ادامه کار کارگران معدن زغالسنگ یورت با وجود ناامنی معدن
رویداد۲۴| معدن زغالسنگ «کلات» هنوز تعطیل است. هفته اول آبان امسال، ۷ معدن زغالسنگ در جاده کوهستانی آزادشهر به شاهرود، با دستور مقام قضایی استان گلستان تعطیل شدند تا ایمنسازی شوند.
به گزارش اعتماد، هفته اخر آبان وقتی سقف معدن «کلات» بر سر سه کارگر تعمیرکار فرو ریخت و یک نفرشان جان داد، دستور تعطیلی «کلات» تمدید شد ولی ۶ معدن زغالسنگ بعد از حدود دو هفته تعطیلی، مجوز بازگشایی گرفتند. ۷ معدن زغالسنگ در جاده آزادشهر در مجموع حدود ۸۰۰ کارگر پیمانکاری دارد و همه کارگران، ساکن در روستاهای بین معادن هستند. غیر از معادن گمانه و رودبار قشلاق و نگین وطن در این جاده، یکی هم «زمستان یورت» است که حدود ۴۰۰ کارگر دارد و هفته قبل یکی از کارگرانش به «اعتماد» گفت که از نیمههای شهریور، مزد کامل نگرفتهاند و تا آخر آذر، بابت هر ماه برای هر کارگر رقمی در حدود ۶ یا ۷ میلیون تومان واریز شد و هنوز هم ۲۰۰ کارگر این معدن، طلب چند ماهه مزد و بیمه دارند. این کارگر به «اعتماد» گفت با وجود آنکه «زمستان یورت» هم برای ایمنسازی تعطیل شده بود ولی در زمان بازگشایی معدن، هیچ بازرس و ناظری حضور نداشت و معلوم نیست مجوز بازگشایی معدن، چطور و بر اساس تایید میدانی کدام مسوول صادر شده است.
معدن ناایمن، باز هم ناایمن بود
معدن «زمستان یورت» از رگههای حجیم زغالسنگ در استان گلستان است. طبق آخرین گزارش «شرکت صنعتی و معدنی شمال شرق شاهرود» ذخیره قطعی زغال معدن زمستان یورت، ۹۰۰ هزار تن برآورد شده است. معدن زمستان یورت شامل دو بخش غربی و شرقی است که در جاده آزادشهر و در فاصله چند متری از یکدیگر قرار گرفتهاند. ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ انباشت گاز متان در معدن غربی باعث انفجار شد و ۴۳ کارگر این معدن بر اثر خفگی، موج انفجار و ریزش آوار جان باختند. به دنبال فاجعه انفجار، شاخه غربی معدن تا زمان ایمنسازی تعطیل شد ولی حدود یک ماه بعد از فاجعه، سه تونل معدن فعال شد در حالی که ایمنی همین تونلها هم مورد تردید بود. تردید درباره امنیت این تونلها و ترس از فاجعهای جدید و جسدهای بیشتر با حرفهای معاون وزیر کار به دل معدنکاران افتاد، چون چند هفته بعد از انفجار «زمستان یورت» معاون وزیر کار از تشکیل کارگروه بازرسی از معادن و انجام پایش دورهای ایمنی معادن با در نظر گرفتن شدت ناامنی معدن خبر داد ولی لابهلای حرفهایش گفت: «با توجه به اینکه مجموع تعداد بازرسان کار در کل کشور، ۸۰۰ نفر است، به دلیل کمبود تعداد بازرسان به ازای بیش از ۲ میلیون کارگاه ثبت شده، بازرسی هر کارگاه، زودتر از هر ۴ یا ۵ سال یک بار امکانپذیر نیست و البته ایمنسازی معادن زغالسنگ هم ممکن نیست، چون کارفرما زیر بار پرداخت هزینه استفاده از تکنولوژی نمیرود.»
۱۱ ماه بعد از فاجعه انفجار معدن زمستان یورت، کمیسیون نظارتی مجلس درگزارش خود اعلام کرد که مدیریت معدن به دلیل تامین نکردن ایمنی در محیط کار، بیتوجهی به نقص تجهیزات حافظ جان کارگران، پرداخت ناقص حق بیمه و معوقات چند ماهه مزد دهها کارگر این معدن و ازجمله، کارگران جان باخته، مقصر است. هفته اول آبان امسال که مقامات قضایی استان گلستان از پلمب مجدد معدن زمستان یورت به دلیل ناامنی محیط و معوقات مزد ۴۰۰ کارگر این معدن خبر دادند، معلوم شد که شرایط نسبت به ۷ سال قبل تغییر مثبتی نداشته و کارگران، مثل ۷ سال و ۸ سال قبل، در محیطی ناامن و با طلب چند ماهه مزد و بیمه، معترض و مجبور، مشغول به کار بودهاند.
در میان کارگران معدن زمستان یورت، فراوان میتوان پیدا کرد دو برادر را یا دو پسر عمو را یا دو پسرخاله را و حتی یک پدر و پسر را که یکی در شاخه شرقی و یکی در شاخه غربی مشغول به کار است و بابت مزد و بیمه معوق و ترس از آوار شدن سقف سست سیاهی که هر روز حداقل ۵ ساعت و گاهی تا بیش از ۱۰ ساعت بالای سرشان میلرزد، حال و روز مشابهی دارند. در جاده آزادشهر به سمت شاهرود، معدن زمستان یورت شرقی، سمت چپ جاده است. محوطه معدن، مشرف به روددرهای است که هم مسیل آبهای سطحی و بارندگی است و هم محلی برای کشت و زرع محدود روستاییان منطقه. دو روز بعد از فاجعه انفجار معدن زغالسنگ پروده طبس و زمانی که هنوز تعداد کارگران جانباخته «پروده» به عدد ۵۳ نرسیده بود ولی با همان شمار اجسادی که واگنهای زغالکشی از تونلهای معدن بیرون میآوردند هم رکورد فاجعه انفجار زمستان یورت شکسته شده بود.
نگهبان «زمستان یورت» شرقی، لنزهای کوچک چسبیده به دیواره سیمی محوطه و کنج سقف اتاقک نگهبانی را نشانم داد و گفت که مدیران معدن از طریق این دوربینهای مدار بسته، ورود هر آدم غریبهای را کنترل میکنند و به همین دلیل، حرف زدن کارگران با غریبهها، ممنوع است. یک ساعت بعد از ظهر، وقتی کارگران شیفت صبح از تونل بیرون آمدند، چون حمام در محوطه معدن نداشتند، با همان آبی که از لوله پشت اتاقک نگهبانی شُره میکرد، شر دوده سرد چرب را از دست و صورتشان کم میکردند و وقتی لابهلای دست و رو شستن، شماره تلفنشان را زیرلب میگفتند، نگهبان معدن رو به سمت دیگری گرفت تا یادش نماند کدام یک از رفقایش، مقررات را زیر پا گذاشته و در محوطه معدن با یک آدم غریبه حرف زده است. کارگرها، شماره تلفنشان را گفتند ولی چند هفته بعد از فاجعه انفجار معدن طبس و زمانی که شمار اجساد «پروده» روی عدد ۵۳ متوقف شد، کارگران زمستان یورت شرقی، در تماسهای تلفنی و در جواب سوالم بابت ایمنی معدن و نحوه پرداخت مزد و مزایا، حرف زدن را به «چند ساعت بعد» موکول میکردند ولی «چند ساعت بعد» به جای بوق آزاد این پیام از گوشی تلفن پخش میشد «دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد!»
در روزهای بعد از فاجعه انفجار معدن طبس، ترس از بیکاری، اخراج و توبیخ، طوری کارگران معادن زغال جاده آزادشهر را فلج کرده بود که جز چند نفری، بقیه حتی به شرط محفوظ ماندن اسمشان هم جرات حرف زدن نداشتند. مصطفی، یکی از همین «چند نفر» بود؛ کارگر «زمستان یورت» شرقی که یکی از اقوامش هم در شاخه غربی معدن کار میکند. مصطفی از طریق واسطه سومی حاضر شد درباره اوضاع معدن حرف بزند. مصطفی بود که برایم تعریف کرد «ایمنسازی» بهانهای برای تعطیلی ۱۰ روزه «زمستان یورت» بوده و دلیل اصلی، ساکت کردن صدای اعتراض ۴۰۰ کارگر معترض این معدن بابت مزدهای معوقه و پرداخت نشده از طریق خانهنشینی و بیکاری اجباری است. مصطفی بود که برایم تعریف کرد در نیمه اول آبان، علاوه بر معادن زمستان یورت و کلات، ۵ معدن دیگر در جاده آزادشهر تعطیل شده بود ولی هیچ خبری درباره تعطیلی این معادن اعلام نشد.
بابت ۱۰ روز یا دو هفته تعطیلی، مزد گرفتین؟
«معدن گمانه و نگین وطن و رودبار قشلاق، پول بچههاشون رو کامل دادن ولی هنوز تعدادی از بچههای معدن رودبار قشلاق، بیکارن، چون معدن به طور کامل کار نمیکنه. نیمه آذر، پیمانکار زمستان یورت شرقی گفت مثل ماه قبل از تعطیلی، فقط پایه مزد رو میده؛ نفری ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومن. کارگرا میگفتن با این ۷ میلیون تومن چطور خرج زندگی و قسط وام رو بدیم؟ ولی همین ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومن رو هم به موقع نداد و پرداخت این رقم تا آخر آذر عقب افتاد. مجموع کارگرای زمستان یورت غربی و شرقی حدود ۴۰۰ نفره. تا ۱۰ دی، ۲۰۰ نفر از کارگرای زمستان یورت، مزد کامل گرفتن ولی مزد و بیمه حدود ۲۰۰ نفر، هنوز پرداخت نشده. پیمانکار زمستان یورت غربی، تا آخر آذر به هر نفر فقط ۶ میلیون تومن داد و گفت دستم خالیه و پول برای مزد کامل ندارم. به همین دلیل، همکاری با این پیمانکار متوقف شده و کارگرای این پیمانکار الان بیکارن. چند روز قبل به دلیل اینکه بیمه حوادث کارگرا پرداخت نشده بود، معدن به مدت دو روز تعطیل شد. چند روزه که شرکت، مدیرعامل نداره و حالا فروش زغال معدن هم دچار مشکل شده و زغالشوییها ازمون زغال نمیخرن و میگن خاکستر زغالتون خیلی زیاده.»
مصطفی میگوید کارگران، حرف پیمانکار و بهانه بیپولی را باور نمیکنند، چون شاخه غربی و شرقی معدن زمستان یورت، در سه نوبت صبح و ظهر و شب فعال است و مصطفی میگوید اگر معدن، سودآوری نداشت، یا یکی از شیفتها تعطیل میشد یا پیمانکار از ادامه کار انصراف میداد؛ در حالی که کارگران شاهدند که یکی از پیمانکاران هم بعد از مدت کوتاهی، ماشینش را عوض کرده و هم خانه بزرگتری در شهر خریده است. مصطفی در یک شمارش ساده، تعداد کارگران ۷ معدن زغالسنگ جاده آزادشهر را محاسبه میکند تا ضرب اثر تعطیلی حتی یک معدن زغال در این منطقه و بلایی که به سر خانواده معدنکار میآید واضحتر شود؛ معدن رودبار قشلاق حدود ۳۰۰ کارگر، معدن زمستان یورت (شرقی و غربی) حدود ۴۰۰ کارگر، معدن گمانه حدود ۷۰ کارگر، معدن کلات (شرقی و غربی) حدود ۳۰ کارگر، معدن نگین وطن حدود ۲۰ کارگر.
بیشتر بخوانید: دیوار کوتاه کارگران معدن| از یورت تا معدنجوی؛ چرا حوادث معدن تمامی ندارد؟
حالا این معادنی که ۱۰ روز یا دو هفته تعطیل شد، امن شده؟
«از بچههای معدن رودبار قشلاق شنیدم که با دستور پیمانکار، بعضی از کارگاهها رو با بتن مقاومسازی کردن. بعد از انفجار معدن طبس، توی معدن زمستان یورت سختگیریها کمی بیشتر شد و گفتن برای سقف معدن نباید چوب نازک بزنیم ولی اول آذر، چوب کهنه کاج برامون آوردن. چوب، اونقدر کهنه بود که حتی قابل اره شدن نبود و از سفتی، مثل آهن بود. به سرکارگر گفتیم نمیتونیم توی کارگاه ۴۰ سانتی، چوب کهنه رو اره کنیم. سرکارگر، همین حرف ما رو به مدیر معدن گفته بود و مدیر معدن در جوابش گفته بود اگه کارگرا اعتراض کنن، معدن رو تعطیل میکنم که همهشون برگردن خونههاشون. حالا هم معدن، هنوز ناامنه و دیگه مدیر هم نداریم. چند روز قبل، آخرین ماشین چوب رو برامون آوردن و گفتن تا وقتی مدیرعامل جدید نیاد، نمیتونیم چوب بخریم در حالی که چوب، ابزار اصلی کار معدن برای مقاوم کردن سقف زغاله ولی احتمالا از سه یا چهار روز آینده، دیگه چوب هم نداریم.»
در جاده آزادشهر با آن روستاهای کارگرنشینش، هیچ تابلویی از تبلیغات شغلی به چشم نمیخورد. در عوض، زمینهای کم قواره برش خورده و به رنگ سبز چمنی و زرد گندمی، فراوان است؛ هر برش، دارایی یک یا چند خانواده محسوب میشود ولی وسعت ناچیز زمینها نشان میدهد که برای هیچ یک از صاحبانش، سرمایه دندانگیری نیست.
«این منطقه هیچ شغلی نیست. اگه معدن تعطیل بشه زندگی ما نابود میشه. این دو هفتهای که معدن تعطیل بود، همه کارگرای این منطقه خونهنشین شدن، چون ما، شغل دیگهای نداریم. اینجا هر خانواده، چند تا گوسفند و یک گاو و دو یا سه هزار متر زمین کشاورزی داره ولی از کنار زمین دو، سه هزار متری و ۵ تا گوسفند، خرج زندگی یک خانواده درنمیاد. یک هکتار گندم کاری با بهترین محصول، برای یک سال حداکثر ۲۰ میلیون تومن سود داره. ایا یک خانواده میتونه یک سال با ۲۰ میلیون تومن زندگی کنه؟ این منطقه ضعیفه؛ چشم امید ما، معدنه. پس حتی اگه ایمن نیست، مجبوریم سکوت کنیم و کار کنیم. وقتی کار میکنیم، دلمون خوشه که اگه جنس نسیه از مغازه برمیداریم، سر برج که حقوقمون رو بگیریم، طلب صاحب مغازه رو میدیم ولی اگه معدن نباشه چی؟»
رحیم، یکی از کارگران «زمستان یورت» است که اوایل تابستان امسال به دلیل تاخیر چند ماهه پرداخت مزد از معدن بیرون آمد و حالا با مسافرکشی با یک ماشین اجارهای و کارگری در ساختمانهای در حال ساخت خرج خانوادهاش را تامین میکند.
رحیم، ادعای بیپولی پیمانکاران معادن زغالسنگ جاده آزادشهر و بهخصوص، زمستان یورت را غیرواقعی میداند و میگوید: «۹۰ درصد کارگرای معدن زمستان یورت، کارگر پیمانکاری با قرارداد موقتن. کارگرای معدن زمستان یورت، چند هفته قبل از انفجار معدن زغال طبس، بابت تعویق مزد معترض بودن. از اول امسال، پیمانکار، هر ماه ۵ روز یا ۱۰ روز پرداخت حقوق رو به تاخیر انداخت و زندگی کارگر با این وضع جور نبود. وقتی تاریخ پرداخت مزد، از روز پنجم ماه به روز دهم و بیستم ماه میرسه، چطور باید جواب هزار جور قسط و اجاره و شکم زن و بچه رو بدی؟ شرکت هم از کارگر حمایت نمیکرد و در جواب کارگر میگفت شما با پیمانکار قرارداد دارین و مشکل مزدتون به من ارتباطی نداره. اعتراض کارگرا، از محوطه معدن به خیابون جلوی فرمانداری و دادستانی آزادشهر کشید. با این اعتراض، یک ماه از مزد کارگرا پرداخت شد ولی برج بعدی و بعدی، وضع پرداخت بدتر شد و طلب کارگر به دو ماه و سه ماه رسید و پیمانکار پرداخت حق بیمه رو هم متوقف کرد. وقتی معدن طبس منفجر شد، معدن زمستان یورت رو تعطیل کردن که اعتراض خیابونی کارگر تموم بشه وگرنه زمستان یورت، هنوز هم ناامنه.»
رحیم هم شنیده که برای بازگشایی معدن زمستان یورت، هیچ مدیری برای تایید ایمنی تونلها و کارگاهها حضور نداشته و مسوولان استان، تایید ایمنی معدن را به کارکنان شرکت واگذار کردهاند. رحیم میگوید که در طول ۱۵ سال معدنکاری، هیچ وقت هیچ مقام و مسوول دولتی در تونلها و کارگاههای معدن زغالسنگ ندیده و میگوید مدیران دولتی، جرات قدم گذاشتن به عمق ۲۰ متری و ۵۰ متری و ۱۰۰ متری معدن را ندارند و اصلا دلیل اصلی بسیاری از فجایع مرگبار در معادن زغالسنگ همین است.
«کارگر معدن، همیشه یک ماه مزد معوق داره، چون پیمانکار، همیشه یک ماه مزد رو گرو نگه میداره. رفقام دائم به من تلفن میزنن میگن رحیم، پولی توی دستت هست به ما قرض بدی؟ من به خاطر همین وضع از معدن بیرون اومدم. نه جایی که کار میکردیم امن بود و نه مزدمون رو درست و سر وقت میدادن و نه احتراممون حفظ میشد. من شاهد بودم که رفقام اونقدر از بیکاری میترسیدن که حاضر به اعتراض نبودن و به خاطر ۷ یا ۸ یا ۱۰ میلیون تومن مزدی که با یک ماه و دوماه تاخیر به دستشون میرسید، حاضر بودن خودشون رو به کشتن بدن.»
رحیم میگوید معدن کلات، همانی که هنوز هم تعطیل است، از همان ابتدا هم امن نبود و کارگرانش در همان زمانی که با دستور دادستان تعطیل شد، چند ماه طلب مزد داشتند.
«پیمانکار کلات، چند ماه سروقت و منظم مزد داد ولی از اول امسال نامنظم شد. کارگر کلات، چارهای نداشت. ناچار بود هم بدون مزد و هم در معدن ناامن کار کنه. معنی ناامن رو شما متوجه نمیشی. معنی ناامن رو فقط همون کارگری میفهمه که وزن سقف بالای سرش رو، وزن هزار تن خاک رو، باید دو پاره چوب تحمل کنه. به نظر شما، این محیط کار امنه؟»
چرا با ناامنی و بیپولی کار میکنند؟
فرامرز توفیقی، فعال کارگری است و در جواب «اعتماد» دلیل سکوت کارگران معادن زغالسنگ در قبال پایمال شدن حقوق صنفی و قانونیشان را به ناامنی شغلی ربط میدهد و میگوید که ناامنی شغلی، هیچ ربطی به تغییر و تعویض دولتها ندارد و ویژگی ماندگار مشاغل کارگری است.
«این وضع، مصداق ضربالمثل معروف به مرگ گرفتن برای راضی کردن به تب است. قانون کار به صراحت میگوید که وقتی پیمانکار طرف قرارداد با یک کارفرما، از انجام وظایف خود در قبال کارگر سرپیچی کند، کارفرمای اصلی که ممکن است یکی از وزارتخانههای صمت یا جهاد کشاورزی یا نیرو و... باشد، مسوول تسویه و ایفای تعهدات پیمانکار است و در بخش دیگری از قانون کار هم تاکید شده که در صورت تعطیلی موقت کارگاه برای ایمنسازی یا نوسازی، پرداخت مزد و حق قانونی کارگر به قوت خود باقی است ولی در این سالها در دوره فعالیت هیچ دولتی شاهد اجرای این تاکیدات قانون کار در قبال کارگر نبودهایم. به همین دلیل میگویم که وضع امروز کارگران معادن زغالسنگ، مصداق ضربالمثل به مرگ گرفتن برای رضایت به تب است.
کارگران معادن زغال سنگ، چارهای جز ادامه کار در معدن ندارند و بنابراین عجیب نیست که حتی به کار در یک محیط ناایمن هم راضی باشند حتی با وجود آنکه میبینند و میدانند که پیمانکار، از پرداخت حقشان طفره میرود، چون فقط در چنین شرایطی میتوانند معاش خانوادهشان را تامین کنند. ۶ معدن زغالسنگ به دلیل ناامنی تعطیل شدهاند و بعد از دو هفته به شرط تامین ایمنی بازگشایی شدهاند ولی کدام پیمانکار، ضمانت میدهد که در مهلت تعیین شده، ایمنی معدن را به گونهای برقرار کند که از این پس، شاهد سوختن و مرگ عزیزانمان در معادن زغالسنگ نباشیم؟»