رویداد۲۴ گزارش میدهد:
خودکشی در ملاءعام بیانیهای رسمی برای بیان خشم/ رشد ۱۱ درصدی خودکشی از سال ۹۱
خودکشی حتی اگر به ندرت و در خفا رخ دهد پدیدهای قابل اغماض نیست، اما وقتی این اقدام در ملاءعام اتفاق افتد یا افراد کم سن و سالی که باید برای آینده زندگیشان برنامهریزی کنند دست به خودکشی بزنند آن وقت زمانی است برای تسریع در چاره اندیشی و کالبدشکافی دلایل بروز این پدیده. رویداد۲۴ در گزارش خود موضوع خودکشی در ملاءعام را بررسی کرده و نشان داده چگونه مشکلات معیشتی باعث افزایش خودکشی در سالهای اخیر شده است.
رویداد۲۴ شادی مکی: از ابتدای سال تاکنون اخباری در خصوص خودکشی در ملاءعام یا خودکشی اطفال در نقاط مختلف کشور منتشر شد. از خودکشی کودک ۱۱ ساله ایلامی تا خودکشی نوجوان ۱۷ ساله سقزی به دلیل فقر خانواده تا خبر خودکشی یک جانباز در مقابل بنیاد شهید کرمانشاه و خودکشی عمران روشنی مقدم کارگری که به دلیل فقر و عقب افتادن حقوقش خود را بالای حلقه چاه نفت در هویزه حلق آویز کرد از جمله این اخبار بودند.
چند روز پیش نیز خبری مبنی بر خودکشی یک کودک ۱۱ ساله در کرمانشاه به دلیل فقر خبر ساز شد، اما مسئولان خودکشی این کودک را محل تردید دانستند. چند روز بعد نیز خبری مبنی بر اقدام به خودکشی یکی از نیروهای حراست حراست چاههای نفت امیدیه به دلیل حقوق عقبافتاده در فضای مجازی منتشر شد اقدامی که البته به دلیل پاره شدن طناب ناکام ماند و فرد خودکشیکننده را دوباره به زندگی بازگرداند.
به گزارش رویداد۲۴ گرچه خودکشی پدیدهای جهانی بوده و مختص به جامعه ما نیست، اما اینکه به چه علت چند سالیاست در جامعه ما که پیشتر جامعهای نسبتا آرام و تابآور بود، بازار خودکشیهای در ملاعام کشور و نیز خودکشیهای نوجوانان داغ شده است مسالهای است که نیاز به مو شکافی دارد. این هر دو جنس خودکشی یعنی خودکشی نوجوانان و خودکشیهای در ملاءعام هر دو علاوه بر اینکه خانوادهای را سوگوار و داغدار میکند، اما به دلیل شدت جریحهدار شدن احساسات مردم در هر دو مورد تاثیر روانی بسیار نامطلوبی بر جامعه میگذارد، آنهم جامعهای که در آن امید و نشاط روز به روز رنگ باخته و جای خود را به خشم و سرخوردگی به دلیل کمبودها و ناتوانیهای توانفرسا برای گذران زندگی و تامین حداقلهای ضروری برای معیشت داده است.
بیشتر بخوانید: دختر ۱۷ سالهای که به جای لباس عروس، کفن پوشید/ آمار خودکشی در غرب ایران همچنان بالاست
بیشتر بخوانید: دختر ۱۷ سالهای که به جای لباس عروس، کفن پوشید/ آمار خودکشی در غرب ایران همچنان بالاست
مشاهده تصویر هولناک افرادی که درملاءعام به زندگی خود پایان میدهند یا کودکانی که به راه مرگ خودخواسته میروند به طور قطع در چنین جامعهای موجی از افسردگی را راهاندازی کرده و چه بسا جرات پایان دادن به زندگی را در افرادی که تابآوری کمتر و مشکلات بیشتری دارند افزایش دهد با این حال، اما برخی به جای تمام اعتراضات خود اقدام به مرگ در ملاءعام میکنند تا از این رهگذر پیام خشم و اعتراض خود را به مسئولان مربوطه برسانند.
محمدرضا ایمانی روانشناس و رفتار شناس درباره خودکشیهای در ملاءعام اتفاق افتادهاند به رویداد۲۴ میگوید: فردی که به دلیل خیانت در زندگی زناشویی خودکشی میکند این کار را در منزل انجام میدهد، زیرا موضوع کاملا شخصی است. اما وقتی فرد با بحرانی مانند فقر و نابرابری مواجه میشود در ملا عام خودکشی میکند. یعنی این بحران بزرگتر و عظیمتر است و آن را به این شکل بروز میدهد.
او ادامه میدهد: مثلا کارگر شرکت نفتی که خودکشی میکند چند ماهی است که مانند همکارانش حقوق نگرفته است. این افراد به دلیل عدم دریافت حقوق نتوانستهاند مسائل خانوادگی خود را رفع و رجوع کنند. در این بین برخی با الگوی رفتاری که درونشان وجود دارد یا به هر دلیل دیگری خودکشی نمیکنند، اما برخی از افراد تابآوری کمتری داشته و کنترل بر خویشتن هم ندارند لذا خودکشی میکنند تا اگر به حقوق آنها توجه نشده شاید به حقوق دیگران توجه شود.
این مدرس مهارتهای زندگی خاطرنشان میکند: واکنشی که با خودکشی این فرد در جامعه نسبت به وزارت نفت ایجاد شد، پیامد همین موضوع است. وقتی عمق موضوع و فراگیری مشکل زیاد باشد فرد در ملاعام خودکشی میکند؛ لذا این خودکشیها اعتراضی و کاملا آگاهانه صورت میگیرد. یعنی در ناخودآگاه فرد این موضوع شکل میگیرد که با خودکشی در ملاءعام کاری میکند که همه جامعه در جریان مساله قرار میگیرند. در واقع این اقدام نوعی بیانیه رسمی است.
وی با بیان اینکه پدید خودکشی در ایران از سال ۹۱ با نرخ ۱۱ د رصد رو به افزایش بوده، میافزاید: خودکشی تنها امری فردی نیست بلکه ابعاد اجتماعی نیز دارد، زیرا در بسیاری موارد علت خودکشی مساله اجتماعی است. مثلا این موضوع که رشد خودکشی در جوامع شهری بیش از جوامع روستایی است بیانگر آن است که مساله اجتماعی در خودکشی تاثیر به سزایی دارد.
خودکشی یکی از ۱۰ معضل اصلی کشور
این روانشناس با تاکید براینکه خودکشی در جوامع مختلف رشد زیادی داشته، ادامه میدهد: در حال حاضر پدیده خودکشی به عنوان یکی از بحرانهای اصلی در جامعه جهانی شناخته شده است. در کشور ما نیز این پدیده به عنوان یکی از ۱۰ معضل اصلی کشور شناخته شده است. بر اساس مطالعاتی که سازمان امور اجتماعی کشور انجام داد، خودکشی یکی از معضلات بزرگ جامعه ایرانی است.
او با اشاره به اینکه در جهان عواملی که برای انجام خودکشی شناخته شده است زمینهساز هدفگذاری برای کاهش ۱۰ درصدی نرخ خودکشی در سطح جهان تا پایان ۲۰۲۰ شده است، عنوان میکند: سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده است که دومین عامل مرگ و میر افراد ۱۵ تا ۲۹ سال در جهان خودکشی است که این موضوع نشان میدهد با یک معضل جدی جهانی مواجه هستیم که مولفههای مختلفی دارد.
این رفتارشناس اظهارمیکند: در پدیده خودکشی به عنوان یک موضوع کلان میتوان به ۳ مساله توجه خاص کرد؛ مورد اول مساله جمعیت شناختی است که به سن، جنس، گرایش جنسی و نژاد و قومیت میپردازد، زیرا این مساله در پدیده خودکشی تاثیرگذار است. وقتی وارد ایران میشویم متوجه میشویم که در کدام منطقه یا در کدام گروه جنسی و سنی و به چه دلایلی نرخ خودکشی بالاتر است.
ایمانی اضافه میکند: مساله دیگر عوامل محیطی یا همان عوامل اجتماعی است که در بروز خودکشی موثر هستند. مانند عدم حمایت خانوادگی و اجتماعی، زندانی شدن، ضعیف بودن مهارتهای زندگی، سابقه خانوادگی خودکشی و اینترنت و رسانههای گروهی که به عنوان یک مساله جدی باید مورد توجه قرار گیرند. اما مساله سوم عوامل روانی است، اختلالات روانی تشخیص داده شده، حوادث ناگوار در زندگی شخصی، سوءاستفاده جنسی از کودکان، استرس آکادمیک، استفاده از مواد مخدر و الکل و مزاحمتهای سایبری از جمله این موارد هستند.
وی با اشاره به اینکه میانگین خودکشی در جهان ۴.۱۱ در هر ۱۰۰ هزار نفر است، میافزاید: در ایران آمارهای مختلفی در خصوص خودکشی وجود دارد، اما آماری که از سازمان امور اجتماعی در دسترس بوده و مربوط به سال ۹۳ است، نشان میدهد که در کشور ما آمار خودکشی در سال ۹۳، ۵.۳ درصد در ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است. مقایسه این عدد با آمار جهانی نشاندهنده رشد خودکشی در کشور است، همچنین در سال ۹۳ شاهد رشد ۱۱ درصدی خودکشی در کشور نسبت به سال ۹۲ بودهایم.
این روانشناس اظهار میکند: در این گزارش استانهای ایلام، کرمانشاه، لرستان، کهگیلویه و بویر احمد و فارس ۵ استان اول ما به لحاظ آمار خودکشی هستند. از نظر شیوههای خودکشی نیز ۵۰.۷ درصد مرتبط با شیوه حلقآویز، ۱۸.۱ درصد مسمومیت با سم، ۸ درصد مسمومیت دارویی، ۹.۱ درصد سوختگی، ۶.۹ درصد سلاح گرم و ۷.۳ درصد سایر موارد است.
وی اضافه میکند: از نظر گروههای سنی نیز، افراد در سنین کمتر از ۲۴ سال ۳۳.۱ درصد، ۲۵ تا ۲۹ سال ۱۷.۱ درصد، ۳۰ تا ۳۹ سال، ۲۲.۸ درصد، ۴۰ تا ۴۹ سال ۱۲.۳ درصد و بالای ۵۰ سال ۱۴.۷ درصد خودکشی کردهاند.
این رفتارشناس با اشاره به اینکه بحران خودکشی در برخی مناطق کشور بیشتر است، میگوید: در منطقه غرب کشور ما مانند ایلام و کرمانشاه و ... خودکشی جدیتر است. همه این استانها جزو مناطق کمبرخوردار کشور بوده و با مشکل کار و عدم توسعهیافتگی و ایجاد زیرساختهای ضروری برای زندگی شهری امروزی مواجه هستند.
او عنوان میکند: مساله دیگر توسعه فرهنگی است. توسعه فرهنگی صرف به معنای احداث دانشگاه آزاد یا پارک در این مناطق نیست، در جهانی که امروزه جوامع به سرعت در حال رشد و توسعه هستند، نامتوازن بودن سبک توسعه الگوهای فرهنگی زمینهساز سرخوردگی، احساس عقبماندگی و عدم توسعهیافتگی در این جوامع میشود. در نتیجه برخی مهاجرت میکنند و در جامعه جدید دچار ناسازگاری میشوند، عدم تطبیقیافتگی و نداشتن مهارتهای زندگی این افراد به سوی خودکشی سوق میدهد.
این مدرس مهارتهای زندگی با تاکید براینکه خودکشی در لحظه شکل نمیگیرد، توضیح میدهد: وقتی فرد تصمیم میگیرد که این لحظه خودکشی کند، یک تصمیم آنی است، اما قبلا در ناخودآگاه او شکل گرفته و توسعه یافته است بدون اینکه به آن فکر کرده باشد، گاهی این موضوع به سابقه خانوادگی باز میگردد یعنی اینکه فرد خودکشی را در خانواده خود یا در رسانهها و مطبوعات مشاهده کرده و با تصویر آن آشناست. این تصویر در ناخودآگاه مینشیند و گاهی این تصاویر در ذهن فرد زنده میشود، اما از آن عبور میکند تا وقتی که با بحران جدی مانند بیکاری، بیدرآمدی، مشکلات خانوادگی یا عدم توانایی درازدواج به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب مواجه شده و درتامین نیازهای اساسی زندگی دچار مشکل میشود، آنگاه فرد اقدام به خودکشی میکند. وقتی فرد نمیداند که درکجای دنیا قرار دارد؟ فواید ادامه زندگیاش چیست وبه صورت مداوم با بنبست در زندگی مواجه میشود، در این شرایط به خودکشی یا اقدام به خودکشی دست میزند.
او خاطرنشان میکند: خودکشی دو بعد دارد یا میخواهم واقعا از زندگی خلاص بشوم و بمیرم که با سلاح گرم یا حلقآویز کردن خودکشی میکنم یا اینکه میخواهم ترحم و حمایت اجتماعی جلب کنم که از دارو استفاده میکنم تا بتوانند من را به بیمارستان رسانده و نجاتم دهند، اما ترحم و کمک اجتماعی را هم جلب کنم.
این رفتارشناس تصریح میکند: وقتی زیربناهای اقتصادی و کسب و کار در جامعه به هم خورده و نابرابریها اجتماعی رشد میکند و احساس عجز و ناتوانی درون انسانها شکل گرفته و احساس عجز میکنند، وقتی هر روز احساس میکنند که درحال فقیرتر شدن بوده، نیازهای اساسی خود را از دست میدهند و به بنبست میرسند ممکن است افراد اقدام به خودکشی کنند. از سوی دیگر ما جامعهای شاد پرتکاپو و پرهیاهو نداریم، جامعه ما سنتی، دارای نگاههای مذهبی، قومی و متعصبانه است که محدودیتهای اجتماعی فراوانی در آن وجود دارد که این موارد حل نشده و در ادوار تاریخی روی هم انباشته شده و جامعه را پیچیده کرده است؛ به همین دلیل هم در تصمیمگیریها فردی و اجتماعی با مشکل مواجه هستیم.
او اضافه میکند: وقتی جامعه شاد نیست، تخلیه انرژی و تحرک ندارد، افراد سینما نمیروند، مطلب نمیخوانند و از سوی دیگر ماهواره و شبکههای اجتماعی فضای مجازی در دسترس است که در آنها رفتارهای متفاوتی را مشاهده میکنند که صدمه زدن به خود، خودکشی و... از آن جمله است. این مشاهدات تداخلات و درگیریهای روانی را افزایش میدهد و، چون مهارت حل مساله و کنترل خویشتن را نیز یاد نگرفتهایم از تصمیمگیری درست نیز عاجز هستیم؛ لذا پیچیدهتر شدن مشکلات و مسائل باعث رشد خودکشی در کشور شده است. این موضوع نشان میدهد که با بحرانهای جدیتری مواجهیم که خودکشی تنها یکی از پیامدهای آن است، اما فقر، خودفروشی، سرقت و ... هم در جامعه ما رشد داشته است.
بیشتر بخوانید: از تربیت نیروهای ضد شورش تا فروش باتوم و شوکر!/ اطلاعاتی درباره محل کار عمران روشنی مقدم کارگری که خودکشی کرد
بررسی خودکشی در میان نوجوانان
ایمانی با اشاره به اینکه با سختتر شدن شرایط اقتصادی جامعه مساله خودکشی نیز پررنگتر شده است، میگوید: درباره بالا بودن نرخ خودکشی در جمعیت کمتر از ۲۴ سال باید به مساله اقتصادی توجه زیادی کرد. حقیقت آن است که وقتی تنشهای اقتصادی در جامعه فراگیر شده و مردم برای تامین نیازهای زندگی باید دست و پا بزنند، وقتی والدین برای تامین نیازها گاهی باید چند شغل داشته و ساعات طولانی سر کار باشند این والدین در منزل خسته بوده و ارتباط مناسب و سازگاری با فرزند خود ندارند، خشمگین بوده و احساس ناراحتی دارند. دراین خانواده چالشهای متعدد و مشاجرات به شدت افزایش مییابد. از سوی دیگر کودک و نوجوان شبانهروز تنهاست و تنها راه ارتباطی او شبکه اینترنت و ماهواره است، لذا مشخص نمیشود که این نوجوان چه چیزی را دنبال کرده و از چه سبک زندگی را دنبال میکند یا چه چیزی را از والدین خود پنهان میکند؟
وی ادامه میدهد: این نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و درون خانوادگی باعث شده که بچههای ما با مشکلات جدی مواجه شوند. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی ۱۳ درصد از خودکشی نوجوانان ۱۵ تا ۲۴ سال در اثر اینترنت است؛ لذا اینترنت میتواند مخاطراتی ایجاد کند در حالیکه بستر مناسب برای سواد رسانهای نیز ایجاد نشده و دانش استفاده از اینترنت را برای بچهها ایجاد نکردهایم.
این رفتار شناس با بیان اینکه سبک زندگی ایرانیان به شدت دچار تغییر شده است، میگوید: این تغییرات ما را به این سمت برده است که بهگونهای برای بچهها برنامهریزی کنیم که به سمت موفقیت بیشتر حرکت کنند یعنی هزینه زیاد آموزشی میکنیم، اما وقتی به کنکور میرسند با سختگیریهایی مواجه میشوند که پر از استرس و فشار است یعنی مراکزی که در حوزه کنکور فعالیت میکنند شرایط پراسترسی را ایجاد میکنند به همین دلیل هم در برخی از این نوجوانان با پدیده خودکشی مواجهیم.
ایمانی خاطرنشان میکند: براساس آمارها خودکشی در محیط شهری بیشتر است، از آنجاییکه محیطهای روستایی کوچک هستند خودکشی در آنها جلوه بیشتری میکند. وقتی یک دختر نوجوان روستایی مجبور میشود با یک پیرمرد ازدواج کند در حالیکه مثلا در صدا و سیما مشاهده میکند که زنان در جوامع شهری زندگی با امکانات و حق انتخاب دارند این نابرابری و احساس عجز و فقر که به این دختر دست میدهد او را دچار سرخوردگی میکند. کودکهمسری، اجبار و تحکم پدر و مادر، نگاه سنتی، بازماندگی از تحصیل، عدم رشدیافتگی همگی از عواملی هستند که میتوانند منجر به خودکشی شوند. همه ما انسانها از کودکی آرزوهایی داریم و بر این گمانیم که زندگی ما دست خودمان است وقتی نمیتوانیم زندگی خود را در دست بگیریم و خانواده فشار و اجبار را به فرزند خود وارد میکند پیامد آن خودکشی است. در ایلام هم مشاهده کردیم که یک دختر ۱۱ ساله در اثر فقر خودکشی کرد.
این روانشانس با اشاره به اینکه در جامعه ما مهارتهای ضروری برای رشد و زندگی به فرزندان آموزش داده نشده اس، عنوان میکند: مثلا افرادی هستند که در همین زندگی مدرن امروزی سواد عاطفی لازم برای زندگی زناشویی را نیاموختهاند. مدلهای ارتباطی یا الگوهای رفتاری آنها با یکدیگر سازگاری ندارد در نیتجه یکی از طرفین مرتکب خیانت زناشویی میشود که پیامد آن میتواند خودکشی باشد. مهارت زندگی یکی از اصولی است که بچهها باید در زندگی آموخته و آگاه باشند که یک بحران پایان زندگی نیست. وقتی این مساله را بدانند راهکارهایی برای زنده ماندن و زندگی کردن پیدا کرده و دچار افسردگی و اضطراب نمیشوند به مرگ هم فکر نمیکنند.
وی با تاکید براینکه خودکشی کردن به معنای از دست دادن آخرین حلقه امید در فرد است، اظهار میکند: فردی که بیماری صعبالعلاج داشته باشد با امید میتواند به زندگی ادامه دهد، اگر امید نداشته باشد به راحتی میمیرد اگر درجامعه امید، شادی، احساس خشنودی وجود نداشته باشد فرد میمیرد. متاسفانه جامعه ما جامعهای عبوس، پر از خشم، نفرت، غم، نارضایتی و پر از اعتراض است. ما به هم رحم نمیکنیم و این مسائل کیفیت زندگی ما ایرانیان را به شدت کاهش داده است. خودکشی یکی از پیامدهای زندگی در چنین جامعهای است. کودکآزاری، همسرآزاری، اعتیاد، سرقت، نیز دیگر پیامدهای چنین جامعهای هستند.
ایمانی همچنین با بیان اینکه آمار تایید شده و موثق رسمی درباره آمار خودکشی در کشور که مرتبط با بعد از سال ۹۳ باشد در اختیار ندارم، تاکید میکند: ما با مشکلات اقتصادی در جامعه مواجه هستیم که احتمالا تشدید هم میشود و به سمت شکل پایداری اقتصادی حرکت نمیکنیم بلکه به سمت بحرانهای اقتصادی پیش میرویم و این فاصله هر روز بیشتر میشود. اما بدون راهکار نیستند. ما باید برای زندگیمان سبکی را انتخاب کنیم که سازگاریمان با محیط افزایش یابد. یعنی اگر میبینم که در تهران فقیرتر میشوم محیطی را انتخاب کنم که آرامش بیشتری داشته و هزینه کمتری داشته باشد و سبک زندگی را بهبود دهد. ما باید مدل فکر کردن و حل مساله را بیاموزیم.
خبر های مرتبط
خبر های مرتبط