جزییات جلسه انتخاباتی ندای ایرانیان/ ماموریت صادق خرازی در انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟
رویداد۲۴ در روزگاری که تقریبا همه معتقدند رییس جمهور بعدی حتما یک گزینه اصولگرا و احتمالا نظامی خواهد بود، به چهرههای اصلاح طلب برای حضور در انتخابات هم نیاز است که نماد رقابت سیاسی در انتخابات باشند. پس از دولت روحانی اما وضعیت اصلاح طلبان آنقدر وخیم است که به نظر میرسد در این انتخابات نه چهره رایآوری در میان آنها وجود دارد، هم آنکه کمتر کسی حاضر میشود چنین ریسکی کند؛ یکبار حزب کارگزاران سازندگی در مجلس یازدهم این ریسک را کرد و نتیجهاش ۲۸۰۰ رایی بود که اعضای آن در مجلس یازدهم به دست آوردند. با این حال هر چقدر وضعیت عجیب پیچیده باشد، باز هم چهرهها و احزابی هستند که مسیرشان متفاوت است؛ حزب ندای ایرانیان نمونه این احزاب است. اطلاعات رویداد۲۴ حاکی است که جمعی از اعضای حزب ندای ایرانیان با حضور در منزل صادق خرازی اصرار کردهاند که او نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شود. برخی منابع خبری هم مدعی شدهاند صادق خرازی پذیرفته در این مسیر وارد شود. فارغ از پذیرش خرازی یا عدم پذیرش او، این موضوع مهم است که اعضای حزب با چه استدلالی چنین اقدامی کردهاند.
بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۹۲، با وجود رابطه نزدیک خرازی با سردار قالیباف داشت، جمعی از جوانان اصلاح طلب را در حزبی به نام ندای ایرانیان گردآوری کرد. خرازی درباره قالیباف گفته بود «آقای قالیباف شهردار خدمتگزار و مدیر شهری تهران است. زحمات زیادی کشیده است. فکر میکنم مثل شیراک میخواهد ۴۰ سال مبارزه کند تا رئیس جمهور شود. اگر حالم خوب باشد و در شرایط کار باشم هم به آقای روحانی کمک میکنم هم به آقای قالیباف. من فقط در عمرم به یک نفر گفتم کمک نمیکنم و با او کار نمیکنم آن هم محمود احمدی نژاد بود و بس. غیر از او به همه کمک میکنم.»
بیشتر بخوانید: صادق خرازی و حاشیههای اقتصادی/ مانده از اصولگرایان رانده از اصلاح طلبان
به گزارش رویداد۲۴ اعضای حزب ندا از یک طرف معتقد بودند حاکمیت به احزاب و افرادی که حامی میرحسین موسوی بودند مجوز فعالیت نخواهد داد. به این ترتیب به دنبال فردی بودند که با نهادهای قدرت ارتباط نزدیکی داشته باشد و صادق خرازی از نظر آنها چنین فردی بود. در آن مقطع اعضای ندای ایرانیان امیدوار بودند که به خاطر ارتباطات صادق خرازی، راحتتر از اصلاح طلبان دیگر تایید صلاحیت شوند و در انتخابات مجلس و شورای شهر چندین کرسی به دست بیاورند.
اعضای حزب ندای ایرانیان معتقد بودند اختلافات اصلاحطلبان و اصولگرایان جدی نیست و ریشه در اختلافنظرهای اول انقلاب دارد بنابراین اگر جوانان آنها (نسل دوم اصلاح طلبان) از اصلاحطلبان قدیمی جدا شوند، میتوانند در روند توسعه کشور مشارکت کنند. اعضای این حزب سعی کردند با محکومیت رفتارهای گذشته اصلاحطلبان به قدرت نزدیکتر شوند و پروژه اعتمادسازی با حاکمیت را کلید بزنند. مسیر ندای ایرانیان، اما به بن بست خورد؛ از یک طرف بر خلاف انتظار آنها احزاب دیگر اصلاح طلب بدون اظهار پشیمانی از گذشته مجوز فعالیت گرفتند. نکته دیگر آنکه حزب ندا تلاش میکرد با تابلوی «اعتمادسازی با حاکمیت» وارد انتخابات شود، اما چهرههای از آنها به خاطر عدم التزام رد صلاحیت شدند و لابی خرازی هم در گرفتن تایید صلاحیتها موثر نبود. حزب ندا بعد از این اتفاقات دچار اختلافاتی شد. برخی چهرههای موثر آن مثل هادی حیدری، بهروز شجاعی، حسن یونسی و ساعده سیما از حزب فاصله گرفتند.
تشکیل حزب به جز افراد علاقهمند، نیازمند حمایتهای مالی و سیاسی بود. اعضای ندای ایرانیان برای پیدا کردن اسپانسر به سراغ صادق خرازی رفتند؛ فردی که به اعتقاد آنها به خاطر مناسبات خانوادگی، هم رابطه خوبی با بزرگان نظام داشت و هم با سید محمد خاتمی، مراودات زیادی داشت.
حزب ندای ایرانیان از سال گذشته و به خصوص بعد از انتخابات مجلس، ماموریتی جدید یافته و صریحتر از سالهای قبل برنامههای خود را پیش میبرد. بعد از حوادث آبان ۹۸، جمعی از چهرههای اصلاح طلب در نامهای به حوادث کشور اعتراض کردند؛ نامهای که بعدا به نامه ۷۷ نفر معروف شد. صادق خرازی تنها چهره اصلاح طلبی بود که علیه نگارش این نامه سخن گفت. او گفته بود «این بیانیه با یک عقدهگشایی، اصل نظام را زیر سوال برده بود، هرچه شود و هر اتفاقی که بیفتد نظام مال خود ماست. من در زمان احمدی نژاد گفته بودم بین احمدینژاد و نیروهای آمریکایی حاضریم برای دولت او بجنگیم یعنی حاضر نیستیم از دول خارجی حمایت کنیم. این بیانیه بوی ترشیدگی سیاسی میداد. این بیانیه، بیانیه نیروهای انقلاب نبود، بیانیه افرادی نبود که روزی مدعی مبارزه با استعمار بودند. بیانیه افرادی نبود که مدعی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بودند.»
احتمالا نزدیکان صادق خرازی تصور میکردند چنین اظهارنظرهایی میتواند مجوز حضور خرازی در انتخابات سال ۱۴۰۰ باشد و حتی اگر رای هم نیاورد برای آنها دستاورد بزرگی محسوب میشود. حزب ندای ایرانیان نیز همچنان از مواضع دبیرکل خود حمایت میکند، چنانچه وقتی هفته گذشته مشخص شد علی شکوری راد دبیرکل حزب اتحاد ملت به خاطر بیانیه دیگری (که توسط حزب اتحاد صادر شده بود) به زندان محکوم شده است، دهها حزب اصلاح طلب و حتی احزاب میانهرویی مثل خانه کارگر و حزب اسلامی کار، این حکم را محکوم کردند، اما حزب ندا در غیبتی آشکار این بیانیه را امضا نکرد.
در روزگاری که همه به دنبال جوان انقلابی برای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هستند، حزبی که مدعی حضور جوانان بود، به صادق خرازی دل بسته است. شاید حضور صادق خرازی خیال اصولگرایان را برای حضور یک رقیب اصلاحطلب در انتخابات ۱۴۰۰ راحت کند؛ شاید این ماموریت مهم ندای ایرانیان است.