یک باغدار پسته:
تیم اقتصادی دولت در صادرات پسته در زمین آمریکا بازی کرد
نعمت احمدی گفت: عملکرد تیم اقتصادی دولت بازی در زمین آمریکا علیه پسته ایران است چرا که آمریکاییها ۴۶۰ هزار تن پسته داشتند و همه را فروختند و ما ۸۰ هزار تن داشتیم و بخش زیادی از آن را نتوانستیم بفروشیم.
رویداد۲۴ مسئله صادرات پسته امسال حتی با وجود بارندگیهای بسیار و تولید زیاد این محصول، در هالهای از ابهام قرار دارد. بارندگی امسال اگرچه مناطقی را ویران کرد، اما شاید برای بعضی از محصولات کشاورزی بد نبود. پسته یکی از این محصولات است که بارندگی باعث شد که آفتهای آن از بین برود و شرایط برای صادرات پسته بهتر از قبل باشد، اما به شرط آنکه بتوان پسته را صادر کرد.
پرسش اینجاست که صادرات پسته چه مانعی دارد؟
نعمت احمدی یکی از باغداران پسته است در این زمینه معتقد است «صادرات پسته دچار آسیب شده، اما اگر عقلانیت باشد میتوان هر سال بیش از سه میلیارد دلار از پسته درآمد داشت. پسته مانند نفت سرمایه نیست بلکه درآمد است؛ چراکه فروش خام نفت، یعنی کسب درآمد از سرمایه آیندگان، اما پسته که با مشقت زیادی به دست میآید میتواند مقدار زیادی درآمد برای کشور ما تامین کند.»
وی در عین حال با قطعیت میگوید «عملکرد تیم اقتصادی دولت بازی در زمین آمریکا علیه پسته ایران است چرا که آمریکاییها ۴۶۰ هزار تن پسته داشتند و همه را فروختند و ما ۸۰ هزار تن داشتیم و بخش زیادی از آن را نتوانستیم بفروشیم.»
* محصول پسته امسال ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
– آخرین سالی که محصول خیلی بالایی برداشت کردیم سال ۸۶ بود که توانستیم بیش از ۲۶۰ هزار تن پسته برداشت کنیم و بعد از آن هیچ سالی به این میزان نرسیدیم و هر سال افت داشتیم تا جایی که سال گذشته به طور خوشبینانه احتمال میدهیم که شاید ۸۰ هزار تن پسته داشتیم، چون آمار دقیقی نداریم و، چون سال قبل پسته گران شد مقداری هم از سال قبل در انبارها بود، اما برنامه غلط دولت در تصمیم گیری در مورد نحوه بازگشت ارز و طرح سامانه نیما باعث شد نتوانیم پسته را صادر کنیم و بازار پسته ایران متزلزل شد، اما نمیگویم همه بازار را از دست دادیم، چون هنوز مشتریهای پسته ایران، مشتریهای پرو پا قرصی هستند و اگر شرایط دوباره مناسب شود میتوانیم بازارهای خود را دوباره پیدا کنیم.
*آیا پسته امسال دچار آفت جدی شد؟
– پسته امسال دو آسیب دید یعنی در بعضی مناطق سرمازدگی بسیار بالا و در برخی مناطق نیز تگرگ، آسیبرسانی شدیدی کرد. سرما به دو صورت به درخت پسته آسیب میزند؛ اول اینکه سرمای زودرس پدید میآید و گلهای نر را میزند و بعد که هوا مناسب میشود و گلهای ماده به خوبی رشد میکنند دیگر گل نری نمانده است که انعقاد نطفه صورت گیرد و پستههایی که شکل میگیرند پوک میشوند.
یک نوع سرمازدگی دیگر داریم که سرما زدگی فراگیر است که گل نر و ماده را که همزمان باهم در حال رشد هستند میزند یعنی اگر رطوبت هم بالا باشد و بارندگی هم صورت بگیرد و پس از برآمدن گلها، سرما به نزدیک صفر برسد و ما امسال در جغرافیای گسترده پسته هر دو نوع سرمازدگی را داشتیم.
پسته زمانی تنها در کرمان و یزد کشت میشد، اما بعد از انقلاب پسته گستره وسیعی پیدا کرد و اکنون بزرگترین حوضچه تمدنی کویر از فارس تا جنوب یزد و کرمان و سیستان و خراسان و سمنان و ورامین و دامغان و استان مرکزی و استان تهران و منطقه بوئین زهرا قزوین و حتی در قسمتهای گرمتر آذربایجان غربی پسته کشت شده است.
مدتها پیش همراه با کشاورزانی که در استانهای مختلف قصد کشت پسته را داشتند مخالفت کردیم چرا که اکنون به علت سرمازدگی آسیب دیدند و پیش از این، این نکته را به کرات میگفتیم.
مثل این میماند که بچهای را هنگامی که شیرین شده است ببینید و زحمات تربیت او را در نظر نگیرید؛ شما پسته را در مغازهها میبینید، ولی نمیدانید چه شرایطی را پشت سر گذاشته است.
هرچند سرمازدگی و تگرگ آسیب رساند، اما امسال یکی از بهترین سالهای محصول پسته است و دقیقا شرایط قبل انقلاب را پشت سر گذاشت چرا که هوا مناسب بود و خشکسالی کمتری وجود داشت و بارندگی سال گذشته در میانگین ۵۰ساله نیز خوب بود و حتی بعضی نقاط سه برابر سالهای قبل بارندگی داشتیم و این بارندگیها باعث شد درخت پسته خوب شستوشو داده شود چرا که سم و محلول پاشیها که بخش وسیع آن روی کنده باقی مانده و باعث شده بود لایهای دور درختها را بگیرد و پوست درخت پسته را از سفید به مسی رنگ تغییر دهد.
سالیان سال بارندگی نمیشد و ما محلول پاشی میکردیم و این کار تنفس درخت را مشکل میکرد. بارندگیهای سال زراعی گذشته درختها را از بیخ و بن شست و شو داد به نحوی که در باغهای کرمان، پای درخت انگار پای هر کدام آبی مسی رنگ ریخته بودند.
تا این لحظه درختان پسته آفت شیره را نداشتند. هرسال تا تیرماه که پسته دارد در مغز میرود، پسته دچار آفت شیره یا همان “پسیل” میشود، اما امسال شاخههای درختان پسته شیره ندارند به طوری که بسیاری از باغداران امسال در تیرماه در حال پیوند زدن هستند در حالی که هیچ موقع نمیتوانستیم تصور کنیم که بتوانیم در تیر ماه پیوند بزنیم و این کار سابقه نداشته است که در تیر ماه بشود پیوند زد و این ناتوانی در پیوند زدن به علت درگیری شاخهها با آفت شیره بود.
پس امسال درخت سالم است و امید داریم همه پستهها به مغز بروند و درصد پوکی پایین بیاید و پیشبینی میشود که میزان پسته خیلی بیشتر از میانگین چهار سال گذشته خواهد بود، ولی به میزان بیش از ۲۶۰ هزار تن سال ۸۶ نخواهیم رسید، اما اگر سال آینده شرایط به همین منوال پیش برود برای پسته سال رکورد شکنی خواهد بود.
*مصرف روغن ولک امسال به چه نحو بود؟
– روغن ولک در دو مقطع و به دو منظور استفاده میشود؛ یک در اسفند ماه که هنوز جوانهها نیامدند این روغن را برای تکمیل زمستان خوابی پسته به درخت میزنند. جورههای پسته بین ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ ساعت نیاز سرمایی دارد و، چون ممکن است این نیاز سرمایی به طور طبیعی تامین نشود از روغن ولک استفاده میکنند.
مورد دوم استفاده روغن ولک برای مبارزه با آفت چوبخوار است. پیوندزنی ما در ایران علمی نیست و به همین علت آفات زیادی از باغی به باغی دیگر منتقل میشوند؛ در آمریکا خزانه پیوند وجود دارد و شاخه پیوندک را از باغ برنمیدارند که آفت را منتقل کنند.
ما پیوندک باغهایی را که در مناطقی که پسته خیز نبوده مثل دشت لویین ساوه احداث میکنیم از بیمارترین بخش کشاورزی یعنی کرمان و یزد میآوریم و اصل بیماری درخت را به این مناطق کشاورزی پاک میبریم.
یکی از این بیماریهای منتقل شده آفت چوبخوار است که اول در پیله است و سپس تبدیل به حشره میشود و از کنار خوشه میرود داخل جوانه و رگ حیاتی خوشه و چوب را میخورد.
پس از وجود این آفت هرچه درخت تغذیه میکند نمیتواند محصول خوبی داشته باشد، چون “چوبخوار” مغز چوب را خورده است و اینها زمان پروازشان را باید اتیون با روغن ولک قاتی کنیم که در اردیبهشت میزنیم.
روغن ولک برای ایجاد زمان بیشتر برای سرما و تامین سرما و دوم برای کشتن آفت چوبخوار و اگر چوبخوار را کنترل کردیم دیگر نیاز به روغن ولک نداریم.
روغن ولک را باید در اسفند ماه و درصد سرمایی مناطق را حساب کنیم و بعد بزنیم برای مثال ما امسال نیاز نداشتیم و روغن ولک مصرف نکردیم و میزان روغن ولکی که خریدیم تقریبا دو سومش باقی مانده است.
*سابق بر این بحثهایی مبنی بر تقلبی بودن روغن ولک مطرح بود، آیا امسال نیز در روغن ولک از گازوئیل استفاده میشد؟
– بله، یکی از معروفترین شرکتها که سالانه چند صد میلیارد تومان روغن ولک میفروشد در مناطقی مثل انار که نباید پسته کشت میشد، فعالیت میکرد چرا که گرمای آنجا زیاد است و تنها با با روغن ولک نیاز سرمایی درخت را میتوانند برطرف میکنند.
در این میان، روغنها را بررسی کردیم و حجم گازوئیل آن آنقدر زیاد بود که میشد از روغن ولک تولیدی به عنوان سوخت تراکتور استفاده کرد.
روغن ولک باید متشکل از پارافین باشد و پارافین ۱۰ برابر گازوئیل قیمت دارد و به همین دلیل بسیاری از شرکتها در این روغن گازوئیل میریزند.
*با توجه به افزایش محصول، صادرات پسته را چطور میبینید؟
– اگر در بر این پاشنه بچرخد من هیچ امیدی به صادرات پسته ندارم. ۴۰ سال پیش مقالهای خواندم که در مالزی به ماهاتیر محمد نقد کرده بودند که کنترلی روی بازگشت ارز صادراتی ندارد و جملهای نقل شده بود که صادراتچی اگر حرفهاش صادرات باشد بانک مرکزی را در اختیار ندارد که آن ارز را بردارد و به تولید کننده بدهد و محصول را بخرد و صادرات کند و ارز را برنگرداند.
اگر صادرات شغل کسی باشد مجبور است برگردد و دوباره کالا بخرد یعنی ۱۰۰ دلار پسته میخرد و باید برگردد دوباره محصولی دیگر بخرد. تاجران راهی ندارند و نهایتا یک نوبت میتوانند ارز حاصل از صادرات را برنگردانند، اما مجبور میشوند که دوباره بیایند و خرید کنند.
اگر راه تجارت را باز بگذارند و بازی در نیاورند و در محصول سنتی که در گستره ۵۰۰ هزار هکتاری کشت میشود و دو میلیون کاربر دارد، تصمیمات غیرکارشناسی نگیرند میتوانیم بازار را دوباره به دست بیاوریم.
پسته اکنون به صورت غیرعلمی و کارشناسی به مناطقی مثل تاجیکستان و … و صورت خرده صادر میشود در حالی که صادرات پسته ما به طور کارشناسی به اتحادیه اروپا، چین، روسیه یا تایوان بود که بزرگترین بار انداز پسته ایران بودند، اما اکنون کارخانههای بسته بندی پسته و انبارهای پسته ما در هامبورگ تعطیل شده اند.
صادرات پسته دچار آسیب شده، اما اگر عقلانیت باشد میتوان هر سال بیش از سه میلیارد دلار از پسته درآمد داشت. پسته مانند نفت سرمایه نیست بلکه درآمد است چراکه فروش خام نفت یعنی کسب درآمد از سرمایه آیندگان، اما پسته که با مشقت زیادی به دست میآید میتواند مقدار زیادی درآمد برای کشور ما تامین کند.
افرادی با صرف هزینهای زیاد و با سرمایه شخصی بیابانهای متروک اطراف تهران را به باغ پسته تبدیل کردند که این مسئله مزایای بسیاری دارد و نکته اینجاست که این دست کارها را حمایت نمیکنند و به جای آن سرمایه کشور مثل میعانات گازی را مصرف میکنند.
سال گذشته در آمریکا جشن گرفتند به خاطر اینکه کل محصولشان فروش رفت و در سیلوهای پسته آمریکا حتی یک کیلو پسته نماند و آمریکاییها کل بازار را گرفتند.
در آمریکا هر سال ۲۰ درصد از محصول پسته را نگه میدارند که اگر بازار پس از فروش محصول دوباره به پسته نیاز پیدا کرد بتوانند سریع وارد بازار شوند، اما سال گذشته به علت اینکه صادرات پسته ایران بسیار ناچیز بود آمریکا همه پسته خود را فروخت.
به قاطعیت میگویم عملکرد تیم اقتصادی دولت بازی در زمین آمریکا علیه پسته ایران است چرا که آمریکاییها ۴۶۰ هزار تن پسته داشتند و همه را فروختند و ما ۸۰ هزار تن داشتیم و بخش زیادی از آن را نتوانستیم بفروشیم.
اگر امسال که میزان پسته بیشتر است و پسته ایران سالم و ارگانیک و بدون سم است تیم دولت شرایط را برای صادرات فراهم کند امسال ما مقدار زیادی پسته صادر خواهیم کرد و میتوانیم بازارهای خود را پس بگیریم و اگر پسته با کیلویی ۱۱ دلار بیرون برود نزدیک سه میلیارد دلار پسته خواهیم داشت به شرط آنکه تجارت علمی صورت بگیرد.
پرسش اینجاست که صادرات پسته چه مانعی دارد؟
نعمت احمدی یکی از باغداران پسته است در این زمینه معتقد است «صادرات پسته دچار آسیب شده، اما اگر عقلانیت باشد میتوان هر سال بیش از سه میلیارد دلار از پسته درآمد داشت. پسته مانند نفت سرمایه نیست بلکه درآمد است؛ چراکه فروش خام نفت، یعنی کسب درآمد از سرمایه آیندگان، اما پسته که با مشقت زیادی به دست میآید میتواند مقدار زیادی درآمد برای کشور ما تامین کند.»
وی در عین حال با قطعیت میگوید «عملکرد تیم اقتصادی دولت بازی در زمین آمریکا علیه پسته ایران است چرا که آمریکاییها ۴۶۰ هزار تن پسته داشتند و همه را فروختند و ما ۸۰ هزار تن داشتیم و بخش زیادی از آن را نتوانستیم بفروشیم.»
* محصول پسته امسال ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
– آخرین سالی که محصول خیلی بالایی برداشت کردیم سال ۸۶ بود که توانستیم بیش از ۲۶۰ هزار تن پسته برداشت کنیم و بعد از آن هیچ سالی به این میزان نرسیدیم و هر سال افت داشتیم تا جایی که سال گذشته به طور خوشبینانه احتمال میدهیم که شاید ۸۰ هزار تن پسته داشتیم، چون آمار دقیقی نداریم و، چون سال قبل پسته گران شد مقداری هم از سال قبل در انبارها بود، اما برنامه غلط دولت در تصمیم گیری در مورد نحوه بازگشت ارز و طرح سامانه نیما باعث شد نتوانیم پسته را صادر کنیم و بازار پسته ایران متزلزل شد، اما نمیگویم همه بازار را از دست دادیم، چون هنوز مشتریهای پسته ایران، مشتریهای پرو پا قرصی هستند و اگر شرایط دوباره مناسب شود میتوانیم بازارهای خود را دوباره پیدا کنیم.
*آیا پسته امسال دچار آفت جدی شد؟
– پسته امسال دو آسیب دید یعنی در بعضی مناطق سرمازدگی بسیار بالا و در برخی مناطق نیز تگرگ، آسیبرسانی شدیدی کرد. سرما به دو صورت به درخت پسته آسیب میزند؛ اول اینکه سرمای زودرس پدید میآید و گلهای نر را میزند و بعد که هوا مناسب میشود و گلهای ماده به خوبی رشد میکنند دیگر گل نری نمانده است که انعقاد نطفه صورت گیرد و پستههایی که شکل میگیرند پوک میشوند.
یک نوع سرمازدگی دیگر داریم که سرما زدگی فراگیر است که گل نر و ماده را که همزمان باهم در حال رشد هستند میزند یعنی اگر رطوبت هم بالا باشد و بارندگی هم صورت بگیرد و پس از برآمدن گلها، سرما به نزدیک صفر برسد و ما امسال در جغرافیای گسترده پسته هر دو نوع سرمازدگی را داشتیم.
پسته زمانی تنها در کرمان و یزد کشت میشد، اما بعد از انقلاب پسته گستره وسیعی پیدا کرد و اکنون بزرگترین حوضچه تمدنی کویر از فارس تا جنوب یزد و کرمان و سیستان و خراسان و سمنان و ورامین و دامغان و استان مرکزی و استان تهران و منطقه بوئین زهرا قزوین و حتی در قسمتهای گرمتر آذربایجان غربی پسته کشت شده است.
مدتها پیش همراه با کشاورزانی که در استانهای مختلف قصد کشت پسته را داشتند مخالفت کردیم چرا که اکنون به علت سرمازدگی آسیب دیدند و پیش از این، این نکته را به کرات میگفتیم.
مثل این میماند که بچهای را هنگامی که شیرین شده است ببینید و زحمات تربیت او را در نظر نگیرید؛ شما پسته را در مغازهها میبینید، ولی نمیدانید چه شرایطی را پشت سر گذاشته است.
هرچند سرمازدگی و تگرگ آسیب رساند، اما امسال یکی از بهترین سالهای محصول پسته است و دقیقا شرایط قبل انقلاب را پشت سر گذاشت چرا که هوا مناسب بود و خشکسالی کمتری وجود داشت و بارندگی سال گذشته در میانگین ۵۰ساله نیز خوب بود و حتی بعضی نقاط سه برابر سالهای قبل بارندگی داشتیم و این بارندگیها باعث شد درخت پسته خوب شستوشو داده شود چرا که سم و محلول پاشیها که بخش وسیع آن روی کنده باقی مانده و باعث شده بود لایهای دور درختها را بگیرد و پوست درخت پسته را از سفید به مسی رنگ تغییر دهد.
سالیان سال بارندگی نمیشد و ما محلول پاشی میکردیم و این کار تنفس درخت را مشکل میکرد. بارندگیهای سال زراعی گذشته درختها را از بیخ و بن شست و شو داد به نحوی که در باغهای کرمان، پای درخت انگار پای هر کدام آبی مسی رنگ ریخته بودند.
تا این لحظه درختان پسته آفت شیره را نداشتند. هرسال تا تیرماه که پسته دارد در مغز میرود، پسته دچار آفت شیره یا همان “پسیل” میشود، اما امسال شاخههای درختان پسته شیره ندارند به طوری که بسیاری از باغداران امسال در تیرماه در حال پیوند زدن هستند در حالی که هیچ موقع نمیتوانستیم تصور کنیم که بتوانیم در تیر ماه پیوند بزنیم و این کار سابقه نداشته است که در تیر ماه بشود پیوند زد و این ناتوانی در پیوند زدن به علت درگیری شاخهها با آفت شیره بود.
پس امسال درخت سالم است و امید داریم همه پستهها به مغز بروند و درصد پوکی پایین بیاید و پیشبینی میشود که میزان پسته خیلی بیشتر از میانگین چهار سال گذشته خواهد بود، ولی به میزان بیش از ۲۶۰ هزار تن سال ۸۶ نخواهیم رسید، اما اگر سال آینده شرایط به همین منوال پیش برود برای پسته سال رکورد شکنی خواهد بود.
*مصرف روغن ولک امسال به چه نحو بود؟
– روغن ولک در دو مقطع و به دو منظور استفاده میشود؛ یک در اسفند ماه که هنوز جوانهها نیامدند این روغن را برای تکمیل زمستان خوابی پسته به درخت میزنند. جورههای پسته بین ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ ساعت نیاز سرمایی دارد و، چون ممکن است این نیاز سرمایی به طور طبیعی تامین نشود از روغن ولک استفاده میکنند.
مورد دوم استفاده روغن ولک برای مبارزه با آفت چوبخوار است. پیوندزنی ما در ایران علمی نیست و به همین علت آفات زیادی از باغی به باغی دیگر منتقل میشوند؛ در آمریکا خزانه پیوند وجود دارد و شاخه پیوندک را از باغ برنمیدارند که آفت را منتقل کنند.
ما پیوندک باغهایی را که در مناطقی که پسته خیز نبوده مثل دشت لویین ساوه احداث میکنیم از بیمارترین بخش کشاورزی یعنی کرمان و یزد میآوریم و اصل بیماری درخت را به این مناطق کشاورزی پاک میبریم.
یکی از این بیماریهای منتقل شده آفت چوبخوار است که اول در پیله است و سپس تبدیل به حشره میشود و از کنار خوشه میرود داخل جوانه و رگ حیاتی خوشه و چوب را میخورد.
پس از وجود این آفت هرچه درخت تغذیه میکند نمیتواند محصول خوبی داشته باشد، چون “چوبخوار” مغز چوب را خورده است و اینها زمان پروازشان را باید اتیون با روغن ولک قاتی کنیم که در اردیبهشت میزنیم.
روغن ولک برای ایجاد زمان بیشتر برای سرما و تامین سرما و دوم برای کشتن آفت چوبخوار و اگر چوبخوار را کنترل کردیم دیگر نیاز به روغن ولک نداریم.
روغن ولک را باید در اسفند ماه و درصد سرمایی مناطق را حساب کنیم و بعد بزنیم برای مثال ما امسال نیاز نداشتیم و روغن ولک مصرف نکردیم و میزان روغن ولکی که خریدیم تقریبا دو سومش باقی مانده است.
*سابق بر این بحثهایی مبنی بر تقلبی بودن روغن ولک مطرح بود، آیا امسال نیز در روغن ولک از گازوئیل استفاده میشد؟
– بله، یکی از معروفترین شرکتها که سالانه چند صد میلیارد تومان روغن ولک میفروشد در مناطقی مثل انار که نباید پسته کشت میشد، فعالیت میکرد چرا که گرمای آنجا زیاد است و تنها با با روغن ولک نیاز سرمایی درخت را میتوانند برطرف میکنند.
در این میان، روغنها را بررسی کردیم و حجم گازوئیل آن آنقدر زیاد بود که میشد از روغن ولک تولیدی به عنوان سوخت تراکتور استفاده کرد.
روغن ولک باید متشکل از پارافین باشد و پارافین ۱۰ برابر گازوئیل قیمت دارد و به همین دلیل بسیاری از شرکتها در این روغن گازوئیل میریزند.
*با توجه به افزایش محصول، صادرات پسته را چطور میبینید؟
– اگر در بر این پاشنه بچرخد من هیچ امیدی به صادرات پسته ندارم. ۴۰ سال پیش مقالهای خواندم که در مالزی به ماهاتیر محمد نقد کرده بودند که کنترلی روی بازگشت ارز صادراتی ندارد و جملهای نقل شده بود که صادراتچی اگر حرفهاش صادرات باشد بانک مرکزی را در اختیار ندارد که آن ارز را بردارد و به تولید کننده بدهد و محصول را بخرد و صادرات کند و ارز را برنگرداند.
اگر صادرات شغل کسی باشد مجبور است برگردد و دوباره کالا بخرد یعنی ۱۰۰ دلار پسته میخرد و باید برگردد دوباره محصولی دیگر بخرد. تاجران راهی ندارند و نهایتا یک نوبت میتوانند ارز حاصل از صادرات را برنگردانند، اما مجبور میشوند که دوباره بیایند و خرید کنند.
اگر راه تجارت را باز بگذارند و بازی در نیاورند و در محصول سنتی که در گستره ۵۰۰ هزار هکتاری کشت میشود و دو میلیون کاربر دارد، تصمیمات غیرکارشناسی نگیرند میتوانیم بازار را دوباره به دست بیاوریم.
پسته اکنون به صورت غیرعلمی و کارشناسی به مناطقی مثل تاجیکستان و … و صورت خرده صادر میشود در حالی که صادرات پسته ما به طور کارشناسی به اتحادیه اروپا، چین، روسیه یا تایوان بود که بزرگترین بار انداز پسته ایران بودند، اما اکنون کارخانههای بسته بندی پسته و انبارهای پسته ما در هامبورگ تعطیل شده اند.
صادرات پسته دچار آسیب شده، اما اگر عقلانیت باشد میتوان هر سال بیش از سه میلیارد دلار از پسته درآمد داشت. پسته مانند نفت سرمایه نیست بلکه درآمد است چراکه فروش خام نفت یعنی کسب درآمد از سرمایه آیندگان، اما پسته که با مشقت زیادی به دست میآید میتواند مقدار زیادی درآمد برای کشور ما تامین کند.
افرادی با صرف هزینهای زیاد و با سرمایه شخصی بیابانهای متروک اطراف تهران را به باغ پسته تبدیل کردند که این مسئله مزایای بسیاری دارد و نکته اینجاست که این دست کارها را حمایت نمیکنند و به جای آن سرمایه کشور مثل میعانات گازی را مصرف میکنند.
سال گذشته در آمریکا جشن گرفتند به خاطر اینکه کل محصولشان فروش رفت و در سیلوهای پسته آمریکا حتی یک کیلو پسته نماند و آمریکاییها کل بازار را گرفتند.
در آمریکا هر سال ۲۰ درصد از محصول پسته را نگه میدارند که اگر بازار پس از فروش محصول دوباره به پسته نیاز پیدا کرد بتوانند سریع وارد بازار شوند، اما سال گذشته به علت اینکه صادرات پسته ایران بسیار ناچیز بود آمریکا همه پسته خود را فروخت.
به قاطعیت میگویم عملکرد تیم اقتصادی دولت بازی در زمین آمریکا علیه پسته ایران است چرا که آمریکاییها ۴۶۰ هزار تن پسته داشتند و همه را فروختند و ما ۸۰ هزار تن داشتیم و بخش زیادی از آن را نتوانستیم بفروشیم.
اگر امسال که میزان پسته بیشتر است و پسته ایران سالم و ارگانیک و بدون سم است تیم دولت شرایط را برای صادرات فراهم کند امسال ما مقدار زیادی پسته صادر خواهیم کرد و میتوانیم بازارهای خود را پس بگیریم و اگر پسته با کیلویی ۱۱ دلار بیرون برود نزدیک سه میلیارد دلار پسته خواهیم داشت به شرط آنکه تجارت علمی صورت بگیرد.
منبع: اقتصاد24
خبر های مرتبط