از حسادتهای زنانه تا پیشنهادهای بی شرمانه!
این یک توصیه جدی به خانمهای ورزشکار است. مکملها را درست مصرف کنند و هرگز تلاش نکنند که راه صدساله را در یک شب طی کنند.
این یک توصیه جدی به خانمهای ورزشکار است. مکملها را درست مصرف کنند و هرگز تلاش نکنند که راه صدساله را در یک شب طی کنند.
بدنسازی، فیتنس و زیبایی اندام زنان؛ جدا از همه مشکلاتی که آنها برای ورزش کردن در رشته مورد علاقه شان دارند رفتارهای اجتماعی، برخوردهای نامناسب بعضی از مردان و نگاهی که سایر زنان در کوچه و خیابان، خانه، دوست و آشنا و فامیل دارند هم برای آنها آزار دهنده است. اگر در خیلی از چیزها پیشرفت کرده باشیم هنوز برای خیلیها جا نیفتاده است که زنان هم میتوانند بدنساز باشند، میتوانند کاری کنند تا اندام شان شکل بگیرد و میتوانند هر طور که دوست دارند به ورزش مورد علاقه شان بپردازند.
با این حال نگاهها همچنان سنگین است و بعضی از زنان بدنساز حتی جرات نمیکنند تا صفحهای شخصی در یکی از شبکههای اجتماعی باز کنند! هجوم بعضی از مردان به صفحات آنها، فحاشی و ناسزا و بی ادبیهایی که میکنند باعث میشود از این کار پشیمان شوند. بعضیها پیشنهاد بی شرمانه میدهند و بعضیها گمان میکنند که هر طور که بخواهند میتوانند با این ورزشکاران حرف بزنند و رفتار کنند. اما اگر پای حرفهای آنها بنشینید میبینید که قویتر از آنچه هستند که بشود باورش کرد.
مژگان بختیاری یکی از آنهاست. خودش تلاش زیادی کرده و حالا مربیای است که شاگردان زیادی را در این رشته ورزشی دارد. او بی پرده از سختیها حرف میزند و آنجای که لازم باشد حتی حرفهایی میزند که شاید خیلی از زنان ما جرات بیان آن را نداشته باشند: «باید این حرفها را بزنم، خیلی از خانمهای ما آگاهی ندارند و برای اینکه ره صدساله را چند ماهه طی کنند دست به هر کاری میزنند، پودرهای غیر استاندارد میخورند، مکملهای فیک مصرف میکنند و بارها مشاهده شده که هورمونهای زنانه آنها به هم میریزد و صداهایشان مردانه میشود. من باید این حرف را بگویم تا خیلیها که نمیدانند به آگاهی برسند.»
مژگان بختیاری؛ مربی فیتنس بانوان است و حسابی هوای شاگردانش را دارد، آن هم به این دلیل که خیلی از آنها آگاهی ندارند و میخواهند راه صدساله را یک شبه طی کنند. به همین دلیل است که سراغ پودرها، مکملها و داروهای ممنوعه میروند و بدون آنکه از تبعات آن با خبر باشند این مواد را استفاده میکنند. جدا از تغییر درهورمونها و کلفت شدن صدا مشکلاتی دیگری هم به وجود میآید که ممکن است روی نازایی بانوان تاثیر بسزایی داشته باشد. البته همه اینها در یک کفته ترازو است و آنچه بیشتر بانوان را در این رشته تهدید میکند نگاههای بدی است که در جامعه به آنها میشود. تغییر فرم ظاهری بدن، انجام حرکاتی که خیلیها آنها را مختص مردان میدانند و البته پیشنهادهایی که گاها بی شرمانه هستند باعث میشود تا کفه دیگر ترازو سنگینتر شود. بختیاری از این میگوید که باید همه آنهایی که مربی هستند دست در دست هم بدهند تا فضایی امن را برای بانوان را به وجود بیاورند. فضایی که در آن دیگر کسی به خودش اجازه ندهد به آنها بی احترامی کند و بانوان بتوانند در محیطی امن هر ورزشی را که دوست دارند انجام بدهند.
سختیهای ورزش بانوان
اگر بخواهیم از نظر تمرینی و اینطور مسائل بگوییم، دیگر فرقی الان بین آقایان و بانوان وجود ندارد. اما از نظر تهیه مکمل برای مثال در همین رشته بدنسازی واقعا مشکلاتی وجود دارد. مخصوصا برای تهیه کردن مکملهای مورد نیاز. حتی مشکل اصل نبودن مکملها را هم داریم. مثلا الان اگر شما با یک مربی خانم صحبت کنید یا حالت صدایش تغییر کرده و مردانه شده و یا تغییر چهره در صورتش کاملا مشهود است. ریزش مو، ناباروری و کلی مشکلات دیگر هم وجود دارد. اینکه الان خیلیها روی میآورند به سمت مکملها به این دلیل است که دوست دارند خیلی زود شبیه چیزی شوند که در ذهنشان دارند. با دیدن عکسهای مدلینگهای خارجی بیشتر به این باور میرسند. در حالیکه آنها اصلا حرفهشان ورزشی نیست و مشغول کار مدلینگ هستند.
بیشترین ضربه هم جایی خورده میشود که همزمان چند استروئید و پتایید با هم مصرف میشوند. خوشبختانه دکتر بهداشتی در آخرین کتابی که از خودشان منتشر کردند درباره ترکیب اینها گفتند و حداقل کسی اگر میخواهد استفاده کند، این کتاب و نکات مربوط به ترکیب مردن مکملها را بخواند. نکته مهم این است که برای رسیدن به اندام مناسب تغذیه ۷۰ درصد نقش دارد و مکمل ۳۰ درصد. جالب اینجاست آنقدری که مکمل در ایران طرفدار دارد در جای دیگر اینطور نیست. کلا نه در جامعه ما بلکه در جوامع دیگر هم خانمهای بدنساز را از نظر ظاهری نمیپسندند. در ایران هم خوب است که این جا بیافتد که خانمهای به جای داشتن اندامهای مردانه بدنسازی شده، ورزشکار باشند و بدنشان را به زیباترین شکل بسازند. نه با دارو و استروئید و چیزهای دیگر. چراکه عوارض مکملهای مصرف شده هیچوقت از بین نمیرود. اکثر خانمها، اما اینطور چیزها را هم به جان میخرند. البته که ما در ایران وقتی هیچ ورزشی برای بانوان در رابطه با این رشته نداریم، ارزشی ندارد که آینده زندگی خودشان را به خطر بیاندازند. دخترانی که هرکدام فردا میتوانند مادر یک فرزند و خانم یک خانواده باشند. متاسفانه این اتفاق پول خیلی خوبی برای مربیان و تولیدکنندهها دارد و در مقابل تقاضا هم بالا میرود. هیچکس نمیداند این مکملها چطور حتی ساخته میشوند. من خودم دیدم که دبههای مکملها را از جایی مثل شهریار میخرند و بعد از جاهای دیگر با پودرهای مختلف پر میکردند و اصلا هیچ مجوزی برای کار ندارند.
نگاه متفاوت آقایان
نگاه بدی در جامعه ما وجود دارد. اگر این نگاه تغییر کند بدون شک خیلی از مشکلات حل خواهند شد. اگر آقایان سعی کنند خانمهای ورزشکار را به چشم همان ورزشکار ببینند نه یک زن در جامعه اسلامی. من خودم به شخصه در صفحه شخصی خودم فیلمهایی از تمریناتم قرار میدادم. با این وجود که حجابم کامل بود. اما باز هم در کنار یکسری تشویقها حرفهایی هم زده میشد که تعجب برانگیز بود. مثلا خیلی از خانمهای مینوشتند چرا اینطور ورزش میکنی؟ کار تو باعث شده همسرمان به ما بی توجه باشد! یعنی این نگاه حسادت گونه در بین خود خانمها نیز وجود داشته باشد. خیلی اوقات حتی مربیان نسبت به هم حسادت دارند و مدام سعی در تخریب کردن هم دارند. جدا از آن آقایانی هستند که سعی در تخریب کردن بانوان مشغول فعالیت دارند. به هر حال حیف است اگر این چند مربی باانگیزه خانم که در این رشته فعالیت میکنند دلسرد شوند.
حسادتهای زنانه
بیشتر حسادت خود مربیان به یکدیگر یا توهینهای خیلی بد از سوی خود خانمها و حتی آقایان. اینها بحثهای اجتماعی است و بحثهای درون باشگاهی هم زیاد است که مثلا به مربی بهای خاصی نمیدهند و هیچ مربیای درآمد خوبی هم ندارد. من حتی به آنجا رسیدم که گفتم دیگر کار نمیکنم. چون باشگاه درک این را ندارد که سرپا ماندنش به دلیل وجود همین مربیان است. حداقل رفتار باشگاهدارها با مربیان باید تغییر کند. اگر این اجازه داده شود که خانمها هم با لباس پوشیده بتوانند به شاگردان خود آموزش دهند و آنقدر سختگیری وجود نداشته باشد، خیلی از مشکلات حل میشود. اگر سعی شود آموزشها حتی به سطح برسد که کارشناس خانم در تلویزیون کار کند تا دید مردم هم بیشتر شود و تغییر کند. تا الان، چون همیشه مربیان آقا این کار را انجام میدادند و هنوز هم همینطور است. اگر این اتفاق رسانهای میشد مطمئنا نگاهها نیز تغییر میکرد.
بدنسازی، فیتنس و زیبایی اندام زنان؛ جدا از همه مشکلاتی که آنها برای ورزش کردن در رشته مورد علاقه شان دارند رفتارهای اجتماعی، برخوردهای نامناسب بعضی از مردان و نگاهی که سایر زنان در کوچه و خیابان، خانه، دوست و آشنا و فامیل دارند هم برای آنها آزار دهنده است. اگر در خیلی از چیزها پیشرفت کرده باشیم هنوز برای خیلیها جا نیفتاده است که زنان هم میتوانند بدنساز باشند، میتوانند کاری کنند تا اندام شان شکل بگیرد و میتوانند هر طور که دوست دارند به ورزش مورد علاقه شان بپردازند.
با این حال نگاهها همچنان سنگین است و بعضی از زنان بدنساز حتی جرات نمیکنند تا صفحهای شخصی در یکی از شبکههای اجتماعی باز کنند! هجوم بعضی از مردان به صفحات آنها، فحاشی و ناسزا و بی ادبیهایی که میکنند باعث میشود از این کار پشیمان شوند. بعضیها پیشنهاد بی شرمانه میدهند و بعضیها گمان میکنند که هر طور که بخواهند میتوانند با این ورزشکاران حرف بزنند و رفتار کنند. اما اگر پای حرفهای آنها بنشینید میبینید که قویتر از آنچه هستند که بشود باورش کرد.
مژگان بختیاری یکی از آنهاست. خودش تلاش زیادی کرده و حالا مربیای است که شاگردان زیادی را در این رشته ورزشی دارد. او بی پرده از سختیها حرف میزند و آنجای که لازم باشد حتی حرفهایی میزند که شاید خیلی از زنان ما جرات بیان آن را نداشته باشند: «باید این حرفها را بزنم، خیلی از خانمهای ما آگاهی ندارند و برای اینکه ره صدساله را چند ماهه طی کنند دست به هر کاری میزنند، پودرهای غیر استاندارد میخورند، مکملهای فیک مصرف میکنند و بارها مشاهده شده که هورمونهای زنانه آنها به هم میریزد و صداهایشان مردانه میشود. من باید این حرف را بگویم تا خیلیها که نمیدانند به آگاهی برسند.»
مژگان بختیاری؛ مربی فیتنس بانوان است و حسابی هوای شاگردانش را دارد، آن هم به این دلیل که خیلی از آنها آگاهی ندارند و میخواهند راه صدساله را یک شبه طی کنند. به همین دلیل است که سراغ پودرها، مکملها و داروهای ممنوعه میروند و بدون آنکه از تبعات آن با خبر باشند این مواد را استفاده میکنند. جدا از تغییر درهورمونها و کلفت شدن صدا مشکلاتی دیگری هم به وجود میآید که ممکن است روی نازایی بانوان تاثیر بسزایی داشته باشد. البته همه اینها در یک کفته ترازو است و آنچه بیشتر بانوان را در این رشته تهدید میکند نگاههای بدی است که در جامعه به آنها میشود. تغییر فرم ظاهری بدن، انجام حرکاتی که خیلیها آنها را مختص مردان میدانند و البته پیشنهادهایی که گاها بی شرمانه هستند باعث میشود تا کفه دیگر ترازو سنگینتر شود. بختیاری از این میگوید که باید همه آنهایی که مربی هستند دست در دست هم بدهند تا فضایی امن را برای بانوان را به وجود بیاورند. فضایی که در آن دیگر کسی به خودش اجازه ندهد به آنها بی احترامی کند و بانوان بتوانند در محیطی امن هر ورزشی را که دوست دارند انجام بدهند.
سختیهای ورزش بانوان
اگر بخواهیم از نظر تمرینی و اینطور مسائل بگوییم، دیگر فرقی الان بین آقایان و بانوان وجود ندارد. اما از نظر تهیه مکمل برای مثال در همین رشته بدنسازی واقعا مشکلاتی وجود دارد. مخصوصا برای تهیه کردن مکملهای مورد نیاز. حتی مشکل اصل نبودن مکملها را هم داریم. مثلا الان اگر شما با یک مربی خانم صحبت کنید یا حالت صدایش تغییر کرده و مردانه شده و یا تغییر چهره در صورتش کاملا مشهود است. ریزش مو، ناباروری و کلی مشکلات دیگر هم وجود دارد. اینکه الان خیلیها روی میآورند به سمت مکملها به این دلیل است که دوست دارند خیلی زود شبیه چیزی شوند که در ذهنشان دارند. با دیدن عکسهای مدلینگهای خارجی بیشتر به این باور میرسند. در حالیکه آنها اصلا حرفهشان ورزشی نیست و مشغول کار مدلینگ هستند.
بیشترین ضربه هم جایی خورده میشود که همزمان چند استروئید و پتایید با هم مصرف میشوند. خوشبختانه دکتر بهداشتی در آخرین کتابی که از خودشان منتشر کردند درباره ترکیب اینها گفتند و حداقل کسی اگر میخواهد استفاده کند، این کتاب و نکات مربوط به ترکیب مردن مکملها را بخواند. نکته مهم این است که برای رسیدن به اندام مناسب تغذیه ۷۰ درصد نقش دارد و مکمل ۳۰ درصد. جالب اینجاست آنقدری که مکمل در ایران طرفدار دارد در جای دیگر اینطور نیست. کلا نه در جامعه ما بلکه در جوامع دیگر هم خانمهای بدنساز را از نظر ظاهری نمیپسندند. در ایران هم خوب است که این جا بیافتد که خانمهای به جای داشتن اندامهای مردانه بدنسازی شده، ورزشکار باشند و بدنشان را به زیباترین شکل بسازند. نه با دارو و استروئید و چیزهای دیگر. چراکه عوارض مکملهای مصرف شده هیچوقت از بین نمیرود. اکثر خانمها، اما اینطور چیزها را هم به جان میخرند. البته که ما در ایران وقتی هیچ ورزشی برای بانوان در رابطه با این رشته نداریم، ارزشی ندارد که آینده زندگی خودشان را به خطر بیاندازند. دخترانی که هرکدام فردا میتوانند مادر یک فرزند و خانم یک خانواده باشند. متاسفانه این اتفاق پول خیلی خوبی برای مربیان و تولیدکنندهها دارد و در مقابل تقاضا هم بالا میرود. هیچکس نمیداند این مکملها چطور حتی ساخته میشوند. من خودم دیدم که دبههای مکملها را از جایی مثل شهریار میخرند و بعد از جاهای دیگر با پودرهای مختلف پر میکردند و اصلا هیچ مجوزی برای کار ندارند.
نگاه متفاوت آقایان
نگاه بدی در جامعه ما وجود دارد. اگر این نگاه تغییر کند بدون شک خیلی از مشکلات حل خواهند شد. اگر آقایان سعی کنند خانمهای ورزشکار را به چشم همان ورزشکار ببینند نه یک زن در جامعه اسلامی. من خودم به شخصه در صفحه شخصی خودم فیلمهایی از تمریناتم قرار میدادم. با این وجود که حجابم کامل بود. اما باز هم در کنار یکسری تشویقها حرفهایی هم زده میشد که تعجب برانگیز بود. مثلا خیلی از خانمهای مینوشتند چرا اینطور ورزش میکنی؟ کار تو باعث شده همسرمان به ما بی توجه باشد! یعنی این نگاه حسادت گونه در بین خود خانمها نیز وجود داشته باشد. خیلی اوقات حتی مربیان نسبت به هم حسادت دارند و مدام سعی در تخریب کردن هم دارند. جدا از آن آقایانی هستند که سعی در تخریب کردن بانوان مشغول فعالیت دارند. به هر حال حیف است اگر این چند مربی باانگیزه خانم که در این رشته فعالیت میکنند دلسرد شوند.
حسادتهای زنانه
بیشتر حسادت خود مربیان به یکدیگر یا توهینهای خیلی بد از سوی خود خانمها و حتی آقایان. اینها بحثهای اجتماعی است و بحثهای درون باشگاهی هم زیاد است که مثلا به مربی بهای خاصی نمیدهند و هیچ مربیای درآمد خوبی هم ندارد. من حتی به آنجا رسیدم که گفتم دیگر کار نمیکنم. چون باشگاه درک این را ندارد که سرپا ماندنش به دلیل وجود همین مربیان است. حداقل رفتار باشگاهدارها با مربیان باید تغییر کند. اگر این اجازه داده شود که خانمها هم با لباس پوشیده بتوانند به شاگردان خود آموزش دهند و آنقدر سختگیری وجود نداشته باشد، خیلی از مشکلات حل میشود. اگر سعی شود آموزشها حتی به سطح برسد که کارشناس خانم در تلویزیون کار کند تا دید مردم هم بیشتر شود و تغییر کند. تا الان، چون همیشه مربیان آقا این کار را انجام میدادند و هنوز هم همینطور است. اگر این اتفاق رسانهای میشد مطمئنا نگاهها نیز تغییر میکرد.
مشکلات فضای مجازی
گاهی دیدم که بعضی مربیان خانم ناگهان "پیج شان" را تغییر میدهند و مینویسند تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران. من فکر میکنم این هم شامل همان اخطارهایی است که فدراسیون میدهد. البته من چنین مشکلی نداشته ام، چون فیلم هایم را با حجاب میگذارم که الان دیگر آنها را هم برداشته ام خیلیها میآیند و برای ما پیام میگذارند. البته من خونسرد هستم و سعی میکنم آرام پاسخ بدهم. خیلی هایشان به دایرکت هم میآمدند و سعی میکردم قانع شان کنم که تصورات تان غلط است. خیلی از آن خانمها الان شاگرد خود من هستند و جذب شدند. مثلا به آنها میگفتم شما اگر بدن خودت را بسازی شوهرت به کس دیگری نگاه نمیکند. همین خانم راغب شد و آمد شاگرد من شد. جامعه ما جوری است که ما اگر یک مربی آقا را فالو کنیم برایمان حرف در میاورند و این مشکل البته در خود خانواده بدنسازی وجود دارد. مثلا من آقای وحید اکبریان را به عنوان یک استاد فالو و لایک میکردم. ایشان من را بلاک کردند. وقتی علت را پرسیدم گفتند، چون مردم حرف در میاورند این کار را کردم که برای من کامنت نگذاری. متاسفانه دیدگاهها در خود خانواده پرورش اندام منفی است.
توصیه به خانمها برای مصرف مکملها
پایه اصلی این ورزش تغذیه است. ۷۰ درصد کار ما به تغذیه مربوط میشود که شامل مکملها هم میشود و ۳۰ درصد باقیمانده ورزش است. شما اگر از رونی کلمن هم برنامه بگیری، ولی تغذیه ات مناسب نباشد به نتیجه نمیرسی. درست است که تمرین مهم است، اما تمرین اولویتی است که بسیار مهم است و باید به آن توجه شود. از نظر مکمل باید بگویم که خانمها میتوانند یک سری از این مکملها را مصرف کنند، زیرا بعضی مواد فقط از طریق مکمل وارد بدن میشوند. مواردی مثل ویتامین سی و امگا ۳ را همه نمیتوانند از تغذیه کسب کنند و به همین دلیل باید از مکمل استفاده کنند. این مکملها باید از داروخانهها تهیه شوند و زیر نظر وزارت بهداشت باشند. گفته میشود که مکملها درجه یک و دو و سه دارند، اما به هیچ وجه اینطور نیست. مکملها یا اصل هستند یا فیک. مکملهایی که شرکتهای اروپایی تولید میکنند برای همه یکسان است و فرقی نمیکند که به ایران بیایند یا روسیه. مگر اینکه شبیه آن را در چین یا ایران بزنند. ضمنا باید به بانوان آموزش داده شود که مکمل اصل چیست. هر مکملی که بسته بندی قشنگی داشت و خوش زرق و برق بود اصل نیست. خانمها شاید سررشته چندانی در بحث مکملها ندارند به ویژه شاگردان مبتدی. یکی از مکملهایی که بدن خانمها را مردانه میکند استرویید است که من به هیچ وجه اجازه استفاده از آن را به شاگردانم نمیدهم و خودم هم مصرف نمیکنم. شاگردانم گاهی التماسم میکنند که فقط برای یک دوره این مکمل را مصرف کنند، اما اصلا چنین اجازهای به آنها نمیدهم.
سختترین مانع برای ورزش کردن بانوان
سخت ترینش دیدگاه مردم است و مسائلی مثل حسادت خانمها به یک دیگر و تخریبهایی که انجام میشود ورزشکاران را اذیت میکند. برای مربی هم نبود آرامش در محل کار واقعا مانع بزرگی است. جدای از مسائل مالی که یک باشگاه باید آن را تامین کند، خواستههایی که یک باشگاهدار آقا از یک مربی خانم دارد بسیار نابه جا است. این وقیحانهترین خواستهای است که یک مدیر باشگاه آقا میتواند از یک مربی خانم داشته باشد که الان متاسفانه زیاد شده. خیلی از همکاران من بخاطر عدم وجود آرامش روانی کارشان را از دست داده اند. بنظرم باید بتوانیم یک محیط سالم را برای مربیان و ورزشکاران خانم ایجاد کنیم. در بعد اجتماعی هم همان دیدگاهی که وجود دارد باید با کمک مسئولین و فدراسیون تغییر کند. ما میخواهیم مربیان بتوانند در یک فضای مناسب به شاگردان خود آموزش دهند. ما تابع قوانین هستیم و نمیگوییم که مثلا حجاب نداشته باشیم.
بیمه و احتیاج به آموزش
بیمه ورزشی برای ورزشکاران خانم خیلی مهم است. چون ما حقوق ثابتی نداریم. از رسانهها هم میخواهم که در شناساندن این ورزش کمک کنند، چون بدنسازی بانوان واقعا ورزش مظلومی است. نباید ورزشکارانی که در رشته بدنسازی فعالیت میکنند را تخریب کنند و بگویند با قرص و آمپول به اینجا رسیده. در بحث آموزش هم ما احتیاج به کار داریم. مربیانی داریم که از لحاظ تجربی بسیار قوی هستند، اما علم ۲۰ سال پیش را دارند. مربیان باید علم خود را به روز کنند.
هوای هم را داشته باشیم
ما اگر هوای هم را خودمان داشته باشیم کسی نمیتواند از بیرون بین ما تفرقه بیندازد. امیدوارم خانواده پرورش اندام هوای هم را داشته باشند و مسائلی مثل آموزش گسترش یابد. ورزشکاران و مربیان ما باید مطالعه کنند و کتاب بخوانند تا علم شان به روز باشد. باید غرور کاذب را کنار بگذارند. امیدوارم اهالی این ورزش هوای هم را داشته باشند و مسئولین هم هوای این ورزش را داشته باشند.
رقابت کاذب بین بانوان ایرانی زیاد است
زهرا علیپور؛ او مربی پیلاتس است و از زاویه دید خودش به ورزش بانوان و رشتههایی که این روزها طرفداران زیادی دارد نگاه میکند. او درباره مشکلاتی که ممکن است در این راه برای بانوان وجود داشته باشد حرف میزند. از اینکه خیلی از این مشکلات به دلیل رقابتهای کاذبی است که بین خود بانوان وجود دارد.
نظر شما درباره مشکلاتی که برای ورزش کردن بانوان وجود دارد چیست؟
نبود فضای ورزشی مناسب، کمبود منابع مالی از سوی خانواده ها، نبود فرهنگ سازی و از مهمتر زمان باشگاه ها. بیشتر خانمها این روزها شاغل هستند و در بیشتر محله ها، به خصوص در نقاط پایین شهر باشگاهها بعد از ظهرها مختص به آقایان است.
سختیهایی که در رشته خود شما هست و....
امکانات ورزشی، تجهیزات مختص به رشتههای مخصوص بانوان و ... در ایران خیلی کم است. همیشه پای مسائل مالی در میان است و بارها مشاهده شده که آقایان عنوان کرده اند که ورزش کردن به بانون نمیآید! اما ما تلاش مان را میکنیم و خدا را شکر تا اینجای کار هم به خوبی پیش آمده ایم.
خود بانوان و همکاران شما چطور؟ احساس میکنیم که یک رقابت کاذبی بین همکاران شما وجود دارد.
رقابت کاذب که شدید است. خود خانمها هم باید روی خیلی از مسائل پا بگذارند. خیلی از مشکلات در حاضر داخلی شده است. خود من هزاران سختی کشیدم تا به جایگاهی که الان هستم برسم. با این حال، چون عاشق ورزش بودم مشکلاتش قشنگ بود و سختی هایش را دوست داشتم تا به هدفم رسیدم. بانوان باید هدف خودشان را مشخص کنند. ورزش فقط نشان دادن زیبایی اندام نیست. اخلاق و سلامتی هم دو بازوی مهم دیگر هستند که نقش اساسی را در ورزش کردن بازی میکنند.
فکر میکنید برای رهایی از این مشکلات و برای اینکه بانوان ما بتوانند به راحتی ورزشی که دوستش دارند رو انجام بدهند چیست؟
باید یک سری از تفکرات کهنه دور ریخته شود و خون تازهای به رگهای جامعه تزریق شود تا خیلی از مشکلات حل شودورزش کردن بانوان به منطقهای که در آن زندگی میکنند هم بستگی دارد. اگر فضا مناسب باشد خانمها گرایش زیادی دارند که فارغ از همه هیاهوی زندگی خودشان به ورزش کردن بپردازند. دراین دو دهه فرهنگ سازی زیادی انجام شده است و دیگر نمیشود مثل دهه شصت زندگی کرد. این تغییر بدون شک روی تربیت فرزندان ما هم تاثیر خواهد داشت.
در بین سخره گرفتن آقایان، خانمها هوای هم را ندارند
یکی از بزرگترین مشکلاتی که ما هنوز در رشته بدنسازی داریم این است که خانمها قبل از اینکه سلامتی شان به خطر بیفتد و مثلا اضافه وزن پیدا کنند شروع به ورزش نمیکنند. میتوانم بگویم ۸۰-۹۰ درصد آنهایی که پیش ما میآیند دچار یک عارضهای شده اند و ما خیلی باید محتاطانه با آنها برخورد کنیم تا آن شخص سلامتی اش را دوباره به دست آورد و بتواند پا به پای ما تمرین کند. در همین حال یکی از مهمترین مشکلاتی که وجود دارد بحث چربی سوزی در خانم هاست. متاسفانه بعضیها فکر میکنند با نخوردن و یا مصرف دمنوشها و قرصهای لاغری فرایند چربی سوزی انجام میشود. من همیشه مجبورم به آنها توضیح بدهم که عضله سازی باعث نمیشود حجم عضلانی آنها مثل آقایان شود. فکر میکنم این توضیحات برای هر ورودی جدید در جلسه اول چیزی حدود ۴۰ دقیقه است تا آنها بتوانند با تمرینات من همراه شوند و دست از گرسنگی کشیدن بردارند و رو به تغذیه سالم بیاورند. توضیحات دیگر این است که شما باید به اندازه توانتان وزنه بزنید و قانع شان کنم که مسیر درست این است.
بخش دیگری از مشکلات بانوان در این رشته به آقایا ن. مرتبط است. آقایان هنوز ما را دست کم میگیرند. ما را با نگاه هایشان مسخره میکنند و مثلا من وقتی میگویم ۲۰۰ کیلو پرس پا میزنم به من میخندند. در حالی که یک خانم را باید با یک خانم مقایسه کنند نه یک خانم را با قدرت بدنی یک آقا. هنوز هم خیلی از حرکات ما مثل ریتمی کار کردن را به سخره میگیرند. ریتمی کار کردن ما دلیل بر ناتوانی مان نیست. آقایون انگار همه ورزش را در وزنه زدن میبینند، اما ما با این کار بازدهی را بالا میبریم. آقایان هنوز فکر میکنند که ما توانایی نوشتن یک برنامه مناسب برای بدن را نداریم و مکملها را نمیشناسیم. ما با این دید آقایان مشکل داریم. باید قبول کنند که خانمها چیزی کمتر از آنها ندارند. ما بانوان رزمی کاری داریم که آقایان به گرد پای آنها هم نمیرسند. متاسفانه بین همکاران خانم هم این مشکلات هست. بعضی مربیان واقعا دانش کافی را ندارند. فکر میکنند با دو سه جلسه کلاس رفتن مربی میشوند در حالیکه ضعف کاری شان هنگام برنامه نوشتن و تمرین دادن مشخص میشود.
اینکه بدن را نمیشناسند و به آسیبها توجه نمیکنند. هنوز مربیانی هستند که به ورزشکار میگویند دو ساعت پس از تمرین هیچ چیزی نخورد. فقط برای اینکه وزن ورزشکار پایین بیاید و خود ورزشکار هم کیف کند که وزنش پایین میآید، اما نمیداند که دارد عضله از دست میدهد. جالبتر اینجاست که حرف همکار دیگر را قبول نمیکنند. خانمها انگار زیاد پشت هم نیستند. یک سری حرکاتی انجام میدهند که در شأن یک مربی نیست. این که من بتوانم بدن خودم را بسازم یک حرف است و اینکه بتوانم بدن دیگری را با برنامه و علم خودم بسازم حرف دیگری است. زمانی که من روی بدن دیگری کار میکنم، تجربه و علم من حرف اول را میزند. بعضیها خیلی آموزش را سر سری میگیرند و وقتی فکر میکنند که خیلی بلدند، کار را شل میکنند و وجدان کاری شان را پایین میآورند. این مشکل از پایه است. وقتی یک نفر به ما مراجعه میکند ما میتوانیم با چند سوال به تواناییها و علایق او پی ببریم و او را به سمت رشته مورد علاقه اش هدایت کنیم. این که هرکس از در بیاید داخل و ما او را بفرستیم به بدنسازی یا تمرینات دیگر واقعا درست نیست. اینکه ما نتوانیم شخص را به سوی ورزش مناسب هدایت کنیم بزرگترین مشکل است. اگر راهنمایی اشتباه صورت بگیرد ممکن است طرف به کل از ورزش زده شود. فکر میکنم باید بتوانیم بفهمیم یک شخص در چه رشته ورزشیای میتواند خوب کار کند. در دیگر کشورها از سنین پایین با توجه به توانایی عضلانی بچهها آنها را در مسیر درست قرار میدهند. اتفاقی که تا به حال در ایران نیفتاده و هیچکس به فکر آن نیست. حالا من میخواهم در مورد خانمها صحبت کنم.
خانمها باید قبل از اینکه دچار اضافه وزن و یا مشکل مفصلی شوند به فکر ورزش باشند. کار درست را آن شخصی انجام میدهد که در هنگام سلامتی ورزش کند. کاش اولویت اول خانمها سلامتی با ورزش کردن باشد. یعنی قبل از اینکه دچار مشکل شوند به ورزش روی بیاورند. روزی نیم ساعت تا یک ساعت برای ورزش کافی است. با این کار یک عمر سلامت خودشان را تضمین میکنند. کاش به جای تبلیغ برای مصرف دمنوش و قرص لاغری ورزش کردن تبلیغ شود تا برای بانوان جا بیفتد. خیلی مشکلات ریز هستند و وقتی در کنار هم قرار میگیرند تبدیل به مشکلات بزرگ میشوند. من خیلی افسوس میخورم بخاطر بعضی رژیمهای غذایی که هدفشان کم کردن وزن ناگهانی خانم هاست.
نبود فضای ورزشی مناسب، کمبود منابع مالی از سوی خانواده ها، نبود فرهنگ سازی و از مهمتر زمان باشگاه ها. بیشتر خانمها این روزها شاغل هستند و در بیشتر محله ها، به خصوص در نقاط پایین شهر باشگاهها بعد از ظهرها مختص به آقایان است.
سختیهایی که در رشته خود شما هست و....
امکانات ورزشی، تجهیزات مختص به رشتههای مخصوص بانوان و ... در ایران خیلی کم است. همیشه پای مسائل مالی در میان است و بارها مشاهده شده که آقایان عنوان کرده اند که ورزش کردن به بانون نمیآید! اما ما تلاش مان را میکنیم و خدا را شکر تا اینجای کار هم به خوبی پیش آمده ایم.
خود بانوان و همکاران شما چطور؟ احساس میکنیم که یک رقابت کاذبی بین همکاران شما وجود دارد.
رقابت کاذب که شدید است. خود خانمها هم باید روی خیلی از مسائل پا بگذارند. خیلی از مشکلات در حاضر داخلی شده است. خود من هزاران سختی کشیدم تا به جایگاهی که الان هستم برسم. با این حال، چون عاشق ورزش بودم مشکلاتش قشنگ بود و سختی هایش را دوست داشتم تا به هدفم رسیدم. بانوان باید هدف خودشان را مشخص کنند. ورزش فقط نشان دادن زیبایی اندام نیست. اخلاق و سلامتی هم دو بازوی مهم دیگر هستند که نقش اساسی را در ورزش کردن بازی میکنند.
فکر میکنید برای رهایی از این مشکلات و برای اینکه بانوان ما بتوانند به راحتی ورزشی که دوستش دارند رو انجام بدهند چیست؟
باید یک سری از تفکرات کهنه دور ریخته شود و خون تازهای به رگهای جامعه تزریق شود تا خیلی از مشکلات حل شودورزش کردن بانوان به منطقهای که در آن زندگی میکنند هم بستگی دارد. اگر فضا مناسب باشد خانمها گرایش زیادی دارند که فارغ از همه هیاهوی زندگی خودشان به ورزش کردن بپردازند. دراین دو دهه فرهنگ سازی زیادی انجام شده است و دیگر نمیشود مثل دهه شصت زندگی کرد. این تغییر بدون شک روی تربیت فرزندان ما هم تاثیر خواهد داشت.
در بین سخره گرفتن آقایان، خانمها هوای هم را ندارند
یکی از بزرگترین مشکلاتی که ما هنوز در رشته بدنسازی داریم این است که خانمها قبل از اینکه سلامتی شان به خطر بیفتد و مثلا اضافه وزن پیدا کنند شروع به ورزش نمیکنند. میتوانم بگویم ۸۰-۹۰ درصد آنهایی که پیش ما میآیند دچار یک عارضهای شده اند و ما خیلی باید محتاطانه با آنها برخورد کنیم تا آن شخص سلامتی اش را دوباره به دست آورد و بتواند پا به پای ما تمرین کند. در همین حال یکی از مهمترین مشکلاتی که وجود دارد بحث چربی سوزی در خانم هاست. متاسفانه بعضیها فکر میکنند با نخوردن و یا مصرف دمنوشها و قرصهای لاغری فرایند چربی سوزی انجام میشود. من همیشه مجبورم به آنها توضیح بدهم که عضله سازی باعث نمیشود حجم عضلانی آنها مثل آقایان شود. فکر میکنم این توضیحات برای هر ورودی جدید در جلسه اول چیزی حدود ۴۰ دقیقه است تا آنها بتوانند با تمرینات من همراه شوند و دست از گرسنگی کشیدن بردارند و رو به تغذیه سالم بیاورند. توضیحات دیگر این است که شما باید به اندازه توانتان وزنه بزنید و قانع شان کنم که مسیر درست این است.
بخش دیگری از مشکلات بانوان در این رشته به آقایا ن. مرتبط است. آقایان هنوز ما را دست کم میگیرند. ما را با نگاه هایشان مسخره میکنند و مثلا من وقتی میگویم ۲۰۰ کیلو پرس پا میزنم به من میخندند. در حالی که یک خانم را باید با یک خانم مقایسه کنند نه یک خانم را با قدرت بدنی یک آقا. هنوز هم خیلی از حرکات ما مثل ریتمی کار کردن را به سخره میگیرند. ریتمی کار کردن ما دلیل بر ناتوانی مان نیست. آقایون انگار همه ورزش را در وزنه زدن میبینند، اما ما با این کار بازدهی را بالا میبریم. آقایان هنوز فکر میکنند که ما توانایی نوشتن یک برنامه مناسب برای بدن را نداریم و مکملها را نمیشناسیم. ما با این دید آقایان مشکل داریم. باید قبول کنند که خانمها چیزی کمتر از آنها ندارند. ما بانوان رزمی کاری داریم که آقایان به گرد پای آنها هم نمیرسند. متاسفانه بین همکاران خانم هم این مشکلات هست. بعضی مربیان واقعا دانش کافی را ندارند. فکر میکنند با دو سه جلسه کلاس رفتن مربی میشوند در حالیکه ضعف کاری شان هنگام برنامه نوشتن و تمرین دادن مشخص میشود.
اینکه بدن را نمیشناسند و به آسیبها توجه نمیکنند. هنوز مربیانی هستند که به ورزشکار میگویند دو ساعت پس از تمرین هیچ چیزی نخورد. فقط برای اینکه وزن ورزشکار پایین بیاید و خود ورزشکار هم کیف کند که وزنش پایین میآید، اما نمیداند که دارد عضله از دست میدهد. جالبتر اینجاست که حرف همکار دیگر را قبول نمیکنند. خانمها انگار زیاد پشت هم نیستند. یک سری حرکاتی انجام میدهند که در شأن یک مربی نیست. این که من بتوانم بدن خودم را بسازم یک حرف است و اینکه بتوانم بدن دیگری را با برنامه و علم خودم بسازم حرف دیگری است. زمانی که من روی بدن دیگری کار میکنم، تجربه و علم من حرف اول را میزند. بعضیها خیلی آموزش را سر سری میگیرند و وقتی فکر میکنند که خیلی بلدند، کار را شل میکنند و وجدان کاری شان را پایین میآورند. این مشکل از پایه است. وقتی یک نفر به ما مراجعه میکند ما میتوانیم با چند سوال به تواناییها و علایق او پی ببریم و او را به سمت رشته مورد علاقه اش هدایت کنیم. این که هرکس از در بیاید داخل و ما او را بفرستیم به بدنسازی یا تمرینات دیگر واقعا درست نیست. اینکه ما نتوانیم شخص را به سوی ورزش مناسب هدایت کنیم بزرگترین مشکل است. اگر راهنمایی اشتباه صورت بگیرد ممکن است طرف به کل از ورزش زده شود. فکر میکنم باید بتوانیم بفهمیم یک شخص در چه رشته ورزشیای میتواند خوب کار کند. در دیگر کشورها از سنین پایین با توجه به توانایی عضلانی بچهها آنها را در مسیر درست قرار میدهند. اتفاقی که تا به حال در ایران نیفتاده و هیچکس به فکر آن نیست. حالا من میخواهم در مورد خانمها صحبت کنم.
خانمها باید قبل از اینکه دچار اضافه وزن و یا مشکل مفصلی شوند به فکر ورزش باشند. کار درست را آن شخصی انجام میدهد که در هنگام سلامتی ورزش کند. کاش اولویت اول خانمها سلامتی با ورزش کردن باشد. یعنی قبل از اینکه دچار مشکل شوند به ورزش روی بیاورند. روزی نیم ساعت تا یک ساعت برای ورزش کافی است. با این کار یک عمر سلامت خودشان را تضمین میکنند. کاش به جای تبلیغ برای مصرف دمنوش و قرص لاغری ورزش کردن تبلیغ شود تا برای بانوان جا بیفتد. خیلی مشکلات ریز هستند و وقتی در کنار هم قرار میگیرند تبدیل به مشکلات بزرگ میشوند. من خیلی افسوس میخورم بخاطر بعضی رژیمهای غذایی که هدفشان کم کردن وزن ناگهانی خانم هاست.
البته ورزش خانمها پیشرفتهای خوبی داشته مثلا در پارکها من میبینم که خانمها برای ورزش صبحگاهی حاضر میشوند و به حرکات کششی میپردازند، اما مشکل اینجاست که بیشتر این حرکات به صورت خودجوش است و مربی حضور ندارد و یا اگر مربی هست تمرینات مناسبی نمیدهد، چون علمش را ندارد. در وهله اول باید به مردم در خصوص این مشکلات آگاهی داده شود و بعد تلاش شود که مشکلات حل شوند.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط