شکست دولت در حوزه رسانه بر عهده کیست؟
رویداد ۲۴| پایگاه اطلاع رسانی دولت ذیل گزارشی درباره اولین جلسه شورای اطلاع رسانی دولت با حضور اعضای حقوقی و حقیقی آن نوشته است: «در این جلسه با تاکید بر نقش و اهمیت ستاد رسانهای دولت نسبت به تبیین گفتمان وفاق تاکید شد: در شرایط امروز، وفاق رویکردی برای پیشرفت و رشد کشور است و باید گفتمان وفاق مورد توجه تمام ارکان قرار گرفته و به درستی تبیین شود!»
پایگاه اطلاع رسانی دولت در بخش دیگری از خبر این جلسه نوشته است: «استفاده از ظرفیتهای نخبگان، گفتوگو با مردم و شنیدن صدای آنان، اهمیت به نقدهای منصفانه و عادلانه، تعامل سازنده با دانشگاه و دانشگاهیان از دیگر مباحث مطرح شده در این جلسه بود.»
بیان این مباحث کلی این سوال را در ذهن ایجاد میکند که اصولا طرح این موضوعات نیاز به جلسه و هم اندیشی دارد؟ اگر این جلسه تشکیل نمیشد مشی و اصول رسانههای همسو با دولت چقدر تفاوت میکرد و حالا که برگزار شده است چقدر تفاوت میکند؟
اینکه خروجی یک جلسه با حضور اعضای دولت از جمله وزیر ارشاد، وزیر ارتباطات، معاون پارلمانی، رئیس دفتر رئیس جمهور و دبیر هئیت دولت، در این خلاصه شود که اعضا شورای اطلاع رسانی تاکید کردند «دولت وفاق ملی نیز باید ساختار رسانهای و اطلاع رسانی خود را تببین و تشریح کند.» این سوال را به ذهن متبادر میکند که اصلا چه نیازی به برگزاری جلسه بوده است؟
فراموش نباید کرد که به زودی فشار رسانهای و تبلیغاتی اقلیت پر سر و صدای شکست خورده در انتخابات حتی بیشتر و بلندتر از امروز از تریبون مجلس و تجمعهای چند ده نفری احساس و شنیده خواهد شد، اما در این سوی میدان تیم اطلاع رسانی دولت حتی از تدوین یک استراتژی رسانهای ساده برای مواجهه با چنین پیشامدی عاجز است.
خروجی جلسه حاضر به حدی ناامید کننده و فاقد هرگونه برنامهای است که حاضران در این جلسه صرفا تاکید کردند: «پیوست اطلاع رسانی و اقدامات دولت نباید متاخر باشد و باید از مبدا تصمیمگیری تا تصویب، ارکان اطلاع رسانی در تصمیمات آن دخیل باشند.»
به گفته غالب صاحبنظران و فعالان عرصه رسانه، تیم اطلاع رسانی دولت به دلایل مختلف از جمله بی برنامگی، عدم خلاقیت، ناتوانی در تبیین اهداف دولت و آسیبپذیری در مقابل هجمههای مخالفین داخلی و معاندین خارجی و موازیکاری در بخشهای مختلف تاکنون نتوانسته است که ابتکار عمل در حوزه رسانه و افکار عمومی را به دست بگیرد و با برگزاری جلسه و بیان صحبتهای کلی صرفا از خود رفع تکلیف کرده است.
از سوی دیگر آنچه این روزها از تیم اطلاع رسانی دولت به گوش میرسد حضور افرادی است که حتی در مباحث اولیه نیز باهم اختلافات اساسی و آشکار دارند. تضاد منافع در این حوزه شامل شورای اطلاع رسانی به رهبری الیاس حضرتی، معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر ریاست جمهوری با مدیریت سیدمهدی طباطبایی و مشاور و دستیار رسانهای رئیس دفتر رئیس جمهور با هدایت یوسف پزشکیان، کاملا مشهود است.
گویی افرادی اطراف رئیس جمهور بودهاند که با وجود سوابق رسانهای باید در مجموعه دولت صاحب منصب و پست میشدند، اما فقط تا همینجای موضوع پیش بینی شده و از این نقطه به بعد نه آن افراد و نه منصوب کنندگان این افراد خود را ملزم به ارائه برنامه و استراتژی و پاسخگویی نمیدانند.
موضوعی که در دولتهای گذشته نیز مسبوق به سابقه بوده و در موارد متعدد حتی گوشزدها و تذکرات رهبر انقلاب را هم در پی داشته است. اینکه علی رغم وجود گفتمان شاخص در عرصه مدیریت کشور که در دولت چهاردهم وفاق و همدلی است و هنوز چند ماه بیشتر از شروع فعالیت دولت نوپا نگذشته، اما هجمهها روزانه بیشتر میشود به عدم تبیین کوچکترین اقدامات و راهگشاییهای رئیس جمهور پزشکیان و دولت وفاق برمیگردد.
تولید برنامههای کلیشهای بدون محتوا و صرفا داشتن اسمهای پرطمطراق، عدم استفاده روابط عمومی نهاد به عنوان بازوی اجرایی و عدم استفاده از فعالان رسانهای حرفهای در ارائه مستند سفرها و برنامههای رئیس جمهور همزمان با ایجاد تشکیلات اداری جدید نظیر اداره کل تولیدات رسانه با تولیدات در حد رپرتاژ آگهی اشخاص و سازمانها تنها و تنها گوشهای از ضعفهای تیم اطلاعرسانی دولت در سیاستگذاری و اجراست.
شورای اطلاعرسانی دولت نیز علیرغم داشتن جایگاه کلیدی صرفا به محلی برای تقسیم پستهای متعدد مدیریتی میان دوستان یک گعده خاص تبدیل شده و وظیفه مهم همافزایی و هدایت روابطعمومی وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی را فراموش کرده و علیالحساب به برگزاری همایشی کلیشهای بسنده کرده است.
در نهایت یک سوال اساسی در ذهن حامیان دولت ایجاد میشود این است که مسئولیت شکست دولت در حوزه رسانه دقیقا بر عهده چه کسی است؟