لباس شخصیها در سینمای ایران/ در مقابل روشنفکران آتش به اختیار باشید!
رویداد۲۴ مازیار وکیلی: به نظر میرسد پرداختن به تاریخ پُرمناقشه و پُر از ابهام ابتدای انقلاب یکی از انتخابهای اصلی موسسه اوج برای ساخت فیلم است. لباس شخصی روایت تازه موسسه اوج است درباره آن بُرهه حساس تاریخی. داستان چگونگی انهدام سازمان مخفی حزب توده به روایت موسسه اوج.
جوانی بنام یاسر در اطلاعات سپاه استخدام میشود تا درباره حزب توده تحقیق کند. او در تحقیقاتش متوجه تحرکات این حزب به نفع شوروی میشود، بنابراین شروع به مبارزه با این حزب میکند؛ مبارزهای که او را در نهایت به فرمانده نیروی دریایی آن زمان یعنی ناخدا بهرام افضلی میرساند.
بیشتر بخوانید: ناخدا بهرام افضلی؛ فرمانده نیروی دریایی ارتش که اعدام شد
حرف زدن درباره آن بُرهه تاریخی و بررسی درستی یا نادرستی روایت امیرعباس ربیعی از تاریخ را باید به زمانی موکول کرد که بتوان روایت دو طرف ماجرا درباره وقایع آن سالها را شنید. خصوصاً آنکه چپهای رادیکال ایرانی (سازمانهایی مثل چریکهای فدایی خلق اقلیت) نظر مثبتی درباره حزب توده به عنوان حزب مادر و برادر بزرگتر ندارند و این حزب را متهم به شراکت در بسیاری از اتفاقات ابتدای انقلاب که منجر به حذف چپها از صحنه سیاست ایران شد میکنند.
نکته حائز اهمیت درباره فیلم امنیتی امیرعباس ربیعی پیشنهادهایی است که درباره راه برونرفت از بحرانهای امنیتی امروز جامعه ایران میدهد. پروژه نفوذ موضوع جالبی برای مدیران اوج است.
در تمام فیلمهای تاریخی این موسسه مسئله نفوذ یکی از عناصر حیاتی داستان است. در اینجا هم یاسر به عنوان مسئول میز مطالعاتی حزب توده رد یک نفوذ گسترده درون سیستمی را میگیرد و به نتیجه میرسد.
یاسر فیلم لباس شخصی عنصر خودسری است؛ گاه و بیگاه از دستور فرمانده ارشد خود سرپیچی میکند و خودش به دنبال پرونده حزب توده میرود، بنابراین پیشنهاد فیلم در زمانی که سیستم به زعم آنها درست عمل نمیکند، آتش به اختیاری است و اینکه عناصر یک سیستم نباید معطل فرماندهان خود و درگیریهای بوروکراتیک درون سیستم باشند و باید هرجا که احساس کردند خطری در پیش است شخصاً وارد عمل شده تا کار به نتیجه برسد.
در لباس شخصی کارگردان در چند مورد به تقابل میان سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات اشاره کرده است و طبیعی است کارگردان در سمت سپاه بایستد. سکانس مشهور فیلم در نشان دادن این تقابل، در ماجرای زدن کیف تودهای بود که یاسر معتقد بود همه تودهایهای سطح بالا را باید بازداشت کرد اما نیروی اطلاعات به او یادآوری میکند با این کار مخالف است. در نهایت یاسر (نیروی خودسر) راسا اقدام میکند و اتفاقا اوست که پیروز ماجراست. در حقیقت کارگردان میگوید نهادی که حافظ امنیت کشور است سازمان اطلاعات سپاه پاسداران است و این یاسر است که با انجام اعمال خودسرانه موفق میشود به مهره دانه درشت نفوذی یعنی ناخدا افضلی برسد بنابراین یک نیروی آتش به اختیار غیر وزارت اطلاعاتی بسیار کارآمدتر از نیروهای آموزشدیده و توانمند وزارت اطلاعات است.
در فیلم لاتاری نیز مشابه همین پیام تکرار شده بود و در آن فیلم، موسی بسیجی قدیمی (با بازی هادی حجازی فر) بود که برای حفظ ناموس امیر علی (با بازی ساعد سهیلی) دست به کار میشود.
تیزر فیلم لباس شخصی
بیشتر بخوانید: آبادان یازده ۶۰؛ ملی گرایی ایرانی در خدمت ایدئولوژی موسسه اوج
به گزارش رویداد۲۴ مهمترین نکته و پیام فیلم را باید در سکانس پایانی جست و جو کرد؛ جایی که آن تودهای بریده به یاسر میگوید با پخش اعترافات تلویزیونی نورالدین کیانوری دچار اشتباه بزرگی شدهاند، چرا که آنها فقط شاخه نظامی حزب را کشف و منهدم کردند و با پخش سخنان کیانوری او سیگنالهایی فرستاده که باعث شده سایر اعضا و شاخهها حساس شوند و به لانههای خود برگردند و یاسر باید از امروز در میان هنرمندان، نویسندگان و روشنفکران دنبال نفوذی بگردد؛ پیامی واضح از فیلمی تاریخی؛ که اگر در این کشور هنرمند یا روشنفکری غیر همفکری دستگیر میشود حق با نیروهای امنیتی است چرا که آن روشنفکر به احتمال زیاد یک نفوذی خطرناک است.
عجیب آنکه کارگردان در همین سکانس جای لباس شخصیها را هم عوض میکند و تلاش میکند نشان دهد که منظور لباس شخصیها همان روشنفکران و هنرمندان غیر همفکری هستند که امنیت کشور را به مخاطره میاندازند.
لباس شخصی به عنوان کپی دسته چندمی از ماجرای نیمروز پیامهای موسسه اوج را به شکلی واضحتر و با ظرافت کمتری منتقل میکند. کارگردان کوشیده در ساخت فیلمش نعل به نعل از فیلم محمد حسین مهدویان تقلید کند و به جای استفاده درخشان مهدویان از داستان و دوربین، پیامها را به شکل واضحتری منتقل کند.
پیام کلی فیلم ماجرای نیمروز این بود که اول انقلاب با مخالفان مدارا شد و آنها دست به اقدام مسلحانه زدند (ترور رجایی، ترور آیت الله بهشتی و ...) اکنون هم اگر مدارا شود، معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد. در فیلم لباس شخصی همین پیام به شکل دیگری مطرح شده است؛ دست جریان امنیتی برای برخورد با روشنفکران باید باز باشد تا مشکلی برای نظام پیش نیاید.
لباس شخصی احتمالاً آخرین فیلم تاریخی/امنیتی موسسه اوج نخواهد بود. این موسسه باز هم به سراغ این موضوعات خواهد رفت و تلاش خواهد کرد روایت خودش را از تاریخ ایران ارائه دهد. روایتی که جدا از صحت و سقم آن باید به دنبال ردپای آن در ایران معاصر گشت. پشت فیلم لباس شخصی پیامهای واضحی وجود دارد که صحبت کردن درباره آنها بسیار مهمتر از خود فیلم است. پیامهایی که به نظر میرسد تبیین کننده نحوه برخورد با مشکلات و معضلات امروز جامعه ایران است.
عوامل فیلم لباس شخصی
نویسنده و کارگردان: امیر عباس ربیعی
تهیه کننده: حبیب والینژاد
بازگیران: مهدی نصرتی، توماج دانش بهزادی، مجید پتکی، میلاد افواج و عماد درویشی
مدیرفیلمبرداری: هاشم مرادی
تدوین: مهدی سعدی
موسیقی: مسعود سخاوتدوست