دشمن پنداری منتقدان عاقبت خوشی ندارد | مساله نه اصل حجاب است نه اصل نظام؛ حرف از حقوق شهروندی است
رویداد۲۴| قانون عفاف و حجاب در هفتههای اخیر یکی از بربحثترین موضوعات کشور بوده است. نگرانیها درباره تبعات اجرای این قانون بسیار است و هرچه به روزهای پایانی آذر و وعده ابلاغ آن نزدیک میشویم، بیشتر هم میشود.
مخالفان و منتقدان این قانون از نقض حقوق شهروندی زنان، جریمههای سنگین در این وضعیت اقتصادی کشور، ابهام در اینکه پول جریمهها کجا خرج میشود، عدم تناسب جرم و مجازات، تعاریف مبهم درباره مفهوم حجاب و عفاف و ... میگویند و نسبت به تبعات احتمالی افزایش سختگیریهای اجتماعی در شرایط فعلی کشور هشدار میدهند.
ناگفته نماند که این منتقدان و مخالفان از هر دو جناح سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا بوده و این قانون فراتر از گروهبندیهای سیاسی مورد نقد است.
با این حال طیف تندرو نه تنها اصرار به ابلاغ این قانون دارند، بلکه مخالفان و منتقدان را نیز به شکلهای مختلف زیر سوال برده و مورد اتهام قرار میدهند.
مثلا یادداشت امروز «کیهان» که مدعی است مخلفان قانون عفاف و حجاب، اصل حجاب را نشانه گرفتهاند. منظور کیهان البته از اصل حجاب - با توجه به آنچه در متن این یادداشت آماده - اصل نظام است؛ چنانچه نوشته: «از یکسو با به کارگیری انواع ابزارهای رسانهای و صرف هزینههای هنگفت به دنبال استحاله فکری زنان و دختران ایرانی و دور کردن آنها از فرهنگ مترقی حجاب هستند تا الگوی زن ایرانی پیشرفته و محجبه را خدشهدار کنند و از سوی دیگر به خیال خود میخواهند کاری که با جنگ نظامی و تحریم اقتصادی برای آسیب و از بین بردن جمهوری اسلامی نتوانستهاند انجام دهند را با تهاجم پررنگ فرهنگی و گسترش و تبلیغ بیحجابی و کشاندن دختران و پسران ایرانی به فضائی دور از ارزشهای حاکم بر جامعه و نابودی کانون خانواده عملی کنند.»
دیگر نکته قابل توجه در یادداشت امروز روزنامه کیهان این است که همه زنان به اصطلاح بدحجاب و منتقدان مصوبه قانون عفاف و حجاب را فریب خورده و در دام افتاده تلقی میکند! این روزنامه نوشته: «سؤالات و شبهات زیاد دیگری هم هست که اگر زنان و دختران افتاده به دام بیحجابی از خود بپرسند یا به دنبال جواب آن بروند به باور اشتباه و فریبی که از دستگاههای تبلیغی غربی و معاند خوردهاند پی میبرند و حقانیت و فواید حجاب را به خوبی احساس خواهند کرد.»
«کیهان» نه تنها شعور و فهم بخشی از زنان جامعه را زیر سوال برده، بلکه با طرح سوالات بیربط برای به حاشیه بردن انتقادات وارده به مصوبه مورد بحث تلاش کرده است.
مثلا نوشته: «بسیاری از این افراد بیتوجه به فلسفه حجاب، به گمان اینکه دروغ رسانهها و شبکههای اجتماعی و ماهوارهای معاند در مورد اینکه «حجاب محدودیتی است که بعد از انقلاب اسلامی در ایران و نه از روی دستور دین ایجاد شده» حقیقت دارد؛ از روی غفلت رو به بیحجابی آوردهاند. این افراد با تن دادن به این دروغ بزرگ که حجاب مانع آزادی، رشد و ترقی زن میشود به این دام افتادهاند؛ بدون اینکه این سؤالات را از خود و مروجان بیحجابی بپرسند؛ اگر غرب پیشرفت کرد به خاطر برهنگی زنان است؟! اگر حجاب محدودیت است چرا این همه زنان محجبه موفق در عرصههای مختلف در جامعه حضور دارند؟ چرا روز به روز گرایش زنان و دختران اروپایی و آمریکایی زخم خورده از بیحجابی، برهنگی و ناامنی در غرب به اسلام و سنگر امن حجاب بیشتر و بیشتر میشود؟ اگر نوع پوشش مصداقی از آزادی است پس چرا در فرانسه و برخی کشورهای غربی برای تحصیل دختران محجبه مانع تراشی میشود؟ چرا در بسیاری از دانشگاههای معتبر غربی دانشجویان دختر حق حضور برهنه یا با پوشش نامتعارف در محیط علمی و فضای دانشگاه را ندارند؛ مگر نمیگویند برهنگی خللی در مسیر طبیعی رشد علمی و اخلاقی جامعه ایجاد نمیکند پس دستورالعملهای سفت و سخت غربیها برای رعایت پوشش متعارف و پرهیز از برهنگی در دانشگاه به چه منظور است؟ اگر حجاب بدعت جمهوری اسلامی و نه دستوری دینی است؛ آیات صریح قرآن و روایات و تاکیدات و سیره معصومین (ع) در موضوع حجاب چه میگویند؟ رعایت حجاب در دیگر کشورهای اسلامی یا اعتقاد به حجاب در اکثریت زنان ایرانی در قبل از انقلاب با وجود آزادی برهنگی و حتی سرکوب و تلاش برای برداشتن حجاب از سر زنان هم بدعت جمهوری اسلامی بوده است یا اینکه بعد از انقلاب اسلامی توجه به ارزش ذاتی و کرامت زن به جای ظاهر او پررنگتر شده و فلسفه حجاب بیش از گذشته تبیین و مورد توجه قرار گرفته است؟»
این روزنامه کیهان در حالی این سوالات را مطرح میکند که در روزهای اخیر هیچ یک از منتقدان قانون عفاف و حجاب درباره نقش حجاب در پیشرفت یا عدم پیشرفت زنان سخن نگفته است. کسی از تلاش برای افزایش بی حجابی دفاع نکرده است، کسی خواستار عدم رعایت حجاب در کشور نبوده است.
یادداشت نویس کیهان درحالی به سیاق دیگر همفکران خود به محدودیتهایی که فرانسه برای محجبهها اشاره میکند، که در این مملکت در هیچ موضوع دیگری رفتار کشورهای غربی متر و معیار نبوده و معلوم نیست چرا تا حرف به لزوم عدم سختگیری در زمینه حجاب میرسد، فرانسه را مثال میزنند.
روزنامه کیهان عامدانه یا ناخواسته دفاع از حقوق شهروندی زنان و مشخصا خواسته آزادی پوشش را به دفاع از بی حجابی تقلیل خورده و بیحجابان را نیز ناآگاه و فریب خورده میداند!
این روزنامه اصولگرا در یادداشت امروز خود به رعایت حجاب در دیگر کشورهای اسلامی و یا اعتقاد به حجاب در جامعه ایران پیش از انقلاب اشاره کرده و تاثیر اصل مهم آزادی را نادیده گرفته است.
از این رو توصیه میشود یادداشت نویس کیهان و همفکرانش به جای طرح این همه سوالات پراکنده و آسمان و ریسمان بافتن برای اتهام زنی به دیگران، از خود بپرسند، چرا در دیگر کشورهای اسلامی مثل ایران برای ترویج حجاب به مشکل نخوردهاند؟ آیا آنها هم مسیر بگیر و ببند و جریمه را انتخاب کردهاند یا جامعه را آزاد گذاشته و در عوض با کار فرهنگی، علاقهمندان به حجاب را افزایش دادهاند؟
حالا که اصرار به اجرای این قانون دارند، بد نیست از خود بپرسند اگر جریمههای آنچنانی و محروم کردن بخشی از جامعه از حقوق شهروندی هم جواب نداد؛ راهکار چیست؟ اگر این قانون همراه با ترس از برخورد، خشم نیز به جامعه تزریق کرد چه؟
نکته دیگری که باید به «کیهان» و هفکرانش یادآور شد این است که گره زدن «حجاب» و اصل نظام عاقبت خوبی ندارد. بسیاری از زنان و مردان در ایران صرفا منتقد وضعیت موجود هستند. یعنی آزادی پوشش و سختگیریهای اجتماعی کمتر میخواهند، از وضعیت معیشتی و اقتصادی فعلی شاکی هستند و خواهان رفاه بیشتر هستند؛ دشمن پنداری این گروه و این تلقی که مشکلشان با اصل نظام است یا فریب گروهی که با اصل نظام مشکل دارند، رویه نادرستی که در بلند مدت مشکل ساز خواهد شد. بهتر است آقایان در حین اتهام زنی به این نکته توجه داشته باشند که حرف در دهان منتقدان نگذارند و آنها را به مسیری بیبرگشت سوق ندهند.