محمد کیانوش راد، عضو شورای مرکزی اتحاد ملت:
روش های نامتعارف فروش نفت فسادزاست/ از دیپلماسی پنهان اقتصادی استفاده کنیم
چنانچه به هر دلیلی شرایط تحریم برای مدتی کشور را تحت فشار قرار داد، الزامی است در شرایطی که جنگی اقتصادی علیه ایران به راه افتاده است از دیپلماسی اقتصادی پنهان استفاده شود تا یک جریان خاص بر اقتصاد کشور سیطره پیدا نکند.
رویداد۲۴ فاز دوم تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران دیروز در حالی وارد مرحله عملیاتی شد که بسیاری از کارشناسان سیاسی و اقتصادی نسبت به تبعات ناخواسته آن همچون شکل گیر طبقهای نوخاسته و رانتی در فضای اقتصادی و سیاسی کشور به بهانه دور زدن تحریم ها ابراز نگرانی میکنند. نگرانی کارشناسان از تجربه تلخ دور قبلی تحریمها برخواسته است. در دور قبلی تحریمها افراد و گروههایی با نام بخش خصوصی و با تکیه به روشهای غیرمتعارف وارد جریان اقتصاد و سیاست کشور شدند که زیان عملکرد آنها بعد از پایان تحریمها آشکار شد و پروندههای بسیاری از آنان هنوز باز است. تجربه ثابت کرده است که رشد و نمو این طبقه که فضای تحریم برای آنها بستری مناسب است، منجر به از میان رفتن استقلال بخش خصوصی واقعی و منافع ملی کشور و ثروتاندوزی عدهای اندک میشود. مثال بارز این جریان بابک زنجانی است که با نام حفظ منافع ملی و به عنوان نماینده بخش خصوصی وارد گود بازاریابی برای نفت ایران در دوران تحریم شد اما به زعم کارشناسان نه تنها کاری برای فروش نفت ایران انجام نداد بلکه بدهیهای سنگین روی دست وزارت نفت گذاشت. محمد کیانوش راد، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتگو با «نفتخبر» در رابطه با شکل گرفتن این طبقه نوخاسته میگوید: هنگامی که ما مجبور هستیم از مراودات متعارف بینالمللی فاصله بگیریم و شیوههای نامتعارف را برای فروش نفت یا هر کالای دیگر دنبال کنیم حتما باید در انتظار بروز تخلفات و فسادهایی که در دور قبل به وجود آمد، باشیم. از نگاه کیانوشراد، راه حلی اصلی پیشگیری از چنین فسادهایی حفظ برجام و تقویت آن و قرار دادن آمریکا در موضع انفعالیتر است زیرا در غیر این صورت افتادن به دام روشهای غیرمتعارف مشکلاتی را در پی خواهد داشت.
اما در شرایطی که فاز دوم تحریمهای آمریکا با هدف به حداقل سراندن فروش نفت ایران از دیروز به اجرا درآمده، مسولان صنعت نفت کشور برای حفظ روند صادرات نفت چه کار باید کنند؟ این سوال در شرایطی وجود دارد که با وجود لابی سنگین آمریکا با متحدانش برای صفر کردن خرید نفت ایران تا تاریخ ۴ نوامبر، صادرات نفت خام ایران نه تنها صفر نشد بلکه به نقل از برخی منابع معتبر ردیابی نفتکشها، در حدود دو میلیون بشکه در روز بوده است. با این حال منتقدان دولت عقیده دارند وزارت نفت در فروش نفت کوتاهی کرده است. آنطور که از این انتقادها برداشت میشود، جان کلام این عده این است که آنها از صلاحیت و تجربه بیشتری برای فروش نفت برخوردارند. تا پیش از خروج دونالد ترامپ از توافق بینالمللی برجام، ایران روزانه حدود ۲/۷ میلیون بشکه در روز نفت خام و میعانات گازی روانه بازار جهانی میکرد. در همین زمینه، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت میگوید: در شرایط تحریم اگر شرکت ملی نفت ایران نتواند نفت صادر کند به کمکاری متهم میشود. از طرفی اگر بخواهد از روشهای غیرمتعارف برای فروش نفت استفاده کند نیز ممکن است با فسادهای احتمالی و اتهام خیانت مواجه شود. در نتیجه به نظر میرسد مسولان وزارت نفت در هر دو حالت در معرض اتهام قرار دارند. کیانوشراد در ادامه میگوید: اگر قرار است حتی به شیوههای غیرمتعارف اقدامی مانند فروش نفت صورت گیرد، حتما باید از مکانیزمهای شفاف و قابل کنترل ولو به صورت محرمانه استفاده کرد و ضمانتهای لازم را جهت حفظ منافع ملی از فعالان این روشها دریافت کرد.
خلا بخش خصوصی واقعی
اما طبقه نوخاستهای که در این گزارش به آن اشاره شد، از نگاه کیانوشراد افرادی هستند که به واسطه در اختیار داشتن برخی امکانات، به واسطه دور زدن تحریمها منافعی را کسب میکنند که متناسب با سطح استعداد یا خلاقیت آنها نیست. او در توضیح بیشتر میگوید: این طبقه جدید نه بر اساس قدرت فعال، خلاق و واقعی خود بلکه به دلیل ارتباطات حمایتی و رانتی که برخوردار هستند یک طبقه سرمایهدار مالی را ایجاد میکنند که بعضا میتوانند از برخی دیوانسالارانی که در بخشهایی از نظام وجود دارند نیز بهره ببرند. بنابراین این جریان نه ریشه در بخش خصوص واقعی دارد و نه حتی خلاقیت و دانش انجام کار و فقط به واسطه ارتباطاتی که دارند میتوانند یک شبه ره صد ساله را به لحاظ اقتصادی طی کنند. اما شاید یکی از مهمترین مشکلات ناشی از ایجاد این جریان نوخاسته تداوم شعاع اثر آنها پس از پایان تحریمها باشد. کیانوشراد عقیده دارد «این جریان بعد از پایان تحریمها نیز میتواند در اقتصاد کشور مشکلآفرین باشد. به هر حال میتوان گفت در ایران چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب، یک طبقه مستقل اقتصادی در بخش خصوصی وجود نداشته و کسانی که نقش سرمایهداری را در ایران ایفا کردهاند به نوعی وابسته به حکومت بودهاند.» عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با اشاره به این مساله و در توضیح بیشتر میگوید: در ابتدای دوره پهلوی امتیازات خاندان و اشراف قاجار به این دوره منتقل شده و علاوه بر آن در دوران پهلوی نظامیان و دیوانسالاران نیز در کنار دربار وارد بخش اقتصادی شدند و یک بخش اقتصادی وابسته را شکل دادند. این روند از نگاه کیانوشراد پس از انقلاب نیز تداوم داشته اما به شیوهای دیگر. به این معنا که طبقهای جدید که اصولا بر خلاق طبقات قبلی هیچگونه ریشهای نداشتهاند، با دست یافتن به قدرت توانستهاند از منابع کشور استفاده کنند. او در این زمینه میگوید: بعد از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی به نظر میرسد زمان آن فرا رسیده که با محدودسازی استفاده رانتی به خصوص در شرایط تحریم، زمینهای را فراهم کنیم که بخش خصوصی مستقل بتواند به فعالیت خود ادامه دهد. کیانوشراد در حالی به پایان دادن فضای رانتی امیدوار است که عقیده دارد بروز چنین اتفاقی در نظامهای ایدئولوژیک (به هر شکلی که میخواهد باشد) بعید است زیرا چنین نظامهایی اصولا تمایلی به شکل گرفتن طبقات مستقل ندارد. این فعال حوزه سیاست در نهایت عقیده دارد دولت یازدهم به همان شکلی که توانست از تحریمهای سازمان ملل خارج شود و قطعنامههای معتبر بینالمللی را به نفع ایران به همراه بیاورد، از مشکلات فعلی نیز عبور خواهد کرد. اما چنانچه به هر دلیلی شرایط تحریم برای مدتی کشور را تحت فشار قرار داد، الزامی است در شرایطی که جنگی اقتصادی علیه ایران به راه افتاده است از دیپلماسی اقتصادی پنهان استفاده شود تا یک جریان خاص بر اقتصاد کشور سیطره پیدا نکند. دیپلماسی پنهان ابزاری است که در سیاست و اقتصاد و در مواقع لزوم از سمت بسیاری از کشورها به کار گرفته میشود تا در برخی موارد که امکان طرح عمومی آنها وجود ندارد، کنترل اوضاع از دست نرود. به عقیده کیانوشراد با استفاده از دیپلماسی پنهان در دوران تحریم (که حفظ برخی اطلاعات اقتصادی ضروری است)، میتوان از رشد امثال بابکزنجانی یا نهادهایی که در دور قبلی تحریمها بدون تضمینهای لازم وظایف اقتصادی را بر عهده داشتند، پیشگیری کرد.
خبر های مرتبط