تصویری که نماد مقاومت در برابر فاشیسم شد
رویداد۲۴ | جنگ داخلی اسپانیا (۱۹۳۶-۱۹۳۹) یکی از پیچیدهترین و خونبارترین درگیریهای قرن بیستم بود که با تقابل دو جناح اصلی همراه شد: جمهوریخواهان که خواستار حفظ نظام دموکراتیک بودند و ملیگرایان افراطی تحت رهبری فرانسیسکو فرانکو که برای ایجاد یک حکومت فاشیستی تلاش میکردند.
در این جنگ، جمهوریخواهان که خواستار حفظ دموکراسی، عدالت اجتماعی و اصلاحات بودند، در برابر ملیگرایان محافظهکار و طرفداران فرانسیسکو فرانکو که به دنبال ایجاد حکومتی فاشیستی بودند، ایستادند. این تقابل، به یک نبرد تمامعیار میان ایدئولوژیها بدل شد: دموکراسی در برابر دیکتاتوری، آزادی در برابر سرکوب، و آرمانگرایی در برابر واقعگرایی خشن. درواقع جنگ داخلی اسپانیا تنها نقطهای در تاریخ یک کشور نبود، بلکه به آزمایشگاه ایدئولوژیک قرن بیستم تبدیل شد، جایی که کمونیسم، فاشیسم، و دموکراسی لیبرال با یکدیگر برخورد کردند.
جنگی سرنوشتساز
در اوایل قرن بیستم، اسپانیا کشوری عمیقا دوقطبی بود. از یک سو، طبقات اشراف و کلیسای کاتولیک بر ساختار اجتماعی تسلط داشتند، و از سوی دیگر، طبقات کارگر و دهقانان از فقر، بیعدالتی و محرومیت رنج میبردند. انقلاب صنعتی در اسپانیا به کندی پیش رفت و در بسیاری از مناطق، نظام ارباب-رعیتی همچنان برقرار بود.
در سال ۱۹۳۱، جمهوری دوم اسپانیا تشکیل شد و اصلاحاتی اجتماعی و اقتصادی را آغاز کرد که از جمله شامل تقسیم زمین، محدود کردن قدرت کلیسا، و گسترش حقوق کارگران بود. اما این اصلاحات با مخالفت شدید محافظهکاران، زمینداران بزرگ و کلیسا مواجه شد. از سوی دیگر، جناحهای چپگرا نیز به دو دسته کمونیستها و آنارشیستها تقسیم شدند که هر کدام برنامههای متفاوتی برای آینده اسپانیا داشتند. این اختلافات به افزایش تنشها و وقوع درگیریهای خیابانی و ترورها منجر شد.
در جولای ۱۹۳۶، کودتایی نظامی به رهبری ژنرال فرانسیسکو فرانکو و دیگر فرماندهان نظامی علیه دولت جمهوری آغاز شد. این کودتا موفق نشد اسپانیا را بهطور کامل تحت کنترل خود درآورد و به یک جنگ داخلی تمامعیار تبدیل شد.
عکسی که نماد مقاومت شد
مارینا ژینستا، در این میان، نه یک سرباز حرفهای، بلکه یک جوان ایدئالیست و مترجم بود که به آرمان جمهوریخواهان پیوست. او عضوی از گروه «جوانان سوسیالیست متحد» بود که در برابر پیشرویهای فرانکو مقاومت میکردند. عکسی که از او گرفته شد، نمایانگر آرمانهای نسل جوانی بود که با شور و ایمان، برای آزادی و عدالت میجنگیدند.
بیشتر بخوانید: زنان نظامی در جنگ جهانی دوم
اسطورهسازی یا واقعیت؟
عکس مارینا ژینستا، گرفته شده توسط ژوان گوژ، جنبهای از جنگ داخلی اسپانیا را به تصویر میکشد که کمتر به خشونت و خونریزی اشاره دارد و بیشتر به امید، اراده و انسانیت تمرکز میکند. این تصویر از همان ابتدا با استقبال رسانهها مواجه شد و به یکی از برجستهترین تصاویر تبلیغاتی جمهوریخواهان تبدیل شد.
اما واقعیت این است که ژینستا هرگز در جنگ شرکت نکرد. تفنگی که در دست دارد، تنها برای عکس بوده است و خود او بعدها اعتراف کرد که هرگز از این سلاح استفاده نکرده است. این تناقض میان واقعیت و تصویری که از او ساخته شد، سؤالهای بسیاری را درباره ماهیت تصویر و قدرت رسانه در ساختن اسطورهها ایجاد میکند.
مارینا ژینستا پس از پایان جنگ داخلی، همچون بسیاری از جمهوریخواهان، مجبور به ترک اسپانیا شد. او به فرانسه و سپس به جمهوری دومینیکن پناه برد. زندگی او پس از جنگ به دور از هیاهوی رسانهها ادامه یافت و برای سالها، خود او نیز اهمیت عکس مشهورش را نادیده گرفت.
با این حال، این عکس بارها و بارها در کتابها، مستندها و نمایشگاههای هنری بازنشر شد و ژینستا را به نمادی فراتر از زمان و مکان تبدیل کرد. او در سال ۲۰۰۶ این عکس را شناسایی کرد و تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۴، همچنان از معنای این تصویر و نقش خود در آن سخن میگفت. تصویر ژینستا تنها یک عکس تاریخی نیست؛ بلکه یک نماد فرهنگی است. این عکس از سویی نشاندهندهی امید و اراده جوانانی است که در برابر ظلم ایستادند و از سوی دیگر، نشاندهنده تأثیر هنر و رسانه در شکلدهی به حافظه جمعی است. در دوران مدرن تصاویر اغلب بیش از متون تاریخی تاثیرگذار هستند. عکسی که از ژینستا گرفته شد، برخلاف بسیاری از تصاویر جنگی، به جای نمایش ویرانی، بر قدرت انسانی و آرمانگرایی تمرکز دارد. همین ویژگیها این تصویر را به یک اثر هنری تبدیل کرده است که نهتنها داستان جنگ داخلی اسپانیا، بلکه روح مقاومت در برابر فاشیسم را بازگو میکند.