تاریخ انتشار: ۱۲:۴۳ - ۲۲ آبان ۱۴۰۲
تعداد نظرات: ۱ نظر

زندگینامه حضرت ایوب

قصه‌های مرتبط با حضرت ایوب و صبر و قدرت بدنی او در قرآن و روایات اسلامی وجود دارد.درباره زندگینامه حضرت ایوب بخوانید.

زندگینامه حضرت ایوب

رویداد۲۴ هدی کاشانیان: حضرت ایوب (ع)، یکی از پیامبران الهی و نوه حضرت ابراهیم (ع) است که به عنوان یکی از انبیاء الهی و نمونه‌ای از صبر و استقامت در مقابل آزمایش‌ها و بلایا شناخته می‌شود. قصه‌های مرتبط با حضرت ایوب و صبر و قدرت بدنی او در قرآن و روایات اسلامی وجود دارد.


بیشتر بخوانید: بیوگرافی حضرت خضر


نسب و خاندان حضرت ایوب (ع)

حضرت ایوب (ع) همچون بسیاری دیگر از پیامبران از ذریه حضرت ابراهیم (ع) است. نسب او را تا حضرت ابراهیم اینگونه گفته‌اند: «أیوب بن أموص بن رازخ بن روم بن عیص بن اسحاق بن ابراهیم علیه السلام». همچنین مادر او از فرزندان حضرت لوط (ع) بود. همسر حضرت ایوب نیز نامش رحمة بود و به یک واسطه به حضرت یوسف (ع) مى‌رسید و در حُسن و جمال شبیه‌ترین خلق بود به یوسف بود. بر اساس برخی از گزارش‌ها، ایوب هفت پسر و سه دختر قبل از مبتلا شدن به بیماری داشت، و بعد از شفا نیز دارای هفت پسر و سه دختر شد. البته برخی می‌گویند؛ سه پسر و چهار دختر داشت. برخی مورخان، ذوالکفل که یکی از پیامبران مذکور در قرآن است را نیز از فرزندان ایوب دانسته و نام کامل او را «ذی‌الکفل بشر بن ایوب‏» عنوان کرده‌‌اند.

ویژگی‌های حضرت ایوب (ع)

خدای متعال در قرآن کریم، ایوب نبی (ع) را به سه صفت مهم وصف کرده ‌است:

1- صبر و استقامت: او را بنده‏‌اى صابر یافتیم، او که همواره روى به درگاه ما داشت.

2- مقام عبودیت: او را بنده‏‌اى صابر یافتیم.

3- بازگشت پیاپی به سوی خدا: همواره بازگشتش به سوی ما بود.

در گزارش‌های تاریخی و تفسیری برای حضرتشان، اوصاف دیگری هم ذکر شده است؛ مانند:

شاکر: ایوب نبی(ع) نسبت به نعمت‌های الهی بسیار شکرگزار بود.

اهل مواسات: با بندگان خدا با مواسات برخورد می‌کرد. بسیار نیکوکار و مهربان بود. مهمان‌نواز، خوش اخلاق، پرهیزکار.

شرم و حیا از خداوند برای شفای خویش: از دیگر ویژگی‌های ایوب نبی، شرم و حیای وی از درخواست عافیت از خدا برای خویش بود.

حسادت ابلیس به حضرت ایوب (ع)

همه چیز از حسادت ابلیس به زندگی حضرت ایوب (ع) شروع شد. وی به خدا گفت: چنانچه ایوب شکر نعمت‌هایت را به جا می‌آورد بدین دلیل است که زندگی مرفه و وسیعی به وی داده‌ای ولی مطمئن باش که درصورتی که نعمت‌های دنیوی را از وی بگیری هرگز شکرگزار تو نخواهد بود. اینگونه بود که امتحان الهي براي حضرت ایوب (ع) آغاز شد.

ابلیس به اذن خدا به سراغ حضرت ایوب (ع) رفت و دارایی و هفت فرزندانش را نیست و نابود کرد. ابلیس بعد از انجام این کار در کمال حیرت دید که ایوب با وجود این گرفتاری‌ها هنوز هم شکرگزاری خدا را می‌کند. درخواست ابلیس از خدا این بود که کشاورزی و دامداری‌اش را از او بگیرد و خدا درخواست شیطان را قبول کرد. شیطان بعد از انجام این کار، متوجه شد که حضرت ایوب باز هم خدا را شکر می‌کند. آخرین درخواست ابلیس از خداوند این بود که بر بدن ایوب مسلط شود تا به بیماری مبتلا شود، ولی بیماری هم باعث ناسپاس شدن ایوب از خدا نشد.

بیماری حضرت ایوب (ع)

براساس بعضی از منابع به این دلیل، مردم از حضرت ایوب (ع) دوری کردند که او به بیماری مبتلا شده بود، اما در واقع بی‌پولی و ضعف چهره حضرت ایوب (ع) از دلایلی بود که باعث شد مردم از حضرت ایوب (ع) فاصله بگیرند. مردم از حضرت ایوب فاصله گرفتند و در بین همه فقط رحمة به او وفادار ماند. طبق منابع مختلف، ایشان بین ۷ تا ۱۷ سال به رنج و بیماری گرفتار شد، ولی حضرت ایوب به شکرگزاری خداوند با صبر و مقاومت پرداخت.

تلاش شیطان برای وسوسه همسر ایوب (ع)

پس از شکرگزاری حضرت ایوب از خداوند با وجود مشکلاتش و ناامید کردن شیطان از گمراه کردن او، نزد همسرش به شکل مردی ناشناس، رفت و جویای احوال حضرت ایوب شد. رحمه در پاسخ به شیطان گفت که ایوب به بلا و بیماری گرفتار شده است. ابلیس، رحمه را وسوسه کرد و به او بزغاله ای داد و گفت: «از طرف من و بدون نام خدا این بزغاله را ذبح کن و خوراکی هایی را از گوشت آن فراهم کن و به ایوب بده تا درمان شود.»

رحمه، بزغاله را پیش ایوب آورد و گفت: این بزغاله را ذبح کن بدون این که نام خدا را بگویی و آن ‌را بخور تا شفا یابی. ایوب در جواب رحمه گفت: وای بر تو! دشمن آمده تا تو را فریب دهد. تو فریبش را خورده‌ای. در نهایت حضرت ایوب (ع) بعد از دور شدن از رحمه، تنها شد و دیگر آب و غذایی نداشت تا بخورد. در این زمان ، بر زمین سجده کرد و گفت: «بدحالی و مشکلات به من روی آورده و مهربان ترین مهربانان، تو هستی». دعای ایوب در این هنگام به استجابت رسید و پروردگار بر او نازل‌ شده‌ بود و فرمان‌ داد تا ایوب‌ از آب‌هایی‌ که‌ در زیر پای‌ او جاری‌ می‌گردد، بخورد و تن‌ خود را در آن‌ بشوید. ایوب (ع) پای خود را بر زمین کوبید! چشمه خنک برای شستشو و نوشیدن جاری شد و او سلامت‌ خویش‌ بازیافت‌ و همه‌ چیز به‌ حال‌ سابق‌ بازگشت‌ و آن چه او از دست داده بود بهتر و افزون‌تر از قبل، به سراغ ایوب آمدند. او لباس زیبا پوشید و برخاست و در مکان بلندی نشست. پس از آن‌که او در کنار چشمه زیر درخت‌های خوشرنگ با چهره جوان و زیبا نشسته بود غرق در نعمت‌ها و الطاف الهی و همنشینی با فرشته الهی شده بود که همسرش از راه رسید، در حالى که پاره نانى همراه داشت، از دور نظر به مزبله ایوب افکند، دید وضع آن محل دگرگون شده و به جاى یک نفر دو نفر در آن جا نشسته‌اند، از همان دور بگریست که اى ایوب چه بر سرت آمد و تو را کجا بردند؟ ایوب صدا زد، این منم، نزدیک بیا، همسرش نزدیک آمد، و چون او را دید که خدا همه چیز را به او برگردانیده، به سجده شکر افتاد. در سجده نظر ایوب به گیسوان همسرش افتاد که بریده شده، و جریان از این قرار بود که او نزد مردم مى رفت تا صدقه‌اى بگیرد، و طعامى براى ایوب فراهم کند و چون گیسوانى زیبا داشت، بدو گفتند: ما طعام به تو مى‌دهیم به شرطى که گیسوانت را به ما بفروشى. رحمه از روى ناچارى و به منظور این که همسرش ایوب گرسنه نماند گیسوان خود را بفروخت. ایوب چون دید گیسوان همسرش بریده شده قبل از این که از جریان بپرسد سوگند خورد که صد تازیانه به او بزند، و چون همسرش علت بریدن گیسوانش را شرح داد، ایوب (ع) در اندوه شد که این چه سوگندى بود که من خوردم، پس خداى عزوجل بدو وحى کرد: یک مشت شاخه در دست بگیر و به او بزن تا سوگند خود را نشکسته باشى. او نیز یک مشت شاخه که مشتمل بر صد ترکه بود گرفته چنین کرد و از عهده سوگند برآمد.

عمر حضرت ایوب (ع)

پس از آنکه خدای متعال به ایوب عافیت بخشید و ثروت و فرزندانش را به وی بازگرداند، 140 سال زیست و با چهار نسل بعد از خود زندگی کرد. می‌گویند ایوب در کل (قبل و بعد از ابتلا و عافیت) 200 سال عمر کرد.

وفات و آرامگاه حضرت ایوب (ع)

حضرت ایوب (ع) بمدت 200 سال، عمر کرد و فرزندش ذوالکفل را پس از وفاتش به عنوان جانشین قرار داد و در غاری که در شهر اورفه ترکیه بود و این غار، محل زندگی حضرت ایوب (ع) در دوران بیماری‌اش به شمار می‌رفت دفن شد. طول عمر حضرت ایوب (ع) براساس عهد عتیق، ۲۰۰ سال بود که او بعد از درمان بیماریش به مدت ۱۴۰ سال زندگی کرد. طول دوره بیماری او بنابر روایات، ۷ تا ۱۸ سال بود و در کنار چشمه‌ای به خاک سپره شد که از آن شفا پیدا کرده بود.

خبر های مرتبط
خبر های مرتبط
برچسب ها: مذهبی
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۵
0
0
و ماجرای صد تازیانه ، اولین کلاهبرداری شرعی بود !
نظرات شما