واکنش علمالهدی به ترور محسن فخریزاده/ «خویشتنداری» یعنی بنشین تا بیشتر تو را بزنند!
امام جمعه مشهد گفت:این را بدانید، دشمنان ما به هر سلاحی مسلح باشند و با هر حرکتی بخواهند به ما آسیب بزنند، ما در مقابل آنان یک چیزی داریم که آنان ندارند.
رویداد۲۴ حجت الاسلام والمسلمین علمالهدی در چهلمین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، مطالبی را در تحلیل تحولات اخیر دولت جنایتکار آمریکا و رژیم صهیونیستی، تمایل برخی جریانهای سیاسی به غرب و بیاعتنایی به جنایت ترور شهید فخری زاده و قاطعیت نخبگان علمی کشور در ادامه راه این دانشمند هستهای در قالب «خطبه مجازی» جمعه چهاردهم آذرماه در حرم امام رضا (علیهالسلام) ایراد کرد.
اهم این اظهارات به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه مشهد از این قرار است:
بیشتر بخوانید: واکنش مطهری به اظهارات اخیر علم الهدی: آنها که تحول انتخابات آمریکا را فرصتی برای رفع تحریمها نمیدانند یا ناداناند یا خائن و برانداز
*امروز مصادف است با شب هفت شهادت جانگداز شهید بزرگوار، مرحوم دکتر فخریزاده (رضوان الله تعالی علیه)، شهیدی که در مقام نقشآفرینی در خدمت نظام و جامعه انقلابی ما، دردانه ملت به حساب میآمد، با دست ناپاک دشمنان خدا و رسول، عوامل استکباری و صهیونیست نابکار، مظلومانه به شهادت رسید؛ شهادت هر شهید، دارای عظمت و اهمیتی از نظر سرنوشت آن شهید است، شهید در شهادت یک موجود به هدف رسیده و به نتیجه نائل شده است، انسان دلداده حق و بشر فداکار در راه عبودیت و بندگی خدا، لحظهای که به شهادت میرسد، آن لحظه به ثمر رسیدن تمام ایثارگریها، خدمات، اخلاصها و دلدادگیهای او در عبودیت خدا است، اما شهادت این شهید دارای سه بعد بود.
*بعد دوم شهادت این شهید، این است که این شهادت، یک ضایعه اسفناک برای ملت بود، ملت ما سرمایه علمی ارزشمندی را از دست دادند، نیروی متفکر و نابغه اندیشمندی که از تمام آثار فکر بکر و ابتکارات مغزی او در ابعاد مختلف در عرصه دفاع گرفته تا خدمات بهداشتی و درمانی در برابر این بلای عظیم این ویروس منحوس، جامعه و مردم ما از این فکر، علم و اندیشمندی برخوردار بود، طبیعی است که شهادت او یک ضایعه اسفناک برای ملت است و از این رو این شهادت را ابتدا خدمت مقام معظم رهبری و بعد همه مردم و جامعه خودمان، تسلیت عرض میکنم.
اهم این اظهارات به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه مشهد از این قرار است:
بیشتر بخوانید: واکنش مطهری به اظهارات اخیر علم الهدی: آنها که تحول انتخابات آمریکا را فرصتی برای رفع تحریمها نمیدانند یا ناداناند یا خائن و برانداز
*امروز مصادف است با شب هفت شهادت جانگداز شهید بزرگوار، مرحوم دکتر فخریزاده (رضوان الله تعالی علیه)، شهیدی که در مقام نقشآفرینی در خدمت نظام و جامعه انقلابی ما، دردانه ملت به حساب میآمد، با دست ناپاک دشمنان خدا و رسول، عوامل استکباری و صهیونیست نابکار، مظلومانه به شهادت رسید؛ شهادت هر شهید، دارای عظمت و اهمیتی از نظر سرنوشت آن شهید است، شهید در شهادت یک موجود به هدف رسیده و به نتیجه نائل شده است، انسان دلداده حق و بشر فداکار در راه عبودیت و بندگی خدا، لحظهای که به شهادت میرسد، آن لحظه به ثمر رسیدن تمام ایثارگریها، خدمات، اخلاصها و دلدادگیهای او در عبودیت خدا است، اما شهادت این شهید دارای سه بعد بود.
*بعد دوم شهادت این شهید، این است که این شهادت، یک ضایعه اسفناک برای ملت بود، ملت ما سرمایه علمی ارزشمندی را از دست دادند، نیروی متفکر و نابغه اندیشمندی که از تمام آثار فکر بکر و ابتکارات مغزی او در ابعاد مختلف در عرصه دفاع گرفته تا خدمات بهداشتی و درمانی در برابر این بلای عظیم این ویروس منحوس، جامعه و مردم ما از این فکر، علم و اندیشمندی برخوردار بود، طبیعی است که شهادت او یک ضایعه اسفناک برای ملت است و از این رو این شهادت را ابتدا خدمت مقام معظم رهبری و بعد همه مردم و جامعه خودمان، تسلیت عرض میکنم.
شهادت محسن فخریزاده، ماهیت برخی جریانهای سیاسی را روشن کرد
*بعد سوم این شهادت که از همه ابعاد آن بیشتر برای ما قابل توجه است، آن بعد روشناندیشی و آن بعد روشنگری و افشاگری خاصی بود که شهادت این شهید در جامعه انقلابی ما نسبت به جریانها و عناصر مختلف برای ما روشن کرد و عمدتأ این بعد از شهادت باید مورد توجه قرار بگیرد و به عنوان جریان شناسی و بالا بردن سطح شناخت و رشد سیاسی اجتماعی مردم ما، مورد دقت و تأمل باشد؛ ذات مقدس پروردگار در دو آیه شریفه قرآن، هشداری را به پیغمبر و جامعه دینی نسبت به همه جوامع ایمانی اعلام میکند که شاید یکی از آن مسائل هشدار پروردگار در این دو آیه، این باشد.
*کسانی که در دلهایشان بیماری است، یعنی نسبت به مبانی ایمانی و اعتقادی آنان خلأیی وجود دارد و حقد و کینهای نسبت به اولیاء خدا در دل آنان است، آیا میپنداشتند که خداوند متعال نسبت به آنچه در درون و ضمیر آنان است، افشاگری ندارد و خداوند آن باطن و ضمیر آنان را برملا نمیکند؟ در آیه ۳۰ این سوره میفرماید «وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَعْمالَکُمْ»، به پیغمبر میفرمایدای پیغمبر، اگر ما بخواهیم به تو نشان میدهیم این افرادی را که در دلهایشان مرض هست و افرادی که دارای انحراف اندیشهای، فکری و خط و ربط سیاسی هستند، اینها را به تو نشان میدهیم که تو اینها را بشناسی و ابزار شناخت تو نسبت به اینها، نحن القول است، شعارها و مطالبی که میدهند، فحوای حرف آنان، این ابزار شناخت تو هست و با این فحوای سخنان، اظهارات و شعارهایشان آنان را میشناسی، باطن آنان را درک میکنی و خداوند متعال نیز از تمام برخوردها و موضعگیریهایی که افراد در جامعه انجام میدهند، آگاه است و میداند.
*تمام محور بحث ما در این دو آیه شریفه در کلمه «فی لَحْنِ الْقَوْلِ» هست؛ خداوند متعال میفرماید آدمهایی که در صراط پیغمبر و مسیر رسولالله نیستند، آدمهایی که خط و ربطشان با پیغمبر، جانشینان پیغمبر و نصبشدگان جانشین پیغمبر زاویه دارند و باطنشان در این ایمان و بارومندی نسبت به پیغمبر و مبانی دین که در دلهایشان مرض هست، ولو این که باطن و ضمیرشان این است، خداوند میفرماید ما اگر اراده کنیم و بخواهیم، به تو نمایش میدهیم و راه نمایش نیز این است که «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ»، اینها گاهی اوقات جملاتی میگویند، شعارهایی میدهند و موضعگیریهای خاصی در برخی موارد و حوادث دارند که در فحوای شعار و موضعگیری آنان، آنان را میشناسیم.
*کسانی که در دلهایشان بیماری است، یعنی نسبت به مبانی ایمانی و اعتقادی آنان خلأیی وجود دارد و حقد و کینهای نسبت به اولیاء خدا در دل آنان است، آیا میپنداشتند که خداوند متعال نسبت به آنچه در درون و ضمیر آنان است، افشاگری ندارد و خداوند آن باطن و ضمیر آنان را برملا نمیکند؟ در آیه ۳۰ این سوره میفرماید «وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَیْناکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسیماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَعْمالَکُمْ»، به پیغمبر میفرمایدای پیغمبر، اگر ما بخواهیم به تو نشان میدهیم این افرادی را که در دلهایشان مرض هست و افرادی که دارای انحراف اندیشهای، فکری و خط و ربط سیاسی هستند، اینها را به تو نشان میدهیم که تو اینها را بشناسی و ابزار شناخت تو نسبت به اینها، نحن القول است، شعارها و مطالبی که میدهند، فحوای حرف آنان، این ابزار شناخت تو هست و با این فحوای سخنان، اظهارات و شعارهایشان آنان را میشناسی، باطن آنان را درک میکنی و خداوند متعال نیز از تمام برخوردها و موضعگیریهایی که افراد در جامعه انجام میدهند، آگاه است و میداند.
*تمام محور بحث ما در این دو آیه شریفه در کلمه «فی لَحْنِ الْقَوْلِ» هست؛ خداوند متعال میفرماید آدمهایی که در صراط پیغمبر و مسیر رسولالله نیستند، آدمهایی که خط و ربطشان با پیغمبر، جانشینان پیغمبر و نصبشدگان جانشین پیغمبر زاویه دارند و باطنشان در این ایمان و بارومندی نسبت به پیغمبر و مبانی دین که در دلهایشان مرض هست، ولو این که باطن و ضمیرشان این است، خداوند میفرماید ما اگر اراده کنیم و بخواهیم، به تو نمایش میدهیم و راه نمایش نیز این است که «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ»، اینها گاهی اوقات جملاتی میگویند، شعارهایی میدهند و موضعگیریهای خاصی در برخی موارد و حوادث دارند که در فحوای شعار و موضعگیری آنان، آنان را میشناسیم.
مواضع منحرفان از خط ولایت
*شهادت شهید دکتر فخریزاده در جامعه ما یک حادثه بود و در جریان و تاریخ نظام و انقلاب ما یک پیش آمد بود، در سایه این پیش آمد، ذات مقدس پروردگار، آنان که در دلهایشان بیماری و انحراف از خط ولایت و اساس دین و رهبری رسولالله در رهبری، ولی فقیه و رهبری نصب شده جانشین پیغمبر زاویه بود، در موضعگیریها، حرفها و سخنانی که در برابر این شهادت داشتند، واقعیت اینها روشن شد و باطن اینها دقیقأ مشخص شد در نوع برخورد و موضعگیریها و مطالبی که اظهار میکردند.
*ما در این جریان اولین موضعی که رسمأ موضع صریح حق را برای ما روشن کرد، فرمایش مقام معظم رهبری بود، هم بهعنوان بیان کاری که باید صورت بگیرد و هم بهعنوان دستورالعملی که از ناحیه مقدسه ولایت نسبت به قوای نظامی، نیروهای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی صادر شد؛ رهبری فرمودند «عاملان و آمران ترور این شهید باید مجازات بشوند»، این موضع صریح رهبری بود، هم موضع را بیان کردند و هم دستورالعملی بود به تمام دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی که در کشور تحت فرماندهی کل قوا و رهبری این نظام دارند کارگزاری میکنند، به همه آنان دستور دادند، در مقابل این موضع رهبری، دو زمزمه و دو منطق به وجود آمد که مصداق همان لحن القولی است که خداوند متعال در این آیه شریفه فرموده.
*زمزمه اول این بود که بعضی اظهار کردند شهادت و ترور این شهید، «تله تنش» هست، میخواستند بگویند یک تله است که صهیونیستها به وجود آوردند برای این که بین ایران و غرب اعم از اروپا و آمریکا تنش ایجاد کنند یعنی در مقابل این ترور ما عکسالعمل نشان دهیم و این عکسالعمل به تنش این کشور با غربیها و جریان آمریکا و اروپا بیانجامد، چنین مطلبی را اظهار کردند، این منطق در برابر منطق رهبری و ولایت بود که یعنی هیچوقت ما نباید درصدد مجازات و انتقام بربیاییم، چون این تله تنش است!
*واقعأ ببینیم با غرب، آمریکا و اروپا تنش نداشتیم که صهیونیستها برای ایجاد تنش بین ما و غرب، بیایند تلهای بگذارند و یک دانشمند که سرمایه بسیار عزیز و گرانقدری برای مردم و کشور ما بود را ترور کنند؟ مگر تنش ما با غرب و آمریکا مال امروز است و مگر این تنش، فضای بازی هم دارد؟ تا به امروز آمریکا و اروپا آنچه از دستشان برآمد، مخصوصأ از روز پیروزی انقلاب تا به امروز، از هیچ جنایتی خودداری نکردند؛ یعنی آن کاری که تا به امروز هم نکردند، قدرت و عرضهاش را نداشتند، هرچه توانستند مبارزه کردند، قصه از مرز تنش گذشته، عناد، عداوت، حقد، کینه و دشمنیهای سرسخت غرب و آمریکا با مردم، نظام و انقلاب ما تا الان حد و مرضی نداشته است. اگر آنان کاری را انجام ندادند، عرضهاش را نداشتند و نتوانستند، تا آنجا که توانستند، جنایت کردند حالا چطور صهیونیستها بخواهند برای ما تله تنش درست کنند که ما هم آن را رعایت کنیم، به خودمان نیاییم، عزیزترین عزیزانمان را در این مملکت بکشند و ما بگوییم هیچکار نشده! این درست است؟ در مقابل مقام معظم رهبری که میفرمایند عاملان و آمران این جنایت باید مجازات بشوند، این موضعگیری در مقابل رهبری نیست؟ این همان «لَحْنِ الْقَوْلِ» است که خدا در قرآن میگوید واقعیت افراد و جریانها را برای ما روشن میکند که چه هستند و کی هستند.
*ما در این جریان اولین موضعی که رسمأ موضع صریح حق را برای ما روشن کرد، فرمایش مقام معظم رهبری بود، هم بهعنوان بیان کاری که باید صورت بگیرد و هم بهعنوان دستورالعملی که از ناحیه مقدسه ولایت نسبت به قوای نظامی، نیروهای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی صادر شد؛ رهبری فرمودند «عاملان و آمران ترور این شهید باید مجازات بشوند»، این موضع صریح رهبری بود، هم موضع را بیان کردند و هم دستورالعملی بود به تمام دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و نظامی که در کشور تحت فرماندهی کل قوا و رهبری این نظام دارند کارگزاری میکنند، به همه آنان دستور دادند، در مقابل این موضع رهبری، دو زمزمه و دو منطق به وجود آمد که مصداق همان لحن القولی است که خداوند متعال در این آیه شریفه فرموده.
*زمزمه اول این بود که بعضی اظهار کردند شهادت و ترور این شهید، «تله تنش» هست، میخواستند بگویند یک تله است که صهیونیستها به وجود آوردند برای این که بین ایران و غرب اعم از اروپا و آمریکا تنش ایجاد کنند یعنی در مقابل این ترور ما عکسالعمل نشان دهیم و این عکسالعمل به تنش این کشور با غربیها و جریان آمریکا و اروپا بیانجامد، چنین مطلبی را اظهار کردند، این منطق در برابر منطق رهبری و ولایت بود که یعنی هیچوقت ما نباید درصدد مجازات و انتقام بربیاییم، چون این تله تنش است!
*واقعأ ببینیم با غرب، آمریکا و اروپا تنش نداشتیم که صهیونیستها برای ایجاد تنش بین ما و غرب، بیایند تلهای بگذارند و یک دانشمند که سرمایه بسیار عزیز و گرانقدری برای مردم و کشور ما بود را ترور کنند؟ مگر تنش ما با غرب و آمریکا مال امروز است و مگر این تنش، فضای بازی هم دارد؟ تا به امروز آمریکا و اروپا آنچه از دستشان برآمد، مخصوصأ از روز پیروزی انقلاب تا به امروز، از هیچ جنایتی خودداری نکردند؛ یعنی آن کاری که تا به امروز هم نکردند، قدرت و عرضهاش را نداشتند، هرچه توانستند مبارزه کردند، قصه از مرز تنش گذشته، عناد، عداوت، حقد، کینه و دشمنیهای سرسخت غرب و آمریکا با مردم، نظام و انقلاب ما تا الان حد و مرضی نداشته است. اگر آنان کاری را انجام ندادند، عرضهاش را نداشتند و نتوانستند، تا آنجا که توانستند، جنایت کردند حالا چطور صهیونیستها بخواهند برای ما تله تنش درست کنند که ما هم آن را رعایت کنیم، به خودمان نیاییم، عزیزترین عزیزانمان را در این مملکت بکشند و ما بگوییم هیچکار نشده! این درست است؟ در مقابل مقام معظم رهبری که میفرمایند عاملان و آمران این جنایت باید مجازات بشوند، این موضعگیری در مقابل رهبری نیست؟ این همان «لَحْنِ الْقَوْلِ» است که خدا در قرآن میگوید واقعیت افراد و جریانها را برای ما روشن میکند که چه هستند و کی هستند.
با ۶۰ سال سابقه جنایت، جای دوستی با آمریکا وجود دارد؟!
*اینها یا اینقدر به آمریکا و غرب خوشبین هستند و فکر میکنند بر این که واقعأ فضایی مانده که ما با غرب و آمریکا آشتی کنیم، آمریکا و غرب دوست ما بشوند، ۶۰ سال دشمنی اینها به عناوین مختلف به مردم ما ثابت شده است، آیا واقعأ جای دوستی و آشتی باقی مانده؟ یعنی شما به آقایی چشم دارید که بعد از این میخواهد رئیس جمهور آمریکا بشود در حالی که در کارنامه او، صدها جنایت و موضع منفی و معاندانه علیه ملت ما وجود دارد؟ یعنی به او امیدوار هستید؟!
*مگر همین آقای جو بایدن در دولت اوباما نگفت ما باید خانه امن ایران را از بین ببریم؟ امنیت را از بین ببریم، در مقام برهم زدن خانه امن ایران، هنوز روی کار نیامده، این اولین قدمشان بود که امنیت اندیشمندان و دانشمندان ما و امنیت افکار برجسته ما را گرفتند، در واقع این کار با اشاره آنان شد؛ ببینید عزیزان، آقای بایدن هنوز که نیامده، وزیر خارجهاش را تعیین کرده، وزیر خارجهاش یک صهیونیست است، وقتی آقای بایدن اعلام کرد بلینکن وزیر خارجهاش هست، رسانهها گفتند «بایدن قبل از آمدنش به اسرائیل هدیه داد»، چون بلینکن یک یهودی صهیونیست بسیار ریشهدار است؛ او در خاطراتش مینویسد «آن روزی که در جنگ ۱۱ روزه، رزمندگان حماس اسرائیل را به جان آوردند، نیمه شب سفیر اسرائیل در آمریکا به من تلفن زد که علاجی بکن»، چنین صهیونیستی با این خصوصیتهاست و این را بهعنوان وزیر خارجه تعیین کردند، یعنی هنوز سر کار نیامده اول پیامی که به اسرائیل داد، چنین حرکت نابکار است.
*به فرموده رئیس محترم قوه قضاییه که فرمود «مسئله ترور و تحریم، دو روی یک سکه اند»، یعنی شما انتظار دارید آقای بایدن بیاید تحریمها را از بین ببرد، به او خوشبین هستید در حالی که تروری که انجام گرفت، روی دیگر سکه تحریم هست که او آن را ادامه خواهد داد، او پای تحریم خواهد ایستاد، او یک هدیه به اسرائیل داد در این که بلینکن را وزیر خارجهاش معرفی کرد؛ تمام جریان دیپلماسی و زمام سیاست خارجی آمریکا به دست یک صهیونیست فدایی درجه یک اسرائیل افتاد، در حقیقت خط سیاست خارجی آمریکا شد اسرائیل، اسرائیلی که مرتکب چنین جنایت و جرمی شده است آن وقت شما به اینها امیدوارید و میگویید این تله تنش بود؟
*زمزمه دومی که راه افتاد که این زمزمه را سردمداران غربی، اتحادیه اروپا و رئیس سازمان ملل این زمزمه را مطرح کردند، مسئله «خویشتنداری» ما در مقابل چنین حرکت و جنایتی بود که متأسفانه این زمزمه مسموم خویشتنداری در برخی رسانههای داخلی و بر سر زبان بعضی مسؤولان و وابستگان جریان سیاسی ضد ولاییی در کشور ما سرداده شد، چطور خویشتنداری کنیم؟ بگوییم ما کاری نداریم، بیایید بقیه دانشمندان و علما را هم بزنید!
*مگر همین آقای جو بایدن در دولت اوباما نگفت ما باید خانه امن ایران را از بین ببریم؟ امنیت را از بین ببریم، در مقام برهم زدن خانه امن ایران، هنوز روی کار نیامده، این اولین قدمشان بود که امنیت اندیشمندان و دانشمندان ما و امنیت افکار برجسته ما را گرفتند، در واقع این کار با اشاره آنان شد؛ ببینید عزیزان، آقای بایدن هنوز که نیامده، وزیر خارجهاش را تعیین کرده، وزیر خارجهاش یک صهیونیست است، وقتی آقای بایدن اعلام کرد بلینکن وزیر خارجهاش هست، رسانهها گفتند «بایدن قبل از آمدنش به اسرائیل هدیه داد»، چون بلینکن یک یهودی صهیونیست بسیار ریشهدار است؛ او در خاطراتش مینویسد «آن روزی که در جنگ ۱۱ روزه، رزمندگان حماس اسرائیل را به جان آوردند، نیمه شب سفیر اسرائیل در آمریکا به من تلفن زد که علاجی بکن»، چنین صهیونیستی با این خصوصیتهاست و این را بهعنوان وزیر خارجه تعیین کردند، یعنی هنوز سر کار نیامده اول پیامی که به اسرائیل داد، چنین حرکت نابکار است.
*به فرموده رئیس محترم قوه قضاییه که فرمود «مسئله ترور و تحریم، دو روی یک سکه اند»، یعنی شما انتظار دارید آقای بایدن بیاید تحریمها را از بین ببرد، به او خوشبین هستید در حالی که تروری که انجام گرفت، روی دیگر سکه تحریم هست که او آن را ادامه خواهد داد، او پای تحریم خواهد ایستاد، او یک هدیه به اسرائیل داد در این که بلینکن را وزیر خارجهاش معرفی کرد؛ تمام جریان دیپلماسی و زمام سیاست خارجی آمریکا به دست یک صهیونیست فدایی درجه یک اسرائیل افتاد، در حقیقت خط سیاست خارجی آمریکا شد اسرائیل، اسرائیلی که مرتکب چنین جنایت و جرمی شده است آن وقت شما به اینها امیدوارید و میگویید این تله تنش بود؟
*زمزمه دومی که راه افتاد که این زمزمه را سردمداران غربی، اتحادیه اروپا و رئیس سازمان ملل این زمزمه را مطرح کردند، مسئله «خویشتنداری» ما در مقابل چنین حرکت و جنایتی بود که متأسفانه این زمزمه مسموم خویشتنداری در برخی رسانههای داخلی و بر سر زبان بعضی مسؤولان و وابستگان جریان سیاسی ضد ولاییی در کشور ما سرداده شد، چطور خویشتنداری کنیم؟ بگوییم ما کاری نداریم، بیایید بقیه دانشمندان و علما را هم بزنید!
«خویشتنداری»، یعنی بنشین تا بیشتر تو را بزنند!
*معنای این که میگویند «تله تنش» یا «خویشتنداری» این است که دو نفر با هم دعوا دارند، این دو نفر که با هم دعوا دارند، بیاییم یک طرف را بگیریم، طرف دیگر هرچه میخواهد او را بزند، یعنی اینها رسالتشان این است، اینها دلسوز این ملت و مردم هستند؟ شما یک قرارداد کلاهبرداری برجام را شکست خوردید، ضربه دیدید و بیش از سه سال آمریکا و اروپا به هیچ یک از تعهداتش عمل نکرده و شما مفت و مجان و رایگان، این تعهدات نامردانهای که آنان برای شما تعیین کردند را عمل کردید، بازهم بیایید در مقابل این ترور بایستید، چیزی نگویید و صدایتان درنیاید؟ معنیاش این است که یک طرف را بگیرند، آن طرف دیگر هرچه میخواهد بزند!
*یک شهادت کم بود، یک ترور کم بود، بقیه دانشمندان، بقیه علما و اندیشمندان و فناوران ارزشمندی که در این کشور و در بین این ملت وجود دارند را نیز بزنند، این در حقیقت چنین برخوردی هست که اینها با این حرف دارند که بگویند «تله تنش» یا «خویشتنداری». آنچه مسلم است، دشمنی آمریکا و اروپا و دشمنی کفر جهانی نیست به اسلام، دین، نظام و انقلاب ما که ضامن عزتبخشی به اسلام هست، حقیقت ثابت شده است، با انواع توطئهها، انواع تهاجمات و فتنههایی که انجام میدهند، میخواهند ما را از راه این انقلاب که راه تداوم بخشی مبانی دین و حدود اسلامی ما و رساندن به نقطه نهایی جهانی شدن اسلام با ظهور وجود مقدس امام زمان است، ما را از این راه باز بدارند و آنانی که در این راه اصرار دارند، نابود کنند، از بین ببرند و به خیال خودشان، این سنگلاخ را از سر راه استکبار جهانی خودشان و توسعه استکبار خودشان بردارند، البته این امکانپذیر نیست.
*این را بدانید، دشمنان ما به هر سلاحی مسلح باشند و با هر حرکتی بخواهند به ما آسیب بزنند، ما در مقابل آنان یک چیزی داریم که آنان ندارند، ممکن است فناوری پیشرفتهتر، سلاح برندهتر و توطئهها و فتنههای شیطانی نابکارانهای داشته باشند، اما ما سرمایهای داریم که آنان ندارند، ما خدا داریم و آنان خدا ندارند؛ در جنگ احد وقتی کفار قریش شعار میدادند «بعل هبل»، پیامبر به مسلمانان فرمودند «الله مولانا ولا مولاکم»، خدا مولای ماست و شما چنین مولایی ندارید را شعار دهند، ما خدایی داریم که قدرتش بر همه قدرتها، فکرها، توطئهها و فتنهها، قدرتش ترجیح دارد و همه را در مقابل، خاک و خاکستر میکند و شما چنین خدایی ندارید لذا هرکس در مقام عبودیت و دلدادگی خدا قدم برداشته، سرمایه خودش را روی دست گرفته در راه این خدا بدهد، مسئله زنده ماندن و شهادت برای او که تفاوتی ندارد بلکه شهادت آن نقطه نهایی هدفی و مقصدی است که او رسیده، او شکست نمیخورد و سقوط نمیکند، اما آن خدایی که ما داریم، همه وجود و هستی شما را خاک و خاکستر میکند.
*یک شهادت کم بود، یک ترور کم بود، بقیه دانشمندان، بقیه علما و اندیشمندان و فناوران ارزشمندی که در این کشور و در بین این ملت وجود دارند را نیز بزنند، این در حقیقت چنین برخوردی هست که اینها با این حرف دارند که بگویند «تله تنش» یا «خویشتنداری». آنچه مسلم است، دشمنی آمریکا و اروپا و دشمنی کفر جهانی نیست به اسلام، دین، نظام و انقلاب ما که ضامن عزتبخشی به اسلام هست، حقیقت ثابت شده است، با انواع توطئهها، انواع تهاجمات و فتنههایی که انجام میدهند، میخواهند ما را از راه این انقلاب که راه تداوم بخشی مبانی دین و حدود اسلامی ما و رساندن به نقطه نهایی جهانی شدن اسلام با ظهور وجود مقدس امام زمان است، ما را از این راه باز بدارند و آنانی که در این راه اصرار دارند، نابود کنند، از بین ببرند و به خیال خودشان، این سنگلاخ را از سر راه استکبار جهانی خودشان و توسعه استکبار خودشان بردارند، البته این امکانپذیر نیست.
*این را بدانید، دشمنان ما به هر سلاحی مسلح باشند و با هر حرکتی بخواهند به ما آسیب بزنند، ما در مقابل آنان یک چیزی داریم که آنان ندارند، ممکن است فناوری پیشرفتهتر، سلاح برندهتر و توطئهها و فتنههای شیطانی نابکارانهای داشته باشند، اما ما سرمایهای داریم که آنان ندارند، ما خدا داریم و آنان خدا ندارند؛ در جنگ احد وقتی کفار قریش شعار میدادند «بعل هبل»، پیامبر به مسلمانان فرمودند «الله مولانا ولا مولاکم»، خدا مولای ماست و شما چنین مولایی ندارید را شعار دهند، ما خدایی داریم که قدرتش بر همه قدرتها، فکرها، توطئهها و فتنهها، قدرتش ترجیح دارد و همه را در مقابل، خاک و خاکستر میکند و شما چنین خدایی ندارید لذا هرکس در مقام عبودیت و دلدادگی خدا قدم برداشته، سرمایه خودش را روی دست گرفته در راه این خدا بدهد، مسئله زنده ماندن و شهادت برای او که تفاوتی ندارد بلکه شهادت آن نقطه نهایی هدفی و مقصدی است که او رسیده، او شکست نمیخورد و سقوط نمیکند، اما آن خدایی که ما داریم، همه وجود و هستی شما را خاک و خاکستر میکند.
دشمن از دانشمند و نوابغ ایرانی وحشت دارد
*خداوند به پیغمبر میفرماید «ای پیغمبر، بگو بر ما اصابت نمیکند مگر آنچه خدا برای ما مشخص کرده است»، بنابراین ما وحشتی نداریم، بر همه فتنهها، توطئهها، ابزار و فناوریهای شیطانی دشمن پیروز هستیم منتها برادران و خواهران، این توحید و خداپرستی را باور کنیم، اگر باور کنیم خدا هست، همه جریانهای زندگی، اندیشهها، موضعگیریهای سیاسی و بینشهای اجتماعیمان را بر این باور که ما خدا داریم و دشمنان ما خدا ندارند، تنظیم کنیم، هرچه این شهادتها، این دردها و جانگدازیها برای ما، جامعه و عزیزان ایثارگر ما پیش بیاید، نه تنها برای ما ناامید کننده نیست بلکه برای ما بیشتر امیدوارکننده است.
*دشمن از مغز رسای مردم ما میترسد، دشمن از عالم ما میترسد، از دانشمند ما و از فناور ما وحشت دارد، فکر میکند همه چیز را میتواند شکست دهد، اما جریان علمی و فناوری مردم نابغه و نوابغ علمی ما را نمیتواند شکست دهد، شهید فخریزاده به شهادت رسید، اما در مقابل، حداقل بیش از دو هزار دانشجوی فیزیک داریم با اساتید و دانشمندان فیزیک هستهای اندیشمند مؤمن و متدین، اینها جدیتر به کار وادار میشوند و در مقام جبران خلأ این شهید، خیلی قاطعتر به میدان میآیند، به جای یک شهید فخریزاده، هزاران فخریزاده در عرصه علمی و عرصه دانش بنیانی ما وجود دارد، دشمن چندتای آنان را میتواند ترور کند؟
*دشمن از مغز رسای مردم ما میترسد، دشمن از عالم ما میترسد، از دانشمند ما و از فناور ما وحشت دارد، فکر میکند همه چیز را میتواند شکست دهد، اما جریان علمی و فناوری مردم نابغه و نوابغ علمی ما را نمیتواند شکست دهد، شهید فخریزاده به شهادت رسید، اما در مقابل، حداقل بیش از دو هزار دانشجوی فیزیک داریم با اساتید و دانشمندان فیزیک هستهای اندیشمند مؤمن و متدین، اینها جدیتر به کار وادار میشوند و در مقام جبران خلأ این شهید، خیلی قاطعتر به میدان میآیند، به جای یک شهید فخریزاده، هزاران فخریزاده در عرصه علمی و عرصه دانش بنیانی ما وجود دارد، دشمن چندتای آنان را میتواند ترور کند؟
خبر های مرتبط