۱۰۶ سال مقاومت؛ زنی که تاریخ قفقاز را در چهره دارد
رویداد۲۴ | منطقه قفقاز جنوبی همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود، محل تقابل قدرتهای بزرگ بوده است. ارمنستان، آذربایجان و گرجستان در طول تاریخ در مرکز توجه امپراتوریهایی مانند ایران هخامنشی، روم باستان، عثمانی و روسیه قرار داشتند. این منطقه نهفقط به عنوان پلی میان آسیا و اروپا، بلکه به دلیل منابع طبیعی، زمینهای حاصلخیز و مسیرهای تجاری، اهمیت فوقالعادهای داشته است.
ارمنستان، که از نخستین ملتهای مسیحی جهان است، در تقاطع این امپراتوریها همواره برای حفظ هویت خود تلاش کرده است. هویت ارمنی به شدت با مسیحیت و تاریخ کهن این ملت گره خورده است، اما همین هویت بارها توسط قدرتهای بزرگ و همسایگان مسلمان به چالش کشیده شده است. در مقابل، آذربایجان، کشوری عمدتاً مسلمان شیعه، تاریخ و هویت خود را در قالب یک ملت اسلامی تعریف کرده است. این تفاوتهای عمیق فرهنگی و مذهبی، در کنار رقابتهای سرزمینی، به درگیریهای مکرر منجر شده است.
شوروی و سیاست «تفرقه برای حکومت»
در قرن بیستم، با تسلط اتحاد جماهیر شوروی بر قفقاز جنوبی، منطقه وارد فصل جدیدی از تاریخ خود شد. شوروی برای کنترل بهتر جمهوریهای خود، سیاستی را اتخاذ کرد که مرزهای قومی و سرزمینی را به گونهای تنظیم کرد که به تعمد تنش ایجاد شود. در این چارچوب، منطقه ناگورنو-قرهباغ، با وجود اینکه اکثریت جمعیت آن ارمنی بودند، به عنوان یک منطقه خودمختار در داخل جمهوری آذربایجان تعیین شد. این تصمیم، نارضایتی عمیقی در میان ارامنه ایجاد کرد که از همان ابتدا این وضعیت را ناعادلانه میدانستند.
این سیاست شوروی، اگرچه در ظاهر توانست برای چند دهه تعادل نسبی را حفظ کند، اما در باطن تنشهای تاریخی و قومی را تقویت کرد. این تنشها، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، به یک بحران تمامعیار تبدیل شد. ارامنه ناگورنو-قرهباغ، با اعلام استقلال و درخواست برای پیوستن به ارمنستان، به نقطه آغاز جنگی تبدیل شدند که هزاران کشته و آواره به همراه داشت.
جنگ ناگورنو-قرهباغ؛ تاریخ در سایه خشونت
جنگ ناگورنو-قرهباغ، که در اواخر دهه ۱۹۸۰ آغاز شد و تا اواسط دهه ۱۹۹۰ ادامه یافت، یکی از خونینترین درگیریهای قومی-سرزمینی در دوران معاصر بود. این جنگ تنها بر سر خاک نبود؛ بلکه بر سر هویت ملی و تاریخی دو ملت ارمنی و آذربایجانی بود. برای ارامنه، ناگورنو-قرهباغ نماد مقاومت و بخشی از تاریخ کهن آنان است. برای آذربایجان، این منطقه بخشی از سرزمین ملی است که باید حفظ شود.
در این میان، تصویر زنی ۱۰۶ ساله که با تفنگ AKM در دست، از خانهاش محافظت میکند، به یک نماد تبدیل شد. این زن، که به احتمال زیاد تمامی زندگیاش را در سایه خشونت و جنگ گذرانده است، نمایانگر روح جمعی یک ملت است که برای بقا و هویت خود میجنگد. تفنگی که او در دست دارد، نه فقط ابزار جنگ، بلکه نمادی از ضرورت مقاومت در برابر تهدیداتی است که تمامیت خانه و زندگی او را به خطر انداختهاند.
چرا این تصویر مهم است؟
این عکس فراتر از یک تصویر ساده، نمایانگر لایههای پیچیدهتری از تاریخ، هویت و مقاومت است. در تاریخنگاری، اغلب تمرکز بر روی رهبران و اتفاقات کلان است، اما این عکس داستان مردمی را روایت میکند که در سایه این وقایع تاریخی زندگی کردهاند. زنی که در این تصویر دیده میشود، با سن بالا و تجربه نسلکشی، آوارگی، و جنگهای متعدد، نماینده نسلی است که تمام عمر خود را در مبارزه برای بقا سپری کرده است.
بیشتر بخوانید: زنان نظامی در جنگ جهانی دوم
تصویری از یک فرد مسن که مسلح شده، نشاندهنده شرایطی است که در آن حتی افراد سالمند و غیرنظامی نیز مجبور به شرکت در جنگ شدهاند. این موضوع نه تنها شدت جنگ، بلکه تاثرات عمیق آن بر زندگی مردم عادی را نشان میدهد.
نقش قدرتهای بینالمللی در تشدید مناقشه
یکی از عوامل مهم در پیچیدهتر شدن مناقشه ناگورنو-قرهباغ، دخالت قدرتهای منطقهای و جهانی است. روسیه، به عنوان متحد تاریخی ارمنستان، نقش کلیدی در حمایت از این کشور و همچنین میانجیگری در آتشبسها ایفا کرده است. ترکیه، به عنوان حامی آذربایجان، با حمایت نظامی و سیاسی از این کشور، باعث تشدید تنشها شده است. در این میان، ایران نیز با تلاش برای حفظ تعادل میان دو طرف، نقش پیچیدهای را ایفا میکند. این رقابت ژئوپلیتیکی، مناقشه را از یک درگیری محلی به یک بحران بینالمللی تبدیل کرده است. قفقاز جنوبی، به دلیل موقعیت استراتژیک خود، همواره محل رقابت قدرتهای بزرگ بوده است و جنگ ناگورنو-قرهباغ نمونهای از این رقابت است.
عکسی که تاریخ را بازگویی میکند
این عکس از نظر ترکیببندی ساده، اما عمیق است. زن مسن، با لباسهای سنتی و ساده، در مرکز کادر قرار دارد. او تفنگی را در دست دارد که بهوضوح نشاندهنده شرایط بحرانی و ضرورت دفاع از خانه است. پسزمینه تصویر، خانهای روستایی و ساده است که احتمالاً طی چندین دهه زندگی او به یک نماد شخصی و خانوادگی تبدیل شده است. این خانه، با دیوارهای فرسودهاش، نمادی از دوام و استقامت در برابر سختیها است.
نگاه زن به دوربین، ترکیبی از خستگی، عزم و شجاعت را نشان میدهد. خطوط چهره او، که حاصل بیش از یک قرن زندگی در شرایط دشوار است، بهتنهایی روایتگر داستانهای بیشماری از خشونت، تغییر و مقاومت است. تفنگ در دستان او، که ممکن است به دلیل وزن زیاد برایش سنگین باشد، به یک ابزار ناخواسته برای بقا تبدیل شده است. این عکس تاثیر عمیقی بر بیننده میگذارد، زیرا به شکلی ملموس و بیواسطه، نشان میدهد که چگونه جنگ زندگی مردم عادی را تحت تأثیر قرار میدهد. تصویری از یک زن سالمند که بهجای آرامش در سالهای پایانی عمر، مجبور به حمل سلاح شده است، عمق بحران انسانی را به نمایش میگذارد. پیرزن در این عکس نه بهعنوان یک جنگجو، بلکه بهعنوان نمادی از زنی که زندگیاش بارها در معرض تهدید قرار گرفته، ظاهر میشود. نگاه او، نه از روی انتخاب، بلکه از روی اجبار به دفاع از خانه و زندگی، بیننده را به تأمل درباره بیعدالتیهای جنگ دعوت میکند.
عکس همچنین بهطور غیرمستقیم به موضوع آوارگی و از دست دادن خانه اشاره میکند. در بسیاری از موارد، مردم منطقه ناگورنو-قرهباغ مجبور به ترک خانههای خود شدند، اما این زن، با مسلح شدن و نشستن در برابر خانهاش، پیام روشنی را منتقل میکند: «این خانه، این زمین، بخشی از هویت من است، و من از آن محافظت خواهم کرد.»
این عکس تنها یک تصویر نیست؛ بلکه نمادی از تاریخی طولانی و پر از مبارزه است. این زن، که در برابر خانهاش ایستاده است، نه فقط از خانه خود، بلکه از تاریخ، هویت، و فرهنگ ملت خود دفاع میکند. این عکس، یادآور این نکته است که تاریخ، تنها در میدانهای جنگ و در دفاتر سیاستمداران رقم نمیخورد، بلکه در زندگی روزمره مردمانی نوشته میشود که در سختترین شرایط، تسلیم نمیشوند.
داستان این پیرزن، بازتابی از تاریخ مردم قفقاز جنوبی است؛ تاریخی که با جنگ، آوارگی و مقاومت گره خورده است. تحلیل این تصویر، ما را به درک عمیقتری از پیچیدگیهای این مناقشه و اهمیت صلح و همزیستی رهنمون میسازد.
سیاستمدار متعادل الفکری در راس هر حکومتی باشه هیچگاه سیاستهای جنگ طلبی و آتش افروزی رو در پیش نگرفته
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
پشت هر جنگی و لو کوتاه یک گروه افراطی مریض الفکر بوده