تاریخ انتشار: ۰۰:۰۱ - ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۱
تعداد نظرات: ۸ نظر

جام قهرمانی آسیا در دستان پرویز قلیچ‌خانی

ورزش نیز همچون دیگر شئون زندگی در ایران عمدتا سیاسی بوده است. در این میان برخی چهره‌ها فعالیت سیاسی گسترده‌تری از سایرین داشتند؛ نمونه این ورزشکاران پرویز قلیچ خانی بود که به خاطر عضویت در گروه‌های کمونیستی بازداشت و مجبور به اعترافات اجباری شد.

تصاویر تاریخی ورزش ایران

رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده در سال ۱۹۷۶ (۱۳۵۵ خورشیدی) که تیمسار علی حجت کاشانی سرپرست سازمان تربیت بدنی ایران جام قهرمانی فوتبال آسیا را به پرویز قلیچ خانی کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران تقدیم می‌کند. تصویر کاپ گرفتن پرویز قلیچ‌خانی از دستان علی حجت‌کاشانی تصویری نمادین است؛ ورزش نیز مانند تمام شئون زندگی در کشور ما تحت تاثیر سیاست و وقایع متعدد تاریخی بوده است.  

مانند اغلب دولتمردان رژیم پهلوی، علی حجت کاشانی نیز از درجه‌داران ارتش شاهنشاهی بود. حجت‌کاشانی ابتدا معاون امیرعباس هویدا نخست وزیر وقت بود و در سال ۱۳۵۱ رئیس سازمان تربیت بدنی شد و در میان اهالی ورزش به «تیمسار حجت» معروف شد.

حجت‌کاشانی در مقام رئیس سازمان تربیت بدنی موفق عمل کرد. ورزشگاه آزادی، دهکده المپیک و ورزشگاه تختی در دوران ریاست او ساخته شدند و ایران موفق شد میزبانی بازی‌های المپیک آسیا را به دست بیاورد. ایران به راستی در جریان آن دوره از المپیک درخشید و ورزش ایران در سطح جهانی به شهرت رسید.

سابقه تشکیل تربیت بدنی در ایران

سازمان تربیت بدنی همان سازمانی است که از سال ۱۳۸۹ آن را وزارت ورزش و جوانان می‌گویند و سابقه تاسیس آن به دوران انقلاب مشروطه و مدرن شدن ایران بازمی‌گردد. در مجلس اول شورای ملی، هیات مروجین ورزش تشکیل شد و در سال ۱۳۰۰ مجلس تصویب کرد که ورزش در مدارس اجباری شود. همچنین مسابقات جهانی ورزش که شکل گرفت و هیات مروجین ورزش نام خود را به انجمن ملی تربیت بدنی تغییر داد. اما این‌ها همه در سطح محدود و روی کاغذ بود.

مشروطه خواهان در سطح قانونگذاری و بوروکراسی قوانینی برای ورزش حرفه‌ای و ملی تصویب کرده بودند، اما دولت مرکزی قدرتمندی وجود نداشت که آن را اجرا کند. با تقویت حکومت مرکزی و تبدیل ایران به دولت-ملت که با حکومت پهلوی اول ممکن شد؛ انجمن ملی تربیت بدنی نیز در سال ۱۳۰۶ آغاز به کار کرد و آموزشگاه‌های ورزشی نیز در سراسر کشور گسترش یافتند.

ورزش ایران در دوره پهلوی

پس از برکناری رضاشاه در سال ۱۳۲۰ تربیت بدنی به دو بخش متمایز تفکیک شد؛ تربیت بدنی آموزشگاه‌ها به وزارت فرهنگ وقت و ورزش دسته‌های آزاد و پیشاهنگی به انجمن ملی تربیت بدنی واگذار شد و تا سال‌ها با همین شکل اداره شد. اما در ابتدای دهه پنجاه انقلابی در ورزش ملی ایران رخ داد که عبارت بود از ساخت ورزشگاه‌های حرفه‌ای، ساماندهی فدراسیون‌های ورزشی، گسترش برنامه تربیت بدنی در مدارس و تربیت ورزشکاران حرفه‌ای برای رقابت در سطوح جهانی.


بیشتر بخوانید: پایان چپ در فوتبال/ به عصر ورزشکاران خنثی خوش آمدید


اصلاحات ساختاری در  ورزش ملی و حرفه‌ای ایران با پرویز خسروانی آغاز شده بود؛ کسی که باشگاه تاج یا همان استقلال را تاسیس کرد و حدود ۴ سال رئیس سازمان تربیت بدنی بود. اما علی حجت کاشانی اقدامات گسترده‌تر و اثرگذارتری انجام داد که به تعدادی از آن‌ها اشاره شد.

نتایج اصلاحات ساختاری او در ورزش و سرمایه‌گذاری دولت در تربیت بدنی خیلی زود خود را نشان داد؛ با برگزاری بازی‌های آسیایی در تهران که شهریور ماه سال ۱۳۵۳ رخ داد، ایران ۶۴ مدال کسب کرد که حدود نیمی از آن‌ها مدال طلا بودند.

در سال‌های بعد امور ورزش در ایران در سه بخش مجزا یعنی سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم، کمیته ملی المپیک ایران و شورای ورزش بانوان متمرکز شد. به گزارش رویداد۲۴ در سال ۱۳۵۰ سازمان تربیت بدنی و تفریحات سالم یکی از معاونت‌های نخست‌وزیری شد و در هر استان کشور اداره کل تربیت بدنی تشکیل شد.

پرویز قلیچ‌خانی؛ سیاسی‌ترین ورزشکار تاریخ ایران

گسترش ورزش حرفه‌ای در کشور به همراه گسترش نهاد‌های بوروکراتیک در دهه چهل، از طرفی باعث رشد کشور شد و از طرف دیگر وجوه سیاسی به ورزش ایران داد. در دورانی که کشور با وجود پیشرفت اقتصادی و فرهنگی، دچار خفقان سیاسی بود، ورزش نیز سیاسی می‌شد و در واقع کنش‌گران سیاسی در هر کجا که ممکن بود دست به کنش سیاسی می‌زدند. غلامرضا تختی که می‌توان او را معروف‌ترین چهره تاریخ ورزش ایران دانست، به علت اختلافات سیاسی با حاکمیت دچار محدودیت شده بود و برخی مرگ خودخواسته او را به ساواک نسبت دادند؛ اما تختی تنها ورزشکار سیاسی نبود. پرویز قلیچ‌خانی فعالیت سیاسی بیشتری از تختی داشت. در تصویر این گزارش نیز مشخص است که علی حجت کاشانی کاپ قهرمانی آسیا را به ورزشکاری می‌دهد که به دلیل فعالیت‌های سیاسی و گرایش به احزاب چپ‌گرا توسط ساواک دستگیر شد و اتفاقا گرایشش به سوی سیاست متاثر از تختی بود.

قلیچ‌خانی بازیکن بسیار محبوبی بود که از حدود سال‌های ۱۳۴۲ وارد سیاست شده بود، اما تا اوایل دهه پنجاه فعالیت‌های وی به مطالعه درباره مارکسیسم و تاریخ چپ در ایران محدود می‌شد. وی درباره گرایش‌های سیاسی خود اینگونه می‌نویسد: «پدر من کارگر کوره‌پزخانه بود و کارگر زحمتکشی بود. من در یک خانواده کارگری و فقیر رشد کردم. طبیعی است که همیشه با این ظلم و فقر آشنا بودم و گفتم وقتی به یک حد بلوغ رسیده بودم و با جهان پهلوان تختی در میدان‌های کشتی آشنا شدم و علاقمند شدم و وقتی این علاقه تختی به مردم و به هم نوع‌های خودش، به محیط ورزش، و جوانمردی اش را دیدم، احساس کردم که این می‌تواند یک انسانی باشد که نوک دماغش را نمی‌بیند و دارد تاریخ را می‌بیند.»

دستگیری وی به همراه ورزشکار دیگری به نام علی لواسانی بود که او نیز گرایش‌های سوسیالیستی داشت. قلیچ‌خانی درباره دستگیری خود چنین می‌نویسد: «حدود ساعت ۱۲:۳۰ نه نفر پس از گشتن خانه من را با خود به کمیته بردند.»

قلیچ‌خانی در این زمینه توضیحات کاملی می‌دهد که چگونه او را تهدید کردند و با تزریق چند آمپول او را منگ کردند و اضافه می‌کند: «شخص هیکل‌داری به نام پرویز زنم را جلوی کمیته به من نشان داد و گفت اگر آنچه را که می‌گوییم انجام ندهی زنت را می‌آوریم داخل و متعاقبش شنیع‌ترین و وقیحانه‌ترین کلمات را بر زبان راند که قلم از نوشتنش شرم دارد.»

ساواک علت دستگیری آن دو نفر را گرایش‌های ضد حکومت، مطالعه چندین کتاب ممنوعه سیاسی از منابع مارکسیستی و مائوئیستی اعلام کرد. قلیچ‌خانی و لواسانی در جریان بازجویی‌های ساواک و تحت فشار وادار به اعتراف تلویزیونی شدند و این اعترافات که در برابر پرویز ثابتی انجام می‌شد، از تلویزیون پخش شدند. ثابتی شرط کرده بود که قلیچ‌خانی و لواسانی برای رهایی از زندان ساواک و برای بازگشتن به جهان ورزش، باید در برابر دوربین از فعالیت‌های ضد رژیم خود و خواندن کتاب‌های چپی عذرخواهی کنند.

قلیچ‌خانی پس از عذرخواهی و اعتراف اجباری به فوتبال بازگشت، اما رسانه‌های حکومتی همچنان به وی حمله می‌کردند. در جریان مسابقات حساس تیم ملی ایران با تیم ملی استرالیا، نشریه تاج  با تیم ملی فوتبال استرالیا  در رقابت‌های مقدماتی جام جهانی فوتبال ۱۹۷۴، نشریه تاج ورزشی قلیچ‌خانی را «بی‌وطن» خطاب کرد که این عمل اعتراضات فراوانی در پی داشت چرا که قلیچ‌خانی یکی از بهترین بازیکنان ایرانی بود و به تک‌خال فوتبال آسیا مشهور شده بود.

جهانگیر کوثری مفسر و گزارشگر فوتبال درباره افتخارات حرفه‌ای قلیچ‌خانی چنین می‌نویسد: «پرویز قلیچ خانی در جام ملت‌های آسیا پرافتخارترین بازیکن این مسابقات است. قلیچ خانی در سه دوره جام ملت‌ها به میدان رفت و در مسابقات ۱۹۶۸، ۱۹۷۲ و ۱۹۷۶ مجموعا ۱۲ بازی برای ایران انجام داد و رکورد کم‌نظیر ۱۲ برد متوالی را با ایران به دست آورد. پرویز ۳ بار پیاپی قهرمانی این مسابقات را با ایران از آن خود کرد و سرانجام دو بار عنوان مرد سال فوتبال ایران، قهرمانی بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ و نایب قهرمانی ۱۹۶۶ و عنوان سوم باشگاه‌های آسیا از دیگر افتخارات بازیکن اسطوره‌ای فوتبال ایران است. مرد سال فوتبال کیهان ورزشی ۱۳۴۴، ۱۳۵۱ با فاصله‌ ۷ سال دوبار بهترین بازیکن کشور انتخاب شد.»

اعترافات تلویزیونی پرویز قلیچ خانی

اما عبارت بی‌وطن از آن جهت برای وی به کار برده شده بود که در پروپاگاندای حکومت پهلوی، چپ‌گرایان را ضد کشور و ملت بازنمایی می‌کردند؛ گروهی که در پی از بین بردن کشور و خانواده و نهاد‌های اجتماعی هستند و خواهان یکپارچه و یک شکل کردن تمام تنوعات انسانی می‌شوند.

ساواک اعترافات اجباری مهدی لواسانی را نیز در محل خانه‌اش و در حضور خانواده وی ضبط کرد که بر بنیان خانواده، که به زعم حکومت توسط کمونیست‌ها در خطر بود، تاکید کند. قلیچ‌خانی اما حاضر نشد در حضور خانواده اعتراف کند و چند خبرنگار که از سوی ساواک فرستاده شده بودند با وی مصاحبه کردند و درباره فعالیت‌های سیاسی وی توضیحاتی خواستند.

قلیچ خانی چند سال بعد از اینکه مجبور به اعتراف شده عذرخواهی کرد و در نامه‌ای سرگشوده چنین نوشت: «واقعیت این است که من در یک لحظه شوم فریب دشمن را خورده و با طلب بخشایش نمودن از شاه، به خلق خود خیانت کرده‌ام. من ناجوانمردانه با عملی که انجام دادم همپای با دشمن لحظه‌ای مبارزات و از جان گذشتگی‌های آنان را عملاً به تمسخر گرفته و به نوعی بر کوره داغ آنان آب سرد تسلیم پاشیدم. آری، واقعیت این است که من در یک لحظه نفرت‌انگیز به خلق خود و دست‌آورد‌های مبارزاتی‌اش خیانت نمودم و حقیقت هم این است که من اساساً خیانتکار نبوده و نیستم.»

اما قلیچ‌خانی پس از دستگیری و اعتراف‌گیری اجباری نیز سیاسی ماند و بر اساس جهان‌بینی خود عمل کرد. وی در خاطراتش می‌نویسد:  «وقتی تیم ایران اول شد. اعضای تیم به اصطلاح شرفیاب گردیدند و در این شرف به باددهی، کلیه سرپرستان و مربیان و اعضای تیم تا کمر خم شده و بر دستان شاه بوسه زدند، ولی من [و یک نفر دیگر هم] از انجام این کار خودداری کردم و به همین دلیل از سوی تیمسار خسروانی و هاشمی‌نژاد مورد بازخواست قرار گرفتم.»

قلیچ‌خانی در سال ۱۳۵۶ که تیم ملی ایران برای نخستین بار به جام جهانی راه پیدا کرد، یکی از امید‌های اصلی بود. اما ده روز پیش از برگزاری مسابقات با نشریات خارجی مصاحبه کرده و از اختناق حاکم در ایران گفت و جام جهانی را از دست داد.

وی سپس مدت کوتاهی در لیگ فوتبال آمریکا بازی کرد و پس از آن فوتبال را کنار گذاشت و به فعالیت سیاسی پرداخت. مهدی لواسانی نیز که متاثر از قلیچ‌خانی به چپ‌گرایی علاقه‌مند شده بود، هم در دوران پهلوی مورد غضب حکومت قرار گرفت و هم پس از انقلاب. لواسانی در دوران انقلاب از کشور خارج شد و دیگر خبری از وی منتشر نشد. برخی از نشریات نوشته‌اند وی نام خود را تغییر داد و در خارج از ایران زندگی می‌کند و گاه مخفیانه به کشور می‌آید.

لواسانی استعداد و مهارت‌های قلیچ‌خانی را نداشت و مانند او پرافتخار نبود به همین دلیل زود فراموش شد و طبعا آسیب کمتری از فعالیت‌های سیاسی خود دید. اما قلیچ‌خانی در اوج درخشش حرفه‌ای از فوتبال کناره‌گیری کرد. وی پس از خروج از ایران مدتی در پاریس به عنوان کارگر فرش‌فروشی استخدام شد و سپس مجله‌ای به نام «آرش» منتشر کرد که بازتاب دهنده ایده‌های سیاسی او بود.

قلیچ‌خانی تا چند سال پیش آرش را منتشر می‌کرد و در آخرین شماره این نشریه چنین نوشت: «زمانی که فوتبال بازی می‌کردم، معتقد بودم برای ماندگار شدن در تاریخ هر ورزشی، انتخاب لحظه‌ی خداحافظی از بازی، مسئله‌ای بسیار مهم است؛ و هنر در این است که تا وقتی هنوز در کیفیت بالایی قرار داری، بتوانی زمین بازی را ترک کنی. من در سی وسه ساله گی با آن که هنوز نیمکت نشین نشده بودم، بی هیچ ادعایی و بی بازی خداحافظی، با فوتبال وداع کردم. در اینجا نیز می‌خواستم تعطیلی آرش نه از سر ناچاری که بر مبنای انتخابی آگاهانه صورت گیرد.»

بسیاری قلیچ‌خانی را برترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران می‌دانند. برای مثال علی پروین درباره وی چنین گفته است: «بله! ما هم‌دوره بودیم، او اواخر فوتبالش بود و من در ابتدای کار قرار داشتم. قلیچ‌خانی هشت سالی از من بزرگ‌تر بود. او نفر اول فوتبال این مملکت است. یادش بخیر یک تنه تیم‌های شاهین و پرسپولیس را حریف بود. تمام تیم‌ها از دست او عاجز بودند، ولی حیف شد. او از همه نظر در فوتبال کامل بود. با هر دو پا شوت می‌زد و قدرت شوت‌زنی‌اش بسیار بالا بود، علاوه بر این سرزنی بسیار قدرتمند و بی‌رقیب بود. قلیچ‌خانی فوتبالیست عجیب و غریب و بی همتایی بود. من و همایون بهزادی خیلی بر سر این مسائل صحبت می‌کردیم و حتی دعوایمان می‌شد. همایون بهزادی به من می‌گفت که تو نفر اول فوتبال کشور هستی. من هم به او می‌گفتم که پرویز قلیچ خانی و همایون بهزادی نفرات اول فوتبال ایران هستند. همایون بهزادی هم فوتبالیست کمی نبود. او جزو سه فوتبالیست اول این مملکت بود. قدرت سرزنی بسیار بالایی داشت و دو پا بود. خیلی مهم است که یک فوتبالیست این ویژگی‌ها را داشته باشد، اما من می‌گویم که پرویز قلیچ خانی بهترین فوتبالیست تاریخ این کشور است.»

با اینکه پروین علنا وی را ستایش کرده است، اما قلیچ‌خانی، پروین را به علت انفعال سیاسی و نزدیکی به قدرت نقد می‌کند و در این مورد به امر سیاسی اولویت می‌دهد.

اعدام حجت کاشانی به دست صادق خلخالی

علی حجت کاشانی هم پس از انقلاب در ایران ماند و به دست انقلابیون دستگیر شد. جرم وی افساد فس‌الارض بود و صادق خلخالی ریاست دادگاهش را که بدون وکیل مدافع برگزار می‌شد، بر عهده داشت. بنابر گزارش روزنامه کیهان، خلخالی وی را با تمرکز بر برگزاری بازی‌های آسیایی در تهران متهم کرد و خطاب به وی چنین گفت: «به یاد می‌آورید آن وقت‌ها که قدرت در دست شما‌ها بود و با برگزاری برنامه‌های نمایشی المپیک‌ها و ... و ... جوانان را به منجلاب فساد می‌کشاندید در حالی که وظیفه شما این بود که جوان‌های ما را به صورت سالم پرورش بدهید.»

همچنین وی به علت «عاق» کردن برادرزاده‌اش، بهمن حجت کاشانی که در سال ۱۳۵۴ در مبارزه مسلحانه با ساواک کشته شد، مورد اتهام قرار گرفت و رئیس دادگاه از وی پرسید چرا عمل برادرزاده خود را محکوم کرده است. نهایتا علی حجت کاشانی نیز در فروردین ماه سال ۱۳۵۸ اعدام شد.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۸
ارنست
|
Netherlands
|
۰۵:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۱
14
4
حکومت سرکوبگر پهلوی از همین ورزشکار میترسید و ساواک جلادش مدام او را بابت فعالیت آزادی خواهانه اش فرا میخواند.خاک دو عالم بر سر پالانچی ها
سعید عصایی
|
Netherlands
|
۱۳:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۱
7
1
با سلام
لطفا اصلاح کنید: اختلاف سنی پرویز قلیچ خانی و علی پروین یکسال است و نه ۸ سال. پرویز متولد ۱۳۲۴ است و علی پروین متولد ۱۳۲۵.
مش قربون
|
Netherlands
|
۲۱:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۱
8
1
امیدوارم روزی رو شاهد باشیم.که کسی رو بخاطر کتاب خودن و نگهداشتن کتاب نگیرن مورد بازخواست و بازداشت قرار بدن.حتی اگه اون کتاب در مورد مخالفت با حاکمان باشه.!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۳
3
1
هر عزتی که بود نه ربطی به تیمسار حجت داشت نه هر کس دیگری اصل همراهی آمریکا بود! والا اگر آمریکا نمی خواست هیچکدام بوقوع نمی افتاد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۱
4
2
لعنت بر خلخالی
ایرانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۳
0
1
با عقل جور درنمیاد که کسی از عقیده ای که چندین سال داشته برگرده و بیاد تو تلویزیون هم اعتراف کنه که برگرده به فوتبال، البته همین سوسیالیستها، کمونیستها و مارکسیستها کشور رو به ورطه نابودی بردن وگرنه آزادی، برابری، آزادی فقط مال تو دفتر های طرفدارهای مارکس هست
پاسخ ها
نایب
| Norway |
۰۵:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۳
سوسیالستها مملکت رو به ورطه نکشونده بودن،شاه الدنگتون چون در بین مردم جایگاهی نداشت اینطور وانمود میکرد
ناشاتا 1
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۹
0
0
آقای نایب عزیز، این هایی که نصف دنیا را گشتن و خواستند ایران را هم برینند چه کسانی بودند. وانگهی زمان قاجاریه را با حالا مقایسه بکن تا دریابی حکومت پهلوی چی کرد نه از ساواک الدنگش.
نظرات شما