تاریخ انتشار: ۱۷:۲۳ - ۱۶ فروردين ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۲ نظر

از دیدار احتمالی وزاری خارجه تا پاسخ مثبت رئیسی به دعوت ملک سلمان

بن سلمان با پی بردن به اشتباهات استراتژیک خود از کوبیدن بر طبل تنش‌جویی، استراتژی خروج از کانون‌های بحران و مناقشه را در دستور کار قرار داده است. او قصد دارد با دور کردن ریاض از غامض‌ترین مسائل منطقه‌ای خود را از درگیری‌های هزینه‌زا با قدرت‌های بزرگ منطقه هم‌چون ایران و ترکیه رها کند

از دیدار احتمالی وزاری خارجه تا پاسخ مثبت رئیسی به دعوت ملک سلمان

رویداد۲۴ کم‌تر از یک ماه از توافق ایران و عربستان برای از سرگیری مناسبات دو جانبه در ۱۰ مارس ۲۰۲۳ (۱۹ اسفند ۱۴۰۱) سپری می‌شود و روند تنش‌زدایی میان دو کشور با سرعتی بی‌سابقه ادامه دارد. هر روز سورپرایز‌هایی جدید در فرآیند تنش‌زدایی میان تهران و ریاض صورت می‌گیرد که شاید خوش‌بین‌ترین ناظران سیاسی را نیز شگفت‌زده کرده است.

پس از بیانیه سه‌جانبه پکن که با امضای علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، «مساعد بن‌محمد العیبان» مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و «وانگ ئی» عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، همراه بود، تبادل پیام میان وزاتخانه‌های خارجه دو کشور آغاز شد. علاوه بر تاکید دو کشور بر بازگشایی سفارتخانه‌ها، وزارت اقتصاد عربستان برای سرمایه‌گذاری در ایران نیز اعلام آمادگی کرد.

در ادامه این روند ایجابی، تبادل دعوت‌نامه برای سفر میان سران دو کشور نیز صورت گرفت. بنابر اعلام محمد مخبر، معاون رئیس جمهور ایران در روز ۱۴ فروردین، ابراهیم رئیسی به دعوت پادشاه عربستان پاسخ مثبت نیز داده است. حتی در روز‌های اخیر، برخی گزارش‌ها نیز از این امر حکایت دارند که عربستانی‌ها در تلاش‌اند در اقدامی نمادین، در صورت مهیا بودن شرایط روز عید فطر سفارتخانه خود در تهران را بازگشایی کنند.

افزون بر این رخدادها، طی یک هفته گذشته دیدار‌هایی ویژه میان سفرای دو طرف در دیگر کشور‌ها صورت گرفته است. برای نمونه اخیرا عبدالله العنزی، سفیر عربستان و علی نجفی، سفیر ایران در عمان، به میزبانی قیس العامری، سفیر عراق در مسقط با محوریت گسترش صلح منطقه‌ای با یکدیگر دیدار کرده‌اند. چندی پیش نیز علی رضا افشار سفیر کشورمان در نروژ با در ضیافت افطاری «امل المعلم» سفیر عربستان سعودی در نروژ خبر داده بود.

در جدیدترین تحول نیز شاهد هستیم که روزنامه سعودی الشرق الاوسط به نقل از منابع مطلع اعلام کرده که فیصل بن فرحان و حسین امیرعبداللهیان، وزرای خارجه عربستان و ایران روز ۱۷ فرودین، در پکن باهم دیدار خواهند کرد. دیدار میان وزاری خارجه دو کشور، می‌تواند زمینه‌ای برای برنامه‌ریزی جهت سفر رئیسی به ریاض و تسریع در روند بازگشایی سفارت‌خانه‌ها نیز باشد. مجموع این روند رو به جلو در مناسبات ایران و عربستان، این پرسش را مطرح می‌کند که محمد بن سلمان از تنش‌زدایی با تهران چه اهدافی را دنبال می‌کند و آینده مناسبات دو کشور به چه سمتی پیش خواهد رفت؟


بیشتر بخوانید: پاسخ مثبت رئیسی به دعوت ملک سلمان برای سفر به ریاض


اهداف ویژه بن سلمان از ورود به پروژه تنش‌زدایی با ایران

در ارتباط با اهداف ویژه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی –تصمیم‌گیرنده اصلی در عرصه حکمرانی ریاض- از رو کردن شگفتی‌های بزرگ در عرصه تنش‌زدایی با ایران می‌توان به چهار هدف‌گذاری مهم اشاره کرد.

۱- بازنگری در سیاست‌های شکست‌خورده و تلاش برای دور کردن عربستان از کانون‌های بحران

محمد بن سلمان، به عنوان رهبر طیف جدید شاهزادگان سعودی موسوم به طیف «بازها»، از همان سال ۲۰۱۵ که به عنوان وزیر دفاع برگزیده شد، بر طبل تنش‌افروزی و مداخله فعال عربستان در سطح منطقه‌ای کوبید. در مارس ۲۰۱۵ رهبری جبهه متحد عربی در حمله به یمن را عهده‌دار شد. در ژوئن ۲۰۱۷ با همراهی سه کشور دیگر روابط دیپلماتیک را با قطر قطع و دوحه را تحریم کرد. در سال ۲۰۱۸ بعد از ماجرای قتل روزنامه‌نگار سعودی در استانبول، تنش‌ها را با ترکیه و اردوغان به اوج رساند. همزمان سطح مداخله در بحران سوریه را افزایش داد.

در این بین، بعد از ماجرای حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران در ۱۲ دی ماه ۱۳۹۴ (۲ ژانویه ۲۰۱۶) ساز‌های تنش حداکثری با تهران را کوک کرد. با مدیریت طیف جوان یا جناح تندرو‌ها به رهبری محمد بن سلمان، در پرونده‌های مهم منطقه‌ای همچون یمن، لبنان، سوریه، عراق و... رویکرد تقابل حداکثری با منافع تهران را در پیش گرفت.

بر خلاف انتظارات اولیه بن سلمان سیاست خارجه مبتنی بر تنش‌جویی و مداخله‌گری فعال در امور منطقه خاورمیانه، در سال‌های گذشته نه تنها منجر به کسب پیروز‌های بزرگ برای ریاض نشد، بلکه هزینه‌های مالی و امنیتی بزرگی را بر این کشور تحمیل کرد. در نتیجه امر به نظر می‌رسد که بن‌سلمان از اواخر سال ۲۰۲۰، تحت تاثیر شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پروژه تنش‌زدایی با کشور‌های منطقه را کلید زد.

بن سلمان از ابتدای سال ۲۰۲۱ تنش‌زایی مناسبات با ترکیه، قطر و ایران را در دستور کار قرار داد. در این میان، پنج دور مذاکرات با ایران نیز به میزبانی بغداد، پایتخت کشور عراق برگزار شد. در جدیدترین نمود نیز ولیعهد جوان سعودی‌ها، برقراری مجدد روابط با سوریه و پایان دادن به جنگ چندین ساله در یمن را بعد از تنش‌زدایی با تهران، در دستور کار قرار داده است.

واقعیت امر این است که بن سلمان با پی بردن به اشتباهات استراتژیک خود از کوبیدن بر طبل تنش‌جویی، استراتژی خروج از کانون‌های بحران و مناقشه را در دستور کار قرار داده است. او قصد دارد با دور کردن ریاض از غامض‌ترین مسائل منطقه‌ای خود را از درگیری‌های هزینه‌زا با قدرت‌های بزرگ منطقه هم‌چون ایران و ترکیه رها کند. بدون تردید، موفقیت بن سلمان در اجرای راهبرد اخیر خود، می‌تواند تاثیری عمیق را بر کلیت صلح در خاورمیانه و کاهش تنش‌ها در سطح منطقه‌ای داشته باشد.

۲- زمینه‌سازی برای پیشبرد طرح‌های بلندپروازنه اقتصادی در داخل

ماجراجویی‌های بن سلمان در سال‌های گذشته، عملا ریاض را با پرتنش‌ترین مقطع تاریخ معاصر خود در سیاست‌گذاری خارجی مواجه کرد که البته بخش بزرگ آن را می‌توان ناشی از روی کار بودن دونالد ترامپ ارتباط داد. پسر هفتم ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، چنین می‌پنداشت که ریاست ترامپ در کاخ سفید، فرصتی تاریخی برای تغییر نقش عربستان در منطقه خاورمیانه و حتی کل نظام جهانی است.

همزمان با تغییر نقش در سیاست خارجی، «ام بی زد» برنامه‌های بلندپروازنه‌ای را در داخل کلید زد. او در ۱۵ آوریل سال ۲۰۱۶ از تدوین «سند چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان» سخن به میان آورد. این سند، با هدف کاهش وابستگی عربستان به درآمد‌های نفتی، ایجاد ساختار‌های اقتصادی جدید، تنوع اساسی در درآمد‌های خود از مسیر توریسم و تحول در بخش‌های آموزش، سلامت، زیر ساخت و خدمات در سال ۲۰۱۷ (پس از انتخاب بن سلمان به عنوان ولیعهد) فاز اجرایی به خود گرفت. این طرح شامل ۸۰ کلان پروژه است که هر کدام بین ۳.۷ تا ۲۰ میلیارد دلار هزینه دارند.

از سوی دیگر، بن سلمان در سال‌های اخیر بر روی پروژه آینده نگرانه ۵۰۰ میلیارد دلاری شهر هوشمند بیابانی «نئوم» در شمال غرب این کشور و همین طور پروژه مشهور به «مکعب» (یک شهر کوچک مکعب شکل به ارتفاع ۴۰۰ متر مملو از هولوگرام‌ها و فضا‌های سرگرمی) با هدف تجدید فضای مرکز پایتخت عربستان متمرکز شد. پروژه‌هایی که نیازمند میلیارد‌ها دلار سرمایه‌گذاری و البته وجود امنیت برای تکمیل و جذب مخاطب است.

آنچه بن سلمان ابتدا در ذهن می‌پروراند تبدیل شدن عربستان به قدرت منطقه‌ای فعال در خاورمیانه و توسعه تاریخی در داخل بود، اما به نظر می‌رسد او به تدریج به ناهمخوانی این دو هدف‌گذاری پی برد. سیاست‌های تنش‌افروزانه بن سلمان در سیاست خارجی، تهدیدات امنیتی را علیه عربستان ایجاد کرد که مهم‌ترین نمود آن حمله پهپادی انصارالله یمن به تأسیسات تولید نفت آرامکو در بقیق و خریص در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ (۲۳ شهریور ۱۳۹۸) بود.

بن سلمان به خوبی به این امر پی‌برد که تجاری‌سازی درآمد‌های نفتی ریاض و پیشبرد برنامه بلندپروازنه سند چشم انداز ۲۰۳۰، نیازمند امنیت در داخل و جذب گسترده سرمایه‌گذاری‌های خارجی است. همین امر او را به سوی در پیش گرفتن پنج صلح بزرگ در منطقه سوق داد. صلح‌هایی برای دور کردن سایه جنگ و تهدیدات امنیتی از عربستان و استوار کردن گام‌ها برای تحقق رویا‌پردازی بزرگ در توسعه.

۳- تثبیت قدرت در داخل عربستان

محمد بن سلمان همزمان با در پیش‌گرفتن برنامه‌های بلندپروزانه در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی، طی سال‌های بعد از ۲۰۱۷ همواره تمرکز ویژه‌ای بر روی تثبیت قدرت در داخل داشته است. محمد بن سلمان که با سنت‌شکنی‌ای بزرگ در ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۳۱ خرداد ۱۳۹۶) به عنوان ولیعهد عربستان برگزیده شد، حذف و منزوی کردن شاهزاده‌های مخالف و رقیب را در دستور کار قرار داد. حتی در مقاطعی تلاش‌های او برای سرکوب مخالفان با انتقادات گسترده بین‌المللی مواجه شد که مهم‌ترین آن‌ها ماجرای قتل جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار منتقد سعودی در استانبول در اکتبر ۲۰۱۸ بود.

بعد از گذشت قریب به پنج سال تلاش بی‌وقفه ولیعهد عربستان سعودی برای تضمین جایگاه خود در تخت پادشاهی ریاض، به نظر می‌رسد او به این موضوع پی‌برده که حداقل در سطح سیاست‌گذاری خارجی، سیاست‌های او بر خلاف حرکت در مسیر تثبیت قدرت در داخل بوده است. استراتژی او در حوزه دیپلماسی نه تنها نقشی ایجابی در تثبیت قدرت در داخل نداشته، بلکه جایگاه او را نیز تضعیف کرده است. اکنون بن سلمان تلاش می‌کند با تنش‌زدایی منطقه‌ای و کاهش سطح اصطکاک با رقبای منطقه‌ای، جایگاه و قدرت خود را در منطقه تثبیت نماید.

۴- اثبات قدرت و جایگاه خود به آمریکا

بعد از روی کار آمدن دولت جو بایدن در آمریکا به ریاست جو بایدن در ژانویه ۲۰۲۱ همواره اخباری از اختلاف‌نظر میان دولت آمریکا و عربستان سعودی مخابره شده است. نمود‌های این امر در تصمیم‌گیری‌های عربستان سعودی در عرضه نفت به بازار جهانی و سیاست‌گذاری‌های ریاض در اوپک و اوپک پلاس نیز طی سال‌های اخیر مشاهده شده است. حتی اخیرا تصمیم محمد بن سلمان برای کاهش صادرات نفت، از سوی بسیاری از ناظران سیاسی به عنوان پیام سلبی ریاض به واشنگتن تفسیر شده است.

در مقطع کنونی نیز به نظر می‌رسد محمد بن سلمان با گام برداشتن در مسیر برقراری روابط مجدد با ایران -آن‌هم بدون هماهنگی با آمریکا- این پیام را به واشنگتن مخابره کرده که این تنها واشنگتن نیست که موازنه قوا و معادلات امنیتی بازیگران را در خاورمیانه تعیین می‌کند. بازیگران دیگری همچون عربستان، ایران، چین، ترکیه و... نیز می‌توانند برای آینده خود و منطقه‌شان تصمیم بگیرند.

چشم انداز آتی مناسبات ایران و عربستان و سه سناریوی پیش‌رو

با نظر به اهداف ویژه محمد بن سلمان از ورود به فاز تنش‌زدایی با ایران می‌توان سه سناریو را پیرامون آینده مناسبات دو کشور ترسیم کرد. سناریوی اول در مناسبات آتی دو کشور را می‌توان بر مبنایی خوش‌بینانه مطرح کرد. بدین شرح که ایران و عربستان بر خلاف پیشینه مناسبات چند دهه که هیچ‌گاه مناسباتی عمیق و تماما حسنه نبوده، در مسیر همکاری‌های استراتژیک با یکدیگر گام بر می‌دارند.

در چارچوب این سناریو علاوه بر همکاری‌های امنیتی، دو کشور در حوزه تجاری، سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و حتی سیاست‌گذاری‌های نفتی وارد همراهی با یکدیگر خواهند شد. این سناریو را می‌توان بسیار ایده‌آل و فاقد زمینه‌های اجرایی شدن مورد ارزیابی قرار داد. چرا که پیشینه مناسبات دو کشور و میدان بازیگری عربستان در معادلات قدرت با جهان غرب، چنین فضایی را برای نزدیکی دو کشور سلب خواهد کرد.

سناریوی دوم، در باب آینده مناسبات تهران و ریاض، بعد از موج تنش‌زدایی‌های اخیر این است که سطح مناسبات دو کشور علی‌رغم فضای مثبت کنونی، در سطح بازگشایی سفارت باقی خواهد ماند. استدلال سناریوی حاضر این است که سطح تنش‌ها میان تهران و ریاض به اندازه‌ای است که امکان تنش‌زدایی حداکثری و گسترش مناسبات وجود ندارد. نهایت چشم‌اندازی که در سناریوی فوق برای آینده مناسبات دو کشور ترسیم می‌شود، برقرار روابط رسمی دیپلماتیک و حفظ دیپلماسی حداقلی است. این سناریو را می‌توان تا حدود زیادی بدبینانه و حتی غیرواقع‌بینانه مورد ارزیابی قرار داد.

بر خلاف دو سناریوی خوش‌بینانه و بدبینانه مطرح شده، سناریوی سومی نیز قابل طرح است که آن را می‌توان بیشتر منطبق با واقعیات میدانی مورد ارزیابی قرار داد. استدلال سناریوی سوم این است که مناسبات تهران و ریاض در عصر جدید فراتر از محدوده بازگشایی سفارت بوده، اما به سطح همکاری‌های استراتژیک نخواهد رسید. با توجه به رغبت دو کشور برای نزدیکی به یکدیگر و گسترش مناسبات، افزایش سطح هماهنگی میان دو کشور، برای حل مسائل و بحران‌های منطقه‌ای محتمل به نظر می‌رسد.

پایان دادن به جنگ در یمن و امضای قرارداد صلح میان نیرو‌های درگیر یکی از مهم‌ترین پرونده‌هایی است که احتمالا تهران و ریاض به آن ورود خواهند کرد. همچنین، این احتمال وجود دارد که همکاری‌ها و هماهنگی‌ها میان دو کشور به حوزه کشور‌های لبنان و سوریه نیز بسط پیدا کند.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۶
0
2
یه تعارف زدن این تیزبازیا چیه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۶
0
0
یعنی فردا قرارب ملاقات است ایاملاقات فردا مگرمحرمانه است چرارسما اعلام نمی شود؟
نظرات شما