تاریخ انتشار: ۱۷:۳۹ - ۲۷ آذر ۱۳۹۷
عبدالحسین مختاباد:

اگر مدونا هم بخواهد در ایران کنسرت دهد کسی اسپانسر نمی‌شود

این خواننده موسیقی سنتی در ارتباط با چالش سلطان کنسرت که محمد معتمدی آن را راه انداخته نیز می‌گوید: آقای معتمدی درست می‌گوید. هزینه‌های برگزاری کنسرت با درآمد آن از طریق بلیت جور در نمی‌آید. کف هزینه‌های یک کنسرت برای هنرمند ۶۰۰ میلیون تومان است.
اگر مدونا هم بخواهد در ایران کنسرت دهد کسی اسپانسر نمی‌شود

رویداد۲۴ چالش اخیر فضای مجازی با چالش‌های دیگر فرق می‌کند. مثل چالش مانکن و ... نیست. در روز‌هایی که یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های جامعه شده، محمد معتمدی بپا خواست و با نوشتن چند جمله در صفحه اینستاگرامش هنردوستان را به چالش #سلطان_کنسرت دعوت کرد.

این هنرمند جوان و پرآوازه آواز بعد از اعدام وحید مظلومین که به سلطان سکه شهرت پیدا کرده بود در اینستاگرام خود نوشت:  در حوزه اقتصاد فردی بود که معروف شد به سلطان سکه. او دقیقاً چه کار می‌کرد و جرمش چه بود؟ در بازار سکه نوعی انحصار به وجود آورده بود؛ به نحوی که جدا از سیاست‌گذاری‌های دولت می‌توانست با ارتباط با برخی افراد در بدنه اجرایی، قیمت سکه را به‌تنهایی تعیین کند. تراکنش مالی او هم ظاهراً حدود هزار میلیارد عنوان شده است. در حوزه امور فرهنگی و هنری چه؟ به هر حال بنده و سایر هنرمندان مستقل که بازرگان و فعال اقتصادی نیستیم. ما هنرمند موسیقی هستیم و حوزه کاری و شغلی ما کنسرت است. آیا هنرمندان موسیقی مستقل هم سلطان حوزه کاری خود را دارند؟!

سوال این است که سلطان فروش بلیت کنسرت‌های موسیقی ایران کیست؟! و آیا اصلاً دانستن این موضوع برای مسئولان مهم است یا نه؟ البته منظور از سلطان، هنرمندان عرصه موسیقی یا خوانندگان موسیقی نیستند بلکه کسانی هستند که بازار و ساز و کار فروش بلیت کنسرت‌ها را در اختیار گرفته‌اند. اگر کسی به تنهایی و با ارتباط با برخی از افراد در بدنه اجرایی کشور، خارج از سیاستگذاری‌های فرهنگی کشور، برای بازار موسیقی و کنسرت ایران سیاستگذاری کند و بازار موسیقی و فروش کنسرت‌ها را انحصاری کند و ترن اور مالی او نیز در سال چند صد میلیارد باشد و به هیچ نهاد نظارتی و مالیاتی هم پاسخگو نباشد، تکلیفش چیست و آیا اصلاً برای کسی مهم است؟

آنچه که مشخص است، این است که این انحصار به هر روی شکل گرفته است، ولی شکل‌گیری این انحصار با هماهنگی و تایید متولیان فرهنگی کشور بوده یا نوعی فساد خارج از سیستم اداری است؟ به گمان بنده این‌ها سوالاتی بسیار مهم، ولی بی‌پاسخ هستند، بنابراین اینجانب خبرنگاران محترم و همچنین مسئولان و متولیان محترم فرهنگی و قضایی کشور و اعضای محترم کمیسون فرهنگی مجلس را به چالش #سلطان_کنسرت دعوت می‌کنم.»
 
هنر "هر کی به هرکی" شده است
عبدالحسین مختاباد، آهنگساز و خواننده موسیقی سنتی به فرارو می‌گوید: هنر ما هم در این مملکت در یک وضعیت آنارشیستی به سر می‌برد. فضا "هرکی به هرکی" است. ذائقه و طبع مردم عوض شده و طبیعتا کسانی که می‌خواهند سوءاستفاده کنند در این وضعیت راحت می‌توانند وارد کار شوند و وضعیت وحشتناک برای هنر ایجاد کنند. فقط مختص موسیقی نیست. سینما و  تئاتر  هم ورشکسته اند. هنرمندان بیکارند، زندگی خوبی ندارند و در یک وضعیت بلاتکلیف به سر می‌برند. هنرمند ایرانی هیچ دستاویزی ندارد که بتواند هنر خود را تبلیغ کند.

دخل و خرج کنسرت جور در نمی‌آید
این خواننده موسیقی سنتی در ارتباط با چالش سلطان کنسرت که محمد معتمدی آن را راه انداخته نیز می‌گوید: آقای معتمدی درست می‌گوید. هزینه‌های اجرای یک موسیقی بسیار بالاست. شما تحت هیچ شرایطی در این مملکت دیگر نمی‌توانید با پول بلیت کنسرت برگزار کنید. هزینه‌های برگزاری کنسرت با درآمد آن از طریق بلیت جور در نمی‌آید. بروید پرس و جو کنید می‌بینید کف هزینه‌های یک کنسرت برای هنرمند ۶۰۰ میلیون تومان است. حالا محاسبه کنید این ۶۰۰ میلیون تومان هزینه چطور کاور می‌شود. هم هزینه سالن، هم هزینه هنرمند و هم تبلیغات همه باید از درآمد کنسرت در بیاید. در این وضعیت باید اسپانسر‌ها وسط بیایند.
 
اگر مدونا هم بخواهد در ایران کنسرت دهد کسی اسپانسر نمی‌شود
عضو سابق شورای شهر تهران ادامه می‌دهد: همه اسپانسر‌های بزرگ به خاطر تحریم از کشور خارج شده اند. ال‌جی و سامسونگی دیگر وجود ندارد. کارخانه‌های ایران هم جنس برای فروش ندارند؛ بنابراین تبلیغات را لازم نمی‌دانند. در مقابل کارخانه‌هایی مثل بنز، بی‌ام‌و، فورد و فولکس در طول سال باید برای فروش محصول‌شان میلیون‌ها دلار خرج تبلیغ و رقابت کنند. خاطرم هست که وقتی در لندن بودم وضع اقتصادی یکی از این کمپانی‌ها خراب شده بود. این کارخانه تبلیغ می‌کرد یک ماشین بخرید و یک ماشین دیگر مجانی بگیرید. حالا تصور کنید در ایران سایپا فروش ۱۰ هزار خودرو را اعلام می‌کند، اما یک میلیون ایرانی می‌خواهند ثبت نام کنند. در این وضعیت اگر خانم مدونا هم که بخواهد در ایران کنسرت بدهد کارخانه اسپانسر نمی‌شود. کارخانه زمانی می‌تواند اسپانسر شود که مشکل فروش داشته باشد.

کسانی که مثل قارچ بیرون می‌آیند
مختاباد می‌گوید: در این شرایط بانک‌ها و برخی نهاد‌های دولتی که هزینه تبلیغات دارند حمایت می‌کنند. اینجاست که به قول آقای معتمدی سلطان‌ها وارد می‌شوند و فروش کنسرت‌ها را انحصاری می‌کنند. کنسرت یک هنرمند به این بستگی دارد که سلطان کنسرت از او خوشش می‌آید یا نه. شما شب می‌خوابید، صبح بیدار می‌شوید می‌بینید آقای فلانی کنسرت دارد. بعد از خودتان می‌پرسید اصلا این فلانی کی هست و از کجا آمده؟ کجا کار کرده؟ چه سابقه‌ای دارد؟ در این شرایط جز درصدی از هنرمندان باسابقه که طرفداران سنتی دارند عده‌ای مثل قارچ  رشد می‌کنند.
 
"هنر" در چارت وزارت ارشاد نیست
عضو سابق شورای شهر تهران می‌گوید: ما در این وضعیت بلبشو وزیر نداریم. من از حسن روحانی رئیس جمهور می‌خواهم که بیاید این لطف را در حق هنرمندان بکند و معاونت هنر ایجاد کند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همانطور که از نامش پیداست هیچ مسئولیتی در قبال هنر ندارد. اصلا کلمه هنر در چارت این وزارتخانه نیست. اگر بروید سراغ وزیر و بگویید هنرمند هستید به شما می‌گوید اسم وزارتخانه من فرهنگ و ارشاد اسلامی است. مثل این می‌ماند که شما بروید وزارت نیرو و بگویید چرا برای من خانه نمی‌سازید؟ برای همین است که وقتی نگاه می‌کنید وزیر ارشاد از پارسال که وزیر شده فقط در قم، خانه علما، مجلس ترحیم و ختم قرآن بوده است. به خاطر عنوان پستش هم شاید افتخار بدهد یک کنسرت برود.
 
مختاباد در پایان می‌گوید: آقای روحانی یک وزارتخانه را به فعالیت‌های مذهبی اختصاص دهید و یک معاونت یا دفتر کوچکی هم به اسم هنر ایجاد کنید که هنرمندان بیچاره را مدیریت کند. در طول این ۴۰ سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای هنر هیچ کاری انجام نداده و فقط مزاحمت ایجاد کرده است.
منبع: فرارو
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات شما