خوانساری: تحریمها و رفع تحریمها در یک خیابان دو طرف بن بست قرار گرفته/آدرسها اشتباه است
یک کارشناس حوزه سیاست خارجی معتقد است: تحریمها و رفع تحریمها در یک خیابان دو طرف بن بست قرار گرفته و برای طرفین علیرغم هزینههای گزاف مصادره به مطلوب شده است.
رویداد۲۴ رفع تحریم ها، این روزها دغدغه وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی کشور شده است. کشورهای جهان، نمایندگان کنگره آمریکا سیاستگذاران این کشور، نخبگان داخلی و خارجی و استادان دانشگاه همگی یکصدا خواهان رفع تحریمهای ثانویه از سوی آمریکا شده اند، اما ایالات متحده به جای رفع آن، بر شدت آن افزود. این در حالی است که دیپلماسی توئیتری وزرای خارجه ایران و آمریکا به یک جدال لفظی تبدیل شده است. ظریف میگوید آمریکا جنایتکار جنگی است، امریکا مدعی است که ظریف دروغ میگوید. این جدال این روزهای دو وزیر است که حتی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز به فواصل اندکی ایران را هدف توئیتهای خود قرار داده است. ایران در حالی برای مقابله با ویروس کرونا مبارزه میکند که نیاز به مبادله ارزی دارد. بدون این مبادله ارزی شرایط برای مقابله با این بلای جهانی برای کشورمان دشوار شده است. این در حالی است که در این روزهای سخت دولت و دستگاه دیپلماسی همچنان هدف بازیها و دعواهای سیاسی قرار گرفته اند. ظاهرا جناحهای سیاسی نه تنها به کمک دولت نیامده اند بلکه در این روزها دست از حملات خود علیه دولت دست نکشیده اند. این در حالی است که ایران حتی در جامعه بین الملل نیز تنهاست و اروپا مانند همیشه دست روی دست گذاشته است و یک تنه جنگیدن ایران را مقابل یکجانبه گرایی آمریکا نظاره میکند و هر از گاهی شاید لب و دهانی شوند در میان این آتش!
بیشتر بخوانید: پرداخت بسته معیشتی ویژه کرونا به حدود ۳ میلیون نفر
مرتضی خوانساری کارشناس مسائل بین الملل درباره اینکه با توجه به اختلافات داخلی و خارجی به واقع چه راهکار موثری برای این رفع تحریمها میتوان یافت به خبرآنلاین میگوید: «پاسخ به این سوال را باید خارج از هیاهوی سیاسی و امنیتی و در یک فضای واقعی جستجو کرد. در سیاست خارجی آمریکا تحریم از کاربردیترین ابزارهای سیاسی در تنظیم روابط ایالات متحده با کشورهای غیر همسو و یا دشمن به شمار میرود.
بیشتر بخوانید: پرداخت بسته معیشتی ویژه کرونا به حدود ۳ میلیون نفر
مرتضی خوانساری کارشناس مسائل بین الملل درباره اینکه با توجه به اختلافات داخلی و خارجی به واقع چه راهکار موثری برای این رفع تحریمها میتوان یافت به خبرآنلاین میگوید: «پاسخ به این سوال را باید خارج از هیاهوی سیاسی و امنیتی و در یک فضای واقعی جستجو کرد. در سیاست خارجی آمریکا تحریم از کاربردیترین ابزارهای سیاسی در تنظیم روابط ایالات متحده با کشورهای غیر همسو و یا دشمن به شمار میرود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب آن ورود به سفارت آمریکا در تهران؛ منافع و اهداف راهبردی دو کشور از حالت موازی خارج و مقابل یکدیگر قرار گرفت.
اولین تحریم آمریکا علیه ایران موسوم به قانون کاتسا با رأی قاطع کنگره و سنا علیه ایران به تصویب رسید. این تحریم سرآغازی بر داستان پر قصه و غصه تحریمهایی شد که در دوره هر رئیس جمهور آمریکا بیشتر و درهم تنیدهتر گردید.
تحریمها که در گام نخست سیاسی بود، در فرایند سالها منازعه میان دو کشور، انباشت آنها بطور جدی وارد حوزههای اقتصادی و سپس امنیتی و نظامی گردید؛ و جشنوارهای از تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران به امید تسلیم ایران به راه افتاد.
تحریمهای سیاسی و اقتصادی پراکنده و بعضا برخی قانونمند که طی دورههای مختلف ریاست جمهور آمریکا علیه ایران بکار گرفته شدند؛ در زمان اوباما ساختارمند گردید؛ و او در کنار تحریمها گزینه جنگ و مذاکره را روی میز گذاشت و پس از جر و بحثهای فروان نهایتا منجر به مذاکرات هستهای و امضا و اجرای برجام شد.»
این کارشناس مسائل بین الملل درادامه به خروج آمریکا از برجام درسال ۲۰۱۸ اشاره میکند که ۶ ماه پس از آن یعنی آبان ماه ۹۷ سیاست به صفر رساندن فروش نفت ایران آغاز شد. زمانی که حتی کشورهایی که تا قبل از آبان ماه دارای معافیت نفتی بودند، معافیت آنها لغو شد و از آنجا بود که فشار حداکثری علیه ایران شدت بیشتری گرفت و چهره کریه خود را علیه کشورمان نمایان کرد. خوانساری این وضعیت را مربوط به دوره ریاست جمهوری باراک اوباما میداند، به این معنی که رفع تحریمها در دوره او در وزارت خارجه ایالات متحده نهادینه نشد. او در این باره معتقد است: «بعد از خروج یکطرفه آمریکا از برجام؛ ترامپ در ۲۵ مرداد ۹۷، ساختار قبلی تحریمها علیه ایران را که در زمان اوباما اعمال و هنوز در سیاست خارجی متمرکز و نهادینه نشده بود؛ به بخشی از شرح وظایف وزارت خارجه افزود؛ و گروه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا را با هدف تدوین راهبرد جدید دولت ترامپ در اقدامات هماهنگتر و منسجمتر علیه ایران تشکیل داد.
گروه اقدام ایران در بسیاری از کشورها دفتر تاسیس نمود و وزارت خارجه آمریکا برای سفرا ماموریت ویژه تعریف کرد.
وی در توضیح این گروه میگوید: «گروه اقدام ایران درواقع مجری تحریمهای اعمالشده از سوی وزارت خزانهداری آمریکا شد که «اوفک» نام دارد و روزانه تحریمها علیه ایران را به روز رسانی میکند و نتیجه را از طریق سفارت خانههای آمریکا و یا اعزام هیئتها به کشورهای جهان، به مراجع ذیربط آنها ابلاغ میکند. در حال حاضر ایران با تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای آمریکا، تحریمهای اروپا و تحریمهای پولی و بانکی در قالب "سوئیفت" و " افای تی اف" مواجه است.
این کارشناس سیاست خارجی به رفتار متقابل دو کشور هم اشاره میکند و معتقد است که دو طرف حاضر به عقب نشینی در برابر خواستههای خود نیستند و بیان میکند: «از جانب آمریکا رفع تحریمها دو گزینه به نام تغییر حکومت و یا تغییر رفتار دارد. ایران نیز انتظار دارد که بدون تغییر در رفتار خود، با اقداماتش تا اندازهای در طرف مقابل تغییر ایجاد کند؛ که منجر به رفع تحریمهای شود.
در سوی دیگر هم؛ حتی کشورهای همسو با ایران نیز در روند مذاکرات هستهای بگونهای رفتار کردند که پیشرفت کشورمان در زمینه دانش هستهای و برنامههای موشکی را بر نمیتافتند. این تشریح کلی از وضعیت ایران در مذاکرات و تحریمها است. در یک کلام تحریمها و رفع تحریمها در یک خیابان دو طرف بن بست قرار گرفته و برای طرفین علیرغم هزینههای گزاف مصادره به مطلوب شده است. در چند سال اخیر منازعه میان ایران و آمریکا، اتفاقات مهمی روی داده که در ادبیات سیاسی طرفین؛ بدون تغییر در اهداف سیاسی بلند مدت؛ تغییراتی ایجاد و یک فرجی حاصل شده است.
در ایران تحریمها دیگر نعمت محسوب نمیشوند و از فشار تحریمها بر اقتصاد و مردم رونمایی شده است. در زمین آمریکا هم تغییر رفتار نظام، جایگزین تغییر نظام شده است. فضای جدید ایجاد شده است. اما نه ایران و نه آمریکا با توجه به تحولات سریع در مناسبات منطقه خاورمیانه و حتی اروپا و آمریکا؛ فرصت استفاده از این فضا را پیدا نکرده اند.
باید گفت بواسطه ۴۰ سال درگیری و تخریب سیاسی؛ هیچ کدام از دو طرف به ادبیاتی دست نیافته اند که بتوانند زمینه آغاز گفتگو و یا مذاکره را فراهم کنند. با تشر زدن و بدنام کردن یکدیگر، راهی برای برون رفت از این وضعیت وجود ندارد. هر دو طرف با آدرسهای اشتباه میخواهند مشکلات را بر طرف نمایند. به عنوان مثال ترامپ میگوید؛ آمریکا با حمایت از معترضین از مردم ایران حمایت میکند؛ و وزیر خارجه کشورمان برای رفع تحریمهای به دبیر کل سازمان ملل نامه مینویسد که حتی نقش پست چی را هم نمیتوان ایفا کند؛ و از قبل پاسخ اش مشخص است.
یا رئیس محترم بانک مرکزی از رئیس بانک جهانی و صندوق بین المللی پول در خواست وام ۵ میلیارد دلاری میکند که از بازوهای اجرایی گروه بیلدربرگ است. حتی اگر اتفاق نظر و اقدام مشترک کشورهایی مانند ایران، چین، روسیه، سوریه، کره شمالی و ونزوئلا برای رفع تحریمهای آمریکا علیه کشورمان میتوانست موثر باشد، نیازی نبود که شکایت به جامعه جهانی ببرند؛ بنابراین مجموعا هم قدرت مقابله با تحریمها و یا رفع تحریمهای را ندارند. این یک واقعیت آشکار است.»
خوانساری معتقد است که وضعیت ایران و آمریکا مانند خیابان دو طرف بن بست است و تا زمانی که در به یک پاشنه بچرخد اتفاقی برای وضعیت تحریمهای ایران نخواهد افتاد. با توجه به این نگاه چه باید کرد؟ او در پاسخ میگوید: «در هزارتوی تحریمها؛ تحولات انفجار آمیز خاورمیانه را هم داریم که به مثابه بشکه باروتی در وسط مناسبات بدون رابطه ایران و آمریکا نقش مخرب بازی میکند.
از سال ۱۳۹۷ ایران و آمریکا برای شکست طرف مقابل به یک دلیل استراتژی جنگ را دنبال نمیکنند. چون اگر سیاست صبوری استراتژیک در دو طرف به امید خطای محاسباتی و یا اشتباه استراتژیک طرف مقابل به امید پیروزی اعمال نمیشد؛ جنگ مستقیم به شلیک تیری وابسته بود.»
حالا باید در این وضعیت نه جنگ و نه مذاکره برای رفع تحریمها چه کاری انجام شود؟
واضح است تا مذاکره هست، جنگ نیست و تا جنگ شروع نشده شانس برای مذاکره وجود دارد.
منظور از مذاکره؛ گفتگو برای برقراری رابطه نیست. قرار نیست فردای مذاکره سفارت آمریکا در تهران و سفارت ایران در واشنگتن بازگشایی شوند. در ایران و آمریکا؛ باید به چگونگی غلبه واقعیت بر دشمنیها فکر شود. در این شرایط باید میان گزینههای "منطق زور" و "زور منطق" و یا " فکر قدرت" و " قدرت فکر" انتخاب کرد. زیاد هم سخت نیست. ویروس کرونا این انتخاب را راحتتر کرده است.
ویروس منحوس کرونا به اندازهای که خطرناک و تهدید کننده است؛ و به میزانی که تعادل و توازن قوا در جهان را بهم ریخته؛ به همان اندازه میتواند زمینه ساز نزدیکی و همدلی کشورها و ملتها به یکدیگر شود. اگر این فرصت را جامعه جهانی از دست بدهد؛ مقابله با تبعات ناشی از خسارتهای کرونا برای هر کشوری سختتر و هزینه مندتر خواهد شد.
ادامه بحران کرونا در جهان میتواند به فروپاشی اجتماعی و امنیتی و به قحطی و مرگ میلیونها انسان منجر گردد که ابعاد وسیعتری از منازعه میان ایران و آمریکا دارد.
کرونا بیش از هر بحرانی که در جهان وجود داشته، جامعه بشری را تهدید میکند و زمینه ساز خدشه به اعتقادات و باورهای معنوی، اعتماد ملی و اعتماد به دولتها میشود که پرداختن به آن بسیار مهمتر از تحریمهای آمریکا علیه ایران است.
آمریکا به خوبی میداند که شوک وارد شده به نظام مالی و اقتصادی جهان بیش از هر کشور دیگری به آمریکا آسیب خواهد رساند و متعاقب آن زنجیرههای تامین و شبکههای توزیع و تولید جهانی را شدیدا در برابر اختلالهای ایجاد شده متاثر میکند؛ و تاثیرات منفی اقتصادی دراز مدت خواهد داشت که آمریکا را با چالش جدی مواجه میکند.
امروز زمان آن است که رهبران ادیان الهی همراه با رهبران کشورهای جهان احساس مسئولیت کنند و در یک گردهمآیی جهانی برای یک دوره مشخص خصومتها را حتی اگر کنار نمیگذارند؛ فریز نمایند و سعادت و رفاه را به جامعه بشری بازگردانند؛ و بعد از آن اگر راه حلی پیدا نشد به خصومتها ادمه دهند.
منبع: خبرآنلاین
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط