میرزاده تاکید میکند: باید این جرات را به خرج بدهیم که کارهای مدرسه را با هدایت و نظارت معلم و مربی به خود بچهها واگذار کنیم و از اینکه یک بار یا چندبار کار را خراب کنند، نترسیم؛ اما متاسفانه الان نظام آموزشی ما تحت تاثیر سایه شوم کنکور است که اینقدر بر روی فعالیتهای مدرسه تاثیر گذاشته است که خانواده و معلم، از اول ابتدایی به فکر دکتر و مهندس شدن آن دانشآموز هستند، نه اینکه از مدرسه انتظار داشته باشند زمینه مشارکتپذیری، مسئولیتپذیری و کنشگری اجتماعی را برای دانشآموز فراهم کنند.
وی ادامه میدهد: این تب آنقدر داغ است که حتی در روزهای پنجشنبه و جمعه هم که بچهها باید در کنار خانواده باشند و در محیط عاطفی خانواده، رابطه دوسویه و صمیمانه و تعامل گروهی را یاد بگیرند و تمرین کنند، مشغول کلاسهای تقویتی و تکمیلی و کتابهای کنکور و تستزنی هستند، به امید اینکه روزی وارد دانشگاه شوند، اما با خودشان فکر نمیکنند که هدف نهایی و غایی این تلاشها چیست؟! همین روحیه و انتظار اولیای دانشآموزان، باعث میشود مدرسه هم به این مسئله خو کند که فقط به فکر حوزه آموزشی دانشآموزان آنهم از نوع حافظهمحوری و تستزنی باشد، تا حوزه پرورش و تربیت!
این نماینده مجلس تصریح میکند: نتیجه چنین وضعیتی این میشود که خلاقیت و مهارت و کنشگری اجتماعی تعطیل میشود و نظام آموزش و پرورش و اموزش عالی ما، دانشآموز و دانشجوی «سرگردان» تحویل اجتماع میدهد که غیر از حفظ کردن و تستزنی، مهارت دیگری بلد نیستند!
گرفتاری تشکلها در گرداب نظام رسمی آموزشی
میرزاده البته به نهادهایی مانند «شوراهای دانشآموزی» و «مجلس دانشآموزی» هم اشاره و تاکید میکند: بودن این نهادها و تشکلها از نبودن آنها بهتر است، اما متاسفانه عمق اشکال جایی است که گاهی میبینیم همین تشکلهای دانشآموزی هم که اساساً باید بدنبال تقویت و برجستگی بعد پرورشی و مهارتی بچهها باشند، به سمتی سوق داده میشوند که کلاسهای کمک درسی و کنکور و تستزنی برگزار میکنند! در حالی که حداقل انتظار این است که این مجموعهها خلأ نظام رسمی آموزشی را در زمینه پرورش روحیه خلاقیت، مسئولیتپذیری و نوآوری به سهم خودشان جبران کنند، نه اینکه در گردابی گرفتار شوند که نظام آموزشی هم خودش گرفتار شده، هم دیگران را گیر انداخته است.
تبلیغ موسسه کنکور قبل بررسی معضل کنکور!
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره نقش رسانهها مخصوصاً رادیو و تلویزیون برای نهادینه کردن فرهنگ مشارکت جمعی بین دانشآموزان و بهرهگیری از توان آنها برای اداره مدرسه و اجتماع میگوید: متاسفانه صدا و سیما هم بطور ناخواسته و اتفاقی در این ماجرا تقصیر دارد! چون آنها هم در این درد کنکورسالاری و حافظهمحوری گرفتار شدهاند.
میرزاده خاطرنشان میکند: جالب است که یک بار برای بررسی معضل کنکور و تاثیرات منفی آن من را به یکی از برنامههای تلویزیونی دعوت کردند، اما هم قبل از شروع آن برنامه تبلیغات یکی از موسسات کنکور در بخش پیام بازرگانی پخش شد و هم بعد از آن برنامه! و جالبتر اینکه در آن برنامه همه ما و حتی مجری برنامه متفقالقول بودیم که کنکور پدیده خوبی نیست و نباید به این شکل ادامه یابد.
وی تصریح میکند: معنی این اتفاقات این است که یا به غلط بودن این روال ایمان و باور نداریم، یا اینکه حواسمان نیست که چکار میکنیم. تنها راه حل بیرون رفتن از این وضعیت هم این است که همه یکبار از صمیم قلب بپذیریم که باید همان اندازه که برای کنکور بچهها وقت میگذاریم، به همان میزان یا حتی بیشتر برای تربیت و مهارت آنها و تمرین ایفای نقش در بزرگسالیشان، وقت بگذاریم و برنامهریزی کنیم.